۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دادند' به 'میدادند') |
جز (جایگزینی متن - 'می گیرد' به 'نمیگیرد') |
||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
ایشان قلمرو ناتوانی عقل در فهم معارف دینی را علاوه بر فروعات دینی ، نسبت به اصول اعتقادی نیز پذیرفته و معتقد است در فهم اصول دین نیز باید به کتاب و سنت رجوع کرد و تنها به دلائل عقلی که در قرآن -یا سنت- ذکر شده است میتوان اعتماد نمود . | ایشان قلمرو ناتوانی عقل در فهم معارف دینی را علاوه بر فروعات دینی ، نسبت به اصول اعتقادی نیز پذیرفته و معتقