۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
از جمله اساتید او عموهایش احمد و شیخ و محمد و حسن می باشند و اساتید دیگر از جمله:<ref> | از جمله اساتید او عموهایش احمد و شیخ و محمد و حسن می باشند و اساتید دیگر از جمله:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1061.</ref> | ||
عمویش عمر بن عبد الرحمن المحضار | عمویش عمر بن عبد الرحمن المحضار | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
مردم طبقات مختلف از او بهره گرفتند و تعدادی از بزرگان و مجتهدان شاگردان او هستند؛ از جمله:<ref> | مردم طبقات مختلف از او بهره گرفتند و تعدادی از بزرگان و مجتهدان شاگردان او هستند؛ از جمله:<ref> الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة كرجای المحدودة. صفحة 195.</ref> | ||
برادرش علی بن أبی بكر السكران | برادرش علی بن أبی بكر السكران | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
=روابط اجتماعی= | =روابط اجتماعی= | ||
پول و اعتبار خود را به همه مسلمانان به ویژه فقرا و ضعیفان و نیازمندان می بخشید و با هر کس مطابق فطرت خود رفتار می کرد و هر کس را در مرتبه خود قرار می داد و با فقرا در آنچه که صلاح آنهاست می نشست و با فقها مذاکره علمی می کرد. نعمت های ظاهر و نهان خداوند را بیان می کرد. لباس فاخر می پوشید و با زنان زیبا ازدواج می کرد و در خانه های محکم زندگی می کرد. ملوک نزد هیبت او خاضع بودند و از نفوذ ا و هراسان بودند. با این حال او با ایشان مدارا می کرد و با نرمی با ایشان سخن می گفت. اتباع خود را از ارتباط با ملوک و رفت و آمد با آنها منع می کرد و می گفت: «دو خصلت است که انجام می دهم و اتباع خود را از آن دو منع می کنم؛ سماع و ارتباط با والیان» او ابتدا در برنامه سماع شرکت نمی کرد ولی بعدا در سماع شرکت می جست.<ref> | پول و اعتبار خود را به همه مسلمانان به ویژه فقرا و ضعیفان و نیازمندان می بخشید و با هر کس مطابق فطرت خود رفتار می کرد و هر کس را در مرتبه خود قرار می داد و با فقرا در آنچه که صلاح آنهاست می نشست و با فقها مذاکره علمی می کرد. نعمت های ظاهر و نهان خداوند را بیان می کرد. لباس فاخر می پوشید و با زنان زیبا ازدواج می کرد و در خانه های محکم زندگی می کرد. ملوک نزد هیبت او خاضع بودند و از نفوذ ا و هراسان بودند. با این حال او با ایشان مدارا می کرد و با نرمی با ایشان سخن می گفت. اتباع خود را از ارتباط با ملوک و رفت و آمد با آنها منع می کرد و می گفت: «دو خصلت است که انجام می دهم و اتباع خود را از آن دو منع می کنم؛ سماع و ارتباط با والیان» او ابتدا در برنامه سماع شرکت نمی کرد ولی بعدا در سماع شرکت می جست.<ref> الشلی, محمد بن أبی بكر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الكرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 342. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.</ref> | ||
=تالیفات= | =تالیفات= | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
=تالیفات درباره او= | =تالیفات درباره او= | ||
امامان از علما و نویسندگان در فضایل و کرامات و احوال او کتابهایی تألیف کرده اند، از جمله:<ref>خرد, محمد بن | امامان از علما و نویسندگان در فضایل و کرامات و احوال او کتابهایی تألیف کرده اند، از جمله:<ref>خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاء الضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المكتبة الأزهریة للتراث. صفحة 274، 560.</ref> | ||
«فتح الله الرحیم الرحمن فی مناقب الإمام العیدروس» لعمر بن عبد الرحمن صاحب الحمراء. | «فتح الله الرحیم الرحمن فی مناقب الإمام العیدروس» لعمر بن عبد الرحمن صاحب الحمراء. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
=فرزندان= | =فرزندان= | ||
از او پنج پسر به جای ماند: محمد و ابوبکر العدنی که از ایشان نسلی به جای نماند و علوی و شیخ و حسین که آنها دارای نسل هستند. و پنج دختر از او به جای ماند که عبارتند از: رقیه، خدیجه، ام کلثوم، طلحه و بهیه.<ref>المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس | از او پنج پسر به جای ماند: محمد و ابوبکر العدنی که از ایشان نسلی به جای نماند و علوی و شیخ و حسین که آنها دارای نسل هستند. و پنج دختر از او به جای ماند که عبارتند از: رقیه، خدیجه، ام کلثوم، طلحه و بهیه.<ref>المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 93. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.</ref> | ||
=وفات= | =وفات= |