بررسی نظریه قرائات سبعه در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:




معنای لغوی واژه قراءات:  
معنای لغوی واژه قراءات:  




خط ۴۲: خط ۴۲:
== 2-1-اصالت  قران و وعدم تاثیر قرائات گوناگون در ان ==  
== 2-1-اصالت  قران و وعدم تاثیر قرائات گوناگون در ان ==  
از نکات مهمی که لازم است قبل از ورود در مساله قرائات مورد توجه قرار گیرد تمایزبین قران بعنوان کتاب نازل شده بر پیامبر ص  و قرائات که از ناحیه قاریان و تلاوت کنندگان  بر قران عارض شده است می باشد . کلام  زرکشی دراین زمینه بسیار گویاست . ایشان در تمییز ایندو از یکدیگر  می نویسد :  
از نکات مهمی که لازم است قبل از ورود در مساله قرائات مورد توجه قرار گیرد تمایزبین قران بعنوان کتاب نازل شده بر پیامبر ص  و قرائات که از ناحیه قاریان و تلاوت کنندگان  بر قران عارض شده است می باشد . کلام  زرکشی دراین زمینه بسیار گویاست . ایشان در تمییز ایندو از یکدیگر  می نویسد :  
بدان قران و قرائات دو حقیقت متغایر از هم می باشند ؛ قران همان وحی است که بر پیامبر ص بعنوان بیان و اعجاز نازل گریده است اما قرائات  اختلاف الفاظ وحی در کتابت حروف  و کیفیت ان است .  
بدان قران و قرائات دو حقیقت متغایر از هم می باشند ؛ قران همان وحی است که بر پیامبر ص بعنوان بیان و اعجاز نازل گریده است اما قرائات  اختلاف الفاظ وحی در کتابت حروف  و کیفیت ان است .  
نکته مهم دیگر انکه اختلاف قرائات هر چند در برخی موارد سبب اختلاف در معنا  می گردد اما شکی نیست که این امر به شیوه قرائت قراء مرتبط بوده بنابر این  مستلزم هیچ نوع تزلزلی دراصالت قران نخواهد بود  . ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :  
نکته مهم دیگر انکه اختلاف قرائات هر چند در برخی موارد سبب اختلاف در معنا  می گردد اما شکی نیست که این امر به شیوه قرائت قراء مرتبط بوده بنابر این  مستلزم هیچ نوع تزلزلی دراصالت قران نخواهد بود  . ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :  
مجموعه قران بطریق تواتر ثابت شده است حتی اگرقراء  سبعه یا عشره موجود نبودند باز تواتر مجموع قران ثابت بود واساسا شان قران برتر از ان است که  اصالتش توسط تعداد معدودی از قراء ثابت گردد..  
مجموعه قران بطریق تواتر ثابت شده است حتی اگرقراء  سبعه یا عشره موجود نبودند باز تواتر مجموع قران ثابت بود واساسا شان قران برتر از ان است که  اصالتش توسط تعداد معدودی از قراء ثابت گردد..  
== 3-1- مراد از قرائات سبعه : ==
== 3-1- مراد از قرائات سبعه : ==
   
   
مراد از  قرائات سبعه ان است  که در بین قرائتهای گوناگونی که از صدر اسلام تاکنون نسبت به برخی از الفاظ قران  نقل شده است  قرائات هفت تن از قاریان برجسته محور و مبنا  قرار گرفته است بگونه ای که از منظر معتقدان  به این قرائتها  ، همه انها متواتر بوده و قرانیت انها اثبات گردیده است  از این رو لازم است در تفسیر و استتباط مسائل از قران این قرائتها مورد عنایت قرار گیرد   
مراد از  قرائات سبعه ان است  که در بین قرائتهای گوناگونی که از صدر اسلام تاکنون نسبت به برخی از الفاظ قران  نقل شده است  قرائات هفت تن از قاریان برجسته محور و مبنا  قرار گرفته است بگونه ای که از منظر معتقدان  به این قرائتها  ، همه انها متواتر بوده و قرانیت انها اثبات گردیده است  از این رو لازم است در تفسیر و استتباط مسائل از قران این قرائتها مورد عنایت قرار گیرد   
== 4-1-قراءسبعه چه کسانی هستند ؟ ==  
== 4-1-قراءسبعه چه کسانی هستند ؟ ==  
قراء سبعه به کسانی اطلاق می گردد که قرائت انها مبنا و میزان تمام قرائتها قرار گرفته و غیر از انها پذیرفته نمی شود  .  
قراء سبعه به کسانی اطلاق می گردد که قرائت انها مبنا و میزان تمام قرائتها قرار گرفته و غیر از انها پذیرفته نمی شود  .  
زرقانی در کتاب مناهل العرفان فی علوم القران  اسامی قراء سبعه را اینگونه بیان می کند : ....وهم نافع وعاصم وحمزة وعبد الله بن عامر وعبد الله بن كثير وأبو عمرو بن العلاء وعلي الكسائي
زرقانی در کتاب مناهل العرفان فی علوم القران  اسامی قراء سبعه را اینگونه بیان می کند : ....وهم نافع وعاصم وحمزة وعبد الله بن عامر وعبد الله بن كثير وأبو عمرو بن العلاء وعلي الكسائي
ایشان در مورد قرائات عشر نیز می نویسد : قراء سبعه به ضمیمه أبي جعفر ويعقوب وخلف ، قراء عشره می باشند.   
ایشان در مورد قرائات عشر نیز می نویسد : قراء سبعه به ضمیمه أبي جعفر ويعقوب وخلف ، قراء عشره می باشند.  
 
 
   
علامه طباطبائی  بعد از بیان  طبقات پنجگانه قراء و اسماء انها در زمینه قراء سبعه -  القراء السبعة-  می نویسد :  
علامه طباطبائی  بعد از بیان  طبقات پنجگانه قراء و اسماء انها در زمینه قراء سبعه -  القراء السبعة-  می نویسد :  
هفت نقر از قراء طبقه سوم قاریان شهرت یافته و مرجع علم قرائت گردیدند ونیز به همین شکل ازهر یک از قراء سبعه  دو راوی که روایتگر قرائت انان بودند شهرت یافتند .  
هفت نقر از قراء طبقه سوم قاریان شهرت یافته و مرجع علم قرائت گردیدند ونیز به همین شکل ازهر یک از قراء سبعه  دو راوی که روایتگر قرائت انان بودند شهرت یافتند .  
ایشان سپس  به ذکر اسامی قراء سبعه و راویان از انها  می پردازد :
ایشان سپس  به ذکر اسامی قراء سبعه و راویان از انها  می پردازد :
1 ابن كثير مكي ؛ راوي از او:  قنبل وبزي که بایک واسطه از او نقل می کنند .  
1 ابن كثير مكي ؛ راوي از او:  قنبل وبزي که بایک واسطه از او نقل می کنند .  
2 نافع مدني ؛راوي از او: قالون وورش .
2 نافع مدني ؛راوي از او: قالون وورش .
خط ۶۲: خط ۷۵:
6 -أبو عمرو بن علاء بصري که راوي از اودوري وسوسي می باشند که با یک واسطه از او نقل می کنند .   
6 -أبو عمرو بن علاء بصري که راوي از اودوري وسوسي می باشند که با یک واسطه از او نقل می کنند .   
7 ابن عامر که راوي از او  هشام وابن ذكوان می باشند که با یک واسطه از او نقل می کنند .   
7 ابن عامر که راوي از او  هشام وابن ذكوان می باشند که با یک واسطه از او نقل می کنند .   
ایشان در ادامه  به قرائتهای دیگر غیر مشهور و شاذ نیز اشاره می کند..
ایشان در ادامه  به قرائتهای دیگر غیر مشهور و شاذ نیز اشاره می کند.
 
 
== 5-1-  نسبت قرائات سبعه با قرائت رائج کنونی : ==  
== 5-1-  نسبت قرائات سبعه با قرائت رائج کنونی : ==  
قرائات  سبعه هر چند در جوامع اسلامی مدتی  بعنوان مبنا و میزان قرائتهای دیگر گردید  اما  بتدریج  از تعداد انها کاسته شد  بگونه ای که  امروزه  تنها قرائت باقی مانده از انها قرائت حفص ازعاصم  است که در تمامی جوامع اسلامی  رائج  می باشد  . فقط در کشور مغرب قرائت نافع به روایت ورش  متداول است .
 
 
قرائات  سبعه هر چند در جوامع اسلامی مدتی  بعنوان مبنا و میزان قرائتهای دیگر گردید  اما  بتدریج  از تعداد انها کاسته شد  بگونه ای که  امروزه  تنها قرائت باقی مانده از انها قرائت حفص ازعاصم  است که در تمامی جوامع اسلامی  رائج  می باشد  . فقط در کشور مغرب قرائت نافع به روایت ورش  متداول است .
 
 
== 6-1- خاستگاه  و عوامل پیدایش اختلاف قرائات : ==  
== 6-1- خاستگاه  و عوامل پیدایش اختلاف قرائات : ==  
برغم مصونیت قران کریم از تحریف لفظی مواردی در ان وجود دارد که در شیوه قرائت ، کتابت  و اعراب گذاری انها بین مصاحف اختلافاتی وجود دارد . نکته مهم ان است که بدانیم  چگونه برغم  دلائل متقن  در مصونیت قران از خطر تحریف ،  شاهد چنین اختلافاتی هستیم .   
برغم مصونیت قران کریم از تحریف لفظی مواردی در ان وجود دارد که در شیوه قرائت ، کتابت  و اعراب گذاری انها بین مصاحف اختلافاتی وجود دارد . نکته مهم ان است که بدانیم  چگونه برغم  دلائل متقن  در مصونیت قران از خطر تحریف ،  شاهد چنین اختلافاتی هستیم .  
 
   
در یک نگاه کلی باید گفت :  بخش مهمی از  اختلاف قرائات ، معلول تنوع  زبان  ، لحن و لهجه های گوناگون  می باشد  . از انجا که وجود چنین  اختلافات در بین  طوائف مختلف انسانها امری طبیعی بوده  و ارتباطی به اختلافات  فکری  انها ندارد  در نتیجه باید اختلاف قرائات -در قران کریم  - را نیز امری طبیعی دانست بگونه ای که نمی توان از بروز ان ممانعت نمود . از طرفی پدیده اختلاف قرائات  بجهت تنوع زبان و لهجه  اختصاص به قران نداشته در حدی که می توان  ان را در تمام  مکتوبات  بشری سرایت داد .  
در یک نگاه کلی باید گفت :  بخش مهمی از  اختلاف قرائات ، معلول تنوع  زبان  ، لحن و لهجه های گوناگون  می باشد  . از انجا که وجود چنین  اختلافات در بین  طوائف مختلف انسانها امری طبیعی بوده  و ارتباطی به اختلافات  فکری  انها ندارد  در نتیجه باید اختلاف قرائات -در قران کریم  - را نیز امری طبیعی دانست بگونه ای که نمی توان از بروز ان ممانعت نمود . از طرفی پدیده اختلاف قرائات  بجهت تنوع زبان و لهجه  اختصاص به قران نداشته در حدی که می توان  ان را در تمام  مکتوبات  بشری سرایت داد .  
از طرفی عدم  پیشرفت کتابت در قرون نخستین بویژه  صدر اسلام را می توان عامل دیگر اختلاف قرائات  دانست بدین معنا که چون  کاتبان وحی، افرادی معدود بوده و بیشتر صحابه پیامبر به قرائت و حفظ قران اهتمام داشتند و نیز مکتوبات ان زمان  فاقد نقطه و اعراب بود بدیهی است این امور سبب اختلاف  قرائت  برای کسانی که  به قرائات و کتابت  انان  مراجعه می کردند می گردید .
از طرفی عدم  پیشرفت کتابت در قرون نخستین بویژه  صدر اسلام را می توان عامل دیگر اختلاف قرائات  دانست بدین معنا که چون  کاتبان وحی، افرادی معدود بوده و بیشتر صحابه پیامبر به قرائت و حفظ قران اهتمام داشتند و نیز مکتوبات ان زمان  فاقد نقطه و اعراب بود بدیهی است این امور سبب اختلاف  قرائت  برای کسانی که  به قرائات و کتابت  انان  مراجعه می کردند می گردید .
== 7-1-لزوم تفکیک  بین قرائات سبعه و روایات سبع احرف ==  
== 7-1-لزوم تفکیک  بین قرائات سبعه و روایات سبع احرف ==  
در کتب روائی فریقین  احادیثی وجود دارد که مفادش نزول قران به سبعه احرف می باشد . برخی از عالمان مساله قرائات سبعه را به این نوع احادیث مرتبط دانسته و ادعا می کنند که از جمله ادله اثبات حجیت قرائات قراء سبعه ، روایات مذکور می باشد .
در کتب روائی فریقین  احادیثی وجود دارد که مفادش نزول قران به سبعه احرف می باشد . برخی از عالمان مساله قرائات سبعه را به این نوع احادیث مرتبط دانسته و ادعا می کنند که از جمله ادله اثبات حجیت قرائات قراء سبعه ، روایات مذکور می باشد .
باید گفت  ادعای مذکور فاقد دلیل می باشد بلکه دلائل متعدد در نفی ان وجود دارد که بارزترینش ان است که مبنا قرار گرفتن قرائت  قراء سبعه از قرن سوم بوده که  در صدر اسلام - قرا ء مذکور - وجود نداشتند در حالی که  روایات سبعه احرف در عصر نزول قران بوده است . در این رابطه ایه الله خوئی می نویسد :
باید گفت  ادعای مذکور فاقد دلیل می باشد بلکه دلائل متعدد در نفی ان وجود دارد که بارزترینش ان است که مبنا قرار گرفتن قرائت  قراء سبعه از قرن سوم بوده که  در صدر اسلام - قرا ء مذکور - وجود نداشتند در حالی که  روایات سبعه احرف در عصر نزول قران بوده است . در این رابطه ایه الله خوئی می نویسد :
برخی بخیال اینکه احرف سبعه – در روایات- همان قرائات سبعه بوده جهت اثبات قرانی بودن این قرائات به روایات مذکور متمسک می شوند در حالی هیچیک از محققین ، ادعای مذکور را تایید نمی کنند. .  
 
ایشان در ادامه گفتاربرخی از عالمان اهل سنت را در زمینه عدم ارتباط  قرائات سبعه با روایات نزول قران به سبعه احرف نقل می کند. . .
 
 
برخی بخیال اینکه احرف سبعه – در روایات- همان قرائات سبعه بوده جهت اثبات قرانی بودن این قرائات به روایات مذکور متمسک می شوند در حالی هیچیک از محققین ، ادعای مذکور را تایید نمی کنند. .  
 
 
ایشان در ادامه گفتاربرخی از عالمان اهل سنت را در زمینه عدم ارتباط  قرائات سبعه با روایات نزول قران به سبعه احرف نقل می کند.  
 
 
ایشان در ادامه به کثرت  قاریانی که قرائتشان  ارجح ا ز قرائت قراء سبع  اشاره نموده و از قول برخی از عالمان اظهار می دارد که وقتی  بیش از هفتاد نفر از قراء نسبت به قراء سبعه در مقام برتر هستند  چگونه می توان قرائت قراء سبعه را به رغم متاخر بودنشان  بر انها ترجیح داد در حالی که هیچ نصی در این زمینه از ناحیه معصومین ع نرسیده است . ایشان از قول  الشرف المرسي نقل می کند که منشا گفتار کسانی که  مراد از احرف سبعه را قرائات سبعه می دانند جهل قبیح می باشد . سپس ایشان گفتارقرطبي را در فرق گذاشتن بسیاری از علما بین قرائات سبعه و روایات سبعه احرف نقل می کند "   
ایشان در ادامه به کثرت  قاریانی که قرائتشان  ارجح ا ز قرائت قراء سبع  اشاره نموده و از قول برخی از عالمان اظهار می دارد که وقتی  بیش از هفتاد نفر از قراء نسبت به قراء سبعه در مقام برتر هستند  چگونه می توان قرائت قراء سبعه را به رغم متاخر بودنشان  بر انها ترجیح داد در حالی که هیچ نصی در این زمینه از ناحیه معصومین ع نرسیده است . ایشان از قول  الشرف المرسي نقل می کند که منشا گفتار کسانی که  مراد از احرف سبعه را قرائات سبعه می دانند جهل قبیح می باشد . سپس ایشان گفتارقرطبي را در فرق گذاشتن بسیاری از علما بین قرائات سبعه و روایات سبعه احرف نقل می کند "   
نتیجه انکه  ارتباط دادن  مساله قرائات سبع  با  روایاتی که بیانگر نزول قران به سبعه احرف می باشد ناشی از جهل بوده  و تفکیک  بین این  دو  امری  لازم  است  .
 
