۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نمود' به 'مینمود') |
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[افغانستان]]، سرزمینی کوهستانی است که رشته کوه های عظیم و صعب العبور هندوکش، در مرکز این کشور قرار دارد. افغانستان به علت واقع شدن در منطقه حساس [[آسیای مرکزی]]، از موقعیتی مهم و راهبردی برخوردار است؛ زیرا این کشور از یک سو به شبه قاره [[هند]] و از سوی دیگر به آسیای مرکزی و [[چین]] و از سمت دیگر به آسیای غربی متصل است.<ref>[http://pajuhesh.irc.ir/ برگرفته شده از مقاله / کتاب / رسانه و جنبشهای اسلامی معاصر]</ref> | [[افغانستان]]، سرزمینی کوهستانی است که رشته کوه های عظیم و صعب العبور هندوکش، در مرکز این کشور قرار دارد. افغانستان به علت واقع شدن در منطقه حساس [[آسیای مرکزی]]، از موقعیتی مهم و راهبردی برخوردار است؛ زیرا این کشور از یک سو به شبه قاره [[هند]] و از سوی دیگر به آسیای مرکزی و [[چین]] و از سمت دیگر به آسیای غربی متصل است.<ref>[http://pajuhesh.irc.ir/ برگرفته شده از مقاله / کتاب / رسانه و جنبشهای اسلامی معاصر]</ref> | ||
<br> | <br> | ||
افغانستان به خاطر واقع شدن در مرکز آسیا، نه تنها گذرگاه و محل تلاقی و برخورد اقوام و فرهنگ های گوناگون در طول تاریخ بوده است، بلکه پیش از آنکه دریاها به راه های عمده بین المللی و تجاری تبدیل شوند، [[جاده ابریشم]] که غرب را به شرق پیوند می داد، از دشت های شمالی، جنوبی و گذرگاه های کوهستانی این سرزمین می گذشت. کاروان های بازرگانی که از جاده ابریشم عبور | افغانستان به خاطر واقع شدن در مرکز آسیا، نه تنها گذرگاه و محل تلاقی و برخورد اقوام و فرهنگ های گوناگون در طول تاریخ بوده است، بلکه پیش از آنکه دریاها به راه های عمده بین المللی و تجاری تبدیل شوند، [[جاده ابریشم]] که غرب را به شرق پیوند می داد، از دشت های شمالی، جنوبی و گذرگاه های کوهستانی این سرزمین می گذشت. کاروان های بازرگانی که از جاده ابریشم عبور میکردند، معمولاً در [[بلخ]] چند روزی توقف مینمودند و از آن جا کالاهایی را که از چین آورده بودند از راه [[هندوکش]] به هندوستان و یا از غرب به بغداد انتقال می دادند. این موقعیت تاریخی در دوران کهن، افغانستان را به مرکز تمدن های اقوام و ادیان مختلف تبدیل کرده بود. متأسفانه آثار باستانی این کشور در اثر تهاجمات مداوم خارجیان به این سرزمین، جنگ های ویرانگر و قتل و غارت شهرهای افغانستان، به کلی از بین رفته است. | ||
<br> | <br> | ||
[[اسلام]] در سال 18 یا 22 هجری، بعد از فتح [[هرات]] به دست سردار لشکر اسلام، «[[اخنف بن قیس تمیمی]]» وارد افغانستان شد و به سرعت در سراسر این کشور گسترش یافت. قبل از ورود اسلام به این سرزمین، دین [[بودایی]] در آنجا رواج داشت. از اوایل قرن اول هجری به این سو، دین بودایی کم کم از بین رفت و [[اسلام]] جای گزین آن شد. | [[اسلام]] در سال 18 یا 22 هجری، بعد از فتح [[هرات]] به دست سردار لشکر اسلام، «[[اخنف بن قیس تمیمی]]» وارد افغانستان شد و به سرعت در سراسر این کشور گسترش یافت. قبل از ورود اسلام به این سرزمین، دین [[بودایی]] در آنجا رواج داشت. از اوایل قرن اول هجری به این سو، دین بودایی کم کم از بین رفت و [[اسلام]] جای گزین آن شد. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
