۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می رفت' به 'میرفت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
==مواضع فکری و سیاسی گروه های اسلامی و روابط آنها با انقلاب اسلامی== | ==مواضع فکری و سیاسی گروه های اسلامی و روابط آنها با انقلاب اسلامی== | ||
<br> | <br> | ||
قبل از کودتای کمونیستی در سال 1978، حرکت های اسلامی و مذهبی به خاطر نداشتن سازمان دهی قوی، تأثیری در حوادث و روی دادهای کشور نداشتند و یا فرصت اظهار وجود پیدا نکردند. برای نمونه؛ مخالفت با کشف حجاب در سال 1959 و نهضت «شهید بلخی» در سال 1329 و جنبش جوانان در سال 1975 به شدت توسط رژیم سلطنتی «ظاهرشاه» سرکوب شد. برخی بر این باورند که نبود یک تشکیلات متحد و یکپارچه قوی در آغاز نهضت اسلامی افغانستان نقش آنها را در جامعه کمرنگ جلوه داد؛ چنان که «ویلیام میلی» | قبل از کودتای کمونیستی در سال 1978، حرکت های اسلامی و مذهبی به خاطر نداشتن سازمان دهی قوی، تأثیری در حوادث و روی دادهای کشور نداشتند و یا فرصت اظهار وجود پیدا نکردند. برای نمونه؛ مخالفت با کشف حجاب در سال 1959 و نهضت «شهید بلخی» در سال 1329 و جنبش جوانان در سال 1975 به شدت توسط رژیم سلطنتی «ظاهرشاه» سرکوب شد. برخی بر این باورند که نبود یک تشکیلات متحد و یکپارچه قوی در آغاز نهضت اسلامی افغانستان نقش آنها را در جامعه کمرنگ جلوه داد؛ چنان که «ویلیام میلی» مینویسد: «از نظر تاریخی، نقش گروه های مذهبی سازمان یافته در سیاست افغانستان، به هیچ وجه نقشی مسلط نبوده است، اگرچه بی توجهی به منافع کلیدی نظام مذهبی می توانسته است برای حکام مسأله زا باشد.» | ||
<br> | <br> | ||
با وجود این کاستی ها که در نهضت افغانستان وجود داشت، دهه 1960، اوج خیزش های اسلامی، تجددگرایی و اصلاح طلبی به شمار می آید. بررسی دیدگاه ها و مواضع گروه های اسلامی که بعد از این تاریخ وارد عرصه سیاسی و اجتماعی افغانستان شدند، تحت دو عنوان امکان پذیر خواهد بود: | با وجود این کاستی ها که در نهضت افغانستان وجود داشت، دهه 1960، اوج خیزش های اسلامی، تجددگرایی و اصلاح طلبی به شمار می آید. بررسی دیدگاه ها و مواضع گروه های اسلامی که بعد از این تاریخ وارد عرصه سیاسی و اجتماعی افغانستان شدند، تحت دو عنوان امکان پذیر خواهد بود: | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
در زمان تجاوز شوروی به افغانستان نیز بیشترین کمک های خارجی را از پاکستان دریافت می کرد. اما شاخه دیگر جنبش جوانان که محافظه کار بودند، به رهبری «برهان الدین ربانی» جمعیت اسلامی را تشکیل دادند که طرفداران آن بیشتر تاجیک ها هستند. غیر از این دو حزب، گروه های دیگری نیز در جامعه اهل سنت ظهور کردند و تمام آنها بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، به پاکستان پناه بردند. با وجودی که بسیاری از این احزاب از آغاز پیدایش، خواهان حکومت اسلامی بودند، ولی در عمل اختیاری از خود نداشتند و سیاست مداران پاکستانی بودند که به آنها خط می دادند. | در زمان تجاوز شوروی به افغانستان نیز بیشترین کمک های خارجی را از پاکستان دریافت می کرد. اما شاخه دیگر جنبش جوانان که محافظه کار