فصلنامه اندیشه تقریب شماره 2: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۴: خط ۶۴:
به خود نديده است. غافل از اين كه پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) به يكپارچگى اين امت، دل بسته
به خود نديده است. غافل از اين كه پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) به يكپارچگى اين امت، دل بسته
بود و مؤمنين را برادر هم مى دانست. در حكومت ايشان نه از قوميت خبرى بود و نه از  دو رنگى و تاريكى. اما در ميان دل سوختگان امت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و رهروان اين طريقت، همواره كسانى بودند كه صداى همدلى و همرنگى سر مى دادند و گوش هاى شنوايى را با خود همراه مى كردند.
بود و مؤمنين را برادر هم مى دانست. در حكومت ايشان نه از قوميت خبرى بود و نه از  دو رنگى و تاريكى. اما در ميان دل سوختگان امت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و رهروان اين طريقت، همواره كسانى بودند كه صداى همدلى و همرنگى سر مى دادند و گوش هاى شنوايى را با خود همراه مى كردند.
ما دو برادر را بر هم زدند *** آتشى از فتنه به عالم زدند
{{شعر|نستعلیق}}
اى كاش اى كاش اگر اسلاميان *** رسم دويى را ببرند از ميان
{{ب|ما دو برادر را بر هم زدند|آتشى از فتنه به عالم زدند}}
اى همگى پيرو دين قويم *** اى پسران پدران قديم
{{ب|اى كاش اى كاش اگر اسلاميان|رسم دويى را ببرند از ميان}}
سنى و شيعه ز كه و كيستند؟ *** در پى آزار هم از چيستند؟
{{ب|اى همگى پيرو دين قويم|اى پسران پدران قديم}}
دين يك و مقصد يك و مقصود يك *** ره يك و معبد يك و معبود يك
{{ب|سنى و شيعه ز كه و كيستند؟|در پى آزار هم از چيستند؟}}
عيسويان كاين علم افراختند *** متحدانه به جهان تاختند
{{ب|دين يك و مقصد يك و مقصود يك |ره يك و معبد يك و معبود يك}}
ما ز چه بر فرع هياهو كنيم؟ *** قاعده اصل ز پا افكنيم
{{ب|عيسويان كاين علم افراختند|متحدانه به جهان تاختند}}
چاره ما نيست به جز اتحاد *** اين ره رشد است فَنِعمَ الرشاد <ref>(ملک الشعراى بهار، ديوان اشعار، اندرز به شاه).</ref>  
{{ب|ما ز چه بر فرع هياهو كنيم؟|قاعده اصل ز پا افكنيم}}
{{ب|چاره ما نيست به جز اتحاد|اين ره رشد است فَنِعمَ الرشاد}}
{{پایان شعر}}
 
<ref>(ملک الشعراى بهار، ديوان اشعار، اندرز به شاه).</ref>  
وقت آن است كه از اختلاف و دشمنى با يک‌ديگر دست برداشته و به دردهاى مشترك جهان اسلام بينديشيديم.<br>
وقت آن است كه از اختلاف و دشمنى با يک‌ديگر دست برداشته و به دردهاى مشترك جهان اسلام بينديشيديم.<br>
بر اساس آموزه‌هاى اسلامى، كرامت و شخصيت هر فرد مسلمان از اهميت ويژه‌اى برخوردار است از اين رو، اهانت و افترا به مسلمانان و حتى غير مسلمانان از ساير اديان الهى ممنوع بوده <ref>شيخ طوسى، تهذيب الاحكام، چ چهارم، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1365، ج 9، ص 365.</ref> و براى آن به حسب مورد، مجازات حدّ يا تعزير مقرر گرديده<ref>سيد احمد خوانسارى، جامع المدارك فى شرح المختصر النافع (چاپ دوم: تهران، مكتبة الصدوق، 1355)، ج7، ص 115: «وصحيح عبد الرحمن بن أبي عبد الله عن رجل سب رجلا بغير قذف يعرض به ، هل يجلد ؟ قال : عليه تعزير و رواية إسماعيل بن الفضل قال : سألت أبا عبد الله(عليه السلام) عن الافتراء على أهل الذمه وأهل الكتاب هل يجلد المسلم الحد في الافتراء عليهم ؟ قال : لا ولكن يعزر.»</ref> است.<br>
بر اساس آموزه‌هاى اسلامى، كرامت و شخصيت هر فرد مسلمان از اهميت ويژه‌اى برخوردار است از اين رو، اهانت و افترا به مسلمانان و حتى غير مسلمانان از ساير اديان الهى ممنوع بوده <ref>شيخ طوسى، تهذيب الاحكام، چ چهارم، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1365، ج 9، ص 365.</ref> و براى آن به حسب مورد، مجازات حدّ يا تعزير مقرر گرديده<ref>سيد احمد خوانسارى، جامع المدارك فى شرح المختصر النافع (چاپ دوم: تهران، مكتبة الصدوق، 1355)، ج7، ص 115: «وصحيح عبد الرحمن بن أبي عبد الله عن رجل سب رجلا بغير قذف يعرض به ، هل يجلد ؟ قال : عليه تعزير و رواية إسماعيل بن الفضل قال : سألت أبا عبد الله(عليه السلام) عن الافتراء على أهل الذمه وأهل الكتاب هل يجلد المسلم الحد في الافتراء عليهم ؟ قال : لا ولكن يعزر.»</ref> است.<br>
۸٬۱۴۶

ویرایش