نهضت جوانان از همان ابتدا دارای دو گرایش تندرو و میانه رو بود، با وجود این دو گرایش، نهضت در زمان «نیازی» از اتحاد لازم برخوردار بود و سعی کرد با نفوذ در ارتش، از قدرت گرفتن کمونیست ها جلوگیری کند؛ اما در 8 خرداد 1358 (1979 م) با کشته شدن «نیازی» به دست رژیم مارکسیستی کابل در زندان، نهضت جوانان دچار اختلاف گردید. میانه روها با رهبری ـ «[[برهان الدین ربانی]]»، «[[حزب جمعیت اسلامی]]» و تندروها با رهبری «[[گلبدین حکمتیار]]»، «حزب اسلامی» را به وجود آوردند. | نهضت جوانان از همان ابتدا دارای دو گرایش تندرو و میانه رو بود، با وجود این دو گرایش، نهضت در زمان «نیازی» از اتحاد لازم برخوردار بود و سعی کرد با نفوذ در ارتش، از قدرت گرفتن کمونیست ها جلوگیری کند؛ اما در 8 خرداد 1358 (1979 م) با کشته شدن «نیازی» به دست رژیم مارکسیستی کابل در زندان، نهضت جوانان دچار اختلاف گردید. میانه روها با رهبری ـ «[[برهان الدین ربانی]]»، «[[حزب جمعیت اسلامی]]» و تندروها با رهبری «[[گلبدین حکمتیار]]»، «حزب اسلامی» را به وجود آوردند. | ||
<br> | <br> | ||
اختلاف بین این دو جریان اهل سنت تا زمان روی کار آمدن کمونیست ها در افغانستان بسیار شدید بود. بعد از 7 ثور 1357 ه . ش که مقاومت های اسلامی شکل گرفت، این دو حزب به همراه احزاب دیگر جامعه اهل سنت، [[پاکستان]] را پایگاه اصلی خود قرار دادند و از آنجا جنبش اسلامی را در داخل هدایت و به آن کمک های مالی و تسلیحاتی | اختلاف بین این دو جریان اهل سنت تا زمان روی کار آمدن کمونیست ها در افغانستان بسیار شدید بود. بعد از 7 ثور 1357 ه . ش که مقاومت های اسلامی شکل گرفت، این دو حزب به همراه احزاب دیگر جامعه اهل سنت، [[پاکستان]] را پایگاه اصلی خود قرار دادند و از آنجا جنبش اسلامی را در داخل هدایت و به آن کمک های مالی و تسلیحاتی میکردند. | ||
<br> | <br> | ||
با شدت گرفتن مبارزات مردم افغانستان و احساس نیاز به همبستگی مبارزان اسلامی، گروه های اهل سنت در سال 1358 ه . ش ائتلاف هفت گانه را مرکب از هفت حزب عمده سیاسی (حزب اسلامی، جمعیت اسلامی، جبهه نجات ملی، حرکت انقلاب اسلامی، حزب اسلامی یونسی خالصی، محاذ ملی و اتحاد اسلامی سیاف) در پاکستان به وجود آوردند و تا سال 1371 ه . ش با همین نام به فعالیت های سیاسی و نظامی خود ادامه دادند. | با شدت گرفتن مبارزات مردم افغانستان و احساس نیاز به همبستگی مبارزان اسلامی، گروه های اهل سنت در سال 1358 ه . ش ائتلاف هفت گانه را مرکب از هفت حزب عمده سیاسی (حزب اسلامی، جمعیت اسلامی، جبهه نجات ملی، حرکت انقلاب اسلامی، حزب اسلامی یونسی خالصی، محاذ ملی و اتحاد اسلامی سیاف) در پاکستان به وجود آوردند و تا سال 1371 ه . ش با همین نام به فعالیت های سیاسی و نظامی خود ادامه دادند. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
با وجود این کاستی ها که در نهضت افغانستان وجود داشت، دهه 1960، اوج خیزش های اسلامی، تجددگرایی و اصلاح طلبی به شمار می آید. بررسی دیدگاه ها و مواضع گروه های اسلامی که بعد از این تاریخ وارد عرصه سیاسی و اجتماعی افغانستان شدند، تحت دو عنوان امکان پذیر خواهد بود: | با وجود این کاستی ها که در نهضت افغانستان وجود داشت، دهه 1960، اوج خیزش های اسلامی، تجددگرایی و اصلاح طلبی به شمار می آید. بررسی دیدگاه ها و مواضع گروه های اسلامی که بعد از این تاریخ وارد عرصه سیاسی و اجتماعی افغانستان شدند، تحت دو عنوان امکان پذیر خواهد بود: | ||
<br> | <br> | ||
