امکان تفسیر و فهم‌پذیری قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می کند' به 'می‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'می‌گردد')
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'می‌کند')
خط ۲۳: خط ۲۳:
ایشان  به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می گوید : این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است .     
ایشان  به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می گوید : این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است .     


فیض کاشانی ایشان  با برغم انکه از او بعنوان یکی از شخصیت های برجسته اخباری یاد می شود در مساله امکان فهم پذیری قرآن دیدگاهش متفاوت از انان بوده و معتقد است که فهم قرآن منحصر به معصومین ع نبوده بلکه دیگران نیز به تناسب ظرفیت شان  می تواند از قرآن بهره گیرند . ایشان  معتقد است عدم جواز تفسیر قرآن  برای غیر معصومین مستلزم عدم جواز تفسیر کلام معصومین نیز بوده و در نتیجه قرآن و سنت از دسترس بشر خارج خواهد شد . ایشان در اثبات  جواز و امکان  تفسیر قرآن برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث ، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات : القرآن هدى من الضلالة ، وتبیان من العمى ، واستقالة من العثرة ، ونور من الظلمة ، وضیاء من الأجداث ، وعصمة من الهلکة ، ورشد من الغوایة ، وبیان من الفتن ، وبلاغ من الدنیا إلى الآخرة ، وفیه کمال دینکم ، و ما عدل أحد من القرآن الا إلى النار می باشد استنادمی کند.  
فیض کاشانی ایشان  با برغم انکه از او بعنوان یکی از شخصیت های برجسته اخباری یاد می شود در مساله امکان فهم پذیری قرآن دیدگاهش متفاوت از انان بوده و معتقد است که فهم قرآن منحصر به معصومین ع نبوده بلکه دیگران نیز به تناسب ظرفیت شان  می تواند از قرآن بهره گیرند . ایشان  معتقد است عدم جواز تفسیر قرآن  برای غیر معصومین مستلزم عدم جواز تفسیر کلام معصومین نیز بوده و در نتیجه قرآن و سنت از دسترس بشر خارج خواهد شد . ایشان در اثبات  جواز و امکان  تفسیر قرآن برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث ، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات : القرآن هدى من الضلالة ، وتبیان من العمى ، واستقالة من العثرة ، ونور من الظلمة ، وضیاء من الأجداث ، وعصمة من الهلکة ، ورشد من الغوایة ، وبیان من الفتن ، وبلاغ من الدنیا إلى الآخرة ، وفیه کمال دینکم ، و ما عدل أحد من القرآن الا إلى النار می باشد استنادمی‌کند.  


ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت می داند می فرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قرآن و عترت خواهد بود :  
ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت می داند می فرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قرآن و عترت خواهد بود :  
خط ۳۹: خط ۳۹:
قرآن همانند محاورات مردم دلالتش بر معانی واضح بوده و هیچ نوع خفائی دران وجود ندارد و دلیلی بر اینکه  مراد جدی خداوند در ایات غیر از مدلول ظاهری شان می باشد وجود ندارد .   
قرآن همانند محاورات مردم دلالتش بر معانی واضح بوده و هیچ نوع خفائی دران وجود ندارد و دلیلی بر اینکه  مراد جدی خداوند در ایات غیر از مدلول ظاهری شان می باشد وجود ندارد .   
ایشان در تبیین نکته فوق می فرماید :  
ایشان در تبیین نکته فوق می فرماید :  
کلمات قرآن بگونه ای است که اگاه به زبان عربی بخوبی می تواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از ایات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با انان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج می کند . بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که انان معانی ایات را درک می کردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی فهمند بی معنا خواهد بود .   
کلمات قرآن بگونه ای است که اگاه به زبان عربی بخوبی می تواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از ایات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با انان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج می‌کند . بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که انان معانی ایات را درک می کردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی فهمند بی معنا خواهد بود .   
ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و می نویسد :   
ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و می نویسد :   
ایاتی نظیر : ( أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها )  ویقول : ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا )  دلالت بر ضرورت تدبر در قرآن می کند. بدیهی است امر به تدبردر قرآن مبتنی بر ثبوت مدلول ومعانی ظاهری برای قرآن می باشد که با تدبر درانها ابهامات احتمالی اش بر طرف می‌گردد.   
