۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
|- | |- | ||
|برخی از آثار | |برخی از آثار | ||
|التبصیر فیالدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق | |التبصیر فیالدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین؛<br> | ||
العقیدة و علم | العقیدة و علم الکلام من أعمال الإمام محمد زاهد الکوثری؛<br> | ||
أحکام القرآن (شافعی)؛<br> | |||
اللمعة فی تحقیق مباحث الوجود و الحدوث و القدر و أفعال العباد؛<br> | اللمعة فی تحقیق مباحث الوجود و الحدوث و القدر و أفعال العباد؛<br> | ||
دفع الشبه عن الرسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم و الرسالة؛<br> | دفع الشبه عن الرسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم و الرسالة؛<br> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
بعد از فروپاشیِ خلافت اسلامی محمد زاهد در برابر جریانهای بهوجودآمده برای دفاع از دین اسلام اقداماتی انجام میدهد که بهموجب آنها به اعدام محکوم میشود. در این شرایط او مهاجرت میکند و در سال 1341 قمری وارد مصر میشود. در این بین،چندین بار به شام سفر میکند تا بتواند از نسخههای خطیِ «[[کتابخانۀ ظاهریه]]» بهرهمند شود؛ اما در نهایت به مصر بازمیگردد و تا آخر عمرِ خود یعنی 19 ذیالعقدۀ 1371ق در همین کشور زندگی میکند. | بعد از فروپاشیِ خلافت اسلامی محمد زاهد در برابر جریانهای بهوجودآمده برای دفاع از دین اسلام اقداماتی انجام میدهد که بهموجب آنها به اعدام محکوم میشود. در این شرایط او مهاجرت میکند و در سال 1341 قمری وارد مصر میشود. در این بین،چندین بار به شام سفر میکند تا بتواند از نسخههای خطیِ «[[کتابخانۀ ظاهریه]]» بهرهمند شود؛ اما در نهایت به مصر بازمیگردد و تا آخر عمرِ خود یعنی 19 ذیالعقدۀ 1371ق در همین کشور زندگی میکند. | ||
دربارۀ زندگیِ علمیِ محمد زاهد کوثری برخی اندیشمندان ترجمههایی را نگاشتهاند که از جملۀ آنها میتوان به ترجمۀ نفیسِ «سید عزت عطار» که در ابتدای کتاب تأنیب الخطیب چاپ شده است و همچنین ترجمۀ استاد السراوی که در ابتدای کتاب الطبقات الکبری لابن سعد چاپ شده است،<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد | دربارۀ زندگیِ علمیِ محمد زاهد کوثری برخی اندیشمندان ترجمههایی را نگاشتهاند که از جملۀ آنها میتوان به ترجمۀ نفیسِ «سید عزت عطار» که در ابتدای کتاب تأنیب الخطیب چاپ شده است و همچنین ترجمۀ استاد السراوی که در ابتدای کتاب الطبقات الکبری لابن سعد چاپ شده است،<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الکوثري، ص50.</ref> اشاره کرد. همچنین استاد احمد خیری، از شاگردان محمد زاهد کوثری، دربارۀ ایشان حدود صد صفحه با عنوان «الإمام الکوثری» نگاشته است که این ترجمه در کتاب مقالات الکوثری به چاپ رسیده است.<ref>کوثری، محمد زاهد، فقه أهل العراق و حدیثهم، با مقدمۀ: عبدالفتاح ابوغُده، ص6.</ref> محمد ابوزهره نیز در ابتدای کتاب الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، ترجمهای کوتاه از زندگیِ محمد زاهد کوثری با عنوانِ «الإمام الکوثری» نگاشته است که برای آگاهیِ بیشتر از زندگیِ علمی و عملی ایشان میتوان به چنین آثاری مراجعه کرد. | ||
