امکان تفسیر و فهم‌پذیری قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |امكان تفسير و فهم پذيري قرآن  
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |امكان تفسير و فهم پذيري قرآن
|-
|-
|زبان مقاله
|زبان مقاله
خط ۲۶: خط ۲۵:




== الف  - گفتار مفسران فریقین  و ادله انان در امکان تفسیر و  فهم پذیری قرا ن ==   
==الف  - گفتار مفسران فریقین  و ادله انان در امکان تفسیر و  فهم پذیری قرا ن==   
    
    
از گفتار بسیاری از  مفسران  فریقین  بدست می اید که از منظر انان  فهم پذیری – عمومی و تخصصی – قران  فی الجمله  امری  ممکن است . اینک گفتار برخی از انان  را در این زمینه با ذکر مستندات شان  بیان  می کنیم :
از گفتار بسیاری از  مفسران  فریقین  بدست می اید که از منظر انان  فهم پذیری – عمومی و تخصصی – قران  فی الجمله  امری  ممکن است . اینک گفتار برخی از انان  را در این زمینه با ذکر مستندات شان  بیان  می کنیم :
خط ۳۷: خط ۳۶:
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر ایه -افلا یتدبرون ،  إنا جعلناه قرآنا عربيا – که مفادشان فهم پذیری قران در سطح عموم می باشد  با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و  احادیث عرض روایات به قران اظهار می دارد :  وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قران و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات ، عرضه انها بر قران می باشد  چگونه می توان ادعای فهم ناپذیری قران را داشت.  .
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر ایه -افلا یتدبرون ،  إنا جعلناه قرآنا عربيا – که مفادشان فهم پذیری قران در سطح عموم می باشد  با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و  احادیث عرض روایات به قران اظهار می دارد :  وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قران و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات ، عرضه انها بر قران می باشد  چگونه می توان ادعای فهم ناپذیری قران را داشت.  .
ایشان  به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می گوید : این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قران بدون شواهدی از قران حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است .   
ایشان  به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می گوید : این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قران بدون شواهدی از قران حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است .   
فیض کاشانی
فیض کاشانی ایشان  با برغم انکه از او بعنوان یکی از شخصیت های برجسته اخباری یاد می شود در مساله امکان فهم پذیری قران دیدگاهش متفاوت از انان بوده و معتقد است که فهم قران منحصر به معصومین ع نبوده بلکه دیگران نیز به تناسب ظرفیت شان  می تواند از قران بهره گیرند . ایشان  معتقد است عدم جواز تفسیر قران  برای غیر معصومین مستلزم عدم جواز تفسیر کلام معصومین نیز بوده و در نتیجه قران و سنت از دسترس بشر خارج خواهد شد . ایشان در اثبات  جواز و امکان  تفسیر قران برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث ، فإذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات : القرآن هدى من الضلالة ، وتبيان من العمى ، واستقالة من العثرة ، ونور من الظلمة ، وضياء من الأجداث ، وعصمة من الهلكة ، ورشد من الغواية ، وبيان من الفتن ، وبلاغ من الدنيا إلى الآخرة ، وفيه كمال دينكم ، و ما عدل أحد من القرآن الا إلى النار می باشد استنادمی کند.  
  ایشان  با برغم انکه از او بعنوان یکی از شخصیت های برجسته اخباری یاد می شود در مساله امکان فهم پذیری قران دیدگاهش متفاوت از انان بوده و معتقد است که فهم قران منحصر به معصومین ع نبوده بلکه دیگران نیز به تناسب ظرفیت شان  می تواند از قران بهره گیرند . ایشان  معتقد است عدم جواز تفسیر قران  برای غیر معصومین مستلزم عدم جواز تفسیر کلام معصومین نیز بوده و در نتیجه قران و سنت از دسترس بشر خارج خواهد شد . ایشان در اثبات  جواز و امکان  تفسیر قران برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث ، فإذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات : القرآن هدى من الضلالة ، وتبيان من العمى ، واستقالة من العثرة ، ونور من الظلمة ، وضياء من الأجداث ، وعصمة من الهلكة ، ورشد من الغواية ، وبيان من الفتن ، وبلاغ من الدنيا إلى الآخرة ، وفيه كمال دينكم ، و ما عدل أحد من القرآن الا إلى النار می باشد استنادمی کند.  
 
ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قران را منحصر به اهل بیت می داند می فرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قران و عترت خواهد بود :  
ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قران را منحصر به اهل بیت می داند می فرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قران و عترت خواهد بود :  
برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی -  بر اساس حدیث ثقلین ، فهم قران را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع می دانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قران و سنت – که مفاد حدیث ثقلین می باشد- تحقق خواهد یافت .  بدلیل انکه بدون تمسک به انان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط انان اگاهی جامع به قران داشته و دیگران لازم است در این جهت به انان مراجعه نمایند .   
برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی -  بر اساس حدیث ثقلین ، فهم قران را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع می دانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قران و سنت – که مفاد حدیث ثقلین می باشد- تحقق خواهد یافت .  بدلیل انکه بدون تمسک به انان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط انان اگاهی جامع به قران داشته و دیگران لازم است در این جهت به انان مراجعه نمایند .   
ایشان در رد سخنان  مذکورمی فرماید :  
ایشان در رد سخنان  مذکورمی فرماید :  
لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قران مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز می توان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قران بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قران و سنت  ناممکن خواهد بود.  
لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قران مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز می توان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قران بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قران و سنت  ناممکن خواهد بود.  
فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم  نیز می فرماید :
فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم  نیز می فرماید :بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد ، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان -  امری ثابت و قطعی بوده بگونه ای که صاحبان اندیشه های متعالی می توانند به ظرائف و لطائف بیشتری از قران نائل گردند بنابر این کسانی که فهم قران را منحصر در فهم ظاهر ان دانسته  و درک معانی عمیق ان را ناممکن می دانند از سطح ناچیز علمی درونشان خبر داده و حکم ناصوابی نسبت به دیگران ابراز داشته اند .   
بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد ، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان -  امری ثابت و قطعی بوده بگونه ای که صاحبان اندیشه های متعالی می توانند به ظرائف و لطائف بیشتری از قران نائل گردند بنابر این کسانی که فهم قران را منحصر در فهم ظاهر ان دانسته  و درک معانی عمیق ان را ناممکن می دانند از سطح ناچیز علمی درونشان خبر داده و حکم ناصوابی نسبت به دیگران ابراز داشته اند .   
 
ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قران پرداخته و در مقام نتیجه گیری می نویسد :
ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قران پرداخته و در مقام نتیجه گیری می نویسد :
سخن حق ان است که فردی که التزام قلبی به گفتار خداوند و رسول و اهلبیتش داشته وعلاوه بر غور در اثار ائمه ع و ممارست در انها از روح لطیف و قلب مطمئنی برخوردار باشد می تواند لطائف قران بهتر از دیگران درک کند .  
سخن حق ان است که فردی که التزام قلبی به گفتار خداوند و رسول و اهلبیتش داشته وعلاوه بر غور در اثار ائمه ع و ممارست در انها از روح لطیف و قلب مطمئنی برخوردار باشد می تواند لطائف قران بهتر از دیگران درک کند .  
خط ۶۷: خط ۶۶:
برای هر کلامی با طیّ این سه مرحله حجیّت ظهور محقق شده و قابل استناد و فهم می باشد و در این مطلب فرقی میان قرآن و سایر سخنان مردم نیست؛ زیرا خداوند نیز در نحوه گفتار و انتقال مطالب به مردم، شیوه عقلا را برگزیده است.   
برای هر کلامی با طیّ این سه مرحله حجیّت ظهور محقق شده و قابل استناد و فهم می باشد و در این مطلب فرقی میان قرآن و سایر سخنان مردم نیست؛ زیرا خداوند نیز در نحوه گفتار و انتقال مطالب به مردم، شیوه عقلا را برگزیده است.   


== گفتار برخی از اعلام اهل سنت در زمینه فهم پذیری قران: ==
==گفتار برخی از اعلام اهل سنت در زمینه فهم پذیری قران:==
فخر رازی  
فخر رازی  
ایشان در ابتدا ادله قائلین به مفهوم پذیری همه  ایات قران را بیان  نموده و در این راستا  نخست  به ذ کر ادله قرانی می پردازد  . ایشان چهارده  ایه قران را که متکلمین در اثبات مدعای مذکور بدان استشهاد نموده اند اینچنین تبیین می کند :  
ایشان در ابتدا ادله قائلین به مفهوم پذیری همه  ایات قران را بیان  نموده و در این راستا  نخست  به ذ کر ادله قرانی می پردازد  . ایشان چهارده  ایه قران را که متکلمین در اثبات مدعای مذکور بدان استشهاد نموده اند اینچنین تبیین می کند :  
حجج المتكلمين بالآيات :أما الآيات فأربعة عشر .  
حجج المتكلمين بالآيات :أما الآيات فأربعة عشر .  
أحدها : قوله تعالى : * ( أفلا يتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها ) * ( محمد : 24 ) أمرهم بالتدبر في القرآن ، ولو كان غير مفهوم فكيف يأمرهم بالتدبر فيه
أحدها : قوله تعالى : * ( أفلا يتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها ) * ( محمد : 24 ) أمرهم بالتدبر في القرآن ، ولو كان غير مفهوم فكيف يأمرهم بالتدبر فيهوثانيها : قوله : * ( أفلا يتدبرون القرآن ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً ) * ( النساء : 82 ) فكيف يأمرهم بالتدبر فيه لمعرفة نفي الناقص والاختلاف مع أنه غير مفهوم للخلق ؟
وثانيها : قوله : * ( أفلا يتدبرون القرآن ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً ) * ( النساء : 82 ) فكيف يأمرهم بالتدبر فيه لمعرفة نفي الناقص والاختلاف مع أنه غير مفهوم للخلق ؟
وثالثها : قوله : * ( وأنه لتنزيل رب العالمين نزل به الروح الأمين على قلبك لتكون من المنذرين بلسان عربي مبين ) * ( الشعراء : 192 - 195 ) فلو لم يكن مفهوماً بطل كون الرسول صلى الله عليه وسلم منذراً به ، وأيضاً قوله : * ( بلسان عربي مبين ) * يدل على أنه نازل بلغة العرب ، وإذا كان الأمر كذلك وجب أن يكون مفهوماً .
وثالثها : قوله : * ( وأنه لتنزيل رب العالمين نزل به الروح الأمين على قلبك لتكون من المنذرين بلسان عربي مبين ) * ( الشعراء : 192 - 195 ) فلو لم يكن مفهوماً بطل كون الرسول صلى الله عليه وسلم منذراً به ، وأيضاً قوله : * ( بلسان عربي مبين ) * يدل على أنه نازل بلغة العرب ، وإذا كان الأمر كذلك وجب أن يكون مفهوماً .
ورابعها : قوله : * ( لعلمه الذين يستنبطونه منهم ) * والاستنباط منه لا يمكن إلا مع الإحاطة بمعناه  
ورابعها : قوله : * ( لعلمه الذين يستنبطونه منهم ) * والاستنباط منه لا يمكن إلا مع الإحاطة بمعناه  
 
وخامسها : قوله : * ( تبياناً لكل شيء ) * ( النحل : 89 ) وقوله : * ( ما فرطنا في الكتاب من شيء ) *
وخامسها : قوله : * ( تبياناً لكل شيء ) * ( النحل : 89 ) وقوله : * ( ما فرطنا في الكتاب من شيء ) *وسادسها : قوله : * ( هدى للناس ) * ( البقرة : 185 ) ، * ( هدى للمتقين ) * ( البقرة : 2 ) وغير المعلوم لا يكون هدى  
وسادسها : قوله : * ( هدى للناس ) * ( البقرة : 185 ) ، * ( هدى للمتقين ) * ( البقرة : 2 ) وغير المعلوم لا يكون هدى  
 
وسابعها : قوله : * ( حكمة بالغة ) * ( القمر : 5 ) وقوله : * ( وشفاء لما في الصدور وهدى ورحمة للمؤمنين ) * ( يونس : 57 ) وكل هذه الصفات لا تحصل في غير المعلوم  
وسابعها : قوله : * ( حكمة بالغة ) * ( القمر : 5 ) وقوله : * ( وشفاء لما في الصدور وهدى ورحمة للمؤمنين ) * ( يونس : 57 ) وكل هذه الصفات لا تحصل في غير المعلوم  
وثامنها : قوله : * ( قد جاءكم من الله نور وكتاب مبين ) * ( المائدة : 15 ) وتاسعها : قوله : * ( أو لم يكفهم أنا أنزلنا عليك الكتاب يتلى عليهم ، إن في ذلك لرحمة وذكرى لقوم يؤمنون ) * ( العنكبوت : 51 ) وكيف يكون الكتاب كافياً وكيف يكون ذكرى مع أنه غير مفهوم ؟  
وثامنها : قوله : * ( قد جاءكم من الله نور وكتاب مبين ) * ( المائدة : 15 ) وتاسعها : قوله : * ( أو لم يكفهم أنا أنزلنا عليك الكتاب يتلى عليهم ، إن في ذلك لرحمة وذكرى لقوم يؤمنون ) * ( العنكبوت : 51 ) وكيف يكون الكتاب كافياً وكيف يكون ذكرى مع أنه غير مفهوم ؟  
وعاشرها : قوله تعالى : * ( هذا بلاغ للناس ولينذروا به ) * فكيف يكون بلاغاً ، وكيف يقع الإنذار به مع أنه غير معلوم ؟ وقال في آخر الآية * ( وليذكر أولوا الألباب ) * ( إبراهيم : 52 ) وإنما يكون كذلك لو كان معلوماً
وعاشرها : قوله تعالى : * ( هذا بلاغ للناس ولينذروا به ) * فكيف يكون بلاغاً ، وكيف يقع الإنذار به مع أنه غير معلوم ؟ وقال في آخر الآية * ( وليذكر أولوا الألباب ) * ( إبراهيم : 52 ) وإنما يكون كذلك لو كان معلوماًالحادي عشر : قوله : * ( قد جاءكم برهان من ربكم وأنزلنا إليكم نوراً مبيناً ) * ( النساء : 174 ) فكيف يكون برهان ونوراً مبيناً مع أنه غير معلوم ؟
الحادي عشر : قوله : * ( قد جاءكم برهان من ربكم وأنزلنا إليكم نوراً مبيناً ) * ( النساء : 174 ) فكيف يكون برهان ونوراً مبيناً مع أنه غير معلوم ؟
الثاني عشر : قوله : * ( فمن اتبع هداي فلا يضل ولا يشقى ، ومن أعرض عن ذكري فإن له معيشة ضنكا ) * ( طه : 123 ، 124 ) فكيف يمكن اتباعه والأعراض عنه غير معلوم ؟
الثاني عشر : قوله : * ( فمن اتبع هداي فلا يضل ولا يشقى ، ومن أعرض عن ذكري فإن له معيشة ضنكا ) * ( طه : 123 ، 124 ) فكيف يمكن اتباعه والأعراض عنه غير معلوم ؟
الثالث عشر : * ( إن هذا القرآن يهدي للتي هي أقوم ) * ( الإسراء : 9 ) فكيف يكون هادياً مع أنه غير معلوم ؟
الثالث عشر : * ( إن هذا القرآن يهدي للتي هي أقوم ) * ( الإسراء : 9 ) فكيف يكون هادياً مع أنه غير معلوم ؟
الرابع عشر : قوله تعالى : * ( آمن الرسول - إلى قوله سمعنا وأطعنا ) * ( البقرة : 285 ) والطاعة لا تمكن إلا بعد الفهم فوجب كون القرآن مفهوماً .
الرابع عشر : قوله تعالى : * ( آمن الرسول - إلى قوله سمعنا وأطعنا ) * ( البقرة : 285 ) والطاعة لا تمكن إلا بعد الفهم فوجب كون القرآن مفهوماً .
 
از منظر فخر رازی  ایات  چهارده گانه فوق  بیانگر ان است که  قران قابل فهم برای مردم  می باشد .
از منظر فخر رازی  ایات  چهارده گانه فوق  بیانگر ان است که  قران قابل فهم برای مردم  می باشد .
ایشان در ادامه به ذکر دلائل روائی قائلین به فهم پذیری قران پرداخته  و احادیث ذیل را در این زمینه بیان می کنند :
ایشان در ادامه به ذکر دلائل روائی قائلین به فهم پذیری قران پرداخته  و احادیث ذیل را در این زمینه بیان می کنند :
...وأما الأخبار : فقوله عليه السلام : " إني تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا كتاب الله وسنّتي " فكيف يمكن التمسك به وهو غير معلوم ؟
...وأما الأخبار : فقوله عليه السلام : " إني تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا كتاب الله وسنّتي " فكيف يمكن التمسك به وهو غير معلوم ؟وعن علي رضي الله عنه أنه عليه السلام قال : عليكم بكتاب الله فيه نبأ ما قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن اتبع الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، والذكر الحكيم والصراط المستقيم ، هو الذي لا تزيغ به الأهواء ، ولا تشبع منه العلماء ، ولا يخلق على كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه ، من قال به صدق ، ومن حكم به عدل ، ومن خاصم به فلج ، ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم .انتهی –  
وعن علي رضي الله عنه أنه عليه السلام قال : عليكم بكتاب الله فيه نبأ ما قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم ، هو الفصل ليس بالهزل ، من تركه من جبار قصمه الله ، ومن اتبع الهدى في غيره أضله الله ، وهو حبل الله المتين ، والذكر الحكيم والصراط المستقيم ، هو الذي لا تزيغ به الأهواء ، ولا تشبع منه العلماء ، ولا يخلق على كثرة الرد ، ولا تنقضي عجائبه ، من قال به صدق ، ومن حكم به عدل ، ومن خاصم به فلج ، ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم .انتهی –  
 
مفاد گفتار فوق این است که اوصافی که در روایات مذکور برای قران ذکر شده است بیانگر ان است که ادعای فهم ناپذیری قران امری ناصواب می باشد .  
مفاد گفتار فوق این است که اوصافی که در روایات مذکور برای قران ذکر شده است بیانگر ان است که ادعای فهم ناپذیری قران امری ناصواب می باشد .  
قرطبی  
قرطبی  
خط ۹۶: خط ۹۵:
ایه مذکور همه انسانها را در طول زمان به تدبر و تامل در قران دعوت نموده است تا بدین طریق با معارف الهی اشنا شده و از طریق انقیاد نسبت به انها  به سعادت دنیا و اخرت نائل گردند.   
ایه مذکور همه انسانها را در طول زمان به تدبر و تامل در قران دعوت نموده است تا بدین طریق با معارف الهی اشنا شده و از طریق انقیاد نسبت به انها  به سعادت دنیا و اخرت نائل گردند.   
شوکانی  
شوکانی  
ایشان در کتاب فتح القدیردر تبیین ایه شریفه ( أفلا يتدبرون ) می نویسد :  
ایشان در کتاب فتح القدیردر تبیین ایه شریفه ( أفلا يتدبرون ) می نویسد :ایه مذکور بیانگر لزوم تدبر در قران بوده و مفهوم حقیقی ان این است که اگر مردم در قران بمعنای واقعی اش تدبرنمایند انرا مجموعه ای بهم پیوسته و هماهنگ دیده و به معانی عمیق ان پی می برند مضافا به اینکه دراثر تدبر در قران انرا در بالاترین مرحله بلاغت خواهند یافت.
ایه مذکور بیانگر لزوم تدبر در قران بوده و مفهوم حقیقی ان این است که اگر مردم در قران بمعنای واقعی اش تدبرنمایند انرا مجموعه ای بهم پیوسته و هماهنگ دیده و به معانی عمیق ان پی می برند مضافا به اینکه دراثر تدبر در قران انرا در بالاترین مرحله بلاغت خواهند یافت.  
 