ایاتی نظیر : ( أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها )  ویقول : ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا )  دلالت بر ضرورت تدبر در قرآن می‌کند. بدیهی است امر به تدبردر قرآن مبتنی بر ثبوت مدلول ومعانی ظاهری برای قرآن می باشد که با تدبر درانها ابهامات احتمالی اش بر طرف می‌گردد.   
ایشان در ادامه به  رفع شبهه کسانی می پردازد که معتقدند که فهم قرآن مبتنی بر رجوع به روایات بوده و بدون ان فهم صحیح  و درک مراد واقعی قرآن ممکن نیست .  
ایشان در ادامه به  رفع شبهه کسانی می پردازد که معتقدند که فهم قرآن مبتنی بر رجوع به روایات بوده و بدون ان فهم صحیح  و درک مراد واقعی قرآن ممکن نیست .  
دیدگاه نهائی علامه طباطبائی درزمینه امکان و جواز فهم پذیری و تفسیر قرآن نسبت به غیر معصومین را از مطالب ذیل نیز می توان بدست اورد :
دیدگاه نهائی علامه طباطبائی درزمینه امکان و جواز فهم پذیری و تفسیر قرآن نسبت به غیر معصومین را از مطالب ذیل نیز می توان بدست اورد :
خط ۵۹: خط ۵۹:


فخر رازی  
فخر رازی  
ایشان در ابتدا ادله قائلین به مفهوم پذیری همه  ایات قرآن را بیان  نموده و در این راستا  نخست  به ذ کر ادله قرآنی می پردازد  . ایشان چهارده  ایه قرآن را که متکلمین در اثبات مدعای مذکور بدان استشهاد نموده اند اینچنین تبیین می کند :  
ایشان در ابتدا ادله قائلین به مفهوم پذیری همه  ایات قرآن را بیان  نموده و در این راستا  نخست  به ذ کر ادله قرآنی می پردازد  . ایشان چهارده  ایه قرآن را که متکلمین در اثبات مدعای مذکور بدان استشهاد نموده اند اینچنین تبیین می‌کند :  
حجج المتکلمین بالآیات :أما الآیات فأربعة عشر .  
حجج المتکلمین بالآیات :أما الآیات فأربعة عشر .  
أحدها : قوله تعالى : * ( أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها ) * ( محمد : 24 ) أمرهم بالتدبر فی القرآن ، ولو کان غیر مفهوم فکیف یأمرهم بالتدبر فیهوثانیها : قوله : * ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً ) * ( النساء : 82 ) فکیف یأمرهم بالتدبر فیه لمعرفة نفی الناقص والاختلاف مع أنه غیر مفهوم للخلق ؟
أحدها : قوله تعالى : * ( أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها ) * ( محمد : 24 ) أمرهم بالتدبر فی القرآن ، ولو کان غیر مفهوم فکیف یأمرهم بالتدبر فیهوثانیها : قوله : * ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً ) * ( النساء : 82 ) فکیف یأمرهم بالتدبر فیه لمعرفة نفی الناقص والاختلاف مع أنه غیر مفهوم للخلق ؟
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
1 -عن أبی هُریرة ، عن النبی (ص) ، أنّه قال : ( سیَأتِیکم عنِّی أحادیث مُخْتلِفةٌ ، فما جاءَکم موافِقاً لکتابِ اللهِ وسُنّتی فهوَ مِنِّی ، وما جاءَکم مُخالِفاً لکتابِ اللهِ وسُنَّتِی فلیسَ مِنِّی )  
1 -عن أبی هُریرة ، عن النبی (ص) ، أنّه قال : ( سیَأتِیکم عنِّی أحادیث مُخْتلِفةٌ ، فما جاءَکم موافِقاً لکتابِ اللهِ وسُنّتی فهوَ مِنِّی ، وما جاءَکم مُخالِفاً لکتابِ اللهِ وسُنَّتِی فلیسَ مِنِّی )  
2 - عن أمیر المؤمنین (ع) ، عن النبی (ص) ، أنّه قال : ( إنّها ستکون بعدی رُواةٌ یَروون عنّی الحدیث ، فاعرضوا حَدِیثَهُم على القرآن ، فما وافقَ القرآنَ فخُذوا به ، وما لم یُوافِق القرآنَ فلا تأخُذوا به ) -   
2 - عن أمیر المؤمنین (ع) ، عن النبی (ص) ، أنّه قال : ( إنّها ستکون بعدی رُواةٌ یَروون عنّی الحدیث ، فاعرضوا حَدِیثَهُم على القرآن ، فما وافقَ القرآنَ فخُذوا به ، وما لم یُوافِق القرآنَ فلا تأخُذوا به ) -   
3 –طَبرانی در  المعجم الکبیر ، نقل می کند که پیامبر ص فرمود  : ( سُئلَتْ الیهود عن موسى ، فأکثروا فیه وزَادوا ونَقصوا ، حتّى کفروا به ، وإنّه سَتُفْشو عنّی أحادیث ، فما أتاکُم من حَدیثِی فاقرؤوا کتابَ الله فاعْتبروه ، فما وَافقَ کتابَ الله فأنا قُلتُه ، وما لم یُوافِق کتاب الله فلَم أقُله ) .  