1. نهضت و گروه های اسلام گرایی اهل سنت: هسته اولیه گروه های سنی را «نهضت جوانان مسلمان» تشکیل میدهد که در سال 1348 در دانشگاه کابل پایه گذاری شد و هدف از آن انجام اصلاحات در جامعه افغانستان بود. این نهضت از همان ابتدا دارای دو گرایش سنتی و اصلاح طلبی بود. گروه های سنت گرا مثل؛ اتحاد سیاف، حزب اسلامی یونس خالصی، محاذ ملی و... بیشتر متأثر از جنبش های اسلامی شبه قاره هند (شاه ولی اللّه ) و جنبش وهابیت بودند. اما گروه های اصلاح طلب تحت تأثیر افکار تجددخواهی و اصلاح طلبی جهان عرب و به ویژه جنبش اخوان المسلمین مصر قرار داشتند. اصلاح طلبان که در ابتدا به عنوان «جنبش جوانان مسلمان» فعالیت | 1. نهضت و گروه های اسلام گرایی اهل سنت: هسته اولیه گروه های سنی را «نهضت جوانان مسلمان» تشکیل میدهد که در سال 1348 در دانشگاه کابل پایه گذاری شد و هدف از آن انجام اصلاحات در جامعه افغانستان بود. این نهضت از همان ابتدا دارای دو گرایش سنتی و اصلاح طلبی بود. گروه های سنت گرا مثل؛ اتحاد سیاف، حزب اسلامی یونس خالصی، محاذ ملی و... بیشتر متأثر از جنبش های اسلامی شبه قاره هند (شاه ولی اللّه ) و جنبش وهابیت بودند. اما گروه های اصلاح طلب تحت تأثیر افکار تجددخواهی و اصلاح طلبی جهان عرب و به ویژه جنبش اخوان المسلمین مصر قرار داشتند. اصلاح طلبان که در ابتدا به عنوان «جنبش جوانان مسلمان» فعالیت میکردند، در سال 1354 بر سر روش برخورد با حکومت «داوود» دچار اختلاف شدند. «گلبدین حکمت یار» که خط مشی تندروانه داشت، حزب اسلامی را تشکیل داد. این حزب که در بین پشتوها نفوذ فراوان دارد، از همان ابتدا مورد استقبال گروه های مذهبی پاکستان واقع شد و جماعت اسلامی پاکستان به رهبری «ابوالاعلی مودودی» و جامعه روحانیت به رهبری «مولانا مفتی محمود»، از آن پشتیبانی کردند. | ||
<br> | <br> | ||
در زمان تجاوز شوروی به افغانستان نیز بیشترین کمک های خارجی را از پاکستان دریافت | در زمان تجاوز شوروی به افغانستان نیز بیشترین کمک های خارجی را از پاکستان دریافت میکرد. اما شاخه دیگر جنبش جوانان که محافظه کار بودند، به رهبری «برهان الدین ربانی» جمعیت اسلامی را تشکیل دادند که طرفداران آن بیشتر تاجیک ها هستند. غیر از این دو حزب، گروه های دیگری نیز در جامعه اهل سنت ظهور کردند و تمام آنها بعد از تجاوز شوروی به افغانستان، به پاکستان پناه بردند. با وجودی که بسیاری از این احزاب از آغاز پیدایش، خواهان حکومت اسلامی بودند، ولی در عمل اختیاری از خود نداشتند و سیاست مداران پاکستانی بودند که به آنها خط می دادند. | ||
<br> | <br> | ||
«آنتونی هی من» با اشاره به این مطلب در زمینه پشتیبانی دولت پاکستان از جریان بنیادگرایی اسلامی در افغانستان مینویسد: «اگرچه بنیادگرایان افغان به خودی خود اهمیتی نداشتند، اما مورد استقبال هم فکران مسلمان پاکستانی و حتی خود دولت «بوتو» ذوالفقار علی بوتو قرار گرفتند، زیرا «بوتو» حس کرد که از این راه خواهد توانست بهره برداری سیاسی نماید. مدت ها دولت کابل ناراضیان پاکستان را کمک کرده بود... «بوتو» می کوشید که مخالفین بلوچ را خرد کند و مبارزه او با آنها از سال 1973 تا 1977، ادامه داشت. بنابراین، از فرصت به دست آمده راضی بود تا بتواند مداخله افغانستان در امور داخلی پاکستان را تلافی کند». | «آنتونی هی من» با اشاره به این مطلب در زمینه پشتیبانی دولت پاکستان از جریان بنیادگرایی اسلامی در افغانستان مینویسد: «اگرچه بنیادگرایان افغان به خودی خود اهمیتی نداشتند، اما مورد استقبال هم فکران مسلمان پاکستانی و حتی خود دولت «بوتو» ذوالفقار علی بوتو قرار گرفتند، زیرا «بوتو» حس کرد که از این راه خواهد توانست بهره برداری سیاسی نماید. مدت ها دولت کابل ناراضیان پاکستان را کمک کرده بود... «بوتو» می کوشید که مخالفین بلوچ را خرد کند و مبارزه او با آنها از سال 1973 تا 1977، ادامه داشت. بنابراین، از فرصت به دست آمده راضی بود تا بتواند مداخله افغانستان در امور داخلی پاکستان را تلافی کند». | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
