۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
جز (جایگزینی متن - 'می باشد' به 'میباشد') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا - | انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا - | ||
گرچه به ایه مذکور بر عصمت اهل بیت ع استدلال شده است اما شکی نیست که لازمه عصمت اهل بیت ع، حجیت قول ، فعل و سیره انان نیز | گرچه به ایه مذکور بر عصمت اهل بیت ع استدلال شده است اما شکی نیست که لازمه عصمت اهل بیت ع، حجیت قول ، فعل و سیره انان نیز میباشد . | ||
تقریب استدلال به ایه تطهیر بر عصمت -وحجیت سنت- اهل بیت ع <ref>لازم به ذکر است در این مرحله از بحث اشکالات و پاسخ ها از کتاب ارزشمند الاصول العامه للفقه المقارن – با تغییرات مختصر-نقل شده است .</ref> | تقریب استدلال به ایه تطهیر بر عصمت -وحجیت سنت- اهل بیت ع <ref>لازم به ذکر است در این مرحله از بحث اشکالات و پاسخ ها از کتاب ارزشمند الاصول العامه للفقه المقارن – با تغییرات مختصر-نقل شده است .</ref> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
مولف ارزشمند کتاب الاصول العامه للفقه المقارن دراین رابطه مینویسد : | مولف ارزشمند کتاب الاصول العامه للفقه المقارن دراین رابطه مینویسد : | ||
در ایه شریفه اراده الهی بر عصمت اهل بیت تعلق گرفته و از انجا که اراده الهی علت تامه همه مخلوقات است و بین اراده الهی و مرادش تخلف نیست از اینرو عصمت اهل بیت امری حتمی وصدور گناه از انان محال | در ایه شریفه اراده الهی بر عصمت اهل بیت تعلق گرفته و از انجا که اراده الهی علت تامه همه مخلوقات است و بین اراده الهی و مرادش تخلف نیست از اینرو عصمت اهل بیت امری حتمی وصدور گناه از انان محال میباشد. <ref>الاصول العامه للفقه المقارن ص 149 | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
شبهه اول : مراد از اراده در ایه شریفه اراده تکوینی نیست چون اراده تکوینی به افعال و امور واقعی خارجی تعلق می گیرد بنابراین مراد از اراده درایه شریفه اراده تشریعی خواهد بود که متعلقش احکام اعتباری شرعی است و این هم اختصاص به اهل بیت نداشته بلکه عمومی است چون اراده تشریعی الهی بر همه بندگان تعلق گرفته است که نسبت به احکام الهی ملتزم باشند . بدیهی است چنین اراده ای قابل تخلف | شبهه اول : مراد از اراده در ایه شریفه اراده تکوینی نیست چون اراده تکوینی به افعال و امور واقعی خارجی تعلق می گیرد بنابراین مراد از اراده درایه شریفه اراده تشریعی خواهد بود که متعلقش احکام اعتباری شرعی است و این هم اختصاص به اهل بیت نداشته بلکه عمومی است چون اراده تشریعی الهی بر همه بندگان تعلق گرفته است که نسبت به احکام الهی ملتزم باشند . بدیهی است چنین اراده ای قابل تخلف میباشد . <ref>الاصول العامه للفقه المقارن ص 149</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
ایشان در تبیین اشکال سوم به گفتار عکرمه و امثال او در وحدت سیاق در ایه- که مراد از اهل بیت ازواج النبی | ایشان در تبیین اشکال سوم به گفتار عکرمه و امثال او در وحدت سیاق در ایه- که مراد از اهل بیت ازواج النبی میباشد - اشاره کرده و می فرماید : | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
فلو التزم بنزول الآیة فی أهل البیت بما فیهم علی ، لکان علیه القول بعصمته ولأهار على نفسه أسس عقیدته التی سوغت لهم الخروج علیه ومقاتلته ، وبررت لهم – أعنی الخوارج - قتله . | فلو التزم بنزول الآیة فی أهل البیت بما فیهم علی ، لکان علیه القول بعصمته ولأهار على نفسه أسس عقیدته التی سوغت لهم الخروج علیه ومقاتلته ، وبررت لهم – أعنی الخوارج - قتله . | ||