3 –طَبرانی در  المعجم الکبیر ، نقل می‌کند که پیامبر ص فرمود  : ( سُئلَتْ الیهود عن موسى ، فأکثروا فیه وزَادوا ونَقصوا ، حتّى کفروا به ، وإنّه سَتُفْشو عنّی أحادیث ، فما أتاکُم من حَدیثِی فاقرؤوا کتابَ الله فاعْتبروه ، فما وَافقَ کتابَ الله فأنا قُلتُه ، وما لم یُوافِق کتاب الله فلَم أقُله ) .  
4-عن أبی جعفر عن رسول الله صلى الله علیه وسلم أنه دعا الیهود فسألهم فحدثوه حتى کذبوا على عیسی فصعد النبی صلى الله علیه وسلم المنبر فخطب الناس فقال ( إن الحدیث سیفشو عنی فما أتاکم عنی یوافق القرآن فهو عنی وما أتاکم عنی یخالف القرآن فلیس عنی –   
4-عن أبی جعفر عن رسول الله صلى الله علیه وسلم أنه دعا الیهود فسألهم فحدثوه حتى کذبوا على عیسی فصعد النبی صلى الله علیه وسلم المنبر فخطب الناس فقال ( إن الحدیث سیفشو عنی فما أتاکم عنی یوافق القرآن فهو عنی وما أتاکم عنی یخالف القرآن فلیس عنی –   
نکته مهم در روایات مذکور ان است که  مخاطبین ان قشر خاصی از مردم  – مثلا علما و دانشمندان – نبوده بلک  عموم مردم – در همه سطوح – مخاطبین ان  می باشند و از انها خواسته شده با بررسی و تدبر در روایات میزان  انطباق یا عدم انطباق روایات را با قرآن بسنجند.
نکته مهم در روایات مذکور ان است که  مخاطبین ان قشر خاصی از مردم  – مثلا علما و دانشمندان – نبوده بلک  عموم مردم – در همه سطوح – مخاطبین ان  می باشند و از انها خواسته شده با بررسی و تدبر در روایات میزان  انطباق یا عدم انطباق روایات را با قرآن بسنجند.
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
نتیجه  :  مفاد روایات مذکور  جواز  تدبر در قرآن  کریم و امکان  تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - می باشد .
نتیجه  :  مفاد روایات مذکور  جواز  تدبر در قرآن  کریم و امکان  تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - می باشد .
==3- دلیل عقلی فهم پذیری قرآن  :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قرآن را می توان به شیوه های مختلف تقریر نمود .==
==3- دلیل عقلی فهم پذیری قرآن  :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قرآن را می توان به شیوه های مختلف تقریر نمود .==
فخر رازی در تفسیر الکبیر  تحت عنوان : الاحتجاج بالمعقول ، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قرآن  سه  تقریر را مطرح می کند :   
فخر رازی در تفسیر الکبیر  تحت عنوان : الاحتجاج بالمعقول ، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قرآن  سه  تقریر را مطرح می‌کند :   
تقریر اول : هرگاه تخاطب با دیگران  بگونه ای باشد که علم به  محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمی کند .  بدیهی است  چنین امری غیرمعقول خواهد بود .
تقریر اول : هرگاه تخاطب با دیگران  بگونه ای باشد که علم به  محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمی‌کند .  بدیهی است  چنین امری غیرمعقول خواهد بود .
