۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ازارقه''' فرقه اى از [[خوارج]] هستند که نام خود را از پیشواى خویش [[نافع بن ازرق]] که کنیه اش ابو راشد بود گرفتند. پس از کشته شدن نافع پیروان او با | '''ازارقه''' فرقه اى از [[خوارج]] هستند که نام خود را از پیشواى خویش [[نافع بن ازرق]] که کنیه اش ابو راشد بود گرفتند. پس از کشته شدن نافع پیروان او با عبیداللّه بن ماحوز بیعت کردند و تا شوال سال 66 هجری قمری که در سلبرى کشته شد پیشواى ایشان بود. پس از کشته شدن زبیر بن ماحوز، ازارقه با قطرى بن الفجأه که از دلیران زمان خویش بود بیعت کردند. بعد از قتل قطرى ازارقه پراکنده شدند. | ||
==تاریخچه پیدایش== | ==تاریخچه پیدایش== | ||
موضعگیری خوارج در هنگام خروج از سپاه [[امام علی|حضرت علی]] (علیهالسّلام) در [[جنگ صفین]] و بعد از شکست در [[جنگ نهروان]] در سال ۳۷ هـ. ق به دو گرایش اصلی و مقابل هم تبدیل شد. گروهی که قیام به شمشیر را واجب میدانستند و گروهی که از آنان به عنوان قعده یا نشستگان یاد شده که تقیه و عدم جنگ را نیز با شرایطی جایز میدانستند. شورشها و خروج این فراد بر ضد حکومت علوی باعث شده بود که حاکمان عراق به طورکلی نسبت به آنان سختگیری داشته باشند. نقطه اوج این سختگیریها در زمان حکومت [[عبید الله بن زیاد]] است که بعد از مدتی که با آنان همراهی میکرد، ناگهان دست به قتل عام آنان زد.<ref> دینوری ، ابو حنیفة احمد بن داود، الاخبار الطوال ، ج۱، ص۳۹۹، تحقیق عصام محمد الحاج علی، بیروت ، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۱هـ، چاپ اول.</ref>و ابوبلا مرداس را که رهبر فکری خوارج و از اهل قعود بود ولی مورد قبول هر دو گروه قرار داشت به قتل رساند. <ref>اندلسی احمد بن محمدبن عبدربه، العقد الفرید، ج۱، ص۱۸۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی ۱۴۲۰ه، چاپ سوم. <br> | موضعگیری خوارج در هنگام خروج از سپاه [[امام علی|حضرت علی]] (علیهالسّلام) در [[جنگ صفین]] و بعد از شکست در [[جنگ نهروان]] در سال ۳۷ هـ. ق به دو گرایش اصلی و مقابل هم تبدیل شد. گروهی که قیام به شمشیر را واجب میدانستند و گروهی که از آنان به عنوان قعده یا نشستگان یاد شده که تقیه و عدم جنگ را نیز با شرایطی جایز میدانستند. شورشها و خروج این فراد بر ضد حکومت علوی باعث شده بود که حاکمان عراق به طورکلی نسبت به آنان سختگیری داشته باشند. نقطه اوج این سختگیریها در زمان حکومت [[عبید الله بن زیاد]] است که بعد از مدتی که با آنان همراهی میکرد، ناگهان دست به قتل عام آنان زد.<ref> دینوری ، ابو حنیفة احمد بن داود، الاخبار الطوال ، ج۱، ص۳۹۹، تحقیق عصام محمد الحاج علی، بیروت ، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۱هـ، چاپ اول.</ref>و ابوبلا مرداس را که رهبر فکری خوارج و از اهل قعود بود ولی مورد قبول هر دو گروه قرار داشت به قتل رساند. <ref>اندلسی احمد بن محمدبن عبدربه، العقد الفرید، ج۱، ص۱۸۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی ۱۴۲۰ه، چاپ سوم. <br> | ||