بودند، به رهبری «برهان الدین ربانی» جمعیت اسلامی را تشکیل دادند که طرفداران آن بیشتر تاجیک ها هستند. غیر از این دو حزب، گروه های دیگری نیز در جامعه اهل سنت ظهور کردند و تمام آنها بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، به پاکستان پناه بردند. با وجودی که بسیاری از این احزاب از آغاز پیدایش، خواهان حکومت اسلامی بودند، ولی در عمل اختیاری از خود نداشتند و سیاست مداران پاکستانی بودند که به آنها خط می دادند. | ||
<br> | <br> | ||
«آنتونی هی من» با اشاره به این مطلب در زمینه پشتیبانی دولت پاکستان از جریان بنیادگرایی اسلامی در افغانستان | «آنتونی هی من» با اشاره به این مطلب در زمینه پشتیبانی دولت پاکستان از جریان بنیادگرایی اسلامی در افغانستان مینویسد: «اگرچه بنیادگرایان افغان به خودی خود اهمیتی نداشتند، اما مورد استقبال هم فکران مسلمان پاکستانی و حتی خود دولت «بوتو» ذوالفقار علی بوتو قرار گرفتند، زیرا «بوتو» حس کرد که از این راه خواهد توانست بهره برداری سیاسی نماید. مدت ها دولت کابل ناراضیان پاکستان را کمک کرده بود... «بوتو» می کوشید که مخالفین بلوچ را خرد کند و مبارزه او با آنها از سال 1973 تا 1977، ادامه داشت. بنابراین، از فرصت به دست آمده راضی بود تا بتواند مداخله افغانستان در امور داخلی پاکستان را تلافی کند». | ||
<br> | <br> | ||
بنابراین هدف پاکستان از پشتیبانی و پناه دادن به بنیادگرایان اسلامی از همان آغاز به خاطر مسأله پشتونستان و رقابت های شرق و غرب بود؛ از این رو، پس از آنکه گروه های اسلامی در سال 1371 ه . ش وارد کابل شدند، به توصیه های پاکستانی ها کمتر توجه کردند و این امر، زمینه پیدایش گروهک «[[طالبان]]» و مداخله نظامی پاکستان در افغانستان را فراهم آورد. | بنابراین هدف پاکستان از پشتیبانی و پناه دادن به بنیادگرایان اسلامی از همان آغاز به خاطر مسأله پشتونستان و رقابت های شرق و غرب بود؛ از این رو، پس از آنکه گروه های اسلامی در سال 1371 ه . ش وارد کابل شدند، به توصیه های پاکستانی ها کمتر توجه کردند و این امر، زمینه پیدایش گروهک «[[طالبان]]» و مداخله نظامی پاکستان در افغانستان را فراهم آورد. | ||
<br> | <br> | ||
2. گروه های شیعی: این گروه ها، از نظر فکری، وابسته به حوزه نجف و قم بودند. زیرا نهضت های شیعی در افغانستان توسط «سیداسماعیل بلخی»، «میرعلی احمد شعاع»، «میرآقا» و «مبلغ» در دهه پنجاه هجری پایه گذاری شدند که همه اینها تحصیلکردگان [[قم]] و [[نجف]] بودند. اما بعد از کودتای کمونیست ها در افغانستان، روحانیت شیعه تحت تأثیر [[انقلاب اسلامی ایران]] دست به مبارزه و قیام مسلحانه زد. «اولیورروا» | 2. گروه های شیعی: این گروه ها، از نظر فکری، وابسته به حوزه نجف و قم بودند. زیرا نهضت های شیعی در افغانستان توسط «سیداسماعیل بلخی»، «میرعلی احمد شعاع»، «میرآقا» و «مبلغ» در دهه پنجاه هجری پایه گذاری شدند که همه اینها تحصیلکردگان [[قم]] و [[نجف]] بودند. اما بعد از کودتای کمونیست ها در افغانستان، روحانیت شیعه تحت تأثیر [[انقلاب اسلامی ایران]] دست به مبارزه و قیام مسلحانه زد. «اولیورروا» مینویسد: «تأثیر انقلاب اسلامی ایران از سال 1978 به وضوح نزد جوانان شیعه افغانی احساس می شود، خواه جوانانی که در ایران کار میکنند، خواه جوانانی که عضو جامعه روحانیتند.» | ||
