استان خوزستان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد'
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'می‌کنند')
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد')
خط ۹: خط ۹:
استان خوزستان حدود پنج هزار سال پیش از میلاد محل سکونت اولیه «اقوام عیلامی» بود. این منطقه در دوران باستان، به‌ویژه، در دوره حکومت هخامنشیان به دو بخش شمال و شمال شرقی و بخش جنوبی تقسیم شده بود. بخش شمالی که شامل کوهستان ها و جنگل های فراوانی بود «انشان یا انزان» نامیده می شد و بخش جنوبی که «عیلام» نام داشت دارای آب و هوای گرم و مرطوب، دشت های حاصلخیز و جلگه ای بود که به قاره ای کوچک شبیه بود. «استرابون»، جغرافی دان عهد باستان، خوزستان را از حاصلخیزترین جلگه‌های جهان می‌دانست. وجود رودخانه‌های فراوان در دشت ها امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر می‌ساخت و بر همین اساس بود که عده‌ای نام این سرزمین را «هند» یا «اند» به معنی «جایی با آب‌های فراوان» گذاشته بودند.
استان خوزستان حدود پنج هزار سال پیش از میلاد محل سکونت اولیه «اقوام عیلامی» بود. این منطقه در دوران باستان، به‌ویژه، در دوره حکومت هخامنشیان به دو بخش شمال و شمال شرقی و بخش جنوبی تقسیم شده بود. بخش شمالی که شامل کوهستان ها و جنگل های فراوانی بود «انشان یا انزان» نامیده می شد و بخش جنوبی که «عیلام» نام داشت دارای آب و هوای گرم و مرطوب، دشت های حاصلخیز و جلگه ای بود که به قاره ای کوچک شبیه بود. «استرابون»، جغرافی دان عهد باستان، خوزستان را از حاصلخیزترین جلگه‌های جهان می‌دانست. وجود رودخانه‌های فراوان در دشت ها امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر می‌ساخت و بر همین اساس بود که عده‌ای نام این سرزمین را «هند» یا «اند» به معنی «جایی با آب‌های فراوان» گذاشته بودند.


در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «جوستان» و«حبوجستان و اجار» آمده است که به نظر می‌آید، برگرفته از زبان پهلوی با عناوین «‌حبوجستان» و «حوجستان» است. از سوی دیگر «یاقوت حموی» واژه «خوز» را با نام های «خوز» و «هوز» و «اهواز» و«هویزه» هم ریشه می‌‌داند. اهواز معرف واژه «اواز» و«اوجا» نیز هست که در کتیبه داریوش بیستون آمده و این نام در  کتیبه نقش رستم خواجا یا «خوجا» حک شده که هزار سال پیش، مرکز حکومت نشین استان خوزستان بود. ابن منظور در کتاب لسان العرب ـ ۷۱۱ ه . ق – می نویسد: «خوز»‌ قوم یا قبیله ای از مردم عجم هستند.
در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «جوستان» و«حبوجستان و اجار» آمده است که به نظر می‌آید، برگرفته از زبان پهلوی با عناوین «‌حبوجستان» و «حوجستان» است. از سوی دیگر «یاقوت حموی» واژه «خوز» را با نام های «خوز» و «هوز» و «اهواز» و«هویزه» هم ریشه می‌‌داند. اهواز معرف واژه «اواز» و«اوجا» نیز هست که در کتیبه داریوش بیستون آمده و این نام در  کتیبه نقش رستم خواجا یا «خوجا» حک شده که هزار سال پیش، مرکز حکومت نشین استان خوزستان بود. ابن منظور در کتاب لسان العرب ـ ۷۱۱ ه . ق – می‌نویسد: «خوز»‌ قوم یا قبیله ای از مردم عجم هستند.


کلمه «خوز» را به معنی «شکر» و «نیشکر» نیز معنا می‌کنند و علت آن خاک حاصلخیز و بارور خوزستان برای رشد این گیاه بوده و بهترین محصول نیشکر در این منطقه بدست می آمد. پس از حکومت هخامنشیان، در دوران اشکانی، ساسانی و تمام دوران حکومت اسلامی شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بود. اما در سال ۱۳۰۳ در پی شیوع بیماری وبا در شوشتر مرکز حکومتی خوزستان به مدت یک سال به دزفول و سپس به اهواز منتقل شد و تا کنون نیز اهواز است.
کلمه «خوز» را به معنی «شکر» و «نیشکر» نیز معنا می‌کنند و علت آن خاک حاصلخیز و بارور خوزستان برای رشد این گیاه بوده و بهترین محصول نیشکر در این منطقه بدست می آمد. پس از حکومت هخامنشیان، در دوران اشکانی، ساسانی و تمام دوران حکومت اسلامی شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بود. اما در سال ۱۳۰۳ در پی شیوع بیماری وبا در شوشتر مرکز حکومتی خوزستان به مدت یک سال به دزفول و سپس به اهواز منتقل شد و تا کنون نیز اهواز است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش