۲۱٬۵۹۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ثمامیه''' منشعب از فرقه [[معتزله]] و از | {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | ||
| عنوان = ثمامیه | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام =ثمامیه | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = 3 ق | |||
| قرن شکل گیری = | |||
| مبدأ شکل گیری = | |||
| موسس =ثمامة بن اشرس نمیری | |||
| عقیده = پیرو عقاید معتزلیان | |||
}} | |||
'''ثمامیه''' منشعب از فرقه [[معتزله]] و از پیروان «ثمامة بن اشرس نمیری» هستند. | |||
==موسس فرقه== | ==موسس فرقه== | ||
موسس این فرقه شخصی به نام ثمامه به ضمّ ثاء <ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 1، ص 242</ref> از بندگان آزاد کرده | موسس این فرقه شخصی به نام ثمامه به ضمّ ثاء<ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 1، ص 242.</ref>، از بندگان آزاد کرده بنینمیر بود که در روزگار [[مأمون]]، [[معتصم]] و [[واثق عباسی]]، پیشوای «[[قدریه|قدریه]]» به شمار میرفت و در نزد ایشان گرامی بود<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131.</ref>. | ||
</ref> | |||
== | ==شخصیتشناسی== | ||
ابنالمرتضی در کتاب «[[المنیة و الامل|المنیة و الامل]]» نام او را ابوعبداللّه احمد بن ابی داوود ثمامة بن اشرس مکنی به ابومعین نمیری و در طبقه هفتم از «[[معتزله]]» آورده و میگوید که او در علم و ادب در عصر خود یکتا بود. وی از شاگردان [[ابوالهذیل علّاف|ابوالهذیل علّاف]] به شمار میرفت<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131.</ref>. | |||
</ref> | |||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
ثمامه چون خودش معتزلی بود، عقاید معتزلیان را نزد [[مامون عباسی]] تبلیغ | ثمامه چون خودش معتزلی بود، عقاید معتزلیان را نزد [[مامون عباسی]] تبلیغ میکرد و میگفت که خداوند چون در افعال بندگانش دخالت نمیکند پس آنان نسبت به افعال شان مجبور نیستند و همچنین آنان را از کفر باز نمیدارد. معتقد است آدمیان مثل جانوران هیچ تکلیفی ندارند به همین دلیل [[زندیقان|زندیقان]]، عوام، [[دهریه|دهریه]] و ترسایان در روز [[قیامت]] خاک خواهند شد و کودکی که در همان کودکی بمیرد و چون تکیلفی نسبت به شناخت خدا ندارد سزاوار کیفر نیست و در قیامت به صورت خاک در خواهد آمد. همچنین معتقد بود اسیر گرفتن در سرای [[اسلام]] حرام است. زیرا در نزد او اسیر هرگاه آقای خود را نشناسد، او را نافرمانی میکند. گناه کار کسی است که به ناچار پرودگار خود را بشناسد و سپس وی را نافرمانی وانکار کند. [[مسلم بن قتیبه|مسلم بن قتیبه]] در کتاب «مختلف الحدیث» نوشته است که ثمامه بن اشرس در روز جمعه مردمی را میبیند که از بیم آنکه به [[نماز جمعه]] نرسند با شتاب به سوی مسجد میدوند، او با دیدن این صحنه رو به دوستش میکند و میگوید آن خران و گاوان را بنگر. پس از آن گفت ببین این مرد تازی با مردمان چه کرده است. [[عبدالکریم شهرستانی|عبدالکریم شهرستانی]] میگوید که ثمامه جامع بین سخافت دین و خلاعت نفس بود و میگفت که فاسق هرگاه بدون توبه بمیرد در آتش جاودان خواهد ماند و نیز معتقد بود که استطاعت همان سلامت و صحت اعضا و خالی بودن از آفات پیش از فعل است و معرفت متولد از نظر است و آن فعلی است که مانند سایر متولدات فاعلی ندارد. به عقیده او، همه معارف ضروری است و کسی که ناچار به معرفت خدا نباشد، مأمور بدان نیست بلکه مانند دیگر حیوانات برای عبرت و بیگاری آفریده شده است. وی درباره انسان میگوید که او را فعلی جز اراده نیست و چیزهای دیگر پدیدهای است که برای آن پدیدآورنده ای نمیباشد. [[ابن راوندی|ابن راوندی]] نقل میکند که از نگاه ثمامه عالم از جهت طبیعت فعل خداوند است و این همان قولی است که فلاسفه به آن معتقدند. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | |||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده: فرق و مذاهب | [[رده:فرق و مذاهب]] | ||