confirmed، مدیران
۳۷٬۴۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
هم اكنون در سوریه [[بشار اسد]] رئیس جمهور میباشد. او و پدرش از فرقه نصیریه بوده و قبل از تشكیل حكومت، حافظ اسد را از مبارزین این فرقه نام بردهاند. تمام فعالیّتهای این فرقه سرّی بوده و قبل از تشكیل حكومت كاملاً سرّی عمل میكردند. <ref> النصیریه، دراسة التحلیلیه، ص 171</ref> | هم اكنون در سوریه [[بشار اسد]] رئیس جمهور میباشد. او و پدرش از فرقه نصیریه بوده و قبل از تشكیل حكومت، حافظ اسد را از مبارزین این فرقه نام بردهاند. تمام فعالیّتهای این فرقه سرّی بوده و قبل از تشكیل حكومت كاملاً سرّی عمل میكردند. <ref> النصیریه، دراسة التحلیلیه، ص 171</ref> | ||
=انتقادات وارده بر فرقه نصیریه= | |||
بنابر آنچه مورخان نوشتهاند: نصیریه نام دیگر علویون میباشد. <ref>هاشم عثمانی، هل العلویون شیعه، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1414ق، ص10</ref> كه غالباً در شمال لبنان و ساحل سوریه و كوههای علویین و مناطق اسكندرون و بعضی مناطق جنوبی [[تركیه]] ساكن میباشند. <ref>شریف یحیی الامین، فرهنگنامه فرقههای اسلامی، ترجمه محمد رضا موحدی، تهران، انتشارات باز، چاپ اول، 1378ش، ص202</ref> و لیكن با این وجود میتوان فرقة نصیریه را به دو گروه غلات و شیعیان اثنی عشری تقسیم كرد. <ref>هل العلویون شیعه، همان، ص41</ref> گروه اثنی عشری در مناطق [[شامات]] (سوریه، لبنان و تركیه) سكونت دارند و نصیریههای غالی غالباً در [[پاكستان]] و اطراف شبه قاره منزل و مأوی دارند. | |||
از این رو برای بهتر شدن مطلب به معرفی اعتقادات هر كدام از این دو گروه به اختصار میپردازیم. | |||
و اما گروه اول یا نصریههای غالی | |||
این گروه كه تعالیم و معتقداتشان التقاطی از معتقدات شیعه، [[مسیحیت]] و ... است. <ref>هل العلویون شیعه، همان، ص41</ref> تاریخ پیدایششان به قرن پنجم هجری قمری و به شخصی به نام نصیر میرسد. <ref>مشكور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، با مقدمه كاظم مدیر شانه چی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، 1375ش، ص442</ref> | |||
عقاید اساسی نصیریان غالی را میتوان در امور زیر خلاصه كرد: | |||
1. علی بن ابی طالب خداست یا خدا در او حلول كرده است. | |||
2. سلمان فارسی فرستادة علی (ع)است. | |||
3. كلمة سرّ عبارت است از سه حرف ع (علی)، م (محمد) و س (سلمان فارسی). | |||
4. ارادت به [[ابن مجلم]]، زیرا او لاهوت را از بند ناسوت رها كرد، از این رو، كسانی را كه به ابن ملجم لعنت میفرستند بر خطا میدانند. | |||
5. [[شراب]] از نور است، و بر این اساس درخت مو را بزرگ میدارند و كندن آن را [[گناه]] میشمارند. <ref>فرق و مذاهب كلامی، علی ربانی گلپایگانی،ص 326، مركز جهانی علوم اسلامی، ط 3، 1383 ش</ref> | |||
و اما گروه دوم یا نصیریان كه شیعة اثنی عشری هستند. | |||
این گروه همان علویون ساكن در شمال لبنان و ساحل سوریه و كوههای علویین و مناطق اسكندرون و بعضی مناطق جنوبی تركیه میباشند. <ref>فرهنگنامه فرقههای اسلامی، همان، ص202</ref> | |||
این گروه شیعة امامیه و پیرو فقه جعفری (مذهب جعفری) هستند. فلذا در اعتقادات، فروع الدین و ادلة تشریع چیزی غیر از آنچه شیعیان اثنی عشری میگویند قائل نیستند. <ref> العلویون شیعه اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ ، گروهی، بیروت، دار الصادق، صفحات 16 الی 26 نیز 78 و 77</ref> و لیكن با این وجود انتقاداتی بر آنها وارد است كه ذیلاً به برخی از آنها اشاره میشود. | |||