از مجموع گفتار اعلام فریقین بدست امد که  فهم قران اختصاص به عده ای خاص نداشته بلکه عموم مردم می توانند با تدبر در ایات قران ازمعارفش بهره مند گردند .
از مجموع گفتار اعلام فریقین بدست امد که  فهم قران اختصاص به عده ای خاص نداشته بلکه عموم مردم می توانند با تدبر در ایات قران ازمعارفش بهره مند گردند .


   
   
== ب  - ادله نقلی تفسیر و فهم پذیری قران  : ==
==ب  - ادله نقلی تفسیر و فهم پذیری قران  :==
<ref>1 –  قران  :</ref>
<ref>1 –  قران  :</ref>در اثبات  فهم پذیری قران  به ایات متعددی از قران می توان استناد نمود :  
در اثبات  فهم پذیری قران  به ایات متعددی از قران می توان استناد نمود :  
 
الف - ایاتی که عموم انسانها را دعوت به تفکر و تعقل در محتوای این کتاب اسمانی نموده است نظیر ایه  : «أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ایه 24- ، أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا – نساء ایه 82-
الف - ایاتی که عموم انسانها را دعوت به تفکر و تعقل در محتوای این کتاب اسمانی نموده است نظیر ایه  : «أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ایه 24- ، أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا – نساء ایه 82-
دقت در ایات مذکور و نظائر ان بیانگر نکاتی است :  
دقت در ایات مذکور و نظائر ان بیانگر نکاتی است :  
1 - در ایات فوق  ضمن  بیان لزوم تدبر و تعقل در قران  ،  به توبیخ کسانی می پردازد  که بدون  تدبر از کنار قران  می گذرند . بدیهی است این نکته بمعنای ان است که اصل  فهم پذیری قران  امری  مسلم تلقی گردیده است .
1 - در ایات فوق  ضمن  بیان لزوم تدبر و تعقل در قران  ،  به توبیخ کسانی می پردازد  که بدون  تدبر از کنار قران  می گذرند . بدیهی است این نکته بمعنای ان است که اصل  فهم پذیری قران  امری  مسلم تلقی گردیده است .- مخاطبین  ایه مذکور ، کفار بوده  که با لحن توبیخ امیز خطاب به انان میفرماید :    چرا  بدون تدبر در قران  نسبت به ان اظهار نظر نموده  و وحیانی بودن انرا انکار می کنند؟
2- مخاطبین  ایه مذکور ، کفار بوده  که با لحن توبیخ امیز خطاب به انان میفرماید :    چرا  بدون تدبر در قران  نسبت به ان اظهار نظر نموده  و وحیانی بودن انرا انکار می کنند؟
بنابر این وقتی کفار اینچنین نسبت به تدبر در قران مورد خطاب قرار می گیرند بطریق اولی می توان فهمید که قران کریم  کتابی است که برای همگان فهم پذیر بوده  و عقول  بشری قابلیت درک محتوای انرا خواهند داشت  .   
بنابر این وقتی کفار اینچنین نسبت به تدبر در قران مورد خطاب قرار می گیرند بطریق اولی می توان فهمید که قران کریم  کتابی است که برای همگان فهم پذیر بوده  و عقول  بشری قابلیت درک محتوای انرا خواهند داشت  .   
 
3-  مفاد ایه " أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله" این است که اثبات هماهنگی و عدم تناقض در محتوای قران  فقط از طریق تدبر ممکن خواهد بود  : و لو کان من عند غیرالله .....
3-  مفاد ایه " أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و لوکان من عند غیر الله" این است که اثبات هماهنگی و عدم تناقض در محتوای قران  فقط از طریق تدبر ممکن خواهد بود  : و لو کان من عند غیرالله .....
ب- ایاتی که دعوت به تحدی  در قران  نموده  و بشریت  را  عاجز  از اوردن  سوره ای مثل ان می داند.
ب- ایاتی که دعوت به تحدی  در قران  نموده  و بشریت  را  عاجز  از اوردن  سوره ای مثل ان می داند.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۶:
نتیجه : باید گفت بر اساس ایات ذکر شده  فهم پذیری قران اختصاص به عده ای خاص  نداشته بلکه همه انسانها به تناسب ظرفیت شان می توانند از محتوای قران بهره گیرند و  از انجا که مراتب فهم و سطح تدبر انسانها متفاوت می باشد بنابر این هر قدر  ظرفیت علمی و معنوی افراد بیشتر باشد به همان نسبت در مقایسه با دیگران قادر به بهره برداری بیشتر از قران کریم را خواهند داشت .
نتیجه : باید گفت بر اساس ایات ذکر شده  فهم پذیری قران اختصاص به عده ای خاص  نداشته بلکه همه انسانها به تناسب ظرفیت شان می توانند از محتوای قران بهره گیرند و  از انجا که مراتب فهم و سطح تدبر انسانها متفاوت می باشد بنابر این هر قدر  ظرفیت علمی و معنوی افراد بیشتر باشد به همان نسبت در مقایسه با دیگران قادر به بهره برداری بیشتر از قران کریم را خواهند داشت .
   
