سیره امام علی (علیه‌السلام) در وحدت اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'مى‏کند' به 'می‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'ابو بکر' به 'ابوبکر')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'مى‏کند' به 'می‌کند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۵: خط ۲۵:
در کلامی دیگر ان حضرت از قریش و حامیانشان در پیشگاه الهی اظهار تظلم و شکایت نموده و می فرماید :‌ پروردگارا، من از تو برای مقابله با قبیله قریش و از کسانی که مردم قریشی را یاری کردند، یاری می جویم، زیرا آنان پیوند خویشاوندی را با من قطع کردند و درباره نزاع و خصومت برای گرفتن حقی که من بر آن از دیگران شایسته تر بودم اتفاق نمودند. و گفتند:
در کلامی دیگر ان حضرت از قریش و حامیانشان در پیشگاه الهی اظهار تظلم و شکایت نموده و می فرماید :‌ پروردگارا، من از تو برای مقابله با قبیله قریش و از کسانی که مردم قریشی را یاری کردند، یاری می جویم، زیرا آنان پیوند خویشاوندی را با من قطع کردند و درباره نزاع و خصومت برای گرفتن حقی که من بر آن از دیگران شایسته تر بودم اتفاق نمودند. و گفتند:
آگاه باش، تو می توانی (یا می توانستی) حق را به دست بیاروی و اگر کسی دیگر این حق را به دست بیاورد تو باید از آن ممنوع گردی. یا با تحمل اندوه، شکیبایی پیشه کن و یا با تاسف در حسرت بمیر! پس درباره وضع خویشان نگریستم. برای من نه یاری بود و نه دفاع کننده ای و نه یاوری. مگر دودمان خودم. پس آنان را از مرگ نگهداری کردم. پس چشمم را در حالی که خار در آن فرو رفته بود، روی هم گذاشتم و آب دهانم را در حال گرفتگی گلو از غصه فرو دادم. و صبر کردم در خوردن غضب، صبری که برای ذائقه تلخ تر از حنظل بود و برای قلب دردآورتر از لبه شمشیر.  
آگاه باش، تو می توانی (یا می توانستی) حق را به دست بیاروی و اگر کسی دیگر این حق را به دست بیاورد تو باید از آن ممنوع گردی. یا با تحمل اندوه، شکیبایی پیشه کن و یا با تاسف در حسرت بمیر! پس درباره وضع خویشان نگریستم. برای من نه یاری بود و نه دفاع کننده ای و نه یاوری. مگر دودمان خودم. پس آنان را از مرگ نگهداری کردم. پس چشمم را در حالی که خار در آن فرو رفته بود، روی هم گذاشتم و آب دهانم را در حال گرفتگی گلو از غصه فرو دادم. و صبر کردم در خوردن غضب، صبری که برای ذائقه تلخ تر از حنظل بود و برای قلب دردآورتر از لبه شمشیر.  
ابن ابی الحدید نیز درروایتی ازکلبى نقل مى‏کند:
ابن ابی الحدید نیز درروایتی ازکلبى نقل می‌کند:
«على قبل از آنکه به سوى بصره برود، در یک خطبه فرمود: قریش پس از رسول خدا حق ما را از ما گرفت و به خود اختصاص داد دیدم صبر از تفرق کلمه مسلمین و ریختن خونشان بهتر است؛ مردم تازه مسلمان‏اند و دین مانند مشکى که تکان داده مى‏شود کوچکترین سستى آن را تباه مى‏کند و کوچکترین فردى آن را وارونه مى‏نماید.
«على قبل از آنکه به سوى بصره برود، در یک خطبه فرمود: قریش پس از رسول خدا حق ما را از ما گرفت و به خود اختصاص داد دیدم صبر از تفرق کلمه مسلمین و ریختن خونشان بهتر است؛ مردم تازه مسلمان‏اند و دین مانند مشکى که تکان داده مى‏شود کوچکترین سستى آن را تباه می‌کند و کوچکترین فردى آن را وارونه مى‏نماید.