<br> | <br> | ||
==گروه های خط امامی== | ==گروه های خط امامی== | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
اما رابطه گروه های اسلامی افغانستان (چه شیعه و چه سنی) در کل با انقلاب اسلامی ایران خوب بوده است؛ زیرا ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچ یک از کودتاهای کمونیستی افغانستان را به رسمیت نشناخت و با آنان مذاکره نیز نکرد. ایران، نخستین کشوری بود که تجاوز شوروی به افغانستان را محکوم کرد و با وجود جنگ تحمیلی [[عراق]]، از نهضت مقاومت پشتیبانی و به آنها کمک های مالی نمود. پس از پیروزی مجاهدان در کابل، باز هم جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که حکومت مجاهدان را در سال 1371 (1992 م) به رسمیت شناخت و در صدد کمک و پشتیبانی از آن برآمد. ارتباط نزدیک ایران با دولت مجاهدان در کابل و گروه های اسلامی افغانستان سبب شد که دولت [[امریکا]] با همکاری پاکستان، [[عربستان سعودی]] و انگلستان، برای به محاصره درآوردن جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ انقلاب اسلامی در کشورهای آسیای میانه، گروهک قشری «طالبان» را به وجود آورد. | اما رابطه گروه های اسلامی افغانستان (چه شیعه و چه سنی) در کل با انقلاب اسلامی ایران خوب بوده است؛ زیرا ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچ یک از کودتاهای کمونیستی افغانستان را به رسمیت نشناخت و با آنان مذاکره نیز نکرد. ایران، نخستین کشوری بود که تجاوز شوروی به افغانستان را محکوم کرد و با وجود جنگ تحمیلی [[عراق]]، از نهضت مقاومت پشتیبانی و به آنها کمک های مالی نمود. پس از پیروزی مجاهدان در کابل، باز هم جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که حکومت مجاهدان را در سال 1371 (1992 م) به رسمیت شناخت و در صدد کمک و پشتیبانی از آن برآمد. ارتباط نزدیک ایران با دولت مجاهدان در کابل و گروه های اسلامی افغانستان سبب شد که دولت [[امریکا]] با همکاری پاکستان، [[عربستان سعودی]] و انگلستان، برای به محاصره درآوردن جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ انقلاب اسلامی در کشورهای آسیای میانه، گروهک قشری «طالبان» را به وجود آورد. | ||
<br> | <br> | ||
«احمد رشید»، خبرنگار پاکستانی با انتقاد از سیاست امریکا، در این باره | «احمد رشید»، خبرنگار پاکستانی با انتقاد از سیاست امریکا، در این باره مینویسد: «هدف واشنگتن از به کارگیری طالبان برای محاصره کردن ایران، کاملاً کوته بینانه بود؛ زیرا برای این هدف لازم بود ایران را علیه پاکستان، سنی را علیه شیعه و پشتون را علیه غیرپشتون برانگیزد.... ایران که از قبل نسبت به توطئه سیا علیه خود مظنون بود، از یک سو به تلاش هایش برای افشای حمایت سیا از طالبان شدت بخشید و از سوی دیگر حمایت های تسلیحاتی اش را از اتحاد ضد طالبان افزایش داد.» | ||
<br> | <br> | ||
==نقد و بررسی وضعیت فعلی جنبش اسلامی افغانستان== | ==نقد و بررسی وضعیت فعلی جنبش اسلامی افغانستان== |