   
== 2- روایات ==
==2- روایات==




خط ۱۳۸: خط ۱۳۷:
تبیین : مفاد روایت مذکور این است که دین شناسی که امری لازم برای همه مسلمانهاست باید مستند به قران و سنت باشد بنابر این  بر اساس روایت مذکور امکان  اخذ دین از قران  و سنت برای  نوع مردم میسور است  و هرگاه  قران و سنت برای مردم فاقد قابلیت فهم باشد  ندانیم قادر نیست  مرجع مسلمانان  در استنادات دینی شان قرار گیرد که لازمه این امر  عدم تحقق  معرفت صحیح  دینی خواهد بود .  
تبیین : مفاد روایت مذکور این است که دین شناسی که امری لازم برای همه مسلمانهاست باید مستند به قران و سنت باشد بنابر این  بر اساس روایت مذکور امکان  اخذ دین از قران  و سنت برای  نوع مردم میسور است  و هرگاه  قران و سنت برای مردم فاقد قابلیت فهم باشد  ندانیم قادر نیست  مرجع مسلمانان  در استنادات دینی شان قرار گیرد که لازمه این امر  عدم تحقق  معرفت صحیح  دینی خواهد بود .  
نتیجه  :  مفاد روایات مذکور  جواز  تدبر در قران  کریم و امکان  تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - می باشد .
نتیجه  :  مفاد روایات مذکور  جواز  تدبر در قران  کریم و امکان  تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - می باشد .
== 3- دلیل عقلی فهم پذیری قران  : ==
==3- دلیل عقلی فهم پذیری قران  :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قران را می توان به شیوه های مختلف تقریر نمود . ==
دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قران را می توان به شیوه های مختلف تقریر نمود .  
فخر رازی در تفسیر الکبیر  تحت عنوان : الاحتجاج بالمعقول ، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قران  سه  تقریر را مطرح می کند  :   
فخر رازی در تفسیر الکبیر  تحت عنوان : الاحتجاج بالمعقول ، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قران  سه  تقریر را مطرح می کند  :   
تقریر اول : هرگاه تخاطب با دیگران  بگونه ای باشد که علم به  محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمی کند .  بدیهی است  چنین امری غیرمعقول خواهد بود .
تقریر اول : هرگاه تخاطب با دیگران  بگونه ای باشد که علم به  محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمی کند .  بدیهی است  چنین امری غیرمعقول خواهد بود .
خط ۱۵۴: خط ۱۵۲:




== مراتب فهم پذیری قران ==  
==مراتب فهم پذیری قران==  




خط ۱۹۸: خط ۱۹۶:


   
   
== دیدگاه مفسران  فریقین پیرامون  روایات بطون  و مراتب فهم قران ==  
==دیدگاه مفسران  فریقین پیرامون  روایات بطون  و مراتب فهم قران==  
باید گفت  قول به  اشتمال  قران بر معانی باطنی از اموری است که اغلب مفسران و عالمان علوم قرانی فریقین بدان اذعان داشته و اختصاص به مذهب خاص ندارد . اینان معتقدند  دلیل این امر ایات و روایات و نیز برخی براهین عقلی است که در اثبات ان  بیان گردیده است . در اینجا گفتار برخی از اندیشمندان فریقین  را  در تبیین مطلب  مذکور بیان می کنیم :  
باید گفت  قول به  اشتمال  قران بر معانی باطنی از اموری است که اغلب مفسران و عالمان علوم قرانی فریقین بدان اذعان داشته و اختصاص به مذهب خاص ندارد . اینان معتقدند  دلیل این امر ایات و روایات و نیز برخی براهین عقلی است که در اثبات ان  بیان گردیده است . در اینجا گفتار برخی از اندیشمندان فریقین  را  در تبیین مطلب  مذکور بیان می کنیم :  
زرکشی  در البرهان  
زرکشی  در البرهان  
خط ۲۱۰: خط ۲۰۸:
سیوطی‌ در الاتقان فی علوم القران  
سیوطی‌ در الاتقان فی علوم القران  
ایشان ‌ در الاتقان ضمن نقل‌ روایات ودیدگاه‌ عالمان‌ پیشین‌ در معنای ظاهر و باطن شش وجه را در این زمینه نقل می کند. ایشان در بین وجوه مطرح شده وجه ششم را موید به روایتی از ابن عباس می داند. گفتار ایشان در وجه ششم این است که  برخی می گویند : مراد از معنای ظاهر ی قران ،  تلاوه ظاهری و و مراد از باطن ، فهم و درک قران می باشد.   
ایشان ‌ در الاتقان ضمن نقل‌ روایات ودیدگاه‌ عالمان‌ پیشین‌ در معنای ظاهر و باطن شش وجه را در این زمینه نقل می کند. ایشان در بین وجوه مطرح شده وجه ششم را موید به روایتی از ابن عباس می داند. گفتار ایشان در وجه ششم این است که  برخی می گویند : مراد از معنای ظاهر ی قران ،  تلاوه ظاهری و و مراد از باطن ، فهم و درک قران می باشد.   
ایشان در تایید این وجه به روایتی از ابن عباس استشهاد می کند:  
ایشان در تایید این وجه به روایتی از ابن عباس استشهاد می کند:إن القرآن ذو شجون وفنون وظهور وبطون .... وظهر وبطن فظهره التلاوة وبطنه التأويل فجالسوا به العلماء وجانبوا به السفهاء –-  
إن القرآن ذو شجون وفنون وظهور وبطون .... وظهر وبطن فظهره التلاوة وبطنه التأويل فجالسوا به العلماء وجانبوا به السفهاء –-
 