==گفتار شهید مطهری در تبیین موضع سکوت امام بعد از رحلت پیامبرص==  
==گفتار شهید مطهری در تبیین موضع سکوت امام بعد از رحلت پیامبرص==  
خط ۳۲: خط ۳۲:
طبعاً‌ هرکس‌ می‌خواهد بداند آنچه‌ علی(ع) دربارة‌ آن‌ می‌اندیشید، آنچه‌ علی(ع) نمی‌خواست‌ آسیب‌ ببیند، آنچه‌ علی(ع) آن‌ اندازه‌ برایش‌ اهمیت‌ قائل‌ بود که‌ چنان‌ رنج‌ جانکاه‌ را تحمل‌ کرد چه‌ بود؟ حدساً‌ باید گفت: آن‌ چیز وحدت‌ صفوف‌ مسلمین‌ و راه‌ نیافتن‌ تفرقه‌ در آن‌ است. مسلمین، قوت‌ و قدرت‌ خود را که‌ تازه‌ داشتند به‌ جهانیان‌ نشان‌ می‌دادند مدیون‌ وحدت‌ صفوف‌ و اتفاق‌ کلمه‌ خود بودند، موفقیت‌های‌ محیرالعقول‌ خود را در سال‌های‌ بعد نیز از برکت‌ همین‌ وحدت‌ کلمه‌ کسب‌ کردند، علی‌القاعده‌ علی(ع) به‌خاطر همین‌ مصلحت، سکوت‌ و مدارا کرد.. »
طبعاً‌ هرکس‌ می‌خواهد بداند آنچه‌ علی(ع) دربارة‌ آن‌ می‌اندیشید، آنچه‌ علی(ع) نمی‌خواست‌ آسیب‌ ببیند، آنچه‌ علی(ع) آن‌ اندازه‌ برایش‌ اهمیت‌ قائل‌ بود که‌ چنان‌ رنج‌ جانکاه‌ را تحمل‌ کرد چه‌ بود؟ حدساً‌ باید گفت: آن‌ چیز وحدت‌ صفوف‌ مسلمین‌ و راه‌ نیافتن‌ تفرقه‌ در آن‌ است. مسلمین، قوت‌ و قدرت‌ خود را که‌ تازه‌ داشتند به‌ جهانیان‌ نشان‌ می‌دادند مدیون‌ وحدت‌ صفوف‌ و اتفاق‌ کلمه‌ خود بودند، موفقیت‌های‌ محیرالعقول‌ خود را در سال‌های‌ بعد نیز از برکت‌ همین‌ وحدت‌ کلمه‌ کسب‌ کردند، علی‌القاعده‌ علی(ع) به‌خاطر همین‌ مصلحت، سکوت‌ و مدارا کرد.. »
ایشان در بخشی دیگر به حوادث دردناک بعد ا زپیامبر که نسبت به همسر گرامی اش  زهرا سلام الله علیها اتفاق افتاد اشاره کرده و صبر و تحمل ان حضرت را  جهت حفظ وحدت اسلامی اینچنین تبیین می کند :‌  
ایشان در بخشی دیگر به حوادث دردناک بعد ا زپیامبر که نسبت به همسر گرامی اش  زهرا سلام الله علیها اتفاق افتاد اشاره کرده و صبر و تحمل ان حضرت را  جهت حفظ وحدت اسلامی اینچنین تبیین می کند :‌  
سکوت و مدارا در برخى شرایط بیش از قیامهاى خونین نیرو و قدرت تملک نفس مى‏خواهد. مردى را در نظر بگیرید که مجسمه شجاعت و شهامت و غیرت است، هرگز به دشمن پشت نکرده و پشت دلاوران از بیمش مى‏لرزد؛ اوضاع و احوالى پیش مى‏آید که مردمى سیاست پیشه از موقع حساس استفاده مى‏کنند و کار را بر او تنگ مى‏گیرند تا آنجا که همسر بسیار عزیزش مورد اهانت قرار مى‏گیرد و او خشمگین وارد خانه مى‏شود و با جمله‏هایى که کوه را از جا مى‏کند شوهر غیور خود را مورد عتاب قرار مى‏دهد و مى‏گوید:
سکوت و مدارا در برخى شرایط بیش از قیامهاى خونین نیرو و قدرت تملک نفس مى‏خواهد. مردى را در نظر بگیرید که مجسمه شجاعت و شهامت و غیرت است، هرگز به دشمن پشت نکرده و پشت دلاوران از بیمش مى‏لرزد؛ اوضاع و احوالى پیش مى‏آید که مردمى سیاست پیشه از موقع حساس استفاده مى‏کنند و کار را بر او تنگ مى‏گیرند تا آنجا که همسر بسیار عزیزش مورد اهانت قرار مى‏گیرد و او خشمگین وارد خانه مى‏شود و با جمله‏هایى که کوه را از جا می‌کند شوهر غیور خود را مورد عتاب قرار مى‏دهد و مى‏گوید:
«پسر ابوطالب! چرا به گوشه خانه خزیده‏اى؟ تو همانى که شجاعان از بیم تو خواب نداشتند؛ اکنون در برابر مردمى ضعیف سستى نشان مى‏دهى؟
«پسر ابوطالب! چرا به گوشه خانه خزیده‏اى؟ تو همانى که شجاعان از بیم تو خواب نداشتند؛ اکنون در برابر مردمى ضعیف سستى نشان مى‏دهى؟
اى کاش مرده بودم و چنین روزى را نمى‏دیدم.».