=جایگاه علمی= | =جایگاه علمی= | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
=معروفترین شاگردان= | =معروفترین شاگردان= | ||
«شیخ عبدالفتاح ابوغُده» را میتوان معروفترین شاگرد او معرفی کرد که از دانشآموختگانِ [[جامع الازهر|دانشگاه الأزهرِ مصر]] بود و بسیار دیده میشد که نزد محمد زاهد کوثری رفتوآمد میکرد و به او تمایل شدیدی داشت؛ بهحدی که نَسَب خود را با نام استادش همراه میکرد و خود را بهصورت «عبدالفتاح ابوغدۀ حنفیِ کوثری» معرفی میکرد.<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد | «شیخ عبدالفتاح ابوغُده» را میتوان معروفترین شاگرد او معرفی کرد که از دانشآموختگانِ [[جامع الازهر|دانشگاه الأزهرِ مصر]] بود و بسیار دیده میشد که نزد محمد زاهد کوثری رفتوآمد میکرد و به او تمایل شدیدی داشت؛ بهحدی که نَسَب خود را با نام استادش همراه میکرد و خود را بهصورت «عبدالفتاح ابوغدۀ حنفیِ کوثری» معرفی میکرد.<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الکوثري، ص65.</ref> | ||
از ابوغُده تعلیقات زیادی بر جای مانده است و آرای محمد زاهد کوثری بهخوبی در آثار عبدالفتاح مشهود است و همین امر، دلیل واضحی بر تأثیرِ بسزای کوثری بر عبدالفتاح بوده است؛ بهطوری که میتوان او را «کوثریُ المَشرَب» خواند.<ref>ابن ابیالعز، علی بن علی، شرح العقیدة الطحاویة، تحقیق: محمد ناصرالدین البانی، ص51.</ref> عشق و علاقۀ او به استادش بهحدی بود که نام فرزند بزرگش را از باب تبرک و زنده نگهداشتنِ نامِ استادِ خویش، همنامِ او قرار داد. | از ابوغُده تعلیقات زیادی بر جای مانده است و آرای محمد زاهد کوثری بهخوبی در آثار عبدالفتاح مشهود است و همین امر، دلیل واضحی بر تأثیرِ بسزای کوثری بر عبدالفتاح بوده است؛ بهطوری که میتوان او را «کوثریُ المَشرَب» خواند.<ref>ابن ابیالعز، علی بن علی، شرح العقیدة الطحاویة، تحقیق: محمد ناصرالدین البانی، ص51.</ref> عشق و علاقۀ او به استادش بهحدی بود که نام فرزند بزرگش را از باب تبرک و زنده نگهداشتنِ نامِ استادِ خویش، همنامِ او قرار داد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
=تقابل با ابنتیمیه= | =تقابل با ابنتیمیه= | ||
در میان تقابلات کوثری با جماعت اهلحدیث، مبارزات فکریِ او با «اندیشۀ ابنتیمیه و شاگردان فکریِ او» رنگوبوی دیگری داشت. کوثری در طول زندگانیِ علمیِ خود به مبارزه علیه ابنتیمیه پرداخت و چنین رویکردی در بسیاری از آثار نگاشتهشدۀ او و تعلیقههایش بر کتابهای متعدد، مشهود است.<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد | در میان تقابلات کوثری با جماعت اهلحدیث، مبارزات فکریِ او با «اندیشۀ ابنتیمیه و شاگردان فکریِ او» رنگوبوی دیگری داشت. کوثری در طول زندگانیِ علمیِ خود به مبارزه علیه ابنتیمیه پرداخت و چنین رویکردی در بسیاری از آثار نگاشتهشدۀ او و تعلیقههایش بر کتابهای متعدد، مشهود است.<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الکوثري، ص29.</ref> بهنظرِ او، اسلام در دوران اخیر بهخاطر تفرقۀ بین مسلمانان بهدلیل افکارِ ابنتیمیه، صدمات زیادی دیده است؛ بهطوری که ابنتیمه با یهود و نصاری مسامحه کرده است ولی حملات شدیدی بر فِرَق اسلامی، بهویژه شیعه، روا داشته است.<ref>کوثری، محمد زاهد، الإشفاق علی أحکام الطلاق، ص68.</ref> | ||