 
نتیجه انکه  ارتباط دادن  مساله قرائات سبع  با  روایاتی که بیانگر نزول قران به سبعه احرف می باشد ناشی از جهل بوده  و تفکیک  بین این  دو  امری  لازم  است  .
 
 
== 2- تواتر سور و ایات قران  : ==  
== 2- تواتر سور و ایات قران  : ==  
تمامی علمای فریقین  در این مساله که " تواتر شرط اصلی اثبات  قران بوده و بدون ان نمی توان هیچ ایه و سوره ای را بعنوان قران تلقی نمود " اتفاق نظر داشته و اختلافشان به کیفیت قرائت برخی از کلمات ان  برمی گردد .بدین معنا که برخی از عالمان  دینی قائل به متواتر بودن این قرائات بوده و در نتیجه همه انها را نازل شده از ناحیه خداوند می دانند در حالی که بیشتر انان  متواتر بودن این قرائات را منکر بوده و معتقدند  قران نازل شده  تنها با یک قرائت بوده و قرائتهای دیگر  را نمی توان بعنوان قران و کلام الهی دانست  .  
تمامی علمای فریقین  در این مساله که " تواتر شرط اصلی اثبات  قران بوده و بدون ان نمی توان هیچ ایه و سوره ای را بعنوان قران تلقی نمود " اتفاق نظر داشته و اختلافشان به کیفیت قرائت برخی از کلمات ان  برمی گردد .بدین معنا که برخی از عالمان  دینی قائل به متواتر بودن این قرائات بوده و در نتیجه همه انها را نازل شده از ناحیه خداوند می دانند در حالی که بیشتر انان  متواتر بودن این قرائات را منکر بوده و معتقدند  قران نازل شده  تنها با یک قرائت بوده و قرائتهای دیگر  را نمی توان بعنوان قران و کلام الهی دانست  .
 
جلال الدین سیوطی درکتاب " الاتقان فی علوم القران " نسبت به شرط تواتر در قران می نویسد :  
جلال الدین سیوطی درکتاب " الاتقان فی علوم القران " نسبت به شرط تواتر در قران می نویسد :  
اجماع قائم است بر اینکه تواتر شرط قرانی شمردن هر چیزی است که از ناحیه خداوند متعال نازل شده است و محققین اهل سنت معتقدند حتی در کیفیت ترتیب سور و ایات نیز اجماع قائم است  . این شرط – تواتر- مقتضای کتابی است که همانند قران معجزه عظیم پیامبر بوده و اصل دین بران قائم است چون دواعی نقلش – حتی در جزئیات ان - انچنان گسترده است که بدون ان نمی توان قران بودن چیزی راپذیرفت. ولی بسیاری از اصولیین شرط تواتر را فقط در اصل  قران پذیرفته اما در جزئیاتی نظیر ترتیب ، محل و وضع؟ قران این شرط را لازم نمی دانند .  
اجماع قائم است بر اینکه تواتر شرط قرانی شمردن هر چیزی است که از ناحیه خداوند متعال نازل شده است و محققین اهل سنت معتقدند حتی در کیفیت ترتیب سور و ایات نیز اجماع قائم است  .
 
 
این شرط – تواتر- مقتضای کتابی است که همانند قران معجزه عظیم پیامبر بوده و اصل دین بران قائم است چون دواعی نقلش – حتی در جزئیات ان - انچنان گسترده است که بدون ان نمی توان قران بودن چیزی راپذیرفت. ولی بسیاری از اصولیین شرط تواتر را فقط در اصل  قران پذیرفته اما در جزئیاتی نظیر ترتیب ، محل و وضع؟ قران این شرط را لازم نمی دانند .
 
ایه الله خوئی نیز در زمینه اتفاق مسلمانان نسبت به لزوم تواتر در ثبوت قران می فرماید :  
ایه الله خوئی نیز در زمینه اتفاق مسلمانان نسبت به لزوم تواتر در ثبوت قران می فرماید :  
همه مسلمانان باقطع نظراز مذاهب و فرق مختلفشان معتقدند که تواتز تنها طریق اثبات قران است  بنابر این با خبر واحد  نمی توان قران بودن ایه یا سوره ای را ثابت نمود .  
همه مسلمانان باقطع نظراز مذاهب و فرق مختلفشان معتقدند که تواتز تنها طریق اثبات قران است  بنابر این با خبر واحد  نمی توان قران بودن ایه یا سوره ای را ثابت نمود .  
ایشان دواعی نقل الفاظ قران را بدلیل جایگاه عظیم و محوری ان در  ثبوت دین و نیزاعجاز ان بعنوان کلام الهی دلیل متواتر بودن قران می داند. ..
ایشان دواعی نقل الفاظ قران را بدلیل جایگاه عظیم و محوری ان در  ثبوت دین و نیزاعجاز ان بعنوان کلام الهی دلیل متواتر بودن قران می داند.
 
 
== 3-دیدگاه فریقین در تواتر یا عدم تواتر قرائات سبعه ==
== 3-دیدگاه فریقین در تواتر یا عدم تواتر قرائات سبعه ==
   
   
در زمینه  قرائات سبع دیدگاههای متفاوتی بین فریقین وجود دارد . مشهور اهل سنت قائل به تواتر بوده  ولی  شیعیان معتقد به عدم تواتر ان هستند . برخی از قائلین به تواتر قرائات سبعه، در این زمینه راه افراط پیش گرفته و معتقد به کفر قائلین به عدم تواتر این قرائات هستند .   
در زمینه  قرائات سبع دیدگاههای متفاوتی بین فریقین وجود دارد . مشهور اهل سنت قائل به تواتر بوده  ولی  شیعیان معتقد به عدم تواتر ان هستند . برخی از قائلین به تواتر قرائات سبعه، در این زمینه راه افراط پیش گرفته و معتقد به کفر قائلین به عدم تواتر این قرائات هستند .   
در اینجا گفتار جمعی از عالمان فریقین  را در زمینه تواتر یا عدم تواتر قرائات سبعه بیان می کنیم :  
در اینجا گفتار جمعی از عالمان فریقین  را در زمینه تواتر یا عدم تواتر قرائات سبعه بیان می کنیم :  
زرکشی :  
زرکشی :  
ایشان هر چند جمهور اهل سنت را قائل به تواتر قرائات سبعه می داند اما معتقد است تواتر ثابت شده متعلق به قراء سبعه بوده واین امر  تواتر عن النبی ص را ثابت نمی کند .  
ایشان هر چند جمهور اهل سنت را قائل به تواتر قرائات سبعه می داند اما معتقد است تواتر ثابت شده متعلق به قراء سبعه بوده واین امر  تواتر عن النبی ص را ثابت نمی کند .  
جلال الدین سیوطی  :
جلال الدین سیوطی  :
ایشان بعد از بیان تقسیم قرائات به متواتر و احاد اظهار می دارد دیدگاه مشهور اهل سنت  بر تواتر قرائات سبعه بوده و معتقد است قرائات سه گانه بعدی درمرتبه احاد قرار دارند.  
ایشان بعد از بیان تقسیم قرائات به متواتر و احاد اظهار می دارد دیدگاه مشهور اهل سنت  بر تواتر قرائات سبعه بوده و معتقد است قرائات سه گانه بعدی درمرتبه احاد قرار دارند.  
ایشان  از برخی نقل می کند که تواتر را حتی در قران شرط ندانسته و معتقد  به امکان اثبات قران -از جنبه حکمی نه علمی ، از طریق خبر واحد می باشند :  
ایشان  از برخی نقل می کند که تواتر را حتی در قران شرط ندانسته و معتقد  به امکان اثبات قران -از جنبه حکمی نه علمی ، از طریق خبر واحد می باشند :  
-ایه الله خوئی :  
-ایه الله خوئی :  
ایشان بعد از بیان اراء در مساله مذکور  قول صحیح را عدم تواتر قرائات سبعه دانسته و اظهار می دارد  قول معروف در بین شیعه عدم تواترقرائات سبعه است چون قرائات مذکور یا مبتنی بر اجتهاد قراء بوده و یا منقول به خبر واحد می باشد از اینرو نمی توان تواتررا در انها اثبات نمود.  
ایشان بعد از بیان اراء در مساله مذکور  قول صحیح را عدم تواتر قرائات سبعه دانسته و اظهار می دارد  قول معروف در بین شیعه عدم تواترقرائات سبعه است چون قرائات مذکور یا مبتنی بر اجتهاد قراء بوده و یا منقول به خبر واحد می باشد از اینرو نمی توان تواتررا در انها اثبات نمود.  
ایشان  مهمترین دلیل عدم تواتر قرائات سبعه را بررسی حال قراء دانسته  
ایشان  مهمترین دلیل عدم تواتر قرائات سبعه را بررسی حال قراء دانسته  
وسپس به بررسی وضعیت هریک ازانان و راویانشان می پردازد .  
وسپس به بررسی وضعیت هریک ازانان و راویانشان می پردازد .
 
   
علامه طباطبائی  
علامه طباطبائی  
ایشان نیز ضمن  استناد  قول به تواتر قرائات سبع به جمهوراهل سنت  انرا معارض با اقوال برخی دیگر از عالمان اهل سنت  می داند ..
ایشان نیز ضمن  استناد  قول به تواتر قرائات سبع به جمهوراهل سنت  انرا معارض با اقوال برخی دیگر از عالمان اهل سنت  می داند .
 
 
ایشان  ضمن بیان اقوال برخی از اهل سنت  درعدم تواتر قرائات سبعه ، به نقل از مکی  اظهار می دارد : کسانی که قرائت قراء سبعه را مصادیق  سبعه احرف روایات مشهور دانسته و  قرائت  صحیح را منحصر به انان - قراء سبعه-  می دانند مرتکب خطای بزرگی شده اند .  
ایشان  ضمن بیان اقوال برخی از اهل سنت  درعدم تواتر قرائات سبعه ، به نقل از مکی  اظهار می دارد : کسانی که قرائت قراء سبعه را مصادیق  سبعه احرف روایات مشهور دانسته و  قرائت  صحیح را منحصر به انان - قراء سبعه-  می دانند مرتکب خطای بزرگی شده اند .  
ایشان  در ادامه  به نقل از مکی – یکی از عالمان علوم قرانی - علت  انحصار قرائات به قراء سبعه را اینگونه بیان می کند:   
ایشان  در ادامه  به نقل از مکی – یکی از عالمان علوم قرانی - علت  انحصار قرائات به قراء سبعه را اینگونه بیان می کند:   
علت اکتفا به قراء سبعه برغم وجود قراء برتر از انان و کثرت راویان ، همت ضعیف صاحبان  این گزینش ها بود . اینان بدنبال افرادی بودند که قرائتشان موافقت با خط مصحف داشته و حفظ و ضبطشان اسانتر باشد از اینرو در هر شهر بدنبال قاریانی بودند که علاوه بر ثقه بودن و امانتداری و ممارست طولانی در امر قرائت از ویژگیهای خاص مذکور در قرائت – مطابقت با خط مصحف ، حفظ و ضبط اسان و...-  نیز برخوردار باشد . .
 
 
علت اکتفا به قراء سبعه برغم وجود قراء برتر از انان و کثرت راویان ، همت ضعیف صاحبان  این گزینش ها بود . اینان بدنبال افرادی بودند که قرائتشان موافقت با خط مصحف داشته و حفظ و ضبطشان اسانتر باشد از اینرو در هر شهر بدنبال قاریانی بودند که علاوه بر ثقه بودن و امانتداری و ممارست طولانی در امر قرائت از ویژگیهای خاص مذکور در قرائت – مطابقت با خط مصحف ، حفظ و ضبط اسان و...-  نیز برخوردار باشد .  
 
ایشان  در بیان دیدگاه یکی دیگر از عالمان علوم قرانی در عدم  لزوم تمسک به قرائت قراء سبعه- که بمعنای عدم ثبوت تواتر ونیز عدم احراز حجیت انها می باشد -    اظهار می دارد بر لزوم تمسک به قرائات اینان و عدم جواز قرائت دیگران هیچ دلیلی ذکر نشده است . انتخاب قراء سبعه توسط عده ای از متاخرین صورت گرفته است و برخی توهم عدم جواز تعدی از انان را اظهار نموده اند .   
ایشان  در بیان دیدگاه یکی دیگر از عالمان علوم قرانی در عدم  لزوم تمسک به قرائت قراء سبعه- که بمعنای عدم ثبوت تواتر ونیز عدم احراز حجیت انها می باشد -    اظهار می دارد بر لزوم تمسک به قرائات اینان و عدم جواز قرائت دیگران هیچ دلیلی ذکر نشده است . انتخاب قراء سبعه توسط عده ای از متاخرین صورت گرفته است و برخی توهم عدم جواز تعدی از انان را اظهار نموده اند .   
نتیجه انکه از منظر  مشهور اهل سنت قرائات سبعه متواتر بوده در حالی که از منظر مشهور بلکه جمهور امامیه  و برخی از اهل سنت تواتر این قرائات قابل اثبات نمی باشد .  
نتیجه انکه از منظر  مشهور اهل سنت قرائات سبعه متواتر بوده در حالی که از منظر مشهور بلکه جمهور امامیه  و برخی از اهل سنت تواتر این قرائات قابل اثبات نمی باشد .
 
== 4-دلائل قائلین به تواتر قرائات سبعه : ==   
== 4-دلائل قائلین به تواتر قرائات سبعه : ==   
تبصره  
تبصره  
قبل از بیان ادله قائلین به تواتر قرائات سبعه ذکر دو نکته لازم است :  
قبل از بیان ادله قائلین به تواتر قرائات سبعه ذکر دو نکته لازم است :  
1-عدم ملازمه بین تواتر قران و تواتر قرائات :  
1-عدم ملازمه بین تواتر قران و تواتر قرائات :  
ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :   
ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :   
شکی نیست که به اجماع مسلمین  و عالمان فریقین – جز عده قلیلی از انان - همه سور و ایات قرانی از طریق تواتر ثابت شده است بنابر این تواتر یا عدم تواتر قرائات که به کیفیت  اداء قاریان و کتابت کاتبان بر می گردد به تواتر اصل قران خدشه ای وارد نخواهد کرد چنانچه ادله نفی تواتر قرائات خدشه ای به تواتر قران وارد نمی کند   
شکی نیست که به اجماع مسلمین  و عالمان فریقین – جز عده قلیلی از انان - همه سور و ایات قرانی از طریق تواتر ثابت شده است بنابر این تواتر یا عدم تواتر قرائات که به کیفیت  اداء قاریان و کتابت کاتبان بر می گردد به تواتر اصل قران خدشه ای وارد نخواهد کرد چنانچه ادله نفی تواتر قرائات خدشه ای به تواتر قران وارد نمی کند  
 
   
ایشان در بخش دیگری از گفتارشان  در عدم ملازمه بین ایندو می فرماید :  
ایشان در بخش دیگری از گفتارشان  در عدم ملازمه بین ایندو می فرماید :  
از امور مسلم و قطعی ان است که تواتر قران ، مستلزم ثبوت تواتر قرائات نمی باشد . زرقانی به نکته مذکور اعتراف نموده و می گوید : برخی نسبت به قرائات سبع مسیر افراط را پیموده و حکم به کفر منکرین تواتر این قرائات نموده اند چون از منظر اینان عدم تواتر قرائات ، مستلزم عدم تواتر قران خواهد بود در حالی که این مبنا ناصحیح بوده و بین ایندو هیچگونه ملازمه ای وجود ندارد .  
از امور مسلم و قطعی ان است که تواتر قران ، مستلزم ثبوت تواتر قرائات نمی باشد . زرقانی به نکته مذکور اعتراف نموده و می گوید : برخی نسبت به قرائات سبع مسیر افراط را پیموده و حکم به کفر منکرین تواتر این قرائات نموده اند چون از منظر اینان عدم تواتر قرائات ، مستلزم عدم تواتر قران خواهد بود در حالی که این مبنا ناصحیح بوده و بین ایندو هیچگونه ملازمه ای وجود ندارد .
 
2- ثبوت تواتر قرائات از پیامبر ص  
2- ثبوت تواتر قرائات از پیامبر ص  
مراد از تواتر این قرائات  - در نزد قائلین به ان - تواتر از ناحیه پیامبر ص می باشد . بدیهی است این معنا با  تواترقرائات از قراء سبع متفاوت خواهد بود چون تنها  تواتر قرائات  از پیامبر ص  است که اثار شرعی بر ان مترتب خواهد بود .  
مراد از تواتر این قرائات  - در نزد قائلین به ان - تواتر از ناحیه پیامبر ص می باشد . بدیهی است این معنا با  تواترقرائات از قراء سبع متفاوت خواهد بود چون تنها  تواتر قرائات  از پیامبر ص  است که اثار شرعی بر ان مترتب خواهد بود .
ادله قائلین به تواتر قرائات سبعه :  
 
== ادله قائلین به تواتر قرائات سبعه : ==
قائلین به تواترقرائات سبعه  دلائلی را دراثبات ادعای خویش بیان می کنند :  
قائلین به تواترقرائات سبعه  دلائلی را دراثبات ادعای خویش بیان می کنند :  
دلیل اول : اجماع  
دلیل اول : اجماع  
در برخی از منابع اهل سنت بر تواتر قرائات سبعه  ادعای اجماع یا شهرت شده است که بعنوان نمونه  دو مورد  از انها را بیان  می کنیم :  
در برخی از منابع اهل سنت بر تواتر قرائات سبعه  ادعای اجماع یا شهرت شده است که بعنوان نمونه  دو مورد  از انها را بیان  می کنیم :
 
زرکشی  در البرهان  
زرکشی  در البرهان  
از منظر ایشان  قرائات سبعه در نزد جمهور متواتر بلکه مشهور بوده  و انکار اقلیتی نظیر مبرد و فاقد اعتبار است .  
از منظر ایشان  قرائات سبعه در نزد جمهور متواتر بلکه مشهور بوده  و انکار اقلیتی نظیر مبرد و فاقد اعتبار است .
 
سیوطی در الاتقان :
سیوطی در الاتقان :
ایشان به نقل ازقاضي جلال الدين البلقيني می گوید : قرائات به سه قسم متواتر احاد و شاذ تقسیم می گردد . بخش متواتر ان قرائات سبعه می باشد و بخش احاد ان ، قرائت قراء ثلاثه – که به قراء سبعه ضمیمه می گردد - و بخش شاذ ان قرائت تابعین می باشد .  
ایشان به نقل ازقاضي جلال الدين البلقيني می گوید : قرائات به سه قسم متواتر احاد و شاذ تقسیم می گردد . بخش متواتر ان قرائات سبعه می باشد و بخش احاد ان ، قرائت قراء ثلاثه – که به قراء سبعه ضمیمه می گردد - و بخش شاذ ان قرائت تابعین می باشد .  
نقد و بررسی   
نقد و بررسی   
باید گفت ادعای اجماع  بر تواتر قرائات سبع  حتی در نزد اهل سنت قابل اثبات نیست  چنانکه زرکشی بعد از استناد  قول  " تواترقرائات به جمهور اهل سنت ،  تواتر مذکور را تواتر عن النبی ص ندانسته بلکه انرا تواتر از ائمه سبعه می داند که فاقد اثر شرعی است .  
باید گفت ادعای اجماع  بر تواتر قرائات سبع  حتی در نزد اهل سنت قابل اثبات نیست  چنانکه زرکشی بعد از استناد  قول  " تواترقرائات به جمهور اهل سنت ،  تواتر مذکور را تواتر عن النبی ص ندانسته بلکه انرا تواتر از ائمه سبعه می داند که فاقد اثر شرعی است .  
ایشان در تعلیل عدم ثبوت تواتر قرائات سبعه عن النبی ص می نویسد :  
ایشان در تعلیل عدم ثبوت تواتر قرائات سبعه عن النبی ص می نویسد :  
اسناد ائمه قرائات سبعه در کتب قرائات موجود است . در این کتابها قرائات اینان از طریق خبر واحد نقل شده و تواتر در ان وجود ندارد ..  
اسناد ائمه قرائات سبعه در کتب قرائات موجود است . در این کتابها قرائات اینان از طریق خبر واحد نقل شده و تواتر در ان وجود ندارد ..  
سیوطی نیز  بعد از استناد قول تواتر قرائات به جمهور  در رد ان  می نویسد  :
سیوطی نیز  بعد از استناد قول تواتر قرائات به جمهور  در رد ان  می نویسد  :
 
 
بهترین سخن در رد قول به تواتر قرائات از أبو الخير بن الجزري می باشد . ایشان در اغاز کتاب النشر می نویسد :  
بهترین سخن در رد قول به تواتر قرائات از أبو الخير بن الجزري می باشد . ایشان در اغاز کتاب النشر می نویسد :  
هر قرائتی که واجد سه رکن :  موافقت اجمالی با موازین ادبیات عرب ،  موافقت احتمالی با یکی از مصاحف عصر عثمان و نیز از سند صحیح برخوردار باشد قرائت  صحیح بوده و رد ان جایز نیست . چنین قرائتی از مصادیق احرف سبعه ای است که قران بدان نازل شده است . بر مردم نیز قبول چنین قرائتی لازم است هر چند این قرائت خارج از  قرائات سبعه یا عشره و ...باشد. قرائاتی که فاقد یکی از ارکان سه گانه مذکور باشد ضعیف شاذ یا باطل شمرده خواهد شد هر چند از مصادیق قرائات سبعه یا برتر از انان باشند .ه  
هر قرائتی که واجد سه رکن :  موافقت اجمالی با موازین ادبیات عرب ،  موافقت احتمالی با یکی از مصاحف عصر عثمان و نیز از سند صحیح برخوردار باشد قرائت  صحیح بوده و رد ان جایز نیست . چنین قرائتی از مصادیق احرف سبعه ای است که قران بدان نازل شده است . بر مردم نیز قبول چنین قرائتی لازم است هر چند این قرائت خارج از  قرائات سبعه یا عشره و ...باشد. قرائاتی که فاقد یکی از ارکان سه گانه مذکور باشد ضعیف شاذ یا باطل شمرده خواهد شد هر چند از مصادیق قرائات سبعه یا برتر از انان باشند .ه  
ایشان در ادامه از ابوشامه نقل می کند که نباید به هیچیک از قرائات قراء سبعه مغرور شده و انها را  براحتی پذیرفت  و مهر صحت بر ان گذاشت . از طرفی قرائات سبعه به دو نوع مجمع علیه و شاذ تقسیم می گردد هر چند این قرائات بدلیل شهرت مجمع علیه بوده و سبب اعتماد و اطمینان نفس خواهد بود .   
ایشان در ادامه از ابوشامه نقل می کند که نباید به هیچیک از قرائات قراء سبعه مغرور شده و انها را  براحتی پذیرفت  و مهر صحت بر ان گذاشت . از طرفی قرائات سبعه به دو نوع مجمع علیه و شاذ تقسیم می گردد هر چند این قرائات بدلیل شهرت مجمع علیه بوده و سبب اعتماد و اطمینان نفس خواهد بود .   
علامه طباطبائی نیز  استناد قول "تواتر قرائات " را به جمهور اهل سنت  تمام ندانسته و با ذکر مصادیق  متعدد  از عالمان  اهل سنت که با دیدگاه مذکور-  تواتر قرائات - مخالف هستند  اجماع  را مخدوش می داند .  
علامه طباطبائی نیز  استناد قول "تواتر قرائات " را به جمهور اهل سنت  تمام ندانسته و با ذکر مصادیق  متعدد  از عالمان  اهل سنت که با دیدگاه مذکور-  تواتر قرائات - مخالف هستند  اجماع  را مخدوش می داند .  
ایه الله خوئی نیز ادعای اجماع تواتر قرائات را مخدوش دانسته و معتقد است با اتفاق پیروان مذهب واحد، اجماع قابل تحقق نیست .                                نتیجه انکه  با توجه به نکاتی که ذکر گردید اجماع ادعاشده بر تواتر قرائات سبعه  قابل اثبات نیست .  
 
 
ایه الله خوئی نیز ادعای اجماع تواتر قرائات را مخدوش دانسته و معتقد است با اتفاق پیروان مذهب واحد، اجماع قابل تحقق نیست .                                نتیجه انکه  با توجه به نکاتی که ذکر گردید اجماع ادعاشده بر تواتر قرائات سبعه  قابل اثبات نیست .
 
دلیل دوم : اهتمام صحابه و تابعین نسبت به  قران  
دلیل دوم : اهتمام صحابه و تابعین نسبت به  قران  
مرحوم خوئی در بیان دلیل دوم قائلین به تواتر قرائات می فرماید:  
مرحوم خوئی در بیان دلیل دوم قائلین به تواتر قرائات می فرماید:  
اهتمام صحابه و تابعین به قرائت و حفظ قران ، مقتضی تواتر قرائات این کتاب اسمانی خواهد.  
اهتمام صحابه و تابعین به قرائت و حفظ قران ، مقتضی تواتر قرائات این کتاب اسمانی خواهد.  
ایشان در پاسخ دلیل مذکور اظهار می دارد :  
ایشان در پاسخ دلیل مذکور اظهار می دارد :  
حد دلیل مذکور اثبات تواتر اصل قران است نه تواتر قرائات ؛ بویژه انکه قرائات برخی ازقراء سبعه  بر اساس اجتهاد شخصی یا سماع انان  از دیگران بوده است  . بنابر این اگر دلیل مذکور را سبب تواتر قرائات سبع بدانیم در اینصورت تواتر اختصاص به قراء سبعه نداشته بلکه قرائات دیگر  نیز متواتر خواهد بود که بطلان چنین ادعائی روشن می باشد  .   
حد دلیل مذکور اثبات تواتر اصل قران است نه تواتر قرائات ؛ بویژه انکه قرائات برخی ازقراء سبعه  بر اساس اجتهاد شخصی یا سماع انان  از دیگران بوده است  . بنابر این اگر دلیل مذکور را سبب تواتر قرائات سبع بدانیم در اینصورت تواتر اختصاص به قراء سبعه نداشته بلکه قرائات دیگر  نیز متواتر خواهد بود که بطلان چنین ادعائی روشن می باشد  .   
ایشان در ادامه  با  بیان اینکه حصر قرائات به هفت نفر در قرن  سوم  صورت گرفته است می فرماید: قبل از قرن سوم اثری از قرائات سبع در تاریخ دیده نمی شود بنابر این لازمه چنین امری ان است که یا تواتر همه قرائات را بپذیریم یا اینکه در موارد اختلاف هیچ قرائتی را متواتر ندانیم . بدیهی است دیدگاه اول باطل و دیدگاه دوم متعین خواهد بود ..
 
 
ایشان در ادامه  با  بیان اینکه حصر قرائات به هفت نفر در قرن  سوم  صورت گرفته است می فرماید: قبل از قرن سوم اثری از قرائات سبع در تاریخ دیده نمی شود بنابر این لازمه چنین امری ان است که یا تواتر همه قرائات را بپذیریم یا اینکه در موارد اختلاف هیچ قرائتی را متواتر ندانیم . بدیهی است دیدگاه اول باطل و دیدگاه دوم متعین خواهد بود .
 
دلیل سوم  : ملازمه بین تواتر قران  و تواتر قرائات سبعه   
دلیل سوم  : ملازمه بین تواتر قران  و تواتر قرائات سبعه   
ایه الله خوئی درتبیین  دلیل سوم بر اثبات تواتر قرائات سبعه  می فرماید :  
ایه الله خوئی درتبیین  دلیل سوم بر اثبات تواتر قرائات سبعه  می فرماید :  
هر گاه قرائات سبعه را متواتر ندانیم قران نیز از تواتر خارج می گردد و از انجا که تالی باطل است مقدم نیز همانند ان باطل خواهد بود . توضیح انکه قران از طریق حفاظ و قراء معروف بما رسیده است بنابر این اگر قرائات اینان را متواتر ندانیم تواتر قران نیز مخدوش می گردد .  
هر گاه قرائات سبعه را متواتر ندانیم قران نیز از تواتر خارج می گردد و از انجا که تالی باطل است مقدم نیز همانند ان باطل خواهد بود . توضیح انکه قران از طریق حفاظ و قراء معروف بما رسیده است بنابر این اگر قرائات اینان را متواتر ندانیم تواتر قران نیز مخدوش می گردد .  
ایشان  در پاسخ  دلیل مذکورر نخست اظهار می دارد  
ایشان  در پاسخ  دلیل مذکورر نخست اظهار می دارد  
اولا  تواتر قران مستلزم تواتر قرائات نیست بجهت انکه اختلاف در کیفیت قرائت کلمه ، سبب اختلاف در اصل وجود ان کلمه نخواهد بود نظیر اختلاف راویان در تاریخ هجرت پیامبر ص که منافات با اتفاق انان در اصل هجرت ان حضرت نخواهد داشت . .
اولا  تواتر قران مستلزم تواتر قرائات نیست بجهت انکه اختلاف در کیفیت قرائت کلمه ، سبب اختلاف در اصل وجود ان کلمه نخواهد بود نظیر اختلاف راویان در تاریخ هجرت پیامبر ص که منافات با اتفاق انان در اصل هجرت ان حضرت نخواهد داشت .
ثانیا : ان چیزی که از طریق قراء مختلف به ما رسیده است نحوه قرائت است اما اصل قران از طریق تواتر بما رسیده است و قراء در این جهت نقشی نداشتند حتی اگر این قراء وجود نداشتند باز هم تواتر قران ثابت بود.    
 
 
ثانیا : ان چیزی که از طریق قراء مختلف به ما رسیده است نحوه قرائت است اما اصل قران از طریق تواتر بما رسیده است و قراء در این جهت نقشی نداشتند حتی اگر این قراء وجود نداشتند باز هم تواتر قران ثابت بود.
 
 
دلیل چهارم  : لازمه عدم تواتر قرائات  عدم تواتر برخی از کلمات قران  خواهد بود :  
دلیل چهارم  : لازمه عدم تواتر قرائات  عدم تواتر برخی از کلمات قران  خواهد بود :  
ایه الله خوئی در تبیین این دلیل که -ابن حاجب ان را نقل نموده است - می فرماید :  
ایه الله خوئی در تبیین این دلیل که -ابن حاجب ان را نقل نموده است - می فرماید :  
هرگاه تواتر قرائات را نپذیریم لازمه اش این است که برخی از کلمات قران از تواتر خارج گردد نظیر "ملک و مالک "– در سوره حمد-  و ...؛ از طرفی تخصیص تواتر به یک از اندو  ، ترجیح بلامرجح و باطل خواهد  بود.   
هرگاه تواتر قرائات را نپذیریم لازمه اش این است که برخی از کلمات قران از تواتر خارج گردد نظیر "ملک و مالک "– در سوره حمد-  و ...؛ از طرفی تخصیص تواتر به یک از اندو  ، ترجیح بلامرجح و باطل خواهد  بود.   
نقد ایه الله خوئی به دلیل چهارم  :  
نقد ایه الله خوئی به دلیل چهارم  :  
اولا : لازمه این دلیل ، متواتر دانستن همه قرائات می باشد چون برخی از قراء اوثق و اعظم از قراء سبعه می باشند .در نتیجه اختصاص ان به قرائات سبع ترجیح بلامرجح  خواهد بود .
اولا : لازمه این دلیل ، متواتر دانستن همه قرائات می باشد چون برخی از قراء اوثق و اعظم از قراء سبعه می باشند .در نتیجه اختصاص ان به قرائات سبع ترجیح بلامرجح  خواهد بود .
ثانیا اختلاف قرائت سبب  اختلاف در اصل قران و مواداصلی کلمات نخواهد بود بلکه فقط سبب اختلاف در هیئت و اعراب می گردد..
ثانیا اختلاف قرائت سبب  اختلاف در اصل قران و مواداصلی کلمات نخواهد بود بلکه فقط سبب اختلاف در هیئت و اعراب می گردد.
 
نتیجه : ازمباحثی که در نقد  ادله قائلین به تواتر قرائات مطرح گردید  معلوم شد :  
نتیجه : ازمباحثی که در نقد  ادله قائلین به تواتر قرائات مطرح گردید  معلوم شد :  
اولا قول به تواتر قرائات که به جمهور اهل سنت داده شده است  تمام نبوده و تواتر مذکور مورد اتفاق بین انان نمی باشد .
اولا قول به تواتر قرائات که به جمهور اهل سنت داده شده است  تمام نبوده و تواتر مذکور مورد اتفاق بین انان نمی باشد .
ثانیا : قول به تواتر قرائات سبعه مستلزم تواتر قرائات دیگر هم خواهد بود در اینصورت تقدیم قرائات سبعه بر قرائات دیگر ترجیح بلامرجح می باشد .  
ثانیا : قول به تواتر قرائات سبعه مستلزم تواتر قرائات دیگر هم خواهد بود در اینصورت تقدیم قرائات سبعه بر قرائات دیگر ترجیح بلامرجح می باشد .  
ثالثا :  تواتر قران ،مستلزم تواتر قرائات نمی باشد .
ثالثا :  تواتر قران ،مستلزم تواتر قرائات نمی باشد .
رابعا :  عدم  تواتر برخی از قرائات  درقران کریم – نظیر مالک و ملک -  مستلزم  عدم تواتراصل کلمات قرانی نخواهد بود چون  واژه ها و کلمات قران متواتر بوده  و عدم تواتر برخی قرائات فقط در محدوده  هیئات و اعراب  کلمات می باشد  .  
رابعا :  عدم  تواتر برخی از قرائات  درقران کریم – نظیر مالک و ملک -  مستلزم  عدم تواتراصل کلمات قرانی نخواهد بود چون  واژه ها و کلمات قران متواتر بوده  و عدم تواتر برخی قرائات فقط در محدوده  هیئات و اعراب  کلمات می باشد  .  
== 5- ادله قائلین به عدم تواتر قرائات سبعه ==  
== 5- ادله قائلین به عدم تواتر قرائات سبعه ==  
در اثبات  عدم تواتر قرائات سبعه که دیدگاه قاطبه امامیه و برخی از اهل سنت است  دلائلی اقامه شده است که برخی از انها را به نقل از کتاب ارزشمند البیان فی تفسیر القران علامه خوئی بیان می کنیم :
در اثبات  عدم تواتر قرائات سبعه که دیدگاه قاطبه امامیه و برخی از اهل سنت است  دلائلی اقامه شده است که برخی از انها را به نقل از کتاب ارزشمند البیان فی تفسیر القران علامه خوئی بیان می کنیم :
دلیل اول : نقل قرائات سبعه  از طریق خبر واحد به دیگران   
دلیل اول : نقل قرائات سبعه  از طریق خبر واحد به دیگران   
ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :  
ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد :  
تحقیق و استقراء حال روایان از قراء سبعه بیانگر ان است که قرائات قراء سبعه از طریق اخبار احاد بدست ما رسیده است بنابر این ادعای قطع به تواتر قرائات ناصحیح خواهد بود مضافا به اینکه برخی از روایان از قراء سبعه وثاقتشان ثابت نشده است .
تحقیق و استقراء حال روایان از قراء سبعه بیانگر ان است که قرائات قراء سبعه از طریق اخبار احاد بدست ما رسیده است بنابر این ادعای قطع به تواتر قرائات ناصحیح خواهد بود مضافا به اینکه برخی از روایان از قراء سبعه وثاقتشان ثابت نشده است .  
 
 
دلیل دوم : نقل قرائات سبعه از طریق خبر واحد به راویان  
دلیل دوم : نقل قرائات سبعه از طریق خبر واحد به راویان  
ایشان در بیان دلیل دوم می فرماید :  
ایشان در بیان دلیل دوم می فرماید :  
.تحقیق در طرق  راویان از قراء نیز مقتضی ان است که قرائات مذکور-قراء سبعه -  از طریق خبر واحد به انان منتقل شده است در این صورت  اطمینان راویان به تواتر قرائات قراء سبعه ناممکن  خواهد بود .   
.تحقیق در طرق  راویان از قراء نیز مقتضی ان است که قرائات مذکور-قراء سبعه -  از طریق خبر واحد به انان منتقل شده است در این صورت  اطمینان راویان به تواتر قرائات قراء سبعه ناممکن  خواهد بود .  
 
   
دلیل سوم : ثبوت تواتر قرائات به  قراء سبعه نه تواتر النبی ص  
دلیل سوم : ثبوت تواتر قرائات به  قراء سبعه نه تواتر النبی ص  
ایشان در تبیین دلیل سوم می فرماید :  
ایشان در تبیین دلیل سوم می فرماید :  
اسناد راویانی که قرائات سبعه را از قراء خاص نقل می کنند بیانگر ان است  که تواتر "قرائات از قراء" ثابت است در حالی که معیار اصلی ثبوت  تواتر "قرائات عن النبی ص" می باشد که منشا اثار شرعی خواهد بود .   
اسناد راویانی که قرائات سبعه را از قراء خاص نقل می کنند بیانگر ان است  که تواتر "قرائات از قراء" ثابت است در حالی که معیار اصلی ثبوت  تواتر "قرائات عن النبی ص" می باشد که منشا اثار شرعی خواهد بود .  
 
    
دلیل چهارم  : اجتهاد قراء سبعه در نوع قرائتشان  
دلیل چهارم  : اجتهاد قراء سبعه در نوع قرائتشان  
ایشان در تبیین دلیل مذکور می فرماید :  
ایشان در تبیین دلیل مذکور می فرماید :  
خط ۱۷۰: خط ۲۸۶:
دلیل پنجم : نقض  تواتر قرائات  با وجود مخالفت بسیاری از اعلام فریقین با ان   
دلیل پنجم : نقض  تواتر قرائات  با وجود مخالفت بسیاری از اعلام فریقین با ان   
مفاد دلیل مذکور ان است که برغم مخالفت بسیاری از اعلام  اهل سنت چگونه می توان تواتر قرائات سبعه را اثبات نمود .   
مفاد دلیل مذکور ان است که برغم مخالفت بسیاری از اعلام  اهل سنت چگونه می توان تواتر قرائات سبعه را اثبات نمود .   
ایه الله خوئی در ادامه دلیل مذکور گفتار برخی از این اعلام را در مخالفت با تواتر قرائات سبعه بیان می کند ..  
ایه الله خوئی در ادامه دلیل مذکور گفتار برخی از این اعلام را در مخالفت با تواتر قرائات سبعه بیان می کند ..  
دلیل ششم : نامعقول بودن تواتر قرائت قراءسبعه  
دلیل ششم : نامعقول بودن تواتر قرائت قراءسبعه  
باید گفت علاوه بر دلائل متقنی که از کتاب  البیان فی تفسیر القران ذکر گردید نامعقول بودن تواتر قرائات قراء سبعه را می توان بعنوان ششمین دلیل - برعدم تواتر-  ان دانست  . تصدیق  این امر با تصوردقیق تواتر قرائات امری بدیهی خواهد بود چون معنای تواتر قرائات قراءسبعه از دیدگاه قائلین بدان  ان است  که قران به این هفت قرائت نازل شده و پیامبر ص ان را به همین گونه قرائت کرده اند .بدیهی است تصور این امر – که  جبرئیل قران را به هفت وجه  برای پیامبر ص  قرائت  و نازل نموده –  سبب وهن قران  بوده و ان را از مرتبه عالی تنزل خواهد داد .   
باید گفت علاوه بر دلائل متقنی که از کتاب  البیان فی تفسیر القران ذکر گردید نامعقول بودن تواتر قرائات قراء سبعه را می توان بعنوان ششمین دلیل - برعدم تواتر-  ان دانست  . تصدیق  این امر با تصوردقیق تواتر قرائات امری بدیهی خواهد بود چون معنای تواتر قرائات قراءسبعه از دیدگاه قائلین بدان  ان است  که قران به این هفت قرائت نازل شده و پیامبر ص ان را به همین گونه قرائت کرده اند .بدیهی است تصور این امر – که  جبرئیل قران را به هفت وجه  برای پیامبر ص  قرائت  و نازل نموده –  سبب وهن قران  بوده و ان را از مرتبه عالی تنزل خواهد داد .   
== 6- حجیت  یا عدم حجیت قرائات سبعه ==  
== 6- حجیت  یا عدم حجیت قرائات سبعه ==  
   
   
از جمله مباحث مهم در مساله قرائات سبعه ،مبحث حجیت و عدم حجیت ان است .  
از جمله مباحث مهم در مساله قرائات سبعه ،مبحث حجیت و عدم حجیت ان است .  
ایه الله خوئی این موضوع را در دو مرحله مورد بحث قرار داده اند  :
ایه الله خوئی این موضوع را در دو مرحله مورد بحث قرار داده اند  :
1 – حجیت قرائات سبعه :
1 – حجیت قرائات سبعه :
برخی از عالمان به حجیت قرائات سبعه قائل بوده و معتقد به جواز استنباط حکم از انها هستند .
برخی از عالمان به حجیت قرائات سبعه قائل بوده و معتقد به جواز استنباط حکم از انها هستند .
ایه الله خوئی در نقد دیدگاه مذکور می فرمایند :  
ایه الله خوئی در نقد دیدگاه مذکور می فرمایند :  
قول حق ان است که این قرائات بدلیل عدم وجود دلیل ، فاقد حجیت می باشد بجهت انکه هریک از قراءسبعه در قرائتشان احتمال اشتباه داده و از ناحیه عقل یا شرع دلیلی بر لزوم تبعیت از قارئ مخصوص هم نرسیده است . از طرفی عقل و شرع ما را به عدم تبعیت از غیر علم فرامی خواند .   
قول حق ان است که این قرائات بدلیل عدم وجود دلیل ، فاقد حجیت می باشد بجهت انکه هریک از قراءسبعه در قرائتشان احتمال اشتباه داده و از ناحیه عقل یا شرع دلیلی بر لزوم تبعیت از قارئ مخصوص هم نرسیده است . از طرفی عقل و شرع ما را به عدم تبعیت از غیر علم فرامی خواند .  
 
   
از طرفی قرائات مذکور بدلیل انکه روایت از معصومین ع  نیستند ادله حجیت خبر واحد هم شامل انها نمی گردد بعلاوه اینکه محتمل است قرائات مذکور ناشی از اجتهاد شخصی شان باشد چنانکه گفتار برخی از اعلام موید احتمال مذکور می باشد بویژه انکه مصاحف ارسال شده  به شهرهای مختلف فاقد نقطه و اعراب بوده است .  
از طرفی قرائات مذکور بدلیل انکه روایت از معصومین ع  نیستند ادله حجیت خبر واحد هم شامل انها نمی گردد بعلاوه اینکه محتمل است قرائات مذکور ناشی از اجتهاد شخصی شان باشد چنانکه گفتار برخی از اعلام موید احتمال مذکور می باشد بویژه انکه مصاحف ارسال شده  به شهرهای مختلف فاقد نقطه و اعراب بوده است .  
ایشان در ادامه قرائنی را در تایید اینکه مبنای قرائات قراء ،اجتهادات شخصی انها بوده و نمی توان انرا بعنوان روایت عن النبی ص  پذیرفت ، ذکر می کند . نکته دیگر در عدم حجیت قرائات ان است که  مطالعه و بررسی تراجم برخی از قرا حاکی از عدم وثاقت برخی از انهاست .  .  
ایشان در ادامه قرائنی را در تایید اینکه مبنای قرائات قراء ،اجتهادات شخصی انها بوده و نمی توان انرا بعنوان روایت عن النبی ص  پذیرفت ، ذکر می کند . نکته دیگر در عدم حجیت قرائات ان است که  مطالعه و بررسی تراجم برخی از قرا حاکی از عدم وثاقت برخی از انهاست .  .  
نتیجه انکه دلیلی بر حجیت قرائات سبعه وجود ندارد .  
نتیجه انکه دلیلی بر حجیت قرائات سبعه وجود ندارد .  
2 – جواز یا عدم جواز قرائت به قرائات سبعه در نماز  :
2 – جواز یا عدم جواز قرائت به قرائات سبعه در نماز  :
ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد : جمهوراعلام فریقین بجواز قرائات سبع در نماز فتوا داده بلکه عده ای از انان ادعای اجماع نموده اند حتی برخی از انان فتوا به جواز قرائات عشره داده و برخی دیگر نیز به جواز هر قرائتی که مطابق اصول ادبیات عربی یا مطابق یکی از مصاحف عثمانی – حتی بنحو احتمال البته بشرط صحت سند  -  باشد قائل شده اند   
 
 
ایه الله خوئی در این زمینه می نویسد : جمهوراعلام فریقین بجواز قرائات سبع در نماز فتوا داده بلکه عده ای از انان ادعای اجماع نموده اند حتی برخی از انان فتوا به جواز قرائات عشره داده و برخی دیگر نیز به جواز هر قرائتی که مطابق اصول ادبیات عربی یا مطابق یکی از مصاحف عثمانی – حتی بنحو احتمال البته بشرط صحت سند  -  باشد قائل شده اند  
 
   
نقد ایه الله خوئی ره  به دیدگاه جمهور فریقین :  
نقد ایه الله خوئی ره  به دیدگاه جمهور فریقین :  
ایشان معتقد است مقتضای اصل اولیه ، عدم جواز قرائات مذکوردر نماز می باشد:     
ایشان معتقد است مقتضای اصل اولیه ، عدم جواز قرائات مذکوردر نماز می باشد:     
حق ان است که قاعده اولیه مقتضی عدم جواز هر نوع قرائتی – در نماز-  است که از ناحیه پیامبر ص یا یکی از معصومین  ثابت نشده است بجهت انکه در قرائت  نماز، شرط لازم  احراز قران بودن است بنابر این قرائتی که فاقد شرط مذکور باشد مشروعیت نخواهد داشت .  
حق ان است که قاعده اولیه مقتضی عدم جواز هر نوع قرائتی – در نماز-  است که از ناحیه پیامبر ص یا یکی از معصومین  ثابت نشده است بجهت انکه در قرائت  نماز، شرط لازم  احراز قران بودن است بنابر این قرائتی که فاقد شرط مذکور باشد مشروعیت نخواهد داشت .  
ایشان درادامه می نویسد :  بر اساس قاعده عقلی "اشتغال یقینی مستدعی برائت و فراغ یقینی است" اکتفا نمودن به هریک از قرائت مالک و ملک – سوره حمد - در نمازجائز نمی باشد .
 
 
ایشان درادامه می نویسد :  بر اساس قاعده عقلی "اشتغال یقینی مستدعی برائت و فراغ یقینی است" اکتفا نمودن به هریک از قرائت مالک و ملک – سوره حمد - در نمازجائز نمی باشد .
 
 
ایشان در ادامه نسبت به لزوم قرائت سوره کامل بعد از حمد درنماز می فرماید :
ایشان در ادامه نسبت به لزوم قرائت سوره کامل بعد از حمد درنماز می فرماید :
لازم است سوره ای جهت قرائت انتخاب گردد که اختلاف قرائت دران نباشد .  
لازم است سوره ای جهت قرائت انتخاب گردد که اختلاف قرائت دران نباشد .  
نکته پایانی انکه  از منظر ایشان در صورتی که مشروعیت قرائتی خاص از ناحیه معصومین ثابت گردد و یا در عصر انان متعارف بین مسلمین باشد در اینصورت اکتفا به ان - بدلیل عدم ردع انان از قرائت خاص و نیز از باب" إقرأ كما يقرأ الناس " إقرؤا كما علمتم "  -  قطعا صحیح بوده و فقط قرائات شاذ فاقد اعتبار خواهد بود  .:.
نکته پایانی انکه  از منظر ایشان در صورتی که مشروعیت قرائتی خاص از ناحیه معصومین ثابت گردد و یا در عصر انان متعارف بین مسلمین باشد در اینصورت اکتفا به ان - بدلیل عدم ردع انان از قرائت خاص و نیز از باب" إقرأ كما يقرأ الناس " إقرؤا كما علمتم "  -  قطعا صحیح بوده و فقط قرائات شاذ فاقد اعتبار خواهد بود  .
7- بررسی روایات نزول قران  به سبعه احرف و نسبت ان با قرائات قراء سبعه   
 
اخرین مبحث فصل دهم ، بررسی روایاتی است که در زمینه "نزول قران بر سبعه احرف" در منابع روائی فریقین ذکر شده است . در این مرحله نخست روایات مذکور را بیان نموده و انگاه دیدگاه عالمان فریقین را نسبت به ان بیان می کنیم :
== 7- بررسی روایات نزول قران  به سبعه احرف و نسبت ان با قرائات قراء سبعه ==
الف - روایات “نزول قران به سبعه احرف” در منابع اهل سنت  :
 
   
اخرین مبحث این مقاله، بررسی روایاتی است که در زمینه "نزول قران بر سبعه احرف" در منابع روائی فریقین ذکر شده است . در این مرحله نخست روایات مذکور را بیان نموده و انگاه دیدگاه عالمان فریقین را نسبت به ان بیان می کنیم :
 
 
== الف - روایات “نزول قران به سبعه احرف” در منابع اهل سنت  : ==
 
1-از پیامبر ص نقل شده است که فرمود : جبرئیل  قران را نخست بر یک حرف بر من نازل کرد و من بعد از مراجعت پیوسته از او طلب می کردم که انرا – تعداد حروف – را بیشتر کند تا اینکه به هفت حرف رساند.  
1-از پیامبر ص نقل شده است که فرمود : جبرئیل  قران را نخست بر یک حرف بر من نازل کرد و من بعد از مراجعت پیوسته از او طلب می کردم که انرا – تعداد حروف – را بیشتر کند تا اینکه به هفت حرف رساند.  
.
 
