۲۲٬۱۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Islamic Africa.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|Islamic Africa]] | |||
'''نهایة الاقدام فی علم الکلام''' یکی از مهمترین آثار محمد بن [[عبدالکریم شهرستانی]] (۴۶۹–۵۴۸ ق) است. شهرستانی در این کتاب، طی بیست قاعده، اساسیترین مسائل کلامی فلسفی عصر خود را گزارش کرده و از منظر تفکر [[اشعری]] به نقد و بررسی آنها پرداخته است.<br> | '''نهایة الاقدام فی علم الکلام''' یکی از مهمترین آثار محمد بن [[عبدالکریم شهرستانی]] (۴۶۹–۵۴۸ ق) است. شهرستانی در این کتاب، طی بیست قاعده، اساسیترین مسائل کلامی فلسفی عصر خود را گزارش کرده و از منظر تفکر [[اشعری]] به نقد و بررسی آنها پرداخته است.<br> | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
در ابواب بعدى اين كتاب مباحثى در توحيد و ابطال مذهب تعطيل و بحثى پيرامون احوال مطرح شده است. منظور از حال، طبق گفته مؤلف چيزى نيست كه برایش بتوان تعريف حقيقى ذكر كرد، بلكه ضابطهاى براى تقسيم دارد كه آن را به ما يعلل و ما لايعلل تقسيم مىكند، و منظور از ما يعلل احكامى است كه براى معانى كه قائم به ذات هستند و ما لايعلل، صفاتى هستند كه احكام براى آن معانى واقع نمىشوند. | در ابواب بعدى اين كتاب مباحثى در توحيد و ابطال مذهب تعطيل و بحثى پيرامون احوال مطرح شده است. منظور از حال، طبق گفته مؤلف چيزى نيست كه برایش بتوان تعريف حقيقى ذكر كرد، بلكه ضابطهاى براى تقسيم دارد كه آن را به ما يعلل و ما لايعلل تقسيم مىكند، و منظور از ما يعلل احكامى است كه براى معانى كه قائم به ذات هستند و ما لايعلل، صفاتى هستند كه احكام براى آن معانى واقع نمىشوند. | ||
از مباحث فلسفى چون معدوم و اين كه آيا معدوم شئ است يا نه و در هيولا و رد بر كسانى كه هيولا را بدون صورت وجود اثبات كردهاند و همچنين در علم و اراده ازلى الهى بحث شده است از حقيقت كلام انسانى و نطق نفسانى سخن به ميان آمده است. چون نویسنده اين كتاب از اهل تسنن مىباشد، طبق قاعده آنان از ادله عقلى و نقلى در مورد رؤيت خدا، بابى را آورده كه بيشتر اشاره به اثبات رؤيت روى داستان حضرت موسى(ع) است كه مىفرمود: "رب أرنى أنظر إليك". | از مباحث فلسفى چون معدوم و اين كه آيا معدوم شئ است يا نه و در هيولا و رد بر كسانى كه هيولا را بدون صورت وجود اثبات كردهاند و همچنين در علم و اراده ازلى الهى بحث شده است از حقيقت كلام انسانى و نطق نفسانى سخن به ميان آمده است. چون نویسنده اين كتاب از اهل تسنن مىباشد، طبق قاعده آنان از ادله عقلى و نقلى در مورد رؤيت خدا، بابى را آورده كه بيشتر اشاره به اثبات رؤيت روى داستان [[حضرت موسى(ع)]] است كه مىفرمود: "رب أرنى أنظر إليك". | ||
از حسن و قبح عقلى و ابطال غرض و علت براى افعال الهى و معناى توفيق و شكر و أجل و رزق مطالبى را بيان داشته است. در مورد نفى غرض و علت براى خدا، مىگويد: اگر خدا بخواهد در افعال خود غرضى داشته باشد، بايستى عاملى روى خدا تأثير بگذارد كه آن فعل را انجام دهد، حال چه آن عامل براى خداوند نفعى داشته باشد و چه نداشته باشد، در هر صورت خدا نفع و ضررى قبول نمىكند و هيچ عاملى نمىتواند روى او تأثير بگذارد. | از حسن و قبح عقلى و ابطال غرض و علت براى افعال الهى و معناى توفيق و شكر و أجل و رزق مطالبى را بيان داشته است. در مورد نفى غرض و علت براى خدا، مىگويد: اگر خدا بخواهد در افعال خود غرضى داشته باشد، بايستى عاملى روى خدا تأثير بگذارد كه آن فعل را انجام دهد، حال چه آن عامل براى خداوند نفعى داشته باشد و چه نداشته باشد، در هر صورت خدا نفع و ضررى قبول نمىكند و هيچ عاملى نمىتواند روى او تأثير بگذارد. |