تقریر دوم : هدف از تکلم تفهیم مطلب به دیگران است بنابر این اگر مخاطبه با دیگران بگونه ای باشد که مخاطب از محتوای تکلم نااگاه باشد چنین تخاطبی امری لغو و عبث خواهد بود که از ساحت فرد حکیم بدور می باشد .  
تقریر دوم : هدف از تکلم تفهیم مطلب به دیگران است بنابر این اگر مخاطبه با دیگران بگونه ای باشد که مخاطب از محتوای تکلم نااگاه باشد چنین تخاطبی امری لغو و عبث خواهد بود که از ساحت فرد حکیم بدور می باشد .  
تقریر سوم : شکی نیست که بر اساس ایات قرآن نسبت به اوردن همانند قرآن تحدی صورت گرفته است بنابر این کتابی که قابلیت فهم پذیری دارا نیست تحدی بدان لغو خواهد بود . -  
تقریر سوم : شکی نیست که بر اساس ایات قرآن نسبت به اوردن همانند قرآن تحدی صورت گرفته است بنابر این کتابی که قابلیت فهم پذیری دارا نیست تحدی بدان لغو خواهد بود . -  
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:
از فضیل بن یسار نقل شده است که از امام باقر علیه السلام در تفسیر روایت  "ما من القرآن آیة ، إلا ولها ظهر وبطن " ان حضرت در پاسخ فرمود :  
از فضیل بن یسار نقل شده است که از امام باقر علیه السلام در تفسیر روایت  "ما من القرآن آیة ، إلا ولها ظهر وبطن " ان حضرت در پاسخ فرمود :  
مراد از ظهرقرآن ، تنزیل و مراد از بطن قرآن ،  تاویل قرآن می باشد..  
مراد از ظهرقرآن ، تنزیل و مراد از بطن قرآن ،  تاویل قرآن می باشد..  
عبدالرزاق در تفسیرش روایتی را از ابن عباس نقل می کند که او تفسیر قرآن را در چهار مرتبه قرار می داد :  
عبدالرزاق در تفسیرش روایتی را از ابن عباس نقل می‌کند که او تفسیر قرآن را در چهار مرتبه قرار می داد :  
مرتبه اول ان بصورتی است که فقط برای افراد عرب – و کسانی که اشنائی به لغت عرب دارند-  قابل درک است . مرتبه دوم ان بگونه ای است که هیچکس – عرب و غیر عرب - نسبت به عدم اگاهی از ان معذور نیست.مرتبه  سوم مختص عالمان خاص بوده  و علم به مرتبه چهارم ان نیز به خداوند اختصاص داشته و از دیگران پوشیده می باشد  .  
مرتبه اول ان بصورتی است که فقط برای افراد عرب – و کسانی که اشنائی به لغت عرب دارند-  قابل درک است . مرتبه دوم ان بگونه ای است که هیچکس – عرب و غیر عرب - نسبت به عدم اگاهی از ان معذور نیست.مرتبه  سوم مختص عالمان خاص بوده  و علم به مرتبه چهارم ان نیز به خداوند اختصاص داشته و از دیگران پوشیده می باشد  .  
ایشان بعد از ذکر مراتب چهارگانه تفسیر می نویسد :  وهذا تقسیم صحیح . -
ایشان بعد از ذکر مراتب چهارگانه تفسیر می نویسد :  وهذا تقسیم صحیح . -
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
کتاب الله بحره عمیق ، وفهمه دقیق ، لا یصل إلى فهمة إلا من تبحر فی العلوم ،وعامل الله بتقواه فی السر والعلانیة ، وأجله عند مواقف الشبهات . واللطائف والحقائق لا یفهمها فیه إلا من القى السمع وهو شهید ، فالعبارات للعموم وهی للسمع ، والإشارات للخصوص وهی للعقل ، وللطائف للأولیاء وهی المشاهد ، والحقائق للأنبیاء ،وهی الاستسلام .
کتاب الله بحره عمیق ، وفهمه دقیق ، لا یصل إلى فهمة إلا من تبحر فی العلوم ،وعامل الله بتقواه فی السر والعلانیة ، وأجله عند مواقف الشبهات . واللطائف والحقائق لا یفهمها فیه إلا من القى السمع وهو شهید ، فالعبارات للعموم وهی للسمع ، والإشارات للخصوص وهی للعقل ، وللطائف للأولیاء وهی المشاهد ، والحقائق للأنبیاء ،وهی الاستسلام .
