۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
|دشمنی با [[پیامبر(ص)]] • شرکت در [[دارالندوة]] • همراهی با [[مشرکان]] در محاصره اقتصادی [[مسلمانان]] در شعب ابی طالب | |دشمنی با [[پیامبر(ص)]] • شرکت در [[دارالندوة]] • همراهی با [[مشرکان]] در محاصره اقتصادی [[مسلمانان]] در شعب ابی طالب | ||
|- | |- | ||
|زادگاه | |زادگاه | ||
|[[مکه]] | |[[مکه]] | ||
|- | |- | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
</div> | </div> | ||
'''اَبولَهَب'''، '''عبدالعُزّی بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف''' (د ۲ ق / ۶۲۳ م)، عموی [[پیامبر (ص)]] و یکی از سرسختترین دشمنان آن حضرت. ابولهب در | '''اَبولَهَب'''، '''عبدالعُزّی بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف''' (د ۲ ق / ۶۲۳ م)، عموی [[پیامبر (ص)]] و یکی از سرسختترین دشمنان آن حضرت. ابولهب در اصل به <big>ابوعتبه</big> کنیه داشت، ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره <big>ابولهب</big> میخواند. | ||
مادرش | مادرش لُبْنى دختر هاجر بن عبدمناف از [[قبیلۀ خزاعه]] بود. | ||
ابولهب به سرقت گنجینۀ [[کعبه]] متهم شد و گفتهاند بدین سبب [[قریشیان]] خواستند تا دست او را قطع کنند، ولی منسوبان مادری او مانع شدند و برادر او [[ابوطالب]] | ابولهب به سرقت گنجینۀ [[کعبه]] متهم شد و گفتهاند بدین سبب [[قریشیان]] خواستند تا دست او را قطع کنند، ولی منسوبان مادری او مانع شدند و برادر او [[ابوطالب]] از این ماجرا سخت برآشفته بود. | ||
ابولهب پیش از اینکه پیامبر دعوت خویش را آشکار کند، به برادرزاده خویش علاقه داشت، ولی پس از [[بعثت]] | ابولهب پیش از اینکه پیامبر دعوت خویش را آشکار کند، به برادرزاده خویش علاقه داشت، ولی پس از [[بعثت]] به دشمنان قسمخورده [[اسلام]] پیوست و با پرخاش و ناسزا مردم را از اطراف [[رسول خدا]] پراکنده ساخت. همسرش ام جمیل دختر حرب و خواهر [[ابوسفیان]] بود و به دستور ابوسفیان ابولهب را به دشمنی با [[پیامبر]] تحریک میکرد. | ||
ابولهب به دلیل ابتلا به آبله در [[جنگ بدر]] حضور نیافت، اما چهار هزار درهم به [[قریش]] کمک کرد. | ابولهب به دلیل ابتلا به آبله در [[جنگ بدر]] حضور نیافت، اما چهار هزار درهم به [[قریش]] کمک کرد. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
در سوره مسد از ابولهب با کنیهاش نام برده شده، در حالی که در کنیه نوعی از احترام نهفته است. در مورد دلیل این امر دلیلهای مختلفی ذکر شده است از جمله: | در سوره مسد از ابولهب با کنیهاش نام برده شده، در حالی که در کنیه نوعی از احترام نهفته است. در مورد دلیل این امر دلیلهای مختلفی ذکر شده است از جمله: | ||
# او غالبا با کنیهاش شناخته میشده در نتیجه ذکر کنیهاش ایجاد احترام نمیکند. | #او غالبا با کنیهاش شناخته میشده در نتیجه ذکر کنیهاش ایجاد احترام نمیکند. | ||
# | # | ||
# ابولهب اسم او بوده نه کنیهاش. | #ابولهب اسم او بوده نه کنیهاش. | ||
# | # | ||
# از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref> | #از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref> | ||
# | # | ||
# در [[آیه]] بعد آمده «سَیَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» <ref>آیه 3 سوره مسد</ref> (به زودی وارد آتشی شعلهور و پرلهیب میشود) پس «لهب» که در کنیهاش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref> | #در [[آیه]] بعد آمده «سَیَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» <ref>آیه 3 سوره مسد</ref> (به زودی وارد آتشی شعلهور و پرلهیب میشود) پس «لهب» که در کنیهاش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref> | ||
در تفسیر آیات دیگری نیز نام ابولهب به چشم میخورد. او از جمله افرادی بود که پیامبر (ص) را مورد تمسخر قرار میداد و خداوند در آیه ۹۵ سوره حجر به پیامبر (ص) وعده داد که شر آنان را رفع خواهد کرد. <ref>ابن بابویه، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۹</ref> گفته شده که در آیه ۱۹ سوره زمر <ref>أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ (آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده رهایی بخشی؟!)</ref> مقصود از «کسانی که فرمان [[عذاب]] در مورد آنان قطعی شده است»، ابولهب و پسرش و خویشان پیامبر (ص) که به او ایمان نیاوردند نازل شده است. <ref>شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۲۴</ref> | در تفسیر آیات دیگری نیز نام ابولهب به چشم میخورد. او از جمله افرادی بود که پیامبر (ص) را مورد تمسخر قرار میداد و خداوند در آیه ۹۵ سوره حجر به پیامبر (ص) وعده داد که شر آنان را رفع خواهد کرد. <ref>ابن بابویه، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۹</ref> گفته شده که در آیه ۱۹ سوره زمر <ref>أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ (آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده رهایی بخشی؟!)</ref> مقصود از «کسانی که فرمان [[عذاب]] در مورد آنان قطعی شده است»، ابولهب و پسرش و خویشان پیامبر (ص) که به او ایمان نیاوردند نازل شده است. <ref>شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۲۴</ref> | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
او سرانجام در اثر بیماریای به نام عدسه هفت روز پس از واقعه بدر درگذشت <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۴، ص۷۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref> و از بیم سرایت بیماری بدنش تا چند روز بر جای ماند تا بو گرفت. پس از آن، جسد او را در بیرون [[مکه]] کنار دیواری قرار دادند و با پرتاب سنگ از دور، روی آن را پوشاندند. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۷۸</ref> [[ابن بطوطه]] از قبر او و همسرش در بیرون مکه یاد کرده که رهگذران بر آن سنگ میزدهاند. <ref>ابن بطوطه، رحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۸۲</ref> | او سرانجام در اثر بیماریای به نام عدسه هفت روز پس از واقعه بدر درگذشت <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۴، ص۷۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref> و از بیم سرایت بیماری بدنش تا چند روز بر جای ماند تا بو گرفت. پس از آن، جسد او را در بیرون [[مکه]] کنار دیواری قرار دادند و با پرتاب سنگ از دور، روی آن را پوشاندند. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۷۸</ref> [[ابن بطوطه]] از قبر او و همسرش در بیرون مکه یاد کرده که رهگذران بر آن سنگ میزدهاند. <ref>ابن بطوطه، رحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۸۲</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |