confirmed، مدیران
۳۶٬۲۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
2. [[زکات]]؛ ابنحزم در بحث پیرامون زکات به موقعیت ممتاز این نهاد و نقش طبقه غنی جامعه در از بین بردن فقر در میان فقرا و تهیدستان اشاره میکند. بهعقیده ابنحزم اگر کسانیکه توانایی پرداخت زکات را دارند از پرداخت آن خودداری کنند، بر دولت اسلامی لازم است که چه از طریق مسالمتآمیز و چه به طریق اجبار، این زکات را دریافت کند و چنانچه پرداختکننده زکات از آن اجتناب ورزد، حتی علیه او به جنگ برخیزد و اگر کسی ضرورت زکات را انکار نماید میتوان بهعنوان [[مرتد]] با وی برخورد کرد. ابنحزم بهاندازهای به پرداخت زکات اهمیت قائل میشود که معتقد است اگر شخصی در طول زندگی خود زکات را پرداخت نکند، لازم است که پس از مرگ وی از دارایی و ماترکش زکات را برداشت نمایند و اینچنین زکاتی در حقیقت نوعی بدهی به [[خداوند]] متعال است. <ref>غفاری، هادی و ابوالحسنی، اصغر؛ تاریخ اندیشههای اقتصادی متفکران مسلمان، تهران، انتشارات پیام نور، 1389، چاپ اول، ص60</ref> البته این بیشتر یک حکم فقهی است تا یک تأکید و توصیه اقتصادی؛ اما این حکم فقهی، آثار اقتصادی غیر قابل انکاری در جامعه اسلامی دارد. | 2. [[زکات]]؛ ابنحزم در بحث پیرامون زکات به موقعیت ممتاز این نهاد و نقش طبقه غنی جامعه در از بین بردن فقر در میان فقرا و تهیدستان اشاره میکند. بهعقیده ابنحزم اگر کسانیکه توانایی پرداخت زکات را دارند از پرداخت آن خودداری کنند، بر دولت اسلامی لازم است که چه از طریق مسالمتآمیز و چه به طریق اجبار، این زکات را دریافت کند و چنانچه پرداختکننده زکات از آن اجتناب ورزد، حتی علیه او به جنگ برخیزد و اگر کسی ضرورت زکات را انکار نماید میتوان بهعنوان [[مرتد]] با وی برخورد کرد. ابنحزم بهاندازهای به پرداخت زکات اهمیت قائل میشود که معتقد است اگر شخصی در طول زندگی خود زکات را پرداخت نکند، لازم است که پس از مرگ وی از دارایی و ماترکش زکات را برداشت نمایند و اینچنین زکاتی در حقیقت نوعی بدهی به [[خداوند]] متعال است. <ref>غفاری، هادی و ابوالحسنی، اصغر؛ تاریخ اندیشههای اقتصادی متفکران مسلمان، تهران، انتشارات پیام نور، 1389، چاپ اول، ص60</ref> البته این بیشتر یک حکم فقهی است تا یک تأکید و توصیه اقتصادی؛ اما این حکم فقهی، آثار اقتصادی غیر قابل انکاری در جامعه اسلامی دارد. | ||
3. مالیاتها؛ ابنحزم بهشدت نگران مسئله [[عدالت]] در نظام مالیاتی بود. بهعقیده وی پیش از وضع هر نوع مالیاتی، باید مصالح مردم در نظر گرفته شود. همچنین این مصالح در جمعآوری مالیات نیز باید مدنظر قرار گیرد؛ زیرا این مردم هستند که پرداختکننده مالیاتاند؛ برای همین هر نوع ضرر و زیانی که بر مردم وارد گردد، در نهایت اثر خود را بر کل نظام و بالتبع، جمعآوری مالیات خواهد گذاشت. "میل به پرداخت مالیات" در تئوریهای مالیه عمومی بههمین معنا است. <ref>غزالی، عیدیت، پیشین، ص133</ref> | |||
4. نظریه نظامهای ارضی؛ ابنحزم در میان فقهای بزرگ اسلامی تنها فقیهی است که اجاره دادن زمینهای زراعی را ممنوع دانسته است. <ref>صدیقی، نجاتالله، بررسی کوششهای اخیر پیرامون مطالعه تاریخ تفکر اقتصادی در اسلام، از کتاب عقاید اقتصادی اندیشمندان مسلمان، ترجمه احمد شیبانی، تهران، دانشگاه امام صادق، 1385، چاپ اول، ص87</ref> وی معتقد است کارگری که در زمین زراعی مشغول بهکار است، همانند صاحب ملک مورد احترام است. بهعقیده وی اجاره زمین، بهصورت تعیین سهمی از پیش تعیینشده محصول برای صاحب آن، غیر قانونی و [[حرام]] است و در این مورد، فرقی نمیکند که زمین در مقابل بخشی از محصول یا اینکه درمقابل پول و یا بهروشی مشابه اجاره داده شود. نقل شده است که ابنحزم در جایی گفته است «ضروری است که هر فرد در درجه اول، خود در زمین زراعیش بهکار بپردازد و اگر قادر به این کار نبود، باید آن زمین را بدون اخذ هرگونه اجاره بها و یا پولی به فرد دیگری واگذار کند و در نهایت، اگر انجام این عمل ممکن نبود باید زمین زراعی را بدون استفاده باقی بگذارد». <ref> غفاری، هادی و ابوالحسنی، اصغر؛ پیشین، ص63</ref> | |||
=منابع= | =منابع= | ||