۸۷٬۷۸۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
جز (جایگزینی متن - 'می باشند' به 'میباشند') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
«بدیهى است که منظور علماى روشنفکر اسلامى از وحدت اسلامى، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها- که نه معقول و منطقى است و نه مطلوب و عملى- نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.»<ref>مطهری،مرتضی؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج25، ص: 26</ref> | «بدیهى است که منظور علماى روشنفکر اسلامى از وحدت اسلامى، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها- که نه معقول و منطقى است و نه مطلوب و عملى- نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.»<ref>مطهری،مرتضی؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج25، ص: 26</ref> | ||
==انحلال مذاهب موجود و تأسیس مذهب جدید== | ==انحلال مذاهب موجود و تأسیس مذهب جدید== | ||
طرفداران این دیدگاه معتقدند باید تمام مذاهب اسلامی موجود کنار گذاشته شود و علمای مسلمان طرح مذهب جدیدی را بریزند. این تلقی هر چند بسیار نزدیک به تلقّی ادغام مذاهب است ولی با هم متفاوت | طرفداران این دیدگاه معتقدند باید تمام مذاهب اسلامی موجود کنار گذاشته شود و علمای مسلمان طرح مذهب جدیدی را بریزند. این تلقی هر چند بسیار نزدیک به تلقّی ادغام مذاهب است ولی با هم متفاوت میباشند. | ||
در تلقّی ادغام مذاهب، نظر به حفظ مذاهب موجود و ادغام مشترکات آنها و تصالح و تفاهم بر مذهبی متشکل از همه مذاهب است تا صاحبان همه مذاهب را راضی کند و همه بر طبق آن مشترکات ادغام شده رفتار کنند اما در این تلقّی، سخن بر سر دست برداشتن از همه مذاهب موجود و تأسیس مذهبی جدید است، مذهبی که ممکن است از آموزه های همه مذاهب سرچشمه نگرفته باشد. | در تلقّی ادغام مذاهب، نظر به حفظ مذاهب موجود و ادغام مشترکات آنها و تصالح و تفاهم بر مذهبی متشکل از همه مذاهب است تا صاحبان همه مذاهب را راضی کند و همه بر طبق آن مشترکات ادغام شده رفتار کنند اما در این تلقّی، سخن بر سر دست برداشتن از همه مذاهب موجود و تأسیس مذهبی جدید است، مذهبی که ممکن است از آموزه های همه مذاهب سرچشمه نگرفته باشد. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
یکی از طرفداران این دیدگاه، [[اهل سنّت سلفی]] | یکی از طرفداران این دیدگاه، [[اهل سنّت سلفی]] میباشند. این گروه به پیروی از [[ابن تیمیه]] معتقدند که ملاک فهم اسلام، فهم [[صحابه]] رسول اکرم«صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» در مرحله اوّل و سپس [[تابعان]] صحابه در مرحله بعد و تابعانِ تابعان در مرحله سوّم است بنابراین اولویت برای فهم آموزه های دین نه امامان مذاهب بلکه سلف صالح،که همان صحابه و تابعان آنها و تابعانِ تابعان هستند می باشد. | ||
وجه تسمیه این گروه به سلفیه هم همین است زیرا سلف به معنای پیشینیان در مقابل خلف، مرجع فهم دین در نگاه این گروه هستند و برخلاف اکثریت اهل سنّت که تنها اجماع سلف را حجّت می دانند و به فهم سلف از دین کمتر اهمیّت می دهند، سلفیان، تمام آموزه هایی که در مذاهب اهل سنّت بعد از سه نسل صحابه و تابعان و تابعانِ تابعان وجود دارد را در صورتی که معارض با آموزه های سلف باشد به کنار می گذارند و به نوعی خود را وابسته به مذهب خاصی نمی دانند.<ref>ر.ک: مهدی فرمانیان، جریان شناسی سلفی گری معاصر، ص 17-14</ref> | وجه تسمیه این گروه به سلفیه هم همین است زیرا سلف به معنای پیشینیان در مقابل خلف، مرجع فهم دین در نگاه این گروه هستند و برخلاف اکثریت اهل سنّت که تنها اجماع سلف را حجّت می دانند و به فهم سلف از دین کمتر اهمیّت می دهند، سلفیان، تمام آموزه هایی که در مذاهب اهل سنّت بعد از سه نسل صحابه و تابعان و تابعانِ تابعان وجود دارد را در صورتی که معارض با آموزه های سلف باشد به کنار می گذارند و به نوعی خود را وابسته به مذهب خاصی نمی دانند.<ref>ر.ک: مهدی فرمانیان، جریان شناسی سلفی گری معاصر، ص 17-14</ref> |