سیوطی در الاتقان در روایتی از ابی درداءنقل می کند که فقاهت واقعی مبتنی بر ان است که به معانی ظاهری قران بسنده نکرده و انرا دارای وجوه و معانی گسترده بدانیم :   
سیوطی در الاتقان در روایتی از ابی درداءنقل می کند که فقاهت واقعی مبتنی بر ان است که به معانی ظاهری قران بسنده نکرده و انرا دارای وجوه و معانی گسترده بدانیم :   
وقال ابن سبع في شفاء الصدور ورد عن أبي الدرداء أنه قال لا يفقه الرجل كل الفقه حتى يجعل للقرآن وجوها -انتهى  
وقال ابن سبع في شفاء الصدور ورد عن أبي الدرداء أنه قال لا يفقه الرجل كل الفقه حتى يجعل للقرآن وجوها -انتهى  
خط ۲۱۷: خط ۲۱۵:
ایشان اعتقاد به‌ معانی بطنی و مخفی قرآن‌ را -افزون‌ بر ظاهر آن- نشانه کمال‌ ایمان‌ و محض‌ عرفان‌ می داند :   
ایشان اعتقاد به‌ معانی بطنی و مخفی قرآن‌ را -افزون‌ بر ظاهر آن- نشانه کمال‌ ایمان‌ و محض‌ عرفان‌ می داند :   
..وأما ما يذهب إليه بعض المحققين من أن النصوص على ظواهرها ومع ذلك فيها إشارات خفية إلى دقائق تنكشف على أرباب السلوك يمكن التطبيق بينها وبين الظواهر المرادة فهو من كمال الإيمان ومحض العرفان  
..وأما ما يذهب إليه بعض المحققين من أن النصوص على ظواهرها ومع ذلك فيها إشارات خفية إلى دقائق تنكشف على أرباب السلوك يمكن التطبيق بينها وبين الظواهر المرادة فهو من كمال الإيمان ومحض العرفان  
== دیدگاه اعلام شیعه در مفهوم روایات بطون ==  
==دیدگاه اعلام شیعه در مفهوم روایات بطون==  
شیخ‌ طوسی‌ در التبیان  
شیخ‌ طوسی‌ در التبیان  
ایشان در ذیل روایت نبوی و ائمه معصومین  علیهم السلام  (ما نَزَلَ‌ مِن‌ القُرآنِ‌ مِن‌ آیَةٍ‌ اٍّ‌لا‌ وَلَها ظَهرٌ‌ وَ‌ بطنٌ) چهار وجه را در معنای ظهر و بطن محتمل می داند :  
ایشان در ذیل روایت نبوی و ائمه معصومین  علیهم السلام  (ما نَزَلَ‌ مِن‌ القُرآنِ‌ مِن‌ آیَةٍ‌ اٍّ‌لا‌ وَلَها ظَهرٌ‌ وَ‌ بطنٌ) چهار وجه را در معنای ظهر و بطن محتمل می داند :  
خط ۲۲۵: خط ۲۲۳:
وجه چهارم : مقصود از ظاهر و باطن‌ این‌ است‌ که‌ شما هرگاه‌ از باطن‌ آیه‌ جست‌وجو، و آن‌ را برظاهر آیه‌ قیاس‌ کنید، بر معنای‌ صحیح‌ آیه‌ وقوف‌ خواهی یافت .  
وجه چهارم : مقصود از ظاهر و باطن‌ این‌ است‌ که‌ شما هرگاه‌ از باطن‌ آیه‌ جست‌وجو، و آن‌ را برظاهر آیه‌ قیاس‌ کنید، بر معنای‌ صحیح‌ آیه‌ وقوف‌ خواهی یافت .  
بنظر می رسد در بین وجوه چهارگانه وجه نخست مورد تایید شیخ طوسی می باشد.
بنظر می رسد در بین وجوه چهارگانه وجه نخست مورد تایید شیخ طوسی می باشد.
فیض‌ کاشانی در تفسیر الاصفی
فیض‌ کاشانی در تفسیر الاصفیایشان در آغاز تفسیر الاصفی  اظهار می دارد در فهم معانی قران نباید به معانی ظاهری ان اکتفا نمود بلکه لازم است به حقائق معانی و لایه های باطنی ان نیز توجه داشت . تنها دراین صورت تناقضات بدوی در قران مرتفع شده و به اسرار قران می توان نائل شد  .
ایشان در آغاز تفسیر الاصفی  اظهار می دارد در فهم معانی قران نباید به معانی ظاهری ان اکتفا نمود بلکه لازم است به حقائق معانی و لایه های باطنی ان نیز توجه داشت . تنها دراین صورت تناقضات بدوی در قران مرتفع شده و به اسرار قران می توان نائل شد  .  
 
ایشان در ادامه ضمن بیان اینکه ائمه علیهم السلام به مقدار عقول مردم سخن می گفتند به یکی از برداشتهای عمیق امام صادق ع از قران کریم اشاره کرده می نویسد :  
ایشان در ادامه ضمن بیان اینکه ائمه علیهم السلام به مقدار عقول مردم سخن می گفتند به یکی از برداشتهای عمیق امام صادق ع از قران کریم اشاره کرده می نویسد :  
امام علیه السلام ایه ای که در زمینه صله رحم نسبت به اهل البیت ع وارد شده است را به مطلق صله ارحام تعمیم داد بدلیل انکه نمی توان ایه را مختص موردی که ایه در ان نازل شده است دانست بلکه قران کتابی است که از معانی باطنی عمیقی برخوردار است . .  
امام علیه السلام ایه ای که در زمینه صله رحم نسبت به اهل البیت ع وارد شده است را به مطلق صله ارحام تعمیم داد بدلیل انکه نمی توان ایه را مختص موردی که ایه در ان نازل شده است دانست بلکه قران کتابی است که از معانی باطنی عمیقی برخوردار است . .  
خط ۲۳۴: خط ۲۳۲:
مراد از معانی باطنی امور غیرقابل ادراک نیست  بلکه مراد ان است که با تدبر و تعمق در قران می توان به لایه های عمیق معانی ایات پی برد بگونه ای که ان معانی هم بعد از تدبر بعنوان ظواهر تلقی خواهد شد بعبارت دیگر ظواهر معانی قران  از لایه های مختلفی برخوردار است که در سلسله طولی قرار داشته بگونه ای که  با تدبر قابل دسترسی می باشد. ایشان  نکته مذکور را در قالب بیان شواهدی از قران توضیح می دهند  .   
مراد از معانی باطنی امور غیرقابل ادراک نیست  بلکه مراد ان است که با تدبر و تعمق در قران می توان به لایه های عمیق معانی ایات پی برد بگونه ای که ان معانی هم بعد از تدبر بعنوان ظواهر تلقی خواهد شد بعبارت دیگر ظواهر معانی قران  از لایه های مختلفی برخوردار است که در سلسله طولی قرار داشته بگونه ای که  با تدبر قابل دسترسی می باشد. ایشان  نکته مذکور را در قالب بیان شواهدی از قران توضیح می دهند  .   


ایشان معتقد است درک معانی طولی ایات تنها در پرتو تدبر بدست می اید و این امر در سراسر  قران جاری است .
ایشان معتقد است درک معانی طولی ایات تنها در پرتو تدبر بدست می اید و این امر در سراسر  قران جاری است .ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قران در قران است که با تدبر بدست می اید :   
ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قران در قران است که با تدبر بدست می اید :   
 
گفتارعلامه طباطبائی در زمینه علت بکار گیری معانی باطنی وظاهر ی در قران  
گفتارعلامه طباطبائی در زمینه علت بکار گیری معانی باطنی وظاهر ی در قران  
ایشان  تحت عنوان : لماذا تكلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن  بعد از بیان سه مقدمه می فرماید :  
ایشان  تحت عنوان : لماذا تكلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن  بعد از بیان سه مقدمه می فرماید :  
خط ۲۵۳: خط ۲۵۱:
ایشان معنای باطنی ایات را تکمیل کننده رسالت قران دانسته و منحصر کردن معانی ایات در معانی ظاهری و اختصاص ان به شان نزول و مناسبتها ، سبب عقیم ماندن قران نسبت به مسائل مستحدثه در زمانهای مختلف خواهد بود .
ایشان معنای باطنی ایات را تکمیل کننده رسالت قران دانسته و منحصر کردن معانی ایات در معانی ظاهری و اختصاص ان به شان نزول و مناسبتها ، سبب عقیم ماندن قران نسبت به مسائل مستحدثه در زمانهای مختلف خواهد بود .
ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر اشتمال قران بر معانی ظاهری و باطنی  می باشد نقل می کند که از جمله انها دو روایت ذیل می باشد :   
ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر اشتمال قران بر معانی ظاهری و باطنی  می باشد نقل می کند که از جمله انها دو روایت ذیل می باشد :   
قال النبی ص: ان للقران ظهرا و بطنا  و قد سئل الامام ابوجعفر الباقر ع عن تفسیر هذاالحدیث فقال:  ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر
قال النبی ص: ان للقران ظهرا و بطنا  و قد سئل الامام ابوجعفر الباقر ع عن تفسیر هذاالحدیث فقال:  ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر دیدگاه متفاوت محمد جواد مغنیه با دیگران در روایات بطون  
  دیدگاه متفاوت محمد جواد مغنیه با دیگران در روایات بطون  
 