اى کاش مرده بودم و چنین روزى را نمى‏دیدم.».
على خشمگین از ماجراها از طرف همسرى که بى‏نهایت او را عزیز مى‏دارد اینچنین تهییج مى‏شود. این چه قدرتى است که على را از جا نمى‏کند؟! پس از استماع سخنان زهرا، با نرمى او را آرام مى‏کند که: نه، من فرقى نکرده‏ام، من همانم که بودم، مصلحت چیز دیگر است. تا آنجا که زهرا را قانع مى‏کند و از زبان زهرا مى‏شنود: «حَسْبِىَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل».  
على خشمگین از ماجراها از طرف همسرى که بى‏نهایت او را عزیز مى‏دارد اینچنین تهییج مى‏شود. این چه قدرتى است که على را از جا نمی‌کند؟! پس از استماع سخنان زهرا، با نرمى او را آرام می‌کند که: نه، من فرقى نکرده‏ام، من همانم که بودم، مصلحت چیز دیگر است. تا آنجا که زهرا را قانع می‌کند و از زبان زهرا مى‏شنود: «حَسْبِىَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل».  
ابن ابى الحدید در ذیل کلام 211 امام علی  این داستان معروف را نقل مى‏کند:
ابن ابى الحدید در ذیل کلام 211 امام علی  این داستان معروف را نقل می‌کند:
«روزى فاطمه سلام اللَّه علیها على علیه السلام را دعوت به قیام مى‏کرد. در همین حال فریاد مؤذن بلند شد که‏ «اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللَّه». على علیه السلام به زهرا فرمود: آیا دوست دارى این فریاد خاموش شود؟ فرمود: نه. فرمود:
«روزى فاطمه سلام اللَّه علیها على علیه السلام را دعوت به قیام مى‏کرد. در همین حال فریاد مؤذن بلند شد که‏ «اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللَّه». على علیه السلام به زهرا فرمود: آیا دوست دارى این فریاد خاموش شود؟ فرمود: نه. فرمود:
سخن من جز این نیست.».  
سخن من جز این نیست.».  
خط ۵۳: خط ۵۳:
-امام علیه السلام- خیلى چند جانبه و جامع سخن گفت. فرمود فتنه که پیدا مى‏شود آدمهاى فتنه‏جو مى‏خواهند آتش فتنه را بالا ببرند و بیشتر کنند ولى اشخاص صالح مى‏خواهند کشتى پیدا کنند که چگونه این دریاى فتنه را سالم طى کنند. تو – ابوسفیان -  از طریق منافره و اختلاف و تنافر و ایجاد نفرت میان مسلمین وارد شدى و از طریق تفاخر که او تیم است و تو هاشم هستى. اسلام این تفاخرات را از بین برده، صحبت افتخار به تیم و هاشم نیست.   
-امام علیه السلام- خیلى چند جانبه و جامع سخن گفت. فرمود فتنه که پیدا مى‏شود آدمهاى فتنه‏جو مى‏خواهند آتش فتنه را بالا ببرند و بیشتر کنند ولى اشخاص صالح مى‏خواهند کشتى پیدا کنند که چگونه این دریاى فتنه را سالم طى کنند. تو – ابوسفیان -  از طریق منافره و اختلاف و تنافر و ایجاد نفرت میان مسلمین وارد شدى و از طریق تفاخر که او تیم است و تو هاشم هستى. اسلام این تفاخرات را از بین برده، صحبت افتخار به تیم و هاشم نیست.   