ایشان اظهار علاقه ظاهری عکرمه به ابن عباس و استناد روایت خویش - در اینکه مراد از اهل البیت در ایه نسا ء النبی | ایشان اظهار علاقه ظاهری عکرمه به ابن عباس و استناد روایت خویش - در اینکه مراد از اهل البیت در ایه نسا ء النبی میباشد - به ابن عباس را نوعی فریبکاری جهت تثبیت رای خویش دانسته و می فرماید : | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
کما أن تعلیل زید بن أرقم یدل على المفروغیة عن ذلک ولا یبعد دعوى التبادر من کلمة أهل خصوص من کانت له بالشخص وشائج قربى ثابتة غیر قابلة للزوال ، والزوجة وان کانت قریبة من الزوج إلا أن وشائجها القربیة قابلة للزوال بالطلاق وشبهه ، کما ذکر زید . – انتهی <ref>المصدرالسابق ص 154-155</ref> | کما أن تعلیل زید بن أرقم یدل على المفروغیة عن ذلک ولا یبعد دعوى التبادر من کلمة أهل خصوص من کانت له بالشخص وشائج قربى ثابتة غیر قابلة للزوال ، والزوجة وان کانت قریبة من الزوج إلا أن وشائجها القربیة قابلة للزوال بالطلاق وشبهه ، کما ذکر زید . – انتهی <ref>المصدرالسابق ص 154-155</ref> | ||
مضافا به اینکه هیچکس از زنان پیامبر ص مدعی این نبوده است که مصداق اهل بیت پیامبر ص در ایه تطهیر | مضافا به اینکه هیچکس از زنان پیامبر ص مدعی این نبوده است که مصداق اهل بیت پیامبر ص در ایه تطهیر میباشد : | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۷: | ||
پاسخ علامه محمد تقی حکیم به اشکال اول فخر رازی در ایه اطاعت : | پاسخ علامه محمد تقی حکیم به اشکال اول فخر رازی در ایه اطاعت : | ||
لازمه گفتار شما- مبنی بر اینکه اطاعت اولی الامر بمعنای خاص مشروط به شناختن انان ودر دسترس بودنشان | لازمه گفتار شما- مبنی بر اینکه اطاعت اولی الامر بمعنای خاص مشروط به شناختن انان ودر دسترس بودنشان میباشد در حالی که ایه از اینجهت مطلق است- این است که همه قضایای مطلقه مبدل به قضایای مشروطه شود و این امری خلاف قاعده در قضایای مطلقه است | ||
:وهذا النوع من الاستفادة غریب فی بابه ، إذ لازمه ان تتحول جمیع القضایا المطلقة إلى قضایا مشروطة لأنه ما من قضیة الا ویتوقف امتثالها على معرفة متعلقها ، فلو اعتبرت معرفة المتعلق شرطا فیها لزمت ان تکون مشروطة | :وهذا النوع من الاستفادة غریب فی بابه ، إذ لازمه ان تتحول جمیع القضایا المطلقة إلى قضایا مشروطة لأنه ما من قضیة الا ویتوقف امتثالها على معرفة متعلقها ، فلو اعتبرت معرفة المتعلق شرطا فیها لزمت ان تکون مشروطة | ||
خط ۳۴۱: | خط ۳۴۱: | ||
ایشان درادامه نسبت به دلالت حدیث بر لزوم تمسک به مجموع قرآن و عترت می فرماید : تمسک به قرآن و عترت بمعنای اخذ تعالیم و تبعیت از اندو | ایشان درادامه نسبت به دلالت حدیث بر لزوم تمسک به مجموع قرآن و عترت می فرماید : تمسک به قرآن و عترت بمعنای اخذ تعالیم و تبعیت از اندو میباشد بعلاوه انکه تمسک به قرآن و عترت - جمعا نه منفردا - سبب نجات انسان از ضلالت خواهد بود . <ref>المصدر ص 166-167</ref> | ||
===دلالت حدیث ثقلین بر بقاء و استمرار عترت بهمراه قرآن تا قیامت=== | ===دلالت حدیث ثقلین بر بقاء و استمرار عترت بهمراه قرآن تا قیامت=== | ||
خط ۳۸۱: | خط ۳۸۱: | ||
بخشی از گفتار محمد ابوزهره در زمینه حدیث ثقلین به شرح ذیل | بخشی از گفتار محمد ابوزهره در زمینه حدیث ثقلین به شرح ذیل میباشد : | ||
خط ۵۲۱: | خط ۵۲۱: | ||
اساسا نیازی به روایات ذکر شده در اثبات ائمه اثنی عشر علیهم السلام و عصمت انان نیست بلکه نفس حدیث ثقلین معیار عصمت را – که عدم افتراق بین قرآن و عترت در حدیث | اساسا نیازی به روایات ذکر شده در اثبات ائمه اثنی عشر علیهم السلام و عصمت انان نیست بلکه نفس حدیث ثقلین معیار عصمت را – که عدم افتراق بین قرآن و عترت در حدیث مذکورمیباشد- مشخص نموده است به کمک این معیار بخوبی می توان امامان معصوم را از غیر انان تشخیص داد بدین معنا ذکر شده در حدیث ثقلین تنها با امامان اثنی عشر ع سازگاری داشته و با غیر انان منطبق نمیباشد : | ||