۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
=غزالی و راهزنان= | =غزالی و راهزنان= | ||
در حدود قرن پنجم هجری، نیشابور | در حدود قرن پنجم هجری، نیشابور مرکز و سواد اعظم آن ناحیه بود و دارالعلم محسوب می شد. طلاب علم در آن نواحی برای تحصیل و درس خواندن به نیشابور می آمدند. غزالی نیز طبق معمول به نیشابور و گرگان آمد و سالها از محضر اساتید و فضلا با حرص و ولع زیاد کسب فضل نمود. و برای آنکه معلوماتش فراموش نشود و خوشه هایی که چیده از دستش نرود، آنها را مرتب می نوشت و جزوه می کرد. آن جزوه ها را که محصول سالها زحمتش بود مثل جان شیرین دوست می داشت. | ||
بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه ها را مرتب | بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه ها را مرتب کرده در توبره ای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد. | ||
از قضا قافله با | از قضا قافله با یک عده دزد و راهزن برخورد. دزدان جلو قافله را گرفتند و آنچه مال و خواسته یافت می شد یکی یکی جمع کردند. | ||
نوبت به غزالی و اثاث غزالی رسید. | نوبت به غزالی و اثاث غزالی رسید. همینکه دست دزدان به طرف آن توبره رفت، غزالی شروع به التماس و زاری کرد و گفت: «غیر از این، هرچه دارم ببرید و این یکی را به من واگذارید.» <ref>مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 234</ref> | ||
دزدها خیال | دزدها خیال کردند که حتما در داخل این بسته متاع گران قیمتی است. بسته را باز کردند، جز مشتی کاغذ سیاه شده چیزی ندیدند. | ||
گفتند: «اینها چیست و به چه درد می خورد؟ » | گفتند: «اینها چیست و به چه درد می خورد؟ » | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۳: | ||
اینها ثمره ی چند سال تحصیل من است. اگر اینها را از من بگیرید، معلوماتم تباه می شود و سالها زحمتم در راه تحصیل علم به هدر می رود. | اینها ثمره ی چند سال تحصیل من است. اگر اینها را از من بگیرید، معلوماتم تباه می شود و سالها زحمتم در راه تحصیل علم به هدر می رود. | ||
راستی معلومات تو همین است | راستی معلومات تو همین است که در اینجاست؟ . | ||
بلی. | بلی. | ||
'''علمی | '''علمی که جایش توی بقچه و قابل دزدیدن باشد، آن علم نیست'''، برو فکری به حال خود بکن. | ||
این گفته ی ساده ی عامیانه، | این گفته ی ساده ی عامیانه، تکانی به روحیه ی مستعد و هوشیار غزالی داد. او که تا آن روز فقط فکر می کرد که طوطی وار از استاد بشنود و در دفاتر ضبط کند، بعد از آن در فکر افتاد که کوشش کند تا مغز و دماغ خود را با تفکر پرورش دهد و بیشتر فکر کند و تحقیق نماید و مطالب مفید را در دفتر ذهن خود بسپارد. | ||
غزالی می گوید: «من بهترین پندها را، | غزالی می گوید: «من بهترین پندها را، که راهنمای زندگی فکری من شد، از زبان یک دزد راهزن شنیدم. » <ref> غزالی نامه ، صفحه ی 116</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |