|
|
خط ۱۵: |
خط ۱۵: |
| |ابواسحاق شیرازی شافعی اشعری | | |ابواسحاق شیرازی شافعی اشعری |
| |- | | |- |
|
| |
| |موضوع | | |موضوع |
| |اسلام ـ کلام | | |اسلام ـ کلام |
خط ۳۸: |
خط ۳۷: |
| |} | | |} |
| </div> | | </div> |
| '''الإشارة إلى مذهب أهل الحق''' کتابی است از امام [[ابواسحاق شیرازی شافعی اشعری]] (متوفی 476 هجری قمری ) که در آن از نظرات [[اشاعره]] در امور دفاع کرده است. از ایمان با شواهد و دلایل عقلی و نقلی از [[قرآن]] و [[سنت]]، و او بیانیه در مورد مسائل دقیق [[الهیات]]، [[نبوت]] و صوتی را به شیوهای است که با دقت و وضوح، و با اشاره به نظرات مخالفان او از است قدریه (به معتزله ) و شواهد خود را ذکر و آنها را رد و تناقض خود را در عقل و انتقال، که باعث می شود این کتاب یک منبع اصلی از اشعری نشان مدرسه الهیات در الهیات ، و مرجع مهمی در شناسایی پیچیدگیهای و ابهامات دکترین از کتاب، التزام شدید او به مکتب اشعری، دفاع از آن و پیروزی بر عقیده [[امام ابوالحسن اشعری]]، آشکار است.در مسائل اختلاف بین او و جبر گرایی .<br> | | '''الإشارة إلى مذهب أهل الحق''' کتابی است از امام [[ابواسحاق شیرازی شافعی اشعری]] (متوفی 476 هجری قمری ) که در آن از نظرات [[اشاعره]] دفاع کرده است. با شواهد و دلایل عقلی و نقلی از [[قرآن]] و [[سنت]]، و او در مورد مسائل دقیق همچون [[الهیات]]، [[نبوت]] را به شیوه دقیق بیان کرده. این کتاب یک منبع اصلی از اشاعره می باشد. و مرجع مهمی در شناسایی پیچیدگیهای و ابهامات است از کتاب، التزام شدید او به مکتب اشعری، دفاع از آن و پیروزی بر عقیده [[امام ابوالحسن اشعری]]، آشکار است.<br> |
| | |
| در زمان او بین حنبلی ها و ابن قشیری اختلافی پیش آمد و این اختلاف مشهور بین دو مکتب در مسائل مبانی دین است و حنبلیان از ابو اسحاق شیرازی شکایت کردند زیرا او برای فرقه اشعری و قشیری در مقابل حنبلیان پیروز شد و این امر به وزیر نظام الممالک رسید و به او گفتند که ابواسحق می خواهد فرقه حنبلی را از بین ببرد و به نظام شاه فرستاده شد حتی نیل را از نیل باز دارد. حنبلی نوشت به او ابو اسحاق شکایت در مورد خشونت حنبلی و به یاد او ، او توهین و حنبلی فتنه میان مسلمانان تحریک و از آنها بخواهید او کمک حنبلی، بود پاسخ شاه را نگه می دارد انکار قوی و مخالفان متلک Qushayri از حنبلی این بود سال 469 هجری قمری پس از آن همه چیز آرام شد.<br>
| |
| | |
| سپس عدهای از حنبلیها صحبت کردند و او آن را از شیخ ابواسحق گرفت، پس خلیفه او را با حنبلیان آورد و پس از آنکه نزاع به حدی رسید که حدود بیست نفر کشته شدند، اختلافات میان آنان را حل کرد. و برخی از مورخین نقل می کنند که چون قرارداد صلح صورت گرفت و موضوع حل شد، حنبلیان شایع کردند که شیخ ابواسحق از مکتب اشعری انکار کرده است، پس شیخ از آن خشمگین شد و هیچکس به حل و فصل او نرسید. کاتب نظام الممالک حنبلیان گفتند: او نوشت و از او خواست که عقیده آنها را باطل کند و موضوع در این عکس نبود، بلکه نوشت که از اهل فتنه شکایت کرد، پس جواب نظامالملک برگشت، در سال 470 هجری قمری نزد شیخ و ذهنش را جلب کرد و او را تجلیل کرد و دستور داد از فتنه گران انتقام بگیرد و شریف ابوجعفر را زندانی کنند و خلیفه او را در مجلس خلافت زندانی کند.