2 –ابی بن کعب می گوید : درمسجد مردی را دیدم که قرائت نمازش را بشکل خاصی می خواند . من به شیوه قرائتش اعتراض کردم. سپس فرد دیگری را دیدم که قرائتش با نفر نخست مخالف بود . همگی بر پیامبر ص وارد شده و ماجرا را برای حضرت نقل کردم . حضرت قرائت هر دو را برغم مخالفتشان با یکدیگر تاییدکرد و چون حال مرا مشاهده کرد دستی بر سینه ام نهاد و فرمود:  قران نخست بر یک حرف بر من نازل شد   از خداوند درخواست کردم که بر امت من قرائت قران بر یک حرف دشواراست از اینرو  - بتدریج و درطی سه مرحله درخواست  - در مرحله سوم قران بر من به هفت قرائت نازل گردید .  "  .
 
3 – ابوهریره از پیامبر ص نقل می کند که ان حضرت فرمود : قران بر هفت حرف نازل شده است پس انرا بهمین صورت قرائت کنید . فقط هیچگاه رحمت را بعذاب و عذاب را به رحمت ختم نکنید . .
 
2 –ابی بن کعب می گوید : درمسجد مردی را دیدم که قرائت نمازش را بشکل خاصی می خواند . من به شیوه قرائتش اعتراض کردم. سپس فرد دیگری را دیدم که قرائتش با نفر نخست مخالف بود . همگی بر پیامبر ص وارد شده و ماجرا را برای حضرت نقل کردم . حضرت قرائت هر دو را برغم مخالفتشان با یکدیگر تاییدکرد و چون حال مرا مشاهده کرد دستی بر سینه ام نهاد و فرمود:  قران نخست بر یک حرف بر من نازل شد از خداوند درخواست کردم که بر امت من قرائت قران بر یک حرف دشواراست از اینرو  - بتدریج و درطی سه مرحله درخواست  - در مرحله سوم قران بر من به هفت قرائت نازل گردید .  "   
 
 
 
3 – ابوهریره از پیامبر ص نقل می کند که ان حضرت فرمود : قران بر هفت حرف نازل شده است پس انرا بهمین صورت قرائت کنید . فقط هیچگاه رحمت را بعذاب و عذاب را به رحمت ختم نکنید .
 
 
4- در روایتی دیگر از پیامبرص نقل شده است که فرمود :قران بر هفت حرف عليم ،حكيم ،غفور، رحيم نازل شده است .  .
4- در روایتی دیگر از پیامبرص نقل شده است که فرمود :قران بر هفت حرف عليم ،حكيم ،غفور، رحيم نازل شده است .  .
نظیر روایات فوق در منابع مختلف روائی اهل سنت ذکر شده است ..
نظیر روایات فوق در منابع مختلف روائی اهل سنت ذکر شده است .
 
ایه الله خوئی بعد از ذکر روایات مذکور می فرماید :  
ایه الله خوئی بعد از ذکر روایات مذکور می فرماید :  
اینها مهمترین روایات در زمینه نزول قران به سبعه احرف بود که همه انها از طریق اهل سنت رسیده است . ،   
اینها مهمترین روایات در زمینه نزول قران به سبعه احرف بود که همه انها از طریق اهل سنت رسیده است . ،   
ب- روایات "نزول قران علی سبعه احرف" در منابع شیعی  
 
 
== ب- روایات "نزول قران علی سبعه احرف" در منابع شیعی ==
 
 
نظیرروایاتی که در منابع اهل سنت در زمینه نزول قران بر سبعه احرف ذکر گردید در منابع شیعی نیز دیده می شود که برخی از انها را در اینجا بیان می کنیم :  
نظیرروایاتی که در منابع اهل سنت در زمینه نزول قران بر سبعه احرف ذکر گردید در منابع شیعی نیز دیده می شود که برخی از انها را در اینجا بیان می کنیم :  
حمادبن عثمان می گوید از امام صادق ع سئوال کردم : چرا احادیثی که از شما رسیده است با یکدیگر متفاوت است ؟ امام ع فرمود :قران بر هفت حرف نازل شده است و نزدیک ترین امر برای امام ان است که بر اساس هفت وجه فتوی بدهد .  
حمادبن عثمان می گوید از امام صادق ع سئوال کردم : چرا احادیثی که از شما رسیده است با یکدیگر متفاوت است ؟ امام ع فرمود :قران بر هفت حرف نازل شده است و نزدیک ترین امر برای امام ان است که بر اساس هفت وجه فتوی بدهد .  
اهل بیت ع از پیامبر ص نقل فرموده اند که :  
اهل بیت ع از پیامبر ص نقل فرموده اند که :  
پیک وحی از جانب خداوند متعال بر من نازل شد که امرالهی بر ان تعلق گرفته است که قران را بر یک حرف قرائت کنی . به خداوند متعال عرضه داشتم که دستورت را بر امتم وسعت داده و اسان کن . بار دیگر امر الهی بر قرائت به یک حرف تکرار شد؛ برای بار سوم نیز همین اتفاق افتاد اما در مرحله چهارم خداوند متعال فرمود :  می توانی قران را بر هفت حرف قرائت نمائی نظربه اینکه در زمین از اغاز خلقتش، هفت عالم خلق شده است  
پیک وحی از جانب خداوند متعال بر من نازل شد که امرالهی بر ان تعلق گرفته است که قران را بر یک حرف قرائت کنی . به خداوند متعال عرضه داشتم که دستورت را بر امتم وسعت داده و اسان کن . بار دیگر امر الهی بر قرائت به یک حرف تکرار شد؛ برای بار سوم نیز همین اتفاق افتاد اما در مرحله چهارم خداوند متعال فرمود :  می توانی قران را بر هفت حرف قرائت نمائی نظربه اینکه در زمین از اغاز خلقتش، هفت عالم خلق شده است  
در روایتی دیگر از امام باقر ع نقل شده است که : تفسیر قران بر هفت حرف می باشد که برخی از انها مربوط به گذشته و برخی از انها مربوط به اینده است که علم ان نزد ائمه ع می باشد .   
 
 
در روایتی دیگر از امام باقر ع نقل شده است که : تفسیر قران بر هفت حرف می باشد که برخی از انها مربوط به گذشته و برخی از انها مربوط به اینده است که علم ان نزد ائمه ع می باشد .  
 
   
در روایتی دیگر که از  امام علی ع نقل شده است بجای سبعه احرف ، سبعه اقسام ذکر شده است : قران از جانب خداوند بر هفت قسم نازل شده که هر یک از انها کفایت می کند و ان عبارتند از :. أمر وزجر وترغيب وترهيب وجدل ومثل وقصص.  
در روایتی دیگر که از  امام علی ع نقل شده است بجای سبعه احرف ، سبعه اقسام ذکر شده است : قران از جانب خداوند بر هفت قسم نازل شده که هر یک از انها کفایت می کند و ان عبارتند از :. أمر وزجر وترغيب وترهيب وجدل ومثل وقصص.  
ج - دیدگاه  عالمان فریقین در زمینه روایات نزول قران بر سبعه احرف :  
ج - دیدگاه  عالمان فریقین در زمینه روایات نزول قران بر سبعه احرف :  
دیدگاه زرکشی در البرهان  
دیدگاه زرکشی در البرهان  
ایشان بعد از بیان ثبوت روایات مذکور در منابع معتبر اهل سنت و پذیرش انها  به اختلاف گسترده اراء عالمان اهل سنت را در معنای سبعه احرف می پردازد :  
ایشان بعد از بیان ثبوت روایات مذکور در منابع معتبر اهل سنت و پذیرش انها  به اختلاف گسترده اراء عالمان اهل سنت را در معنای سبعه احرف می پردازد :  
ابن عربی می گوید : در معنای سبعه احرف هیچ نصی و اثری دیده نشده است و بین عالمان درمعنای ان اختلاف است . ابوحاتم می گوید 35 دیدگاه در این زمینه وجود دارد و برخی معتقدند مراد و هدف  از سبعه احرف ، توسعه بر قاریان بوده از اینرو مفید حصر نمی باشد ..  
ابن عربی می گوید : در معنای سبعه احرف هیچ نصی و اثری دیده نشده است و بین عالمان درمعنای ان اختلاف است . ابوحاتم می گوید 35 دیدگاه در این زمینه وجود دارد و برخی معتقدند مراد و هدف  از سبعه احرف ، توسعه بر قاریان بوده از اینرو مفید حصر نمی باشد ..  
ایشان در ادامه 14قول را در معنای سبعه احرف بیان نموده و ضعیف ترین انرا قول دوم – که دران سبعه احرف بمعنی سبعه قرائت تفسیر شده است -  می داند .  
ایشان در ادامه 14قول را در معنای سبعه احرف بیان نموده و ضعیف ترین انرا قول دوم – که دران سبعه احرف بمعنی سبعه قرائت تفسیر شده است -  می داند .
 
دیدگاه زرقانی در مناهل العرفان فی علوم القران
دیدگاه زرقانی در مناهل العرفان فی علوم القران
ایشان  روایات مذکوررا صحیح  و معتبر دانسته وناقلین انرا جمع زیادی– 21نفر - از صحابه می داند ..  
ایشان  روایات مذکوررا صحیح  و معتبر دانسته وناقلین انرا جمع زیادی– 21نفر - از صحابه می داند ..  
ایشان سبعه احرف را نیز بمعنای "سبعه  احرف فی الاختلاف " دانسته و در تبیین ان می نویسد :
ایشان سبعه احرف را نیز بمعنای "سبعه  احرف فی الاختلاف " دانسته و در تبیین ان می نویسد :
  موارد اختلاف در هر کلامی از هفت نوع خارج نیست :  
  موارد اختلاف در هر کلامی از هفت نوع خارج نیست :  
خط ۲۲۷: خط ۳۹۶:
6- اختلاف به إبدال  
6- اختلاف به إبدال  
7- اختلاف لغات و لهجه ها  
7- اختلاف لغات و لهجه ها  
ایشان در ادامه دلائل خویش را درانتخاب دیدگاه مذکور بیان می کند .  
ایشان در ادامه دلائل خویش را درانتخاب دیدگاه مذکور بیان می کند .  
ایشان در تبیین  مفاد  حدیث نزول قران علی سبعه احرف می نویسد :  
ایشان در تبیین  مفاد  حدیث نزول قران علی سبعه احرف می نویسد :  
مراد از نزول قران بر سبعه احرف این است که مجموعه قران را - بجهت توسعه و تسهیلی که درقرائت ان داده شده است- می توان بر وجوه هفتگانه از موارد اختلاف که ذکر شد قرائت نمود بنابر این مراد از سبعه احرف این نیست که هر کلمه قران را بتوان بر هفت وجه قرائت نمود .  
مراد از نزول قران بر سبعه احرف این است که مجموعه قران را - بجهت توسعه و تسهیلی که درقرائت ان داده شده است- می توان بر وجوه هفتگانه از موارد اختلاف که ذکر شد قرائت نمود بنابر این مراد از سبعه احرف این نیست که هر کلمه قران را بتوان بر هفت وجه قرائت نمود .  
ایشان  حکمت نزول قران علی سبعه احرف  را تسهیل قرائت بر امت اسلامی می داند بویژه اعراب عصر نزول قران که بدلیل تنوع و کثرت قبائل در بین انها ، اشکال قرائات و لهجات شان با یکدیگر متفاوت بود.   
ایشان  حکمت نزول قران علی سبعه احرف  را تسهیل قرائت بر امت اسلامی می داند بویژه اعراب عصر نزول قران که بدلیل تنوع و کثرت قبائل در بین انها ، اشکال قرائات و لهجات شان با یکدیگر متفاوت بود.   
ایشان  تنوع قرائات را قائم مقام تعدد در ایات دانسته و انرا بیانگر نوعی بلاغت و اعجاز در جامعیت و کمال قران می داند مضافا انکه به رغم این همه  تنوع در قران  هیچگونه تناقضی نمی توان دران یافت بلکه ایات الهی هر یک مصدق و مفسر دیگری می باشد. .  
ایشان  تنوع قرائات را قائم مقام تعدد در ایات دانسته و انرا بیانگر نوعی بلاغت و اعجاز در جامعیت و کمال قران می داند مضافا انکه به رغم این همه  تنوع در قران  هیچگونه تناقضی نمی توان دران یافت بلکه ایات الهی هر یک مصدق و مفسر دیگری می باشد. .  
مفاد دیدگاههای مطرح شده – از زرکشی و زرقانی -  ان است که مراد از سبعه احرف در روایات مذکور سبعه قرائات و سبعه لهجات  می باشد .  
مفاد دیدگاههای مطرح شده – از زرکشی و زرقانی -  ان است که مراد از سبعه احرف در روایات مذکور سبعه قرائات و سبعه لهجات  می باشد .  
دیدگاه فیض کاشانی  
دیدگاه فیض کاشانی  
ایشان در جمع بین  روایات سبعه احرف و اختلافاتی که در مفادشان  وجود دارد می نویسد :
ایشان در جمع بین  روایات سبعه احرف و اختلافاتی که در مفادشان  وجود دارد می نویسد :
جمع بین روایات مذکور ان است که ایات قران مشتمل بر هفت قسم و هر یک از ایات قران مشتمل بر هفت بطن می باشد ضمن انکه قران بر هفت لغت نازل شده است .  
جمع بین روایات مذکور ان است که ایات قران مشتمل بر هفت قسم و هر یک از ایات قران مشتمل بر هفت بطن می باشد ضمن انکه قران بر هفت لغت نازل شده است .
 
ایشان در نقد کسانی که سبعه احرف را بمعنای سبعه قرائات تفسیر کرده اند می نویسد  :  
ایشان در نقد کسانی که سبعه احرف را بمعنای سبعه قرائات تفسیر کرده اند می نویسد  :  
کسانی که سبعه احرف در روایات را به سبعه قرائات حمل کرده اند قطع نظر از تکلفی که در تعیین این قرائات مرتکب شده اند دیدگاهشان با روایات دیگر که نزول قران را به حرف واحد دانسته و منشا اختلاف قرائات را اختلاف روات می داند منافات دارد.  
کسانی که سبعه احرف در روایات را به سبعه قرائات حمل کرده اند قطع نظر از تکلفی که در تعیین این قرائات مرتکب شده اند دیدگاهشان با روایات دیگر که نزول قران را به حرف واحد دانسته و منشا اختلاف قرائات را اختلاف روات می داند منافات دارد.
 