کوثری معتقد است که ابنتیمیه در آثار خود دروغهای زیادی را به کار بسته و مطالب بسیاری را بهدروغ از دیگران نقل کرده است؛ لذا بههیچوجه در نقل اقوال از دیگران قابلاطمینان نیست. کوثری در کتاب الإشفاق علی أحکام الطلاق، آرا و معتقدات ابنتیمیه را بهمناسبتْ ذکر میکند و بعد از آن میگوید: «اگر چنین شخصی را که دارای چنین عقایدی است، «شیخالاسلام» بخوانیم، باید فاتحۀ اسلام را بخوانیم». | کوثری معتقد است که ابنتیمیه در آثار خود دروغهای زیادی را به کار بسته و مطالب بسیاری را بهدروغ از دیگران نقل کرده است؛ لذا بههیچوجه در نقل اقوال از دیگران قابلاطمینان نیست. کوثری در کتاب الإشفاق علی أحکام الطلاق، آرا و معتقدات ابنتیمیه را بهمناسبتْ ذکر میکند و بعد از آن میگوید: «اگر چنین شخصی را که دارای چنین عقایدی است، «شیخالاسلام» بخوانیم، باید فاتحۀ اسلام را بخوانیم». | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
جواز توسل به پیامبر (ص) چه در زمان حیات و چه در زمان ممات: لذا وی کتابی به نام محق التقول فی مسألة التوسل در این باره نوشت. | جواز توسل به پیامبر (ص) چه در زمان حیات و چه در زمان ممات: لذا وی کتابی به نام محق التقول فی مسألة التوسل در این باره نوشت. | ||
سماع موتی: علامه کوثری قائل است که مردگان دارای شنوایی و درک هستند<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل في مسألة التوسل، ص 22.</ref>. | سماع موتی: علامه کوثری قائل است که مردگان دارای شنوایی و درک هستند<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل في مسألة التوسل، ص 22.</ref>. | ||
علامه کوثری معتقد است ابن تیمیه مضر ترین شخص به اسلام و مسلمین است به طوری که اسلام در طول دوران اخیر ضرر رسانده تر از ابن تیمیه در تفرقه بین مسلمانان ندیده است<ref>کوثری، محمد زاهد، الأشفاق على | علامه کوثری معتقد است ابن تیمیه مضر ترین شخص به اسلام و مسلمین است به طوری که اسلام در طول دوران اخیر ضرر رسانده تر از ابن تیمیه در تفرقه بین مسلمانان ندیده است<ref>کوثری، محمد زاهد، الأشفاق على أحکام الطلاق، ص 67.</ref>. در جای دیگر می آورد: اگر ابن تیمیه همچنان شیخ الاسلام شمرده شود باید با اسلام خداحافظی کرد (یعنی فاتحه اسلام باید خوانده شود)<ref>همان، ص 70.</ref>. | ||
علامه کوثری معتقد است اگر کسی مثل ابن قیم، الگو و پیشوا برای اهل علم و علما باشد، بر علم سلام است (یعنی فاتحه علم باید خوانده شود)<ref>همان، ص 70.</ref>. | علامه کوثری معتقد است اگر کسی مثل ابن قیم، الگو و پیشوا برای اهل علم و علما باشد، بر علم سلام است (یعنی فاتحه علم باید خوانده شود)<ref>همان، ص 70.</ref>. | ||
بی مذهبی پل بی دینی: علامه کوثری ضد بی مذهب بود و اعتقاد داشت مذاهب اسلامی موجب سعادت دنیا و رسیدن به بهشت می شود<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثري، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 60.</ref>. | بی مذهبی پل بی دینی: علامه کوثری ضد بی مذهب بود و اعتقاد داشت مذاهب اسلامی موجب سعادت دنیا و رسیدن به بهشت می شود<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثري، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 60.</ref>. |