، هنگامی که شیخ ابواسحق شکایت کرد. فرمودند: و از کتاب نظام الممالک به شیخ: «و لا تغیر الطائق و لا انتقل القائلة از آنها، و اکثریت در آن طرف، مذهب احمد است، و جایگاه آن معلوم است. ائمه، و ارزش آن در سنت معلوم است...» شیخ از یک صحبت طولانی در آن زندگی می کرد.<br>
| |
|
| |
|
| محمد السید الجولیند (محقق کتاب) می گوید : گمان نمی کنم شیخ بخواهد عقیده امام احمد را باطل کند و شیخ منکر وسعت این امام بزرگوار نیست که متفق القول است. بر بلندى مقام علم و دين خود و نه وسعت ائمه اصحابش .. اهل سنت و تقوا اتفاق نظر داشتند. بلکه قومی را که در حالی که او بیگناه بود به او منسوب میکردند تقبیح کرد و در دشنام دادن به شیخ ابوالحسن اشعری زبان دراز کردند . او رئیس سنی بعد از او است، و باور و امام احمد خود - که رحمت خدا بر او - یکی است، وجود دارد بدون شک در مورد آن و بدون شک در مورد آن وجود دارد و موضوع از کلمات است. . "
| |
|
| |
| = درباره نویسنده = | | = درباره نویسنده = |
| حافظ ذهبی در سیر العالم النبله درباره او می گوید : شیخ، امام، مثال، مجتهد، شیخ اسلام ابواسحاق، ابراهیم بن علی بن یوسف الفیروزآبادی، آل. -شیرازی الشافعی مهمان بغداد پانزده سال و چهارصد سال ولظیم خوب پدر و ممتاز شد و مدرس شد و به آرمانها و فصاحت ضربه می زد قوت مناظره خود را گفت .... سمعانی : امام شافعی و معلم منظم استو پیرمرد مردم از کشور به سوی او رفتند و نزد او رفتند و او با علم فراوان با شرح حال زیبا و روشی رضایت بخش متمایز شد. دنیا مصیبت زده به سراغش آمد، پس امتناع کرد و به سختی روزگار سپری کرد. او را در اصل، فروع، اختلاف و عقیده طبقه بندی می کردند، و زاهد، پارسا، فروتن، ملایم، سخاوتمند، سخاوتمند، روراست، همیشه انسان، خوش گفت و گو بود. گروه زیادی درباره او گفتند... ابوبکر شاشی گفت : ابو اسحاق حجت خدا بر امامان زمان است. حنفی گفت میانجی: ابو اسحاق فرمانده از وفادار در دانشمندان » . | | حافظ ذهبی در سیر العالم النبله درباره او می گوید : شیخ، امام، مثال، مجتهد، شیخ اسلام ابواسحاق، ابراهیم بن علی بن یوسف الفیروزآبادی، آل. -شیرازی الشافعی مهمان بغداد پانزده سال و چهارصد سال ولظیم خوب پدر و ممتاز شد و مدرس شد و به آرمانها و فصاحت ضربه می زد قوت مناظره خود را گفت .... سمعانی : امام شافعی و معلم منظم استو پیرمرد مردم از کشور به سوی او رفتند و نزد او رفتند و او با علم فراوان با شرح حال زیبا و روشی رضایت بخش متمایز شد. دنیا مصیبت زده به سراغش آمد، پس امتناع کرد و به سختی روزگار سپری کرد. او را در اصل، فروع، اختلاف و عقیده طبقه بندی می کردند، و زاهد، پارسا، فروتن، ملایم، سخاوتمند، سخاوتمند، روراست، همیشه انسان، خوش گفت و گو بود. گروه زیادی درباره او گفتند... ابوبکر شاشی گفت : ابو اسحاق حجت خدا بر امامان زمان است. حنفی گفت میانجی: ابو اسحاق فرمانده از وفادار در دانشمندان » . |