 
دیدگاه علامه طباطبائی  
دیدگاه علامه طباطبائی  
ایشان با اشاره  به استفاضه و اشتراک مفهومی روایات نزول قران علی سبعه احرف بین الفریقین می نویسد : در معنای سبعه احرف بین عالمان فریقین اختلاف بحدی است که  به 40 قول می رسد .  
ایشان با اشاره  به استفاضه و اشتراک مفهومی روایات نزول قران علی سبعه احرف بین الفریقین می نویسد : در معنای سبعه احرف بین عالمان فریقین اختلاف بحدی است که  به 40 قول می رسد .  
ایشان  حل اختلافات مذکور در روایات را با توجه با قرائنی که در متن انها وجود دارد بدینگونه مطرح می کند :  
ایشان  حل اختلافات مذکور در روایات را با توجه با قرائنی که در متن انها وجود دارد بدینگونه مطرح می کند :  
انچه که امر را در جمع فهم این روایات اسان می کند قرائنی است که در انها وجود دارد چون در برخی از انها امده است که مراد از هفت حرف عبارتست از: أمر وزجر وترغيب وترهيب وجدل وقصص ومثل  و در بعض دیگر امده است مراد از سبعه احرف عبارتست از  : زجر وأمر وحلال وحرام ومحكم  متشابه
انچه که امر را در جمع فهم این روایات اسان می کند قرائنی است که در انها وجود دارد چون در برخی از انها امده است که مراد از هفت حرف عبارتست از: أمر وزجر وترغيب وترهيب وجدل وقصص ومثل  و در بعض دیگر امده است مراد از سبعه احرف عبارتست از  : زجر وأمر وحلال وحرام ومحكم  متشابه
و از امام علی ع نیز نقل شده است که مراد از هفت حرف عبارتست از : أمر وزجر وترغيب - وترهيب وجدل ومثل وقصص   
و از امام علی ع نیز نقل شده است که مراد از هفت حرف عبارتست از : أمر وزجر وترغيب - وترهيب وجدل ومثل وقصص   
دیدگاه نهائی ایشان در معنای روایات سبعه احرف این است که مراد از سبعه احرف ،  اقسام هفتگانه خطاب و بیان درقران می باشد  .   
دیدگاه نهائی ایشان در معنای روایات سبعه احرف این است که مراد از سبعه احرف ،  اقسام هفتگانه خطاب و بیان درقران می باشد  .   
دیدگاه  ایه الله خوئی   
دیدگاه  ایه الله خوئی   
ایشان در کتاب ارزشمند " البیان فی تفسیر القران " با نگاه مقارن ، به  بررسی  عالمانه  و جامع  روایات مذکور پرداخته  و دیدگاه  قائلین به صحت  این روایات را  بصورت  مبسوط  مورد نقد قرار داده است  .خلاصه  نقدهای ایشان به روایات  نزول قران  علی سبعه احرف  ونیز اقوال مطرح شده در ان  بشرح ذیل می باشد :
ایشان در کتاب ارزشمند " البیان فی تفسیر القران " با نگاه مقارن ، به  بررسی  عالمانه  و جامع  روایات مذکور پرداخته  و دیدگاه  قائلین به صحت  این روایات را  بصورت  مبسوط  مورد نقد قرار داده است  .خلاصه  نقدهای ایشان به روایات  نزول قران  علی سبعه احرف  ونیز اقوال مطرح شده در ان  بشرح ذیل می باشد :
1-مخالفت احادیث مذکور- نزول قران علی  سبعه احرف-  با روایات صحیحه ای که از ائمه معصومین  علیهم السلام وارد شده است :   
1-مخالفت احادیث مذکور- نزول قران علی  سبعه احرف-  با روایات صحیحه ای که از ائمه معصومین  علیهم السلام وارد شده است :   
ایشان در این رابطه می نویسد : مفاد این احادیث با صحیحه زراره که نزول قران را بر حرف واحد دانسته و منشا اختلاف در قرائات را راویان می داند مخالف است . در روایتی دیگر امام صادق ع قول به نزول قران بر سبعه احرف را به دشمنان اسلام نسبت داده و انرا دروغ می داند و اظهار می فرماید : ...ولكنه – قران -  نزل على حرف واحد من عند الواحد قران.  
ایشان در این رابطه می نویسد : مفاد این احادیث با صحیحه زراره که نزول قران را بر حرف واحد دانسته و منشا اختلاف در قرائات را راویان می داند مخالف است . در روایتی دیگر امام صادق ع قول به نزول قران بر سبعه احرف را به دشمنان اسلام نسبت داده و انرا دروغ می داند و اظهار می فرماید : ...ولكنه – قران -  نزل على حرف واحد من عند الواحد قران.  
ایشان بعد از ذکر حدیث مذکور  می نویسد :  
ایشان بعد از ذکر حدیث مذکور  می نویسد :  
روایات سبعه احرف بدلیل مخالفت با قران و روایات صحیحه ای که از اهل بیت رسیده است فاقد حجیت بوده و ارزش بررسی سندی را ندارد.  
روایات سبعه احرف بدلیل مخالفت با قران و روایات صحیحه ای که از اهل بیت رسیده است فاقد حجیت بوده و ارزش بررسی سندی را ندارد.  
2-تهافت  و تناقض  در متن روايات مذکور :
2-تهافت  و تناقض  در متن روايات مذکور :
ایشان  در تبیین  ایراد  مذکور می فرماید  :
ایشان  در تبیین  ایراد  مذکور می فرماید  :
علاوه بر تعارض روایات سبعه احرف با روایات صحیحه دیگر در متن روایات مذکور نیز تناقض دیده می شود بدین معنا که از برخی روایات بدست می اید که نزول قران به سبعه احرف بعد از استزاده پیامبرص  و بتدریج صورت گرفته است در حالی که از برخی دیگر بدست می اید این امر- نزول قران به سبعه احرف- در مرتبه سوم استزاده پیامبرص ، یکباره  بوده است و در برخی دیگر نیز  امده است که این امر یکباره و در مرتبه چهارم درخواست پیامبرص صورت گرفته است .  
علاوه بر تعارض روایات سبعه احرف با روایات صحیحه دیگر در متن روایات مذکور نیز تناقض دیده می شود بدین معنا که از برخی روایات بدست می اید که نزول قران به سبعه احرف بعد از استزاده پیامبرص  و بتدریج صورت گرفته است در حالی که از برخی دیگر بدست می اید این امر- نزول قران به سبعه احرف- در مرتبه سوم استزاده پیامبرص ، یکباره  بوده است و در برخی دیگر نیز  امده است که این امر یکباره و در مرتبه چهارم درخواست پیامبرص صورت گرفته است .
ایشان  درادامه نمونه های دیگری از تناقض  را در روایات مذکور بیان  می کند..  
 
ایشان  درادامه نمونه های دیگری از تناقض  را در روایات مذکور بیان  می کند..
 
3-عدم تناسب در سئوال و جواب برخی از روایات مذکور :  
3-عدم تناسب در سئوال و جواب برخی از روایات مذکور :  
در یکی از روایات تعدد قرائات به نقل از ابن مسعود امده است که اظهار داشت  در تعداد ایات سوره ای از قران با جمعی اختلاف داشتیم ؛ بنزد رسول الله ص امده و به حضرتش عرضه داشتیم که در قرائت با یکدیگر اختلاف داریم. پیامبر ص برافروخته شده و از شدت ناراحتی فرمود :امتهای قبل ازشما بسبب همین اختلافات هلاک شدند انگاه امام علی ع از ناحیه پیامبر ص بما فرمود : قران را بهمان گونه که تعلیم داده شده اید قرائت کنید .   
در یکی از روایات تعدد قرائات به نقل از ابن مسعود امده است که اظهار داشت  در تعداد ایات سوره ای از قران با جمعی اختلاف داشتیم ؛ بنزد رسول الله ص امده و به حضرتش عرضه داشتیم که در قرائت با یکدیگر اختلاف داریم. پیامبر ص برافروخته شده و از شدت ناراحتی فرمود :امتهای قبل ازشما بسبب همین اختلافات هلاک شدند انگاه امام علی ع از ناحیه پیامبر ص بما فرمود : قران را بهمان گونه که تعلیم داده شده اید قرائت کنید .   
ایه الله خوئی ره در نقد روایت مذکور می نویسد : در سئوال و جوابی که در این روایت بیان گردیده است تناسبی وجود ندارد چون اختلاف اصلی بین ابن مسعود و دیگران در تعداد ایات یک سوره می باشد در حالی که سئوالشان از پیامبرص در زمینه اختلاف درقرائت و در پاسخ پیامبر ص  نیز به مطلب دیگری پرداخته شده است . در نتیجه بین سئوال و جواب ارتباطی وجود ندارد..  
ایه الله خوئی ره در نقد روایت مذکور می نویسد : در سئوال و جوابی که در این روایت بیان گردیده است تناسبی وجود ندارد چون اختلاف اصلی بین ابن مسعود و دیگران در تعداد ایات یک سوره می باشد در حالی که سئوالشان از پیامبرص در زمینه اختلاف درقرائت و در پاسخ پیامبر ص  نیز به مطلب دیگری پرداخته شده است . در نتیجه بین سئوال و جواب ارتباطی وجود ندارد..  
4- عدم معنای معقول  برای روایات  سبعه احرف  :  
 
 
4- عدم معنای معقول  برای روایات  سبعه احرف  :  
متن گفتار ایشان در این زمینه عبارتست از : أضف إلى جميع ذلك أنه لا يرجع نزول القرآن على سبعة أحرف إلى معنى معقول ، ولا يتحصل للناظر فيها معنى صحيح .   
متن گفتار ایشان در این زمینه عبارتست از : أضف إلى جميع ذلك أنه لا يرجع نزول القرآن على سبعة أحرف إلى معنى معقول ، ولا يتحصل للناظر فيها معنى صحيح .   
ایشان در ادامه  وجوه مختلفی را در معنای روایات مذکور بیان  نموده و همه انها را مورد نقد قرار می دهد .
ایشان در ادامه  وجوه مختلفی را در معنای روایات مذکور بیان  نموده و همه انها را مورد نقد قرار می دهد .
وجوه مختلف در معنای احادیث نزول قران به سبعه احرف  
 
 
== وجوه مختلف در معنای احادیث نزول قران به سبعه احرف ==
 
 
ایه الله خوئی در این رابطه می فرماید در تفسیر سبعه احرف هفت معنا بیان شده است :  
ایه الله خوئی در این رابطه می فرماید در تفسیر سبعه احرف هفت معنا بیان شده است :  
وجه اول :  المعاني المتقاربة :
وجه اول :  المعاني المتقاربة :
ایشان در تبین معنای مذکور می نویسد :  
ایشان در تبین معنای مذکور می نویسد :  
معنای نخستی که از الاحرف السبعه شده  است متقارب  بودن ان با کلماتی نظیر " عجل ، أسرع ، اسع " می باشد و این حروف هفتگانه تا عهد عثمان باقی بود اما ایشان ان قرائات را به حرف واحد محصور نمودو دستور به احراق سایر مصاحف که بر مبنای حروف ششگانه بودند داد.  
معنای نخستی که از الاحرف السبعه شده  است متقارب  بودن ان با کلماتی نظیر " عجل ، أسرع ، اسع " می باشد و این حروف هفتگانه تا عهد عثمان باقی بود اما ایشان ان قرائات را به حرف واحد محصور نمودو دستور به احراق سایر مصاحف که بر مبنای حروف ششگانه بودند داد.  
ایشان موافقین دیدگاه مذکور را طبری ، قرطبی و بسیاری از اهل علم  می داند. .
ایشان موافقین دیدگاه مذکور را طبری ، قرطبی و بسیاری از اهل علم  می داند.  
ایشان دلیل قائلین به احتمال مذکور را برخی از روایات می داند؛ از جمله انکه در ذیل ایه" إنما يعلمه بشر 16 : 103 "  امده است پیامبرص توسط فردی که وحی را  می نگاشت مفتون گردید . بدینگونه که پیامبرص وقتی  کلماتی نظیر : سميع عليم ، أو عزيز حكيم ، که در  اواخر ایات قرار گرفته است  به کاتب  املا می نمود ،  ان شخص  از پیامبرص – در حالی که ان حضرت در حال دریافت ادامه وحی بود- .  درزمینه جزئیات مطالب وحی شده می پرسید که ایا اخر ایات نازل شده ،  عزيز حكيم است یا  سميع عليم ،یا عزيز عليم " ؟ پیامبر ص فرمود هرکدام را که بنویسی کافی است . کاتب گفت پیامبرص کیفیت نوشتن اخر ایات را بمن واگذار کرده است پس من هر چه را که بخواهم بنویسم .  
 
 
ایشان دلیل قائلین به احتمال مذکور را برخی از روایات می داند؛ از جمله انکه در ذیل ایه" إنما يعلمه بشر 16 : 103 "  امده است پیامبرص توسط فردی که وحی را  می نگاشت مفتون گردید . بدینگونه که پیامبرص وقتی  کلماتی نظیر : سميع عليم ، أو عزيز حكيم ، که در  اواخر ایات قرار گرفته است  به کاتب  املا می نمود ،  ان شخص  از پیامبرص – در حالی که ان حضرت در حال دریافت ادامه وحی بود- .   
 
 
درزمینه جزئیات مطالب وحی شده می پرسید که ایا اخر ایات نازل شده ،  عزيز حكيم است یا  سميع عليم ،یا عزيز عليم " ؟ پیامبر ص فرمود هرکدام را که بنویسی کافی است . کاتب گفت پیامبرص کیفیت نوشتن اخر ایات را بمن واگذار کرده است پس من هر چه را که بخواهم بنویسم .  
ایشان سپس به روایت دیگری که قائلین  وجه نخست بدان استناد نموده اند اشاره نموده  و می نویسد : واستدلوا أيضا على ذلك بما تقدم من الروايات الدالة على التوسعة : " ما لم تختم آية رحمة بعذاب ، أو آية عذاب برحمة " .  
ایشان سپس به روایت دیگری که قائلین  وجه نخست بدان استناد نموده اند اشاره نموده  و می نویسد : واستدلوا أيضا على ذلك بما تقدم من الروايات الدالة على التوسعة : " ما لم تختم آية رحمة بعذاب ، أو آية عذاب برحمة " .  
مفاد روایت مذکورتوسعه مردم در امر قرائت قران است مادامی که رحمت را به عذاب و عذاب را به رحمت تغییر ندهند .   
مفاد روایت مذکورتوسعه مردم در امر قرائت قران است مادامی که رحمت را به عذاب و عذاب را به رحمت تغییر ندهند .  
 
    
اشکال  به وجه اول :   
اشکال  به وجه اول :   
1-نامعقول  بودن معنای مذکور در بیشتر سور و ایات قران  
1-نامعقول  بودن معنای مذکور در بیشتر سور و ایات قران  
ایه الله خوئی  درتبیین  اشکال مذکور می فرماید :  
ایه الله خوئی  درتبیین  اشکال مذکور می فرماید :  
خط ۲۷۵: خط ۴۹۱:
2- وجه اول ، سبب نابودی اساس  قران می گردد :  
2- وجه اول ، سبب نابودی اساس  قران می گردد :  
ایشان در بیان ایراد مذکور می فرماید :  
ایشان در بیان ایراد مذکور می فرماید :  
هر گاه براساس این روایات مردم را در قرائت قران مجاز بدانیم که الفاظ قران را به کلماتی مشابه ان تغییر دهند قطعا  این امر بتدریج سبب هدم قران می گردد . بعنوان نمونه : ایا هیچ عاقلی خود را مجاز می داند سوره یس را بدینگونه قرائت کند : يس ، والذكر العظيم ، إنك لمن الأنبياء ، على طريق سوي ، إنزال الحميد الكريم ، لتخوف قوما ما خوف أسلافهم فهم ساهون " در حالی که پیامبرص  بر اساس ایه" قل ما يكون لي أن أبدله من تلقاء نفسي إن أتبع إلا ما يوحى إلي 10 : 15 " حق تبدیل کلمات قران را ندارد پس چگونه دیگران حق چنین تغییری را خواهند داشت .از طرفی در برخی از روایات امده است که پیامبر ص حتی از تغییر در کلمات دعا به کلمات مشابه نهی می نمود پس چگونه تغییر و تبدیل کلمات قران را تجویز می کرد.      
هر گاه براساس این روایات مردم را در قرائت قران مجاز بدانیم که الفاظ قران را به کلماتی مشابه ان تغییر دهند قطعا  این امر بتدریج سبب هدم قران می گردد . بعنوان نمونه : ایا هیچ عاقلی خود را مجاز می داند سوره یس را بدینگونه قرائت کند : يس ، والذكر العظيم ، إنك لمن الأنبياء ، على طريق سوي ، إنزال الحميد الكريم ، لتخوف قوما ما خوف أسلافهم فهم ساهون "
 
 
در حالی که پیامبرص  بر اساس ایه" قل ما يكون لي أن أبدله من تلقاء نفسي إن أتبع إلا ما يوحى إلي 10 : 15 " حق تبدیل کلمات قران را ندارد پس چگونه دیگران حق چنین تغییری را خواهند داشت .
 
 
از طرفی در برخی از روایات امده است که پیامبر ص حتی از تغییر در کلمات دعا به کلمات مشابه نهی می نمود پس چگونه تغییر و تبدیل کلمات قران را تجویز می کرد.
 
 
   
ایشان درادامه ایراد وجه نخست -معنای "نزول قران علی سبعه احرف "- می فرماید :  
ایشان درادامه ایراد وجه نخست -معنای "نزول قران علی سبعه احرف "- می فرماید :  
هر گاه مراد از وجه نخست – المعانی المتقاربه – این است که پیامبر ص قران را به حروف هفتگانه قرائت می نمود در اینصورت بر گوینده این سخن لازم است بر اثبات گفتارش دلیل  اورد بجهت انکه خداوند بر اساس ایه حفظ وعده به محافظت از قران را داده است .  
هر گاه مراد از وجه نخست – المعانی المتقاربه – این است که پیامبر ص قران را به حروف هفتگانه قرائت می نمود در اینصورت بر گوینده این سخن لازم است بر اثبات گفتارش دلیل  اورد بجهت انکه خداوند بر اساس ایه حفظ وعده به محافظت از قران را داده است .
 
 
 
3- توسعه قرائات بمعنای مذکور سبب بروز نقمت و منازعات بین مسلمین می گردد :  
3- توسعه قرائات بمعنای مذکور سبب بروز نقمت و منازعات بین مسلمین می گردد :  
ایشان در تبیین نقد سوم بر وجه نخست می نویسد :  
ایشان در تبیین نقد سوم بر وجه نخست می نویسد :  
بر اساس روایات سبعه احرف حکمت نزول قران بر این اساس بجهت توسعه بر امت بوده است در حالی که اختلاف قرائات سبب منازعات گسترده در جوامع اسلامی گردید بگونه ای که برخی دیگران را تکفیر می کردند . شدت این اختلافات بگونه ای بود که در عهد عثمان مصاحف مختلف جمع اوری  و همه انان بجز مصحف واحد – که مردم  مامور به استفاده از ان گردیدند – سوزانده شدند .  .
بر اساس روایات سبعه احرف حکمت نزول قران بر این اساس بجهت توسعه بر امت بوده است در حالی که اختلاف قرائات سبب منازعات گسترده در جوامع اسلامی گردید بگونه ای که برخی دیگران را تکفیر می کردند . شدت این اختلافات بگونه ای بود که در عهد عثمان مصاحف مختلف جمع اوری  و همه انان بجز مصحف واحد – که مردم  مامور به استفاده از ان گردیدند – سوزانده شدند .  
ایشان در پایان نقد احتمال نخست می فرماید : سستی وجه نخست بحدی است که متاخرین از اهل سنت بطور کلی انرا مردود می دانند و برخی بهمین جهت روایات سبعه احرف را از جمله روایات مشکل و متشابه می دانند .  
 