ایشان هریک از مراتب چهار گانه فوق را مشتمل بر معانی ظاهر و باطن دانسته و اظهار می‌دارد مراد از ظاهرقرآن ، تلاوت و مراد از باطن قرآن، فهم ان می باشد  :   
ایشان هریک از مراتب چهار گانه فوق را مشتمل بر معانی ظاهر و باطن دانسته و اظهار می‌دارد مراد از ظاهرقرآن ، تلاوت و مراد از باطن قرآن، فهم ان می باشد  :   
وللکل وصف ظاهر وباطن ، وحد ومطلع ، فالظاهر التلاوة ، والباطن الفهم ، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن  اشاره نموده و از برخی انان نقل می کند که هر ایه ، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل می کند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم می باشد. .           
وللکل وصف ظاهر وباطن ، وحد ومطلع ، فالظاهر التلاوة ، والباطن الفهم ، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن  اشاره نموده و از برخی انان نقل می‌کند که هر ایه ، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل می‌کند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم می باشد. .           


ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته  و می نویسد :  از انجا که همه علوم زیر مجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابر این قرآن را می توان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات ، صفات و افعال خداوند هستند- دانست . بدیهی است این امر مستلزم  وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم ان می باشد .  
ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته  و می نویسد :  از انجا که همه علوم زیر مجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابر این قرآن را می توان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات ، صفات و افعال خداوند هستند- دانست . بدیهی است این امر مستلزم  وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم ان می باشد .  
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
اگر خداوند به هر انسان در برابر حرفی از قرآن قدرت هزار نوع فهم را تفضل کند باز به معانی نهائی قرآن نخواهد رسید بجهت انکه قرآن کلام خداوند و بیان اوصاف الهی است بنابر این همانگونه که وجود مقدس الله بی نهایت است کلامش نیز بی نهایت خواهد بود . هر فرد تنها بمقدار استطاعتش قدرت برداشت از ان را خواهد داشت . .  
اگر خداوند به هر انسان در برابر حرفی از قرآن قدرت هزار نوع فهم را تفضل کند باز به معانی نهائی قرآن نخواهد رسید بجهت انکه قرآن کلام خداوند و بیان اوصاف الهی است بنابر این همانگونه که وجود مقدس الله بی نهایت است کلامش نیز بی نهایت خواهد بود . هر فرد تنها بمقدار استطاعتش قدرت برداشت از ان را خواهد داشت . .  
سیوطی‌ در الاتقان فی علوم القرآن  
سیوطی‌ در الاتقان فی علوم القرآن  
ایشان ‌ در الاتقان ضمن نقل‌ روایات ودیدگاه‌ عالمان‌ پیشین‌ در معنای ظاهر و باطن شش وجه را در این زمینه نقل می کند. ایشان در بین وجوه مطرح شده وجه ششم را موید به روایتی از ابن عباس می داند. گفتار ایشان در وجه ششم این است که  برخی می گویند : مراد از معنای ظاهر ی قرآن ،  تلاوه ظاهری و و مراد از باطن ، فهم و درک قرآن می باشد.   
ایشان ‌ در الاتقان ضمن نقل‌ روایات ودیدگاه‌ عالمان‌ پیشین‌ در معنای ظاهر و باطن شش وجه را در این زمینه نقل می‌کند. ایشان در بین وجوه مطرح شده وجه ششم را موید به روایتی از ابن عباس می داند. گفتار ایشان در وجه ششم این است که  برخی می گویند : مراد از معنای ظاهر ی قرآن ،  تلاوه ظاهری و و مراد از باطن ، فهم و درک قرآن می باشد.   
