۸۷٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الکریم' به 'عبدالکریم') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==شرح حال== | ==شرح حال== | ||
ابو الخطاب در کار امامت [[اسماعیل بن جعفر|اسماعیل بن جعفر]] دست داشت و نخست از اصحاب [[امام محمد باقر]] (ع) و [[امام جعفر صادق]] (ع) بود. [[ابو حاتم رازى]] در کتاب «الزینه» که از تألیفات قرن چهارم هجرى است، نام ابو الخطاب را جزء مؤسسان [[اسماعیلیه|اسماعیلیه]] آورده است.در آثار اسماعیلیه در دو کتاب به تفصیل از عقاید ابو الخطاب سخن رفته، نخست کتاب مشهور «ام الکتاب» است که از کتب سرّى و مقدس اسماعیلیان [[آسیاى میانه|آسیاى میانه]] مى باشد که [[ولادیمیر ایوانف|ولادیمیر ایوانف]] آن را کشف و به طبع رسانید، در این کتاب ابو الخطاب مقامى بلند دارد و به عنوان مؤسس فرقه اسماعیلیه یاد شده و در عظمت مانند [[سلمان فارسى]] دانسته شده است. دیگر آثار نصیریه است که مطالبى راجع به ابو الخطاب در آن ها است. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 182 </ref> [[نوبختى]] و [[ابى خلف اشعرى]] و [[کشّى]]، نخستین کسانى هستند که در کتاب هاى خود درباره گزافه گوئی هاى ابو الخطاب و یارانش سخن گفته اند.به قول [[ | ابو الخطاب در کار امامت [[اسماعیل بن جعفر|اسماعیل بن جعفر]] دست داشت و نخست از اصحاب [[امام محمد باقر]] (ع) و [[امام جعفر صادق]] (ع) بود. [[ابو حاتم رازى]] در کتاب «الزینه» که از تألیفات قرن چهارم هجرى است، نام ابو الخطاب را جزء مؤسسان [[اسماعیلیه|اسماعیلیه]] آورده است.در آثار اسماعیلیه در دو کتاب به تفصیل از عقاید ابو الخطاب سخن رفته، نخست کتاب مشهور «ام الکتاب» است که از کتب سرّى و مقدس اسماعیلیان [[آسیاى میانه|آسیاى میانه]] مى باشد که [[ولادیمیر ایوانف|ولادیمیر ایوانف]] آن را کشف و به طبع رسانید، در این کتاب ابو الخطاب مقامى بلند دارد و به عنوان مؤسس فرقه اسماعیلیه یاد شده و در عظمت مانند [[سلمان فارسى]] دانسته شده است. دیگر آثار نصیریه است که مطالبى راجع به ابو الخطاب در آن ها است. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 182 </ref> [[نوبختى]] و [[ابى خلف اشعرى]] و [[کشّى]]، نخستین کسانى هستند که در کتاب هاى خود درباره گزافه گوئی هاى ابو الخطاب و یارانش سخن گفته اند.به قول [[عبدالکریم شهرستانى]] ابو الخطاب امامان را نخست [[پیغمبر|پیغمبر]] و سپس خدا مى پنداشت و به الوهیت جعفر بن محمد (ع) و پدران او قائل بود و مى گفت که حضرت امام جعفر صادق (ع) خداى روزگار خویش است و او آن کسى نیست که وى را حس مى کنند و از وى روایت مى کنند، چون از عالم بالا به این جهان نزول کرده و به صورت انسان مجسم شده است. <ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 182 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> | ||
==تغییر در اعتقادات== | ==تغییر در اعتقادات== |