عبدالله باعلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۵: خط ۶۵:


=بازگشت به حضرموت=
=بازگشت به حضرموت=
پس از مرگ برادرش، علی که رییس ژاندارمری حضرموت بود، سرشناسان تریم به او نامه نوشتند و از او خواستند که به تریم بازگردد . او خود را از حجاز از راه زمینی و از طریق عدن و از آنجا به المکلا آماده کرد . در سفری که بین عدن و مکلا داشت برای شرکت در تشییع جنازه استادش عمر بن میمون وارد شهر احور شد در حالی که استادش را غسل داده و کفن کرده بودند. شیخ عمر بن میمون در حالت احتضار بود که اصحابش از او خواستند تا جانشینش را انتخاب کند. او گفته بود که « پس از مرگم غسل و کفنم کنید، آنگاه شیخی نزد شما خواهد آمد که صفات چنین و چنان دارد، او شیخ بعد از من است، پس او را برای نماز بر من مقدم دارید.» چون شیخ عبدالله آنها را به کیفیت فوق عرضه کرد، وصیت شیخ را به او گفتند، پس پیش آمد و با آنان بر او نماز خواند و او را واجب کردند که نزد آنان سکونت کند تا بزرگ آنان شود. شیخ از آنان عذرخواهی کرد، سپس پسر شیخ عمر را شایسته شیخیّت دید، پس او را حاکم کرد و خرقه شریف را بر او پوشانید و او را بر آنان بزرگ کرد، سپس از آنان جدا شد.   
پس از مرگ برادرش، علی که رییس ژاندارمری حضرموت بود، سرشناسان تریم به او نامه نوشتند و از او خواستند که به تریم بازگردد . او خود را از حجاز از راه زمینی و از طریق عدن و از آنجا به المکلا آماده کرد . در سفری که بین عدن و مکلا داشت برای شرکت در تشییع جنازه استادش عمر بن میمون وارد شهر احور شد در حالی که استادش را غسل داده و کفن کرده بودند. شیخ عمر بن میمون در حالت احتضار بود که اصحابش از او خواستند تا جانشینش را انتخاب کند. او گفته بود که « پس از مرگم غسل و کفنم کنید، آنگاه شیخی نزد شما خواهد آمد که صفات چنین و چنان دارد، او شیخ بعد از من است، پس او را برای نماز بر من مقدم دارید.» چون شیخ عبدالله آنها را به کیفیت فوق عرضه کرد، وصیت شیخ را به او گفتند، پس پیش آمد و با آنان بر او نماز خواند و او را واجب کردند که نزد آنان سکونت کند تا بزرگ آنان شود. شیخ از آنان عذرخواهی کرد، سپس پسر شیخ عمر را شایسته شیخیّت دید، پس او را حاکم کرد و خرقه شریف را بر او پوشانید و او را بر آنان بزرگ کرد، سپس از آنان جدا شد<ref> بلفقيه, علوي بن محمد بن أحمد (1427 هـ). من أعقاب البضعة المحمدية الطاهرة. الجزء الثاني. المدينة المنورة، السعودية: دار المهاجر. صفحة 21.</ref>.   


به تریم بازگشت و مورد استقبال خانواده‌اش قرار گرفت و جایگاه او را در صف اول قرار دادند و جشن بزرگ گرفتند و با همسر برادر مرحومش که فاطمه بنت سعد بالیث نام داشت ازدواج کرد. سپس به تدریس نشست و مردم از هر سو برای تعلیم و تعلیم نزد او می آمدند.
به تریم بازگشت و مورد استقبال خانواده‌اش قرار گرفت و جایگاه او را در صف اول قرار دادند و جشن بزرگ گرفتند و با همسر برادر مرحومش که فاطمه بنت سعد بالیث نام داشت ازدواج کرد. سپس به تدریس نشست و مردم از هر سو برای تعلیم و تعلیم نزد او می آمدند.