ایشان در تایید این وجه به روایتی از ابن عباس استشهاد می کند:إن القرآن ذو شجون وفنون وظهور وبطون .... وظهر وبطن فظهره التلاوة وبطنه التأویل فجالسوا به العلماء وجانبوا به السفهاء –-   
ایشان در تایید این وجه به روایتی از ابن عباس استشهاد می‌کند:إن القرآن ذو شجون وفنون وظهور وبطون .... وظهر وبطن فظهره التلاوة وبطنه التأویل فجالسوا به العلماء وجانبوا به السفهاء –-   


سیوطی در الاتقان در روایتی از ابی درداءنقل می کند که فقاهت واقعی مبتنی بر ان است که به معانی ظاهری قرآن بسنده نکرده و انرا دارای وجوه و معانی گسترده بدانیم :   
سیوطی در الاتقان در روایتی از ابی درداءنقل می‌کند که فقاهت واقعی مبتنی بر ان است که به معانی ظاهری قرآن بسنده نکرده و انرا دارای وجوه و معانی گسترده بدانیم :   
وقال ابن سبع فی شفاء الصدور ورد عن أبی الدرداء أنه قال لا یفقه الرجل کل الفقه حتى یجعل للقرآن وجوها -انتهى  
وقال ابن سبع فی شفاء الصدور ورد عن أبی الدرداء أنه قال لا یفقه الرجل کل الفقه حتى یجعل للقرآن وجوها -انتهى  
سعدالدین‌ تفتازانی‌
سعدالدین‌ تفتازانی‌
خط ۲۵۳: خط ۲۵۳:
ایشان معنای بطنی را  از جمله معانی تاویل دانسته  و انرا در مقابل معنای ظاهری الفاظ می داند.  
ایشان معنای بطنی را  از جمله معانی تاویل دانسته  و انرا در مقابل معنای ظاهری الفاظ می داند.  
ایشان معنای باطنی ایات را تکمیل کننده رسالت قرآن دانسته و منحصر کردن معانی ایات در معانی ظاهری و اختصاص ان به شان نزول و مناسبتها ، سبب عقیم ماندن قرآن نسبت به مسائل مستحدثه در زمانهای مختلف خواهد بود .
ایشان معنای باطنی ایات را تکمیل کننده رسالت قرآن دانسته و منحصر کردن معانی ایات در معانی ظاهری و اختصاص ان به شان نزول و مناسبتها ، سبب عقیم ماندن قرآن نسبت به مسائل مستحدثه در زمانهای مختلف خواهد بود .
ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر اشتمال قرآن بر معانی ظاهری و باطنی  می باشد نقل می کند که از جمله انها دو روایت ذیل می باشد :   
ایشان در ادامه روایاتی را که بیانگر اشتمال قرآن بر معانی ظاهری و باطنی  می باشد نقل می‌کند که از جمله انها دو روایت ذیل می باشد :   
قال النبی ص: ان للقرآن ظهرا و بطنا  و قد سئل الامام ابوجعفر الباقر ع عن تفسیر هذاالحدیث فقال:  ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر       
قال النبی ص: ان للقرآن ظهرا و بطنا  و قد سئل الامام ابوجعفر الباقر ع عن تفسیر هذاالحدیث فقال:  ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما تجری الشمس و القمر       


دیدگاه متفاوت محمد جواد مغنیه با دیگران در روایات بطون   
دیدگاه متفاوت محمد جواد مغنیه با دیگران در روایات بطون   


ایشان در کتاب"نظرات فی التصوف و الکرامات " نخست بخشی از گفتار متصوفه را در زمینه معانی باطنی قرآن و نیز روایاتی که در این باب وارد شده است بیان می کند. سپس به سبب تعدد معانی باطنی قرآن از منظر متصوفه پرداخته و از منظر انان می نویسد :  
ایشان در کتاب"نظرات فی التصوف و الکرامات " نخست بخشی از گفتار متصوفه را در زمینه معانی باطنی قرآن و نیز روایاتی که در این باب وارد شده است بیان می‌کند. سپس به سبب تعدد معانی باطنی قرآن از منظر متصوفه پرداخته و از منظر انان می نویسد :  
از انجا که حالات و استعداد مردم متفاوت است بنابر این بر حکیم لازم است که در تنزیلش مراعات همگان را بنماید بهمین دلیل قرآن مشتمل بر معانی باطنی می باشد مضافا به اینکه معانی باطنی نیز بدلیل اختلاف اهل معرفت در ظرفیتهای فکری و قلبی شان دارای مراتبی می باشد .   
از انجا که حالات و استعداد مردم متفاوت است بنابر این بر حکیم لازم است که در تنزیلش مراعات همگان را بنماید بهمین دلیل قرآن مشتمل بر معانی باطنی می باشد مضافا به اینکه معانی باطنی نیز بدلیل اختلاف اهل معرفت در ظرفیتهای فکری و قلبی شان دارای مراتبی می باشد .   
ایشان  در رد  دیدگاه مذکور می نویسد :
ایشان  در رد  دیدگاه مذکور می نویسد :
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۷۲

ویرایش