ایشان در کتاب"نظرات فی التصوف و الکرامات " نخست بخشی از گفتار متصوفه را در زمینه معانی باطنی قران و نیز روایاتی که در این باب وارد شده است بیان می کند. سپس به سبب تعدد معانی باطنی قران از منظر متصوفه پرداخته و از منظر انان می نویسد :  
ایشان در کتاب"نظرات فی التصوف و الکرامات " نخست بخشی از گفتار متصوفه را در زمینه معانی باطنی قران و نیز روایاتی که در این باب وارد شده است بیان می کند. سپس به سبب تعدد معانی باطنی قران از منظر متصوفه پرداخته و از منظر انان می نویسد :  
از انجا که حالات و استعداد مردم متفاوت است بنابر این بر حکیم لازم است که در تنزیلش مراعات همگان را بنماید بهمین دلیل قران مشتمل بر معانی باطنی می باشد مضافا به اینکه معانی باطنی نیز بدلیل اختلاف اهل معرفت در ظرفیتهای فکری و قلبی شان دارای مراتبی می باشد .   
از انجا که حالات و استعداد مردم متفاوت است بنابر این بر حکیم لازم است که در تنزیلش مراعات همگان را بنماید بهمین دلیل قران مشتمل بر معانی باطنی می باشد مضافا به اینکه معانی باطنی نیز بدلیل اختلاف اهل معرفت در ظرفیتهای فکری و قلبی شان دارای مراتبی می باشد .   
ایشان  در رد  دیدگاه مذکور می نویسد :
ایشان  در رد  دیدگاه مذکور می نویسد :
دیدگاه متصوفه در قبول معانی باطنی قابل پذیرش نیست بجهت انکه خداوند تکلیف واحدی را بر همگان مطرح کرده و بین انسانها تفاوتی در این جهت قائل نشده است و ممکن نیست انان را به امری فراخواند که قادر به فهم ان نباشند بعلاوه انکه چنین نیست که در وراء ظاهر قران معانی باطنی باشد بگونه ای که ظاهر ان برای عوام و باطنش خاص خواص باشد.  –  
دیدگاه متصوفه در قبول معانی باطنی قابل پذیرش نیست بجهت انکه خداوند تکلیف واحدی را بر همگان مطرح کرده و بین انسانها تفاوتی در این جهت قائل نشده است و ممکن نیست انان را به امری فراخواند که قادر به فهم ان نباشند بعلاوه انکه چنین نیست که در وراء ظاهر قران معانی باطنی باشد بگونه ای که ظاهر ان برای عوام و باطنش خاص خواص باشد.  –  
== نقد و بررسی گفتار متصوفه و پاسخ مغنیه نسبت به ان : ==  
==نقد و بررسی گفتار متصوفه و پاسخ مغنیه نسبت به ان :==  
بنظر می رسد بین گفتاری که از متصوفه بیان گردید ونقدهائی که از جانب مغنیه بر ان وارد شد بتوان جمع نمود از این جهت که مفاد گفتاری که از  متصوفه بیان شد ان است که قران  علاوه بر دارا بودن معانی ظاهری از معانی باطنی هم برخوردار است  دلیل این امر هم  تعدد مراتب فهم و ظرفیت انسانهاست که حکمت الهی مقتضی ان است که هر یک به تناسب ظرفیتشان بتوانند از معارف و لطائف قران بهره گیرند گردد  . بدیهی است  نکته مذکور امری است که بوضوح  مشهود بوده و صحت ان مورد تایید اغلب اندیشمندان قرانی است  اما ایراد مغنیه اشاره به برداشتهای ناصوابی است که برخی از متصوفه از معانی باطنی قران نموده و معتقدند که تکالیف الهی از انان بدلیل وصولشان به روح عبادت  ساقط می گردد؛ بدیهی است چنین برداشتی نوعی تفسیربه رای بوده و مخالف مفاد بسیاری از ایات است که امر به عبودیت  الهی نموده و هیچگاه کسی را معاف از ان نمی داند  .   
بنظر می رسد بین گفتاری که از متصوفه بیان گردید ونقدهائی که از جانب مغنیه بر ان وارد شد بتوان جمع نمود از این جهت که مفاد گفتاری که از  متصوفه بیان شد ان است که قران  علاوه بر دارا بودن معانی ظاهری از معانی باطنی هم برخوردار است  دلیل این امر هم  تعدد مراتب فهم و ظرفیت انسانهاست که حکمت الهی مقتضی ان است که هر یک به تناسب ظرفیتشان بتوانند از معارف و لطائف قران بهره گیرند گردد  . بدیهی است  نکته مذکور امری است که بوضوح  مشهود بوده و صحت ان مورد تایید اغلب اندیشمندان قرانی است  اما ایراد مغنیه اشاره به برداشتهای ناصوابی است که برخی از متصوفه از معانی باطنی قران نموده و معتقدند که تکالیف الهی از انان بدلیل وصولشان به روح عبادت  ساقط می گردد؛ بدیهی است چنین برداشتی نوعی تفسیربه رای بوده و مخالف مفاد بسیاری از ایات است که امر به عبودیت  الهی نموده و هیچگاه کسی را معاف از ان نمی داند  .   
== تبیین و بررسی نهائی در  روایات  بطون  معانی قران ==  
 