   
ایشان در پایان نقد احتمال نخست می فرماید : سستی وجه نخست بحدی است که متاخرین از اهل سنت بطور کلی انرا مردود می دانند و برخی بهمین جهت روایات سبعه احرف را از جمله روایات مشکل و متشابه می دانند .
 
 
وجه دوم : الأبواب السبعة  
وجه دوم : الأبواب السبعة  
ایه الله خوئی در تبیین وجه دوم می فرماید :  
ایه الله خوئی در تبیین وجه دوم می فرماید :  
وجه دوم ان است که بگوئیم مراد از حروف سبعه ، ابواب هفتگانه است که قران بر اساس ان نازل شده است که عبارتند از : زجر ، وأمر ، وحلال ، وحرام ، ومحكم ، ومتشابه ، وأمثال .
وجه دوم ان است که بگوئیم مراد از حروف سبعه ، ابواب هفتگانه است که قران بر اساس ان نازل شده است که عبارتند از : زجر ، وأمر ، وحلال ، وحرام ، ومحكم ، ومتشابه ، وأمثال .
ایشان مستند روائی این وجه را اینچنین  بیان می کند که پیامبر ص فرمود: نخستین کتاب الهی از باب واحد و بر حرف واحدی نازل گردید اما قران از  هفت باب  و بر هفت حرف نازل گردید که عبارتند از : زجر ، وأمر ، وحلال ، وحرام ،ومحكم ، ومتشابه ، وأمثال ؛ پس حلال قران را حلال و حرامش را حرام بدانید؛ اوامر انرا بجا اورده و از نواهی اش اجتناب نمائید ؛از امثال ان عبرت گرفته به محکماتش عمل و به متشابهاش ایمان بیاورید و بگوئید  به همه انچه  از ناحیه خداوند است ایمان داریم ." .
ایشان مستند روائی این وجه را اینچنین  بیان می کند که پیامبر ص فرمود: نخستین کتاب الهی از باب واحد و بر حرف واحدی نازل گردید اما قران از  هفت باب  و بر هفت حرف نازل گردید که عبارتند از : زجر ، وأمر ، وحلال ، وحرام ،ومحكم ، ومتشابه ، وأمثال ؛ پس حلال قران را حلال و حرامش را حرام بدانید؛ اوامر انرا بجا اورده و از نواهی اش اجتناب نمائید ؛از امثال ان عبرت گرفته به محکماتش عمل و به متشابهاش ایمان بیاورید و بگوئید  به همه انچه  از ناحیه خداوند است ایمان داریم ."
 
 
اشکال به  وجه دوم  
اشکال به  وجه دوم  
ایشان در نقد وجه دوم – الابواب السبعه -  می فرماید :
ایشان در نقد وجه دوم – الابواب السبعه -  می فرماید :
خط ۲۹۱: خط ۵۳۱:
.بنا بر این نمی توان روایات مذکور را تفسیر روایات سبعه احرف دانست .  
.بنا بر این نمی توان روایات مذکور را تفسیر روایات سبعه احرف دانست .  
2-روایت  الابواب السبعه معارض با روایات دیگر است :  
2-روایت  الابواب السبعه معارض با روایات دیگر است :  
ایشان در این رابطه می فرماید :  
ایشان در این رابطه می فرماید :  
روایت سبعه ابواب با روایت ابن مسعود که نزول قران را بر پنج باب می داند معارض است : حلال ، وحرام ، ومحكم ، ومتشابه ، وأمثال  
روایت سبعه ابواب با روایت ابن مسعود که نزول قران را بر پنج باب می داند معارض است : حلال ، وحرام ، ومحكم ، ومتشابه ، وأمثال  
3- اضطراب در متن  روایت مذکور- که بیانگر ابواب سبعه است -   
3- اضطراب در متن  روایت مذکور- که بیانگر ابواب سبعه است -   
در تبیین نقد مذکور باید گفت مفاد روایت سبعه ابواب از جنبه معنا اضطراب دارد بدین معنا که اولا حرام و زجر بمعنای واحد می باشد ؛  
در تبیین نقد مذکور باید گفت مفاد روایت سبعه ابواب از جنبه معنا اضطراب دارد بدین معنا که اولا حرام و زجر بمعنای واحد می باشد ؛  
ثانیا تقسیم مباحث قران به ابواب سبعه جامع نیست بجهت اینکه  برخی از اموری که در قران کریم وجود دارد ابواب سبعه انرا شامل نمی گردد نظیر مباحث مربوط به مبدا ، معاد  و قصص قرانی و اگر این موضوعات را بتوان در محکم و متشابه قرار داد پس می توان تمام مباحث قران را بجای ابواب سبعه در ذیل  دو عنوان محکم و متشابه قرار دهیم .  
ثانیا تقسیم مباحث قران به ابواب سبعه جامع نیست بجهت اینکه  برخی از اموری که در قران کریم وجود دارد ابواب سبعه انرا شامل نمی گردد نظیر مباحث مربوط به مبدا ، معاد  و قصص قرانی و اگر این موضوعات را بتوان در محکم و متشابه قرار داد پس می توان تمام مباحث قران را بجای ابواب سبعه در ذیل  دو عنوان محکم و متشابه قرار دهیم .  
4-منافات  روایت مذکور -  اختلاف معانی قران بر سبعه احرف - با احادیث توسعه بر امت  
4-منافات  روایت مذکور -  اختلاف معانی قران بر سبعه احرف - با احادیث توسعه بر امت  
ایشان در این زمینه می نویسد : وجه دوم با فلسفه نزول قران به  سبعه احرف که تسهیل امر بر امت بود منافات خواهد داشت بجهت انکه ارتباطی بین وجه دوم – ابواب سبعه – با تسهیل امر بر امت نخواهد بود .     
ایشان در این زمینه می نویسد : وجه دوم با فلسفه نزول قران به  سبعه احرف که تسهیل امر بر امت بود منافات خواهد داشت بجهت انکه ارتباطی بین وجه دوم – ابواب سبعه – با تسهیل امر بر امت نخواهد بود .  
 
      
5-تعارض روایت سبعه ابواب  با روایاتی که سبعه احر ف را بمعنای دیگری می داند:  
5-تعارض روایت سبعه ابواب  با روایاتی که سبعه احر ف را بمعنای دیگری می داند:  
ایشان در این زمینه می نویسد : در برخی از روایات سبعه احرف امده است که مراد از ان حروفی است که بین قراء در قرائتشان نسبت به انها اختلاف است .بدیهی است این معنا ارتباطی با سبعه ابواب نخواهد داشت- .  
ایشان در این زمینه می نویسد : در برخی از روایات سبعه احرف امده است که مراد از ان حروفی است که بین قراء در قرائتشان نسبت به انها اختلاف است .بدیهی است این معنا ارتباطی با سبعه ابواب نخواهد داشت- .
 
 
وجه سوم :  الأبواب السبعة بمعنى آخر  
وجه سوم :  الأبواب السبعة بمعنى آخر  
ایه الله خوئی در تبیین وجه سوم  می فرماید : بر اساس برخی از روایات مراد از سبعه احرف، ابواب سبعه ذیل می باشد: الامر ، والزجر ، والترغيب ، والترهيب ، والجدل ، والقصص ، والمثل .  
ایه الله خوئی در تبیین وجه سوم  می فرماید : بر اساس برخی از روایات مراد از سبعه احرف، ابواب سبعه ذیل می باشد: الامر ، والزجر ، والترغيب ، والترهيب ، والجدل ، والقصص ، والمثل .  
ایشان در نقد  وجه سوم می فرماید : نقدهای وجه دوم در اینجا نیز جاری می باشد :  وجوابه يظهر مما قدمناه في الوجه الثاني .  
ایشان در نقد  وجه سوم می فرماید : نقدهای وجه دوم در اینجا نیز جاری می باشد :  وجوابه يظهر مما قدمناه في الوجه الثاني .  
وجه چهارم :  اللغات الفصيحة  
وجه چهارم :  اللغات الفصيحة  
ایشان در بیان  وجه چهارم  می فرماید :  
ایشان در بیان  وجه چهارم  می فرماید :  
مراد از سبعه احرف ، لغات فصیح اعراب است که در قران ذکر شده است که برخی بلغة قريش ، برخی به لغة هذيل ، وبرخی  به لغة هوازن ، برخی به لغة يمن ، برخی  به لغة كنانة ، برخی به لغة تميم ، وبعضی دیگر  به لغة ثقيف می باشد.  . .
مراد از سبعه احرف ، لغات فصیح اعراب است که در قران ذکر شده است که برخی بلغة قريش ، برخی به لغة هذيل ، وبرخی  به لغة هوازن ، برخی به لغة يمن ، برخی  به لغة كنانة ، برخی به لغة تميم ، وبعضی دیگر  به لغة ثقيف می باشد.
 
   
نقد وجه چهارم :
نقد وجه چهارم :
ایراد اول : وجه چهارم - اللغات الفصيحة - بر خلاف ظاهر روایات نزول القران علی سبعه احرف است :  
ایراد اول : وجه چهارم - اللغات الفصيحة - بر خلاف ظاهر روایات نزول القران علی سبعه احرف است :  
ایراد  نخست  ایشان به وجه چهارم این است که  : در روایات سبعه احرف ، مراد از ان بیان گردیده است بنابر این حمل ان به معنای دیگر خلاف ظاهر خواهد بود .
ایراد  نخست  ایشان به وجه چهارم این است که  : در روایات سبعه احرف ، مراد از ان بیان گردیده است بنابر این حمل ان به معنای دیگر خلاف ظاهر خواهد بود .
 
 
ایراد دوم  : تنافی وجه چهارم با برخی از  روایات :   
ایراد دوم  : تنافی وجه چهارم با برخی از  روایات :   
گفتار ایشان  در بیان ایراد دوم  این است که  :   
گفتار ایشان  در بیان ایراد دوم  این است که  :   
این وجه با مفاد برخی روایات که نزول قران را به لغات دیگر می داند مخالف است مضافا به اینکه حمل حروف سبعه به لغات هفتگانه قول بدون دلیل است.     
این وجه با مفاد برخی روایات که نزول قران را به لغات دیگر می داند مخالف است مضافا به اینکه حمل حروف سبعه به لغات هفتگانه قول بدون دلیل است.  
 
    
ایراد سوم  : توالی فاسد بر وجه چهارم  
ایراد سوم  : توالی فاسد بر وجه چهارم  
سومین  نقد ایه الله خوئی به وجه چهارم  این است که :  
سومین  نقد ایه الله خوئی به وجه چهارم  این است که :  
هر گاه مراد قائلین به این وجه ان است که قران مشتمل بر لغات دیگری است که لغت قریش در بین انها نیست در اینصورت با فلسفه نزول قران بر سبعه احرف که تسهیل بر امت بود منافات خواهد داشت بعلاوه انکه با واقعیت امر نیز منافات دارد چون لغت قریش فصیحترین لغت در بین لغات عصر نزول بود..  و اگر مراد قائلین این است که سبعه احرف مشتمل بر لغات دیگر نیز می باشد لکن با لغت قریش هماهنگ نیست در اینصورت حصرش به هفت لغت بدون وجه خواهد بود ..  
هر گاه مراد قائلین به این وجه ان است که قران مشتمل بر لغات دیگری است که لغت قریش در بین انها نیست در اینصورت با فلسفه نزول قران بر سبعه احرف که تسهیل بر امت بود منافات خواهد داشت بعلاوه انکه با واقعیت امر نیز منافات دارد چون لغت قریش فصیحترین لغت در بین لغات عصر نزول بود..  و اگر مراد قائلین این است که سبعه احرف مشتمل بر لغات دیگر نیز می باشد لکن با لغت قریش هماهنگ نیست در اینصورت حصرش به هفت لغت بدون وجه خواهد بود.
 
   
وجه پنجم : لغات مضر
وجه پنجم : لغات مضر
ایشان در تبیین  وجه پنجم می فرماید :  
ایشان در تبیین  وجه پنجم می فرماید :  
مراد از سبعه احرف لغات هفتگانه ازلغات مضر است که در قران بصورت پراکنده ذکر شده است  : لغات قريش ، وأسد ، وكنانة ، وهذيل ، وتميم ، وضبة ، وقيس .
مراد از سبعه احرف لغات هفتگانه ازلغات مضر است که در قران بصورت پراکنده ذکر شده است  : لغات قريش ، وأسد ، وكنانة ، وهذيل ، وتميم ، وضبة ، وقيس .
ایشان در نقد این وجه می فرماید : تمام نقدهای وجه چهارم به این وجه نیز وارد است ..
ایشان در نقد این وجه می فرماید : تمام نقدهای وجه چهارم به این وجه نیز وارد است .
 
وجه ششم : الاختلاف في القراءات  
وجه ششم : الاختلاف في القراءات  
ایه الله خوئی در تبیین  وجه ششم می فرماید :  
ایه الله خوئی در تبیین  وجه ششم می فرماید :  
خط ۳۲۴: خط ۵۸۸:
-اختلاف در حرکت بدون تغییر در معنا و صورت نظیر هن اطهر لکم به ضم اطهر و فتح ان  
-اختلاف در حرکت بدون تغییر در معنا و صورت نظیر هن اطهر لکم به ضم اطهر و فتح ان  
-اختلاف در اعراب با تغییر صورت و معنا نظیر:  ربنا باعد بین اسفارنا  به صیغه امر و ماضی
-اختلاف در اعراب با تغییر صورت و معنا نظیر:  ربنا باعد بین اسفارنا  به صیغه امر و ماضی
-اختلاف در حروف و تغییر در معنا بدون تغییردر صورت نظیر: کالعهن المنفوش وكالصوف المنفوش "
-اختلاف در حروف و تغییر در معنا بدون تغییردر صورت نظیر: کالعهن المنفوش وكالصوف المنفوش "
-اختلاف در صورت و معنا  نظیر :  " وطلح منضود وطلع منضود "تغییر بسبب -اختلاف در  تقديم و تأخير نظیر : " وجاءت سكرة الموت بالحق ، وجاءت سكرة الحق بالموت "  
-اختلاف در صورت و معنا  نظیر :  " وطلح منضود وطلع منضود "تغییر بسبب -اختلاف در  تقديم و تأخير نظیر : " وجاءت سكرة الموت بالحق ، وجاءت سكرة الحق بالموت "  
-اختلاف در زیاده و نقصان نظیر:  " تسع وتسعون نعجة أنثى . وأما الغلام فكان كافرا وكان أبواه مؤمنين . فإن الله من بعد اكراههن لهن غفور رحيم ".  
-اختلاف در زیاده و نقصان نظیر:  " تسع وتسعون نعجة أنثى . وأما الغلام فكان كافرا وكان أبواه مؤمنين . فإن الله من بعد اكراههن لهن غفور رحيم ".  
نقد وجه ششم :  
نقد وجه ششم :  
گفتارایه الله خوئی  در نقد وجه ششم:  
گفتارایه الله خوئی  در نقد وجه ششم:  
ایراد اول : عدم دلیل بر ادعای مذکور – ادعای بی دلیل –  
ایراد اول : عدم دلیل بر ادعای مذکور – ادعای بی دلیل –
 
ایشان می فرماید : اولا دلیلی بر اثبات وجه نخست وجود ندارد بویژه انکه مخاطبین روایات مذکور شناختی نسبت به انواع اختلاف در قرائات نداشتند .  . ایراد دوم :  تغیر و عدم تغیر معنا سبب انقسام اختلاف قرائت به دو وجه  نمی شود :  
ایشان می فرماید : اولا دلیلی بر اثبات وجه نخست وجود ندارد بویژه انکه مخاطبین روایات مذکور شناختی نسبت به انواع اختلاف در قرائات نداشتند .  . ایراد دوم :  تغیر و عدم تغیر معنا سبب انقسام اختلاف قرائت به دو وجه  نمی شود :  
ثانیا اختلاف و عدم اختلاف در معنا سبب انقسام قرائت به دو قسم نخواهد چون شکل تلفظ و قرائت بسبب ان متعدد نخواهد شد در نتیجه اختلاف در" طلح منضود . وكالعهن المنفوش " یک قسم خواهد بود .  
ثانیا اختلاف و عدم اختلاف در معنا سبب انقسام قرائت به دو قسم نخواهد چون شکل تلفظ و قرائت بسبب ان متعدد نخواهد شد در نتیجه اختلاف در" طلح منضود . وكالعهن المنفوش " یک قسم خواهد بود .  
ایراد سوم : بقاء صورت لفظ و عدم بقاء ان ، سبب انقسام قرائت به دو وجه نمی گردد :  
ایراد سوم : بقاء صورت لفظ و عدم بقاء ان ، سبب انقسام قرائت به دو وجه نمی گردد :  
ثالثا : یکی از وجوه ذکر شده در اختلاف قرائات بقاء صورت و عدم بقاء صورت لفظ بود باید گفت این نوع اختلاف نیز سبب اختلاف در قرائت نمی گردد چون بقاء صورت، مربوط به مکتوب می باشددر حالی که قران نازل شده از ناحیه خداوند بصورت مقروء – خوانده شده – بر پیامبر ص می باشد -
ثالثا : یکی از وجوه ذکر شده در اختلاف قرائات بقاء صورت و عدم بقاء صورت لفظ بود باید گفت این نوع اختلاف نیز سبب اختلاف در قرائت نمی گردد چون بقاء صورت، مربوط به مکتوب می باشددر حالی که قران نازل شده از ناحیه خداوند بصورت مقروء – خوانده شده – بر پیامبر ص می باشد -
.بعبارت دیگر سنخ قران از سنخ مقروء است نه مکتوب ؛ از اینرو بقاء و عدم بقاء صورت در ان تاثیری نخواهد داشت .  -  
.بعبارت دیگر سنخ قران از سنخ مقروء است نه مکتوب ؛ از اینرو بقاء و عدم بقاء صورت در ان تاثیری نخواهد داشت .  -  
ایراد چهارم : مخالفت وجه ششم  با نص روایات نزول قران بر حرف واحد  
ایراد چهارم : مخالفت وجه ششم  با نص روایات نزول قران بر حرف واحد  
رابعا نص روایات مذکور ان است که قران بر حرف واحد نازل  شده است و از طرفی شکی نیست که مراد از حرف واحد ، یکی از موارد اختلافات هفتگانه ای که ذکر شد نیست .  
رابعا نص روایات مذکور ان است که قران بر حرف واحد نازل  شده است و از طرفی شکی نیست که مراد از حرف واحد ، یکی از موارد اختلافات هفتگانه ای که ذکر شد نیست .
 