1. عدم اتحاد و عمل كرد قبیلهای | |||
این در صورتی است كه خداوند متعال در [[قرآن كریم]] میفرماید: «به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید» <ref>آل عمران/ 103</ref> | |||
و در جای دیگر میفرماید: | |||
«كسانی كه ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند (پیروزند زیرا) حزب و جمعیت [[خداوند]] پیروز میباشند.» <ref> مائده/56</ref> | |||
از این دو آیة شریفه به روشنی میتوان فهمید كه : | |||
اولاً آنهایی كه دارای یك عقیده و یك دین و مذهب هستند همگی آنها حزب آن دین میباشند. ثانیاً كسانی كه پیرو یك دین و مذهب شدند حق ندارند متفرق و گروه، گروه شوند. زیرا شرط پیروزی یك جمعیت و پیروان یك مذهب و آیین، ایمان محكم، تقوا، عمل صالح و از همه مهمتر اتحاد و همبستگی است <ref> مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ج4، ص433ـ434 (ذیل آیة 56 / مائده)</ref> فلذا متحد نبودن و قبیلهای عمل كردن باعث شكست و نابودی میشود. | |||
2. محروم كردن زنان از [[ارث]] و مهر زن را حق ولی او دانستن | |||
اما خداوند كریم در كتاب آسمانی فرموده است: | |||
«حكم خدا در حق فرزندان شما این است كه پسران دو برابر دختران ارث میبرند ... » <ref>نساء/11</ref> | |||
فلذا میبینیم كه خداوند متعال زنان را از ارث محروم نكرده است. | |||
3. مشایخ آنها دوست دارند عوام دستشان را ببوسند. | |||
ما وقتی به روایات نگاه میكنیم میبینیم كه در آموزههای اهل بیت (ع) بوسیدن دست بزرگان قبایل بخاطر رئیس قبیله بودنشان مذموم و مطرود است، چرا كه [[امام رضا (ع)]] در حدیثی میفرمایند: هیچ مردی دست مرد دیگری را نبوسد؛ چرا كه بوسیدن دست دیگران مانند نماز خواندن به آن شخص است» <ref> مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، المكتبة الاسلامیه، 1386ق، ج78، ص345، ح46(كتاب الروضه، باب 26 مواعظ الرضا(ع)</ref> | |||
4. مشایخ آنها زكات را حق اختصاصی خود میدانند | |||
لیكن در قرآن كریم خداوند متعال موارد مصرف زكات را چنین بر شمرده است: «زكات فقط از آن فقرا و تنگدستان و عاملان آنست و آنهایی كه جلب دلهایشان كنند و برای آزاد كردن بردگان و قرض دادن و صرف در راه خدا و به راه ماندگان است و این قراری از جانب خداست و خدا دانای شایسته كار است» <ref>توبه/60</ref> | |||
5. مشایخ آنها اقدام به بر پایی [[نماز جماعت]] نمیكنند | |||
در صورتی كه خداوند سبحان در قرآن كریم در آیات متعددی اقامه نماز را از ویژگیهای بارز یك مؤمن دانسته است. | |||
6. اهمال در قیام به واجبات <ref>هل العلویون شیعه، همان، ص102ـ105</ref> | |||
در صورتی كه امام علی (ع) در خصوص واجبات میفرمایند: هیچ عبادتی مانند انجام واجبات نیست. <ref>محدث، سید جلال الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، دانشگاه تهران، 1373ش، ج6، ص365، ح10552</ref> | |||
و در جایی دیگر میفرماید: | |||
«بدرستی كه خدای سبحان واجب كرده بر شما فریضهای چند، پس ضایع مگرانید آنها را ...» <ref>محدث، سید جلال الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، دانشگاه تهران، 1373ش،ج2، ص572، ح3597</ref> | |||
نتیجه آنكه نصیریههایی كه شیعة اثنی عشری هستند اگر چه انتقادات و ایراداتی بر برخی آداب و رسوم آنها وارد است منتها در عقاید و احكام مذهبشان جعفری بوده و همانند سایر شیعیان میباشند. | |||
اما نصیریههایی كه غالی هستند، خارج از اسلام و مذهب جعفری میباشند و ما هم به پیروی از ائمه اطهار(ع)از آنها بیزاری می جوییم و انتقادات وارد بر غالیان بر آنها وارد است. | |||
=پانویس= | =پانویس= |