کفایة العوام فیما یجب علیهم من علم الکلام (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
مؤلف در ابتدای کتاب، پس از بسم الله و حمد و ستایش، دلیل نگارش کتاب را بیان کرده، سپس بیان کرده است: «هر مسلمانی باید پنجاه عقیده را بداند و هر عقیده‌ای باید دلیل جامع و مفصلی برای آن بداند». سپس در سخنوران مختلف اقتضای موجود در دست مخلوقات دلالت بر حق تعالی دارد، و درمقدمه نشان داده است که درک عقاید به سه امر بستگی دارد: واجب و محال و ممکن.  و اینکه این سه تقسیم بستگی به فهم عقاید دارد، پس این سه بر هر کسى که پاسخگو باشد اعم از مرد و زن واجب است.<br>
مؤلف در ابتدای کتاب، پس از بسم الله و حمد و ستایش، دلیل نگارش کتاب را بیان کرده، سپس بیان کرده است: «هر مسلمانی باید پنجاه عقیده را بداند و هر عقیده‌ای باید دلیل جامع و مفصلی برای آن بداند». سپس در سخنوران مختلف اقتضای موجود در دست مخلوقات دلالت بر حق تعالی دارد، و درمقدمه نشان داده است که درک عقاید به سه امر بستگی دارد: واجب و محال و ممکن.  و اینکه این سه تقسیم بستگی به فهم عقاید دارد، پس این سه بر هر کسى که پاسخگو باشد اعم از مرد و زن واجب است.<br>


ذکر اول صفاتى که بر ذات واجب وجودتعالی واجب است. شمارش قدیمی، بقا، مخالفت با حوادث، وجود روح، وحدت، قدرت، اراده، دانش، زندگی، شنوایی، چشم، گفتار، و در متعال بودن قادر است، مایل یک زندگی، شنوایی، روشنگری محققو گوینده بودن خدای تعالی و سپس به دنبال آن هشداری داده است که در آن هشدار داده است که پیشروی قوه و اراده و علم و حیات و سمع و بصر و گفتار را صفات معانی از جمع عام به خاص یا معانی می گویند. ضمیمه بلاغی و آنچه در پی آن می آید که خداوند متعال قادر مطلق است و غیره آنها را نسبت به معانی صفات معنوی می گویند... و از پنجاه آن بیست اضداد است این بیست.  
ذکر اول صفاتى که بر ذات واجب وجودتعالی واجب است. [[قدیم]]، [[بقا]]، وجود [[روح]]، [[وحدت وجود]]، [[قدرت]]، [[اراده]]، [[علم]]، [[حیات]]، شنوایی، چشم، گفتار، و در متعال بودن [[قادر]] است، او صاحب اراده و علم و حیات و [[سمیع]] و [[بصیر]] و گفتار را صفات معانی از جمع عام به خاص یا معانی می گویند. ضمیمه بلاغی و آنچه در پی آن می آید که خداوند متعال قادر مطلق است و غیره آنها را نسبت به معانی صفات معنوی می‌گویند... و از پنجاه آن بیست اضداد است این بیست.  
فدالی گفت: می دانم که دلیل بر هر یک از بیست واجب، مورد تأیید اوست و عکس آن را نفی می کند، دلیل بر هفت معنا، دلیل بر هفت واجب است. اینها چهل عقیده است که خداوند متعال باید بیست تا از آنها را داشته باشد و بیست و بیست دلیل آن را حق تعالی نفی می کند و هر دلیلی صفتی را ثابت می کند و خلاف آن را نفی می کند».  و چهل و یکمین عقیده ای است که در آن از آنچه در حق او حلال است صحبت کرده است و از چهل و دوم تا پنجاهم آن چیزی است که رسولان باید انجام دهند، سپس نتیجه ای که در آن از ایمان صحبت می کند . این موضوع عقیده به طور کلی است و آن را جدا کرده و گفته است: این چیزی است که باید به آن ایمان آورد و انشاءالله خدا را بر آن خواهیم یافت.
فدالی گفت: می دانم که دلیل بر هر یک از بیست واجب، مورد تأیید اوست و عکس آن را نفی می کند، دلیل بر هفت معنا، دلیل بر هفت واجب است. اینها چهل عقیده است که خداوند متعال باید بیست تا از آنها را داشته باشد و بیست و بیست دلیل آن را حق تعالی نفی می کند و هر دلیلی صفتی را ثابت می کند و خلاف آن را نفی می کند».  و چهل و یکمین عقیده ای است که در آن از آنچه در حق او حلال است صحبت کرده است و از چهل و دوم تا پنجاهم آن چیزی است که رسولان باید انجام دهند، سپس نتیجه ای که در آن از ایمان صحبت می کند . این موضوع عقیده به طور کلی است و آن را جدا کرده و گفته است: این چیزی است که باید به آن ایمان آورد و انشاءالله خدا را بر آن خواهیم یافت.
= حاشیه نویسی کتاب =
= حاشیه نویسی کتاب =