 
ایراد پنجم : کثرت موارد اتفاق و اشتراک در قران   
ایراد پنجم : کثرت موارد اتفاق و اشتراک در قران   
خامسا: در بسیاری از موارد بین قراء در قرائت اتفاق حاکم است بنابر این اقسام مذکور به انضمام موارد هفتگانه ، هشت قسم خواهد بود . .  
خامسا: در بسیاری از موارد بین قراء در قرائت اتفاق حاکم است بنابر این اقسام مذکور به انضمام موارد هفتگانه ، هشت قسم خواهد بود . .  
ایراد ششم : خروج وجه ششم از مورد روایات نزول قران علی سبعه احرف – اختلاف در کلمات - :  
ایراد ششم : خروج وجه ششم از مورد روایات نزول قران علی سبعه احرف – اختلاف در کلمات - :  
سادسا مورد اختلاف در روایات سبعه احرف، اختلاف در کلمات بود در اینصورت بیان پیامبر ص در حل اختلاف به اینکه قران بر هفت قرائت نازل شده است ارتباطی با مورد روایات نخواهد داشت . .  
سادسا مورد اختلاف در روایات سبعه احرف، اختلاف در کلمات بود در اینصورت بیان پیامبر ص در حل اختلاف به اینکه قران بر هفت قرائت نازل شده است ارتباطی با مورد روایات نخواهد داشت . .  
وجه  هفتم : اختلاف قرائات بمعنای دیگر :  
وجه  هفتم : اختلاف قرائات بمعنای دیگر :  
ایشان در تبیین این وجه می فرماید :  
ایشان در تبیین این وجه می فرماید :  
مراد از سبعه احرف اختلاف قرائات بمعنای ذیل می باشد :  
مراد از سبعه احرف اختلاف قرائات بمعنای ذیل می باشد :  
خط ۳۵۰: خط ۶۳۲:
اختلاف در تقديم وتأخير .  
اختلاف در تقديم وتأخير .  
اختلاف به ابدال  
اختلاف به ابدال  
اختلاف لغات " اللهجات "نظیر : فتح ، وإمالة ، وترقيق ، وتفخيم ، واظهار ، وادغام ،  
اختلاف لغات " اللهجات "نظیر : فتح ، وإمالة ، وترقيق ، وتفخيم ، واظهار ، وادغام ،
 
نقد وجه هفتم :  
نقد وجه هفتم :  
ایشان در نقد وجه هفتم می فرماید:  
ایشان در نقد وجه هفتم می فرماید:  
اولا ایراد اول و چهارم و پنجم وجه سابق بر این وجه نیز وارد می گردد. مضافا به اینکه : اختلاف در اسماء  و افعال سبب انقسام اختلاف به دو قسم نمی گردد بجهت انکه  قدر جامع هر دو انها اختلاف در هیئت می باشد بنابر این هر گاه بخواهیم تمام خصوصیات را در این تقسیم ملاحظه کنیم اقسام بیشتر از این موارد خواهد شد بدین معنا که در اینصورت هر کدام از موارد مفرد و تثنیه و جمع و مذکر و مونث و ماضی و مضارع و امر و....اقسام مستقلی خواهند بود.   
اولا ایراد اول و چهارم و پنجم وجه سابق بر این وجه نیز وارد می گردد. مضافا به اینکه : اختلاف در اسماء  و افعال سبب انقسام اختلاف به دو قسم نمی گردد بجهت انکه  قدر جامع هر دو انها اختلاف در هیئت می باشد بنابر این هر گاه بخواهیم تمام خصوصیات را در این تقسیم ملاحظه کنیم اقسام بیشتر از این موارد خواهد شد بدین معنا که در اینصورت هر کدام از موارد مفرد و تثنیه و جمع و مذکر و مونث و ماضی و مضارع و امر و....اقسام مستقلی خواهند بود.   
،.
 
 
 
ایشان در ادامه ، وجوه صحیح اختلاف در قرائات را اینگونه بیان می کند:  
ایشان در ادامه ، وجوه صحیح اختلاف در قرائات را اینگونه بیان می کند:  
1- اختلاف در هیئت کلمه بدون اختلا درماده نظیر :  اختلاف في لفظ " باعد " بين صيغة ماضي و امر ، ودر كلمة " أمانتهم " بین جمع وافراد .
1- اختلاف در هیئت کلمه بدون اختلا درماده نظیر :  اختلاف في لفظ " باعد " بين صيغة ماضي و امر ، ودر كلمة " أمانتهم " بین جمع وافراد .
خط ۳۶۱: خط ۶۴۷:
4- اختلاف در هيئت جملة بسبب  اختلاف در اعراب ،  نظیر اختلاف " وأرجلكم " بين النصب والجر  
4- اختلاف در هيئت جملة بسبب  اختلاف در اعراب ،  نظیر اختلاف " وأرجلكم " بين النصب والجر  
5- اختلاف به تقديم تأخير ،  
5- اختلاف به تقديم تأخير ،  
6- اختلاف به زيادة ونقصان   
6- اختلاف به زيادة ونقصان  
 
    
وجه هشتم : مراد از سبعه احرف در روایات  بیان کثرت است :  
وجه هشتم : مراد از سبعه احرف در روایات  بیان کثرت است :  
ایشان در تبیین وجه هشتم می فرماید :  
ایشان در تبیین وجه هشتم می فرماید :  
این قول که به قاضی عیاض و تابعینش نسبت داده شده است بیانگر ان است که همانطور که از لفظ سبعین و سبعمائه کثرت دهها و صدها اراده شده است مراد از سبعه احرف در روایات نیز بیان کثرت می باشد.  
این قول که به قاضی عیاض و تابعینش نسبت داده شده است بیانگر ان است که همانطور که از لفظ سبعین و سبعمائه کثرت دهها و صدها اراده شده است مراد از سبعه احرف در روایات نیز بیان کثرت می باشد.  
نقد وجه هشتم : این وجه مخالف ظاهر روایات سبعه احرف است :  
نقد وجه هشتم : این وجه مخالف ظاهر روایات سبعه احرف است :  
این قول بر خلاف ظهور بلکه خلاف نص روایات سبعه احرف بوده و اساسا انرا نمی توان قول مستقلی دانست چون معنای حروف سبعه در ان بیان نشده است.  
این قول بر خلاف ظهور بلکه خلاف نص روایات سبعه احرف بوده و اساسا انرا نمی توان قول مستقلی دانست چون معنای حروف سبعه در ان بیان نشده است.  
وجه نهم : مراد از سبعه احرف در روایات قرائات سبعه است :  
وجه نهم : مراد از سبعه احرف در روایات قرائات سبعه است :  
باید گفت وجه نهم همان وجهی است که فصل دهم رساله حاضر جهت بررسی و تحلیل ان نگاشته شده است .   
باید گفت وجه نهم همان وجهی است که فصل دهم رساله حاضر جهت بررسی و تحلیل ان نگاشته شده است .   
خط ۳۷۲: خط ۶۶۴:
ایشان در نقد وجه مذکور می فرماید :  
ایشان در نقد وجه مذکور می فرماید :  
اگر مراد از قرائات سبعه ، قرائات قراء سبعه معروف ا ست بطلانش در مبحث تواتر قرائات اثبات گردید.  
اگر مراد از قرائات سبعه ، قرائات قراء سبعه معروف ا ست بطلانش در مبحث تواتر قرائات اثبات گردید.  
و اگر مراد غیر ان باشد باید گفت تعداد قرائات بیش از هفت قرائت بوده و منحصر نمودن ان به سبع قرائات بدون وجه خواهد بود . .
و اگر مراد غیر ان باشد باید گفت تعداد قرائات بیش از هفت قرائت بوده و منحصر نمودن ان به سبع قرائات بدون وجه خواهد بود .
 
وجه دهم : لهجه های گوناگون  
وجه دهم : لهجه های گوناگون  
ایشان در تبیین وجه مذکور می فرماید :  
ایشان در تبیین وجه مذکور می فرماید :  
این قول که مختار رافعی است بیانگر ان است که اقوام مختلف عرب از لهجه های گوناگونی برخورد بوده و برخی از انها در تلفظ حروف خاص با یکدیگر اختلاف دارند از اینرو جهت تسهیل بر امت لهجه های گوناگون بر اساس روایات مذکور مشروعیت داشته و ایرادی به ان وارد نیست .  
این قول که مختار رافعی است بیانگر ان است که اقوام مختلف عرب از لهجه های گوناگونی برخورد بوده و برخی از انها در تلفظ حروف خاص با یکدیگر اختلاف دارند از اینرو جهت تسهیل بر امت لهجه های گوناگون بر اساس روایات مذکور مشروعیت داشته و ایرادی به ان وارد نیست .
 
نقد وجه دهم :  
نقد وجه دهم :  
ایه الله خوئی ره  با اینکه وجه مذکور را احسن الوجوه  دانسته اما ایراداتی را بدان وارد می داند :  
ایه الله خوئی ره  با اینکه وجه مذکور را احسن الوجوه  دانسته اما ایراداتی را بدان وارد می داند :  
خط ۳۸۲: خط ۶۷۸:
رابعا وجه  مذکور مخالف ظهور بلکه مخالف نص روایات سبعه احرف می باشد  
رابعا وجه  مذکور مخالف ظهور بلکه مخالف نص روایات سبعه احرف می باشد  
.خامسا لازمه وجه مذکور جواز قرائت به لهجه ها ی گوناگون می باشد در حالی که این امر خلاف سیره مسلمین می باشد.   
.خامسا لازمه وجه مذکور جواز قرائت به لهجه ها ی گوناگون می باشد در حالی که این امر خلاف سیره مسلمین می باشد.   
خلاصه دیدگاه ایه الله خوئی نسبت به روایات سبعه احرف :  
خلاصه دیدگاه ایه الله خوئی نسبت به روایات سبعه احرف :  
از منظر ایشان هیچیک از وجوه دهگانه ای که در توجیه روایات نزول قران بر سبعه احرف بیان گردید تمام نمی باشد بویژه انکه در روایات وارد شده از اهلبیت ع مفاد روایات سبعه احرف تکذیب شده است ..
از منظر ایشان هیچیک از وجوه دهگانه ای که در توجیه روایات نزول قران بر سبعه احرف بیان گردید تمام نمی باشد بویژه انکه در روایات وارد شده از اهلبیت ع مفاد روایات سبعه احرف تکذیب شده است
 
نتیجه مباحث مطرح شده در روایات سبعه احرف  
نتیجه مباحث مطرح شده در روایات سبعه احرف  
بعد از بیان دیدگاههای فریقین در معنای روایات سبعه احرف می گوئیم :
بعد از بیان دیدگاههای فریقین در معنای روایات سبعه احرف می گوئیم :
در بین اقوال مطرح شده گفتار ایه الله خوئی از ارجحیت بیشتری برخوردار است ؛ بنابر این  روایات مذکور بدلیل مخالفت با قران و روایات صحیح  و  نیز غیر تام بودن وجوه ذکر شده برای ان  ، مقبول نخواهد بود .
در بین اقوال مطرح شده گفتار ایه الله خوئی از ارجحیت بیشتری برخوردار است ؛ بنابر این  روایات مذکور بدلیل مخالفت با قران و روایات صحیح  و  نیز غیر تام بودن وجوه ذکر شده برای ان  ، مقبول نخواهد بود .
== نتائج  : ==
 
 
== نتائج  ==
1- برغم  مصونیت قران کریم از تحریف لفظی مواردی در ان بچشم می خورد که در شیوه قرائت ، کتابت  و اعراب گذاری انها بین مصاحف اختلافاتی وجود دارد .
 
   
   
1- برغم  مصونیت قران کریم از تحریف لفظی مواردی در ان بچشم می خورد که در شیوه قرائت ، کتابت  و اعراب گذاری انها بین مصاحف اختلافاتی وجود دارد .
2-  بخش مهمی از  اختلاف قرائات ، معلول تنوع  زبان  ، لحن و لهجه های گوناگون  می باشد  .  
2-  بخش مهمی از  اختلاف قرائات ، معلول تنوع  زبان  ، لحن و لهجه های گوناگون  می باشد  .  
3-پدیده اختلاف قرائات  بجهت تنوع زبان و لهجه  اختصاص به قران نداشته بگونه ای که می توان  ان را در تمام  مکتوبات  بشری سرایت داد .  
 
 
3-پدیده اختلاف قرائات  بجهت تنوع زبان و لهجه  اختصاص به قران نداشته بگونه ای که می توان  ان را در تمام  مکتوبات  بشری سرایت داد .
 
3- تمامی علمای فریقین  در این مساله که " تواتر شرط اصلی اثبات  قران بوده و بدون ان نمی توان هیچ ایه و سوره ای را بعنوان قران تلقی نمود " اتفاق نظر داشته و اختلافشان به کیفیت قرائت برخی از کلمات ان  برمی گردد.
3- تمامی علمای فریقین  در این مساله که " تواتر شرط اصلی اثبات  قران بوده و بدون ان نمی توان هیچ ایه و سوره ای را بعنوان قران تلقی نمود " اتفاق نظر داشته و اختلافشان به کیفیت قرائت برخی از کلمات ان  برمی گردد.
4- تواتر قران مورد اتفاق فریقین بوده  در حالی که تواتر قرائات توسط عده ای ادعا شده است .   
4- تواتر قران مورد اتفاق فریقین بوده  در حالی که تواتر قرائات توسط عده ای ادعا شده است .   
5-ادله ذکر شده در اثبات  تواتر قرائات سبعه  مورد نقد قرار گرفته است .  
5-ادله ذکر شده در اثبات  تواتر قرائات سبعه  مورد نقد قرار گرفته است .  
6-روایات نزول قران بر سبعه احرف ارتباطی با مساله قرائات سبعه نداشته و از جنبه سندی و دلالتی نیز مورد  بحث  علمای فریقین قرار گرفته است .  
6-روایات نزول قران بر سبعه احرف ارتباطی با مساله قرائات سبعه نداشته و از جنبه سندی و دلالتی نیز مورد  بحث  علمای فریقین قرار گرفته است .  
7-هیچیک  از معانی ذکر شده در تفسیر روایات نزول قران علی سبعه احرف  مقبول نمی باشد .
7-هیچیک  از معانی ذکر شده در تفسیر روایات نزول قران علی سبعه احرف  مقبول نمی باشد .
== فهرست منابع ==
 
 
==منابع==
==منابع==


۸۷۵

ویرایش