ابوبکر باقلانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۳۳۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۵: خط ۸۵:


منظور باقلانی‌ از اینکه‌ گاهی‌ خود را حنبلی‌ معرفی‌ می‌کرده‌،این‌ بوده‌ است‌ که‌ به‌ [[مذهب‌ کلامی‌]] آنان‌ (نه‌ مذهب‌ فقهی‌یشان‌) گرایش‌ دارد.
منظور باقلانی‌ از اینکه‌ گاهی‌ خود را حنبلی‌ معرفی‌ می‌کرده‌،این‌ بوده‌ است‌ که‌ به‌ [[مذهب‌ کلامی‌]] آنان‌ (نه‌ مذهب‌ فقهی‌یشان‌) گرایش‌ دارد.
گرایش کلامی حنبلی
منظور باقلانی‌ از اینکه‌ گاهی‌ خود را حنبلی‌ معرفی‌ می‌کرده‌، [۲۵] این‌ بوده‌ است‌ که‌ به‌ مذهب‌ کلامی‌ آنان‌ (نه‌ مذهب‌ فقهی‌یشان‌) گرایش‌ دارد.
=مناظره با متکلمین اهل تسنن=
باقلانی‌ همچنان‌ در بصره‌ و ملازم‌ استادش‌ باهلی‌ بود، تا زمینه سفرش‌ به‌ [[شیراز]] فراهم‌ شد. وات‌ تاریخ‌ خروج‌ او از بصره‌ را ۳۵۹ق‌/ ۹۷۰م‌ تخمین‌ می‌زند. درباره این‌ سفر گفته‌اند که‌ عضدالدوله بویهی‌ که‌ به‌ مناظرات‌ کلامی‌ علاقه‌مند بود و معتزله‌ به‌ دربار او رفت‌ و آمد داشتند، خواست‌ با کلام‌ اهل‌ سنت‌ نیز آشنایی‌ یابد؛ از این‌ رو، از ابوالحسن‌ باهلی‌ و باقلانی‌ جوان‌ دعوت‌ کرد تا به‌ شیراز بروند.
و از طرفی [[عضدالدوله]]، که وسعت نظر و بلندپروازی‌هایی ورای اختلاف مذاهب و فرق داشت، ظاهراً نمی‌خواست دربار او در شیراز منحصر به علمای معتزله شود و در بغداد و عراق، که مرکز عالم اسلام بود، به این صفت اشتهار یابد و مایل بود که بجز [[شیعه]] و [[معتزله]] از نمایندگان مذهب اشعری نیز، که در آن زمان در میان مردم قدرت و نفوذ فراوان داشتند و از نفوذ معتزله درهمه جا کاسته بودند، کسانی در دربار خود داشته باشد.
ازین‌رو، باقلاّنی جوان را که، در محیط کلامی بصره در جدل و احتجاج مشهور شده بود، به دربار خود خواند.
[[ابوالحسن‌ باهلی‌]] از حضور در دربار عضدالدوله‌ تن‌ زد، اما باقلانی‌ که‌ معتقد بود راه‌ نیافتن‌ امثال‌ باهلی‌ به‌ دربار، پیامدی‌ همچون‌ نرفتن‌ ابن‌ کلاب‌ و حارث‌ محاسبی‌ (دو متکلم‌ برجسته سنّی‌) به‌ دربار مأمون‌ دارد و صحنه‌ را برای‌ یکه‌ تازی‌ معتزله‌ خالی‌ می‌گذارد، به‌ شیراز رفت‌ و مورد استقبال‌ گرم‌ ابن‌ خفیف‌ شیرازی‌، صوفی‌ مشهور شیراز، صاحب‌ شرح‌ اللمع‌ و ناشر افکار اشاعره‌ قرار گرفت‌.
باقلانی‌ در شیراز با معتزلیان‌ در مجالس‌ مناظره‌ به‌ بحث‌ و جدل‌ می‌پرداخت‌ و عضدالدوله‌ چندان‌ به‌ او علاقه‌مند شد که‌ گفته‌اند: فرزندش‌ (شاید صمصام‌الدوله‌) را به‌ او واگذاشت‌ تا [[مذهب‌ تسنن‌]] را بدو بیاموزد. باقلانی‌ نیز برای‌ این‌ شاه‌زاده‌ کتاب‌ التمهید را تألیف‌ کرد.


=منبع=
=منبع=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴

ویرایش