۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
=وجه تسمیه ابوهریره= | =وجه تسمیه ابوهریره= | ||
وی با بچه گربه ای مانوس بود و بچه گربه در زبان عربی هریر گفته میشود و [[پیامبر]] با مشاهده این وضع او را ابوهریره نامید. ابوهریره به کنیهاش معروف است و با آن شناخته میشد و کنیهاش بر اسمش غالب آمده و تقریباً نام او به فراموشی سپرده شده بود. <ref> | وی با بچه گربه ای مانوس بود و بچه گربه در زبان عربی هریر گفته میشود و [[پیامبر]] با مشاهده این وضع او را ابوهریره نامید. ابوهریره به کنیهاش معروف است و با آن شناخته میشد و کنیهاش بر اسمش غالب آمده و تقریباً نام او به فراموشی سپرده شده بود. <ref> المستدرک، 3/506</ref> | ||
=معرفی ابوهریره= | =معرفی ابوهریره= | ||
عُمیر بن عامر بن ذی الشری <ref>سیر اعلام النبلاء، ج2، ص578؛ تهذیب | عُمیر بن عامر بن ذی الشری <ref>سیر اعلام النبلاء، ج2، ص578؛ تهذیب الکمال، ج34، ص366 | ||
</ref> از تیره دَوْس قبیله اَزْد یمن بود. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج5، ص196؛ جمهرة انساب العرب، ص381-382؛ البدایة و النهایه، ج8، ص103</ref> شرح حالنگاران با توجه به اختلاف بسیار در نام او، شرح حالش را در بخش | </ref> از تیره دَوْس قبیله اَزْد یمن بود. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج5، ص196؛ جمهرة انساب العرب، ص381-382؛ البدایة و النهایه، ج8، ص103</ref> شرح حالنگاران با توجه به اختلاف بسیار در نام او، شرح حالش را در بخش کنیهها آوردهاند. کتابهای رجالی و تاریخی بیش از 18 نام برای او ثبت کردهاند؛ از جمله: عبدالرحمن بن صخر، عبدالله بن عامر، عبدالله بن عائذ، سُکَین بن صخر و عامر بن عبدشمس. <ref>الاستیعاب، ج4، ص1768-1769؛ اسد الغابه، ج5، ص319؛ الاصابه، ج7، ص352</ref> میمونه / امیمه <ref> المعارف، ص277؛ الاصابه، ج8، ص32</ref> دختر صُفیح / صبیح بن حارث، مادر او بود. <ref>المعارف، ص227؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص579</ref> که به گزارش ابوهریره با دعای پیامبر [[مسلمان]] شد. از آنجا که وی به سال 58ق. در 78 سالگی درگذشت، میتوان تولد او را حدود 20 سال پیش از هجرت دانست. <ref>الاصابه، ج7، ص362</ref> | ||
وی به | وی به کنیه ابوهریره شهرت داشت. بر پایه گزارش خودش، از آنجا که در جوانی گربهای را نگاه میداشت، <ref>الطبقات، ابن سعد، ج4، ص245؛ اسد الغابه، ج5، ص320</ref> این کنیه را پدرش به او داد. <ref>تاریخ دمشق، ج67، ص298؛ البدایة و النهایه، ج8، ص103</ref> برخی بر آنند که [[رسول خدا]] این کنیه را به او داده است. <ref>الاستیعاب، ج4، ص1770؛ البدایة و النهایه، ج8، ص103</ref> این سخن پذیرفتنی نیست؛ زیرا رسول خدا بر کسی لقب زشت نمی نهاد، بلکه لقب ها و نام های ناروا را تغییر میداد. از او با لقب <big>شیخ المَضِیره</big> نیز یاد شده؛ زیرا بر سفره مضیره (غذای مخصوص و لذیذ معاویه) حضور مییافت.<ref>ربیع الابرار، ج3، ص227؛ الکنی و الالقاب، ج1، ص181</ref> او را فردی شوخ طبع، گندمگون، چهارشانه، دارای موی بلند، گشاده دندان، با ریش بلند خضاب شده به رنگ زرد، و دارای سبیل تراشیده وصف کردهاند. <ref>المعارف، ص278؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص586</ref> | ||
=ابوهریره از اصحاب صفه= | =ابوهریره از اصحاب صفه= |