ولى بعد براى اینکه اصل حقیقت مطلب را هم گفته باشد فرمود: اما مطلب در جاى خودش درست است، خلافت حق من است ولى نه به دلیل اینکه من از هاشمم و بنى‏هاشم باید ارث ببرد، او تیم است و تیم حق ندارد؛ حقانیت تابع این نیست. در عین حال من اگر بال و کمک مى‏داشتم (یعنى تو بال و کمک من نیستى) قیام مى‏کردم (یعنى تو برو دنبال کارت، من هرگز از تو استمداد نمى‏کنم). افْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَناحٍ‏ رستگار شد کسى که بالى دارد و با بال خودش پرواز مى‏کند (یعنى تو که بال من نیستى، تو برو دنبال کارت).  
ولى بعد براى اینکه اصل حقیقت مطلب را هم گفته باشد فرمود: اما مطلب در جاى خودش درست است، خلافت حق من است ولى نه به دلیل اینکه من از هاشمم و بنى‏هاشم باید ارث ببرد، او تیم است و تیم حق ندارد؛ حقانیت تابع این نیست. در عین حال من اگر بال و کمک مى‏داشتم (یعنى تو بال و کمک من نیستى) قیام مى‏کردم (یعنى تو برو دنبال کارت، من هرگز از تو استمداد نمى‏کنم). افْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَناحٍ‏ رستگار شد کسى که بالى دارد و با بال خودش پرواز می‌کند (یعنى تو که بال من نیستى، تو برو دنبال کارت).  
===3- سیره وحدت بخش امام علیه السلام باحضور در شورای شش نفره جهت انتخاب خلیفه===
===3- سیره وحدت بخش امام علیه السلام باحضور در شورای شش نفره جهت انتخاب خلیفه===
   
   
خط ۶۰: خط ۶۰:
ابن ابى الحدید می گوید :
ابن ابى الحدید می گوید :
«در داستان شورا چون عباس مى‏دانست که نتیجه چیست، از على خواست که در جلسه شرکت نکند اما على با اینکه نظر عباس را از لحاظ نتیجه تأیید مى‏کرد، پیشنهاد را نپذیرفت و عذرش این بود: «انّى اکْرَهُ‏ الْخِلافَ» من اختلاف را دوست نمى‏دارم. عباس گفت: «اذاً تَرى‏ ما تَکْرَهُ» یعنى بنابراین با آنچه دوست ندارى مواجه خواهى شد.».  
«در داستان شورا چون عباس مى‏دانست که نتیجه چیست، از على خواست که در جلسه شرکت نکند اما على با اینکه نظر عباس را از لحاظ نتیجه تأیید مى‏کرد، پیشنهاد را نپذیرفت و عذرش این بود: «انّى اکْرَهُ‏ الْخِلافَ» من اختلاف را دوست نمى‏دارم. عباس گفت: «اذاً تَرى‏ ما تَکْرَهُ» یعنى بنابراین با آنچه دوست ندارى مواجه خواهى شد.».  
ایشان ذیل خطبه 65 نقل مى‏کند:
ایشان ذیل خطبه 65 نقل می‌کند:
«یکى از فرزندان ابولهب اشعارى مبتنى بر فضیلت و ذى حق بودن على و بر ذمّ مخالفانش سرود. على او را از سرودن این گونه اشعار که در واقع نوعى تحریک و شعار بود نهى کرد و فرمود: «سَلامَةُ الدّینِ احَبُّ الَیْنا مِنْ غَیْرِهِ» براى ما سلامت اسلام و اینکه اساس اسلام باقى بماند از هر چیز دیگر محبوبتر و باارجتر است.» .
«یکى از فرزندان ابولهب اشعارى مبتنى بر فضیلت و ذى حق بودن على و بر ذمّ مخالفانش سرود. على او را از سرودن این گونه اشعار که در واقع نوعى تحریک و شعار بود نهى کرد و فرمود: «سَلامَةُ الدّینِ احَبُّ الَیْنا مِنْ غَیْرِهِ» براى ما سلامت اسلام و اینکه اساس اسلام باقى بماند از هر چیز دیگر محبوبتر و باارجتر است.» .
===4– سیره وحدت بخش امام درمشاوره به ابوبکر جهت نبرد با رومیان :===
===4– سیره وحدت بخش امام درمشاوره به ابوبکر جهت نبرد با رومیان :===
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۹۹

ویرایش