</ref>این برخورد ابن زیاد باعث شد که در زمان انتقال قدرت از [[بنی امیه]] به مروان مواضع سیاسی خوارج تندرو به میانهرو نزدیک تر شود. با قیام [[ابن زبیر]] در [[مکه]] علیه حکومت، خوارج [[بصره]] علیرغم همه اختلافات اصولی که با هم داشتند، ائتلافی سیاسی را تشکیل دادند و به کمک و همراهی ابن زبیر پرداختند که در راس آن ها نافع بن ازرق قرار دارد. اما با آمدن خبر مرگ [[یزید]] و بازگشت سپاه شام دوباره پای اختلافات به میان آمد و نافع و یاران او به بصره بازگشتند.در میان حوادث سال ۶۴ هـ. ق که بصریان درگیر منازعات قومی خود بودند و جنگها و کشتارهای وسیعی به راه انداخته بودند، نافع و پیروان او بیشترین استفاده را برده و یک اردوی قوی در بصره سرو سامان دادند.<ref>شیبانی، ابو الحسن علی بن ابی الکرم محمد بن محمد بن عبدالکریم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۵، تحقیق: عبدالله القاضی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم.</ref>بعد از پایان درگیریهای بصره و توافق قبایل، نافع که ماندن در بصره را صلاح نمیدانست به همراه یارانش با یک حرکت دسته جمعی به اهواز هجرت کرد و بدین ترتیب اولین هسته قوی و نیرومند ازرقی را در اهواز بوجود آورد که سرآغاز رشد ازرقیان شد.<ref>تمیمی السمعانی، ابی سعید عبدالکریم بن محمد ابن منصور، الانساب، ج۱، ص۱۲۲، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دار الفکر ۱۹۹۸م، چاپ اول.</ref> نافع در سال ۶۵ هـ. ق با نیروهای خود به بصره حمله کرد و قسمتهایی از [[بصره]] را تصرف کرد ولی با مقاومت سپاه بصره مواجه شد و به دولاب «دولاب دهی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز (لغتنامه دهخدا)» عقب نشینی کرد و جنگ دولاب میان نافع و سپاه بصره در این منطقه در گرفت که به کشته شدن نافع و بعضی از سران ازارقه انجامید. | </ref>این برخورد ابن زیاد باعث شد که در زمان انتقال قدرت از [[بنی امیه]] به مروان مواضع سیاسی خوارج تندرو به میانهرو نزدیک تر شود. با قیام [[ابن زبیر]] در [[مکه]] علیه حکومت، خوارج [[بصره]] علیرغم همه اختلافات اصولی که با هم داشتند، ائتلافی سیاسی را تشکیل دادند و به کمک و همراهی ابن زبیر پرداختند که در راس آن ها نافع بن ازرق قرار دارد. اما با آمدن خبر مرگ [[یزید]] و بازگشت سپاه شام دوباره پای اختلافات به میان آمد و نافع و یاران او به بصره بازگشتند.در میان حوادث سال ۶۴ هـ. ق که بصریان درگیر منازعات قومی خود بودند و جنگها و کشتارهای وسیعی به راه انداخته بودند، نافع و پیروان او بیشترین استفاده را برده و یک اردوی قوی در بصره سرو سامان دادند.<ref>شیبانی، ابو الحسن علی بن ابی الکرم محمد بن محمد بن عبدالکریم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۵، تحقیق: عبدالله القاضی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم.</ref>بعد از پایان درگیریهای بصره و توافق قبایل، نافع که ماندن در بصره را صلاح نمیدانست به همراه یارانش با یک حرکت دسته جمعی به اهواز هجرت کرد و بدین ترتیب اولین هسته قوی و نیرومند ازرقی را در اهواز بوجود آورد که سرآغاز رشد ازرقیان شد.<ref>تمیمی السمعانی، ابی سعید عبدالکریم بن محمد ابن منصور، الانساب، ج۱، ص۱۲۲، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دار الفکر ۱۹۹۸م، چاپ اول.</ref> نافع در سال ۶۵ هـ. ق با نیروهای خود به بصره حمله کرد و قسمتهایی از [[بصره]] را تصرف کرد ولی با مقاومت سپاه بصره مواجه شد و به دولاب «دولاب دهی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز (لغتنامه دهخدا)» عقب نشینی کرد و جنگ دولاب میان نافع و سپاه بصره در این منطقه در گرفت که به کشته شدن نافع و بعضی از سران ازارقه انجامید. | ||