<nowiki>== تبیین و بررسی نهائی در  روایات  بطون  معانی قران ==</nowiki>   
 
قبل از بررسی روایات مذکور لازم است بدانیم : درقران کریم ایات متعددی  است که  انسانها را دعوت به تفکر نموده و انها را از سطحی نگری درقران باز داشته است نظیر ایات : { أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ص ، ایه 24} وَقَالَ تَعَالَى : { أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ – مومنون ایه 68 } وَقَالَ تَعَالَى : { أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافاً كَثِيراً –نساء ایه 82}
قبل از بررسی روایات مذکور لازم است بدانیم : درقران کریم ایات متعددی  است که  انسانها را دعوت به تفکر نموده و انها را از سطحی نگری درقران باز داشته است نظیر ایات : { أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا – محمد ص ، ایه 24} وَقَالَ تَعَالَى : { أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ – مومنون ایه 68 } وَقَالَ تَعَالَى : { أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافاً كَثِيراً –نساء ایه 82}
بدیهی است مفاد ایات مذکور ان است که در جنب معانی  ظاهری قران ، معانی وجود دارد که جز با تفکر و تدبر نمی توان به انها دست یافت.
بدیهی است مفاد ایات مذکور ان است که در جنب معانی  ظاهری قران ، معانی وجود دارد که جز با تفکر و تدبر نمی توان به انها دست یافت.
خط ۲۷۴: خط ۲۷۴:
و نیز روایت معروف از امام  صادق  ع: "كتاب الله عز وجل على أربعة أشياء : على العبارة ، والإشارة ، واللطائف ، والحقائق . فالعبارة للعوام ، والإشارة للخواص ، واللطائف للأولياء ، والحقائق للأنبياء  " که مراتب فهم قران را به تناسب  ظرفیت فهم انسانها - عوام ، خواص ، اولیا و انبیاء  - می داند .  
و نیز روایت معروف از امام  صادق  ع: "كتاب الله عز وجل على أربعة أشياء : على العبارة ، والإشارة ، واللطائف ، والحقائق . فالعبارة للعوام ، والإشارة للخواص ، واللطائف للأولياء ، والحقائق للأنبياء  " که مراتب فهم قران را به تناسب  ظرفیت فهم انسانها - عوام ، خواص ، اولیا و انبیاء  - می داند .  
مراد از معانی بطون در روایات  
مراد از معانی بطون در روایات  
درروایتی از پیامبر ص نقل شده است که در ان مراد از معانی بطون بیان شده است . متن روایت بشرح ذیل می باشد :  
درروایتی از پیامبر ص نقل شده است که در ان مراد از معانی بطون بیان شده است . متن روایت بشرح ذیل می باشد : برخی از صحابه پیامبرص به ان حضرت  اظهار داشتند :  يا رسول الله إنا لنجد للقرآن منك ما لا نجده من أنفسنا إذا نحن خلونا - (بهنگام قرائت قران حالاتی در شما می بینیم که  ان  را بهنگام  قرائت مان  نسبت به قران در وجود خویش احساس نمی کنیم )  
  برخی از صحابه پیامبرص به ان حضرت  اظهار داشتند :  يا رسول الله إنا لنجد للقرآن منك ما لا نجده من أنفسنا إذا نحن خلونا - (بهنگام قرائت قران حالاتی در شما می بینیم که  ان  را بهنگام  قرائت مان  نسبت به قران در وجود خویش احساس نمی کنیم )  
ان حضرت فرمود  :
ان حضرت فرمود  :  
 
أجل أنا أقرأه لبطن وأنتم تقرؤونه لظهر (شما ظاهر قران را می خوانید اما من باطن انرا می خوانم.   
أجل أنا أقرأه لبطن وأنتم تقرؤونه لظهر (شما ظاهر قران را می خوانید اما من باطن انرا می خوانم.   
سپس از حضرت سئوال شد : يا رسول الله ما البطن ؟
سپس از حضرت سئوال شد : يا رسول الله ما البطن ؟
حضرت فرمود : اقرأ أتدبره واعمل بما فيه وتقرؤونه أنتم هكذا وأشار بيده فأمرها  
حضرت فرمود : اقرأ أتدبره واعمل بما فيه وتقرؤونه أنتم هكذا وأشار بيده فأمرها  
نتیجه انکه  شایسته نیست روایات بطون را  بگونه ای معنا کنیم که مستلزم خروج  قران  کریم  از دسترس  مردم باشد چنانکه برخی از اخباریین  نظیر مولف " الفوائد المدنیه" به چنین  برداشت  ناصوابی از روایات بطون  رسیده و معتقدند که فهم  قران  بدلیل روایات بطون  مختص اهل بیت ع می باشد بگونه ای که  دیگران  جز از طریق روایات اهل بیت نمی توانند به معارف قران دست یابند .
نتیجه انکه  شایسته نیست روایات بطون را  بگونه ای معنا کنیم که مستلزم خروج  قران  کریم  از دسترس  مردم باشد چنانکه برخی از اخباریین  نظیر مولف " الفوائد المدنیه" به چنین  برداشت  ناصوابی از روایات بطون  رسیده و معتقدند که فهم  قران  بدلیل روایات بطون  مختص اهل بیت ع می باشد بگونه ای که  دیگران  جز از طریق روایات اهل بیت نمی توانند به معارف قران دست یابند . باید گفت : از دلائل بطلان این تفکر ، مخالفت ان با مضامین بسیاری از ایات قرانی است که همه بشریت  را  دعوت به تفکر در محتوای این کتاب اسمانی نموده و حتی با اظهار تحدی  از مخالفانش می خواهد اگر در اعجاز ان تردید دارند سوره ای همانند ان  ارائه دهند . از طرفی بر اساس روایات لزوم عرض احادیث به قران  و عدم مخالفت ان  با قران  ،  برداشت مذکور از روایات بطون – که مستلزم  عدم دسترسی  بشر به  قران است - مقبول نخواهد بود .   
    باید گفت : از دلائل بطلان این تفکر ، مخالفت ان با مضامین بسیاری از ایات قرانی است که همه بشریت  را  دعوت به تفکر در محتوای این کتاب اسمانی نموده و حتی با اظهار تحدی  از مخالفانش می خواهد اگر در اعجاز ان تردید دارند سوره ای همانند ان  ارائه دهند . از طرفی بر اساس روایات لزوم عرض احادیث به قران  و عدم مخالفت ان  با قران  ،  برداشت مذکور از روایات بطون – که مستلزم  عدم دسترسی  بشر به  قران است - مقبول نخواهد بود .   
 
پرسش  :  ایا تفسیر قران  و اگاهی از لایه های درونی معانی ان امری تخصصی است ؟
پرسش  :  ایا تفسیر قران  و اگاهی از لایه های درونی معانی ان امری تخصصی است ؟
در پاسخ سئوال مذکور باید گفت :  
در پاسخ سئوال مذکور باید گفت :  
خط ۳۰۰: خط ۳۰۰:
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


== منابع ==
==منابع==
۸۷۵

ویرایش