==گروه های خط امامی== | ==گروه های خط امامی== | ||
<br> | <br> | ||
گروه های شیعه از ابتدا وابسته به انقلاب اسلامی ایران بودند و از سیاست های جمهوری اسلامی ایران پیروی | گروه های شیعه از ابتدا وابسته به انقلاب اسلامی ایران بودند و از سیاست های جمهوری اسلامی ایران پیروی میکردند. این گروه ها سرانجام با تلاش های مقامات ایران، حزب وحدت را به وجود آوردند که هم اکنون در صحنه سیاسی افغانستان نقش فعال دارد. | ||
<br> | <br> | ||
اما گروه های غیرخط امامی در قالب «حرکت اسلامی» گرد هم آمده اند و رهبری آنها با «[[محمد آصف محسنی]]» است. وی از شاگردان [[آیت اللّه خوئی]] بوده و در جریان انقلاب، شهرت فراوان کسب نمود، اما از نظر فکری، دارای افکار ملی گرایانه است و اندیشه های کلاسیک او به دیدگاه های دکتر [[علی شریعتی]] نزدیک است.» از نظر سیاسی نیز سعی کرد که مستقل عمل کند و برای همین به احزاب مقیم پیشاور نزدیک شد و از حزب وحدت اسلامی، به خاطر رابطه بسیار نزدیک آن با جمهوری اسلامی ایران، فاصله گرفت. | اما گروه های غیرخط امامی در قالب «حرکت اسلامی» گرد هم آمده اند و رهبری آنها با «[[محمد آصف محسنی]]» است. وی از شاگردان [[آیت اللّه خوئی]] بوده و در جریان انقلاب، شهرت فراوان کسب نمود، اما از نظر فکری، دارای افکار ملی گرایانه است و اندیشه های کلاسیک او به دیدگاه های دکتر [[علی شریعتی]] نزدیک است.» از نظر سیاسی نیز سعی کرد که مستقل عمل کند و برای همین به احزاب مقیم پیشاور نزدیک شد و از حزب وحدت اسلامی، به خاطر رابطه بسیار نزدیک آن با جمهوری اسلامی ایران، فاصله گرفت. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
==نقد و بررسی وضعیت فعلی جنبش اسلامی افغانستان== | ==نقد و بررسی وضعیت فعلی جنبش اسلامی افغانستان== | ||
<br> | <br> | ||
یکی از ویژگی های جنبش اسلامی افغانستان، ماهیت اسلامی آن است و مردم این کشور بر اساس وظایف دینی و اسلامی خود، در مقابل خطراتی که از ناحیه کمونیسم، ارزش های اسلامی جامعه افغانستان را تهدید | یکی از ویژگی های جنبش اسلامی افغانستان، ماهیت اسلامی آن است و مردم این کشور بر اساس وظایف دینی و اسلامی خود، در مقابل خطراتی که از ناحیه کمونیسم، ارزش های اسلامی جامعه افغانستان را تهدید میکرد، دست به قیام و مبارزه زدند. بدون شک، انگیزه های اسلامی و کمک های الهی بود که مجاهدان افغانستان توانستند بزرگ ترین قدرت شرق (شوروی) را شکست دهند. شکستی که تا قبل از نهضت اسلامی افغانستان، برای ارتش سرخ به قدری بی سابقه بود که باعث فروپاشی نظام کمونیستی در جهان شد. | ||
<br> | <br> | ||
مجاهدان افغانستان بعد از 14 سال مبارزه به پیروزی رسیدند، ولی پس از رسیدن به قدرت نتوانستند یک حکومت اسلامی و مورد قبول تمام گروه های سیاسی، قومی و مذهبی را به وجود بیاورند. این امر به اضافه انحصارطلبی و برتری جویی برخی گروه ها، باعث تداوم بحران، گسترش جنگ های ویرانگر داخلی و درگیری های قومی در افغانستان گردید. | مجاهدان افغانستان بعد از 14 سال مبارزه به پیروزی رسیدند، ولی پس از رسیدن به قدرت نتوانستند یک حکومت اسلامی و مورد قبول تمام گروه های سیاسی، قومی و مذهبی را به وجود بیاورند. این امر به اضافه انحصارطلبی و برتری جویی برخی گروه ها، باعث تداوم بحران، گسترش جنگ های ویرانگر داخلی و درگیری های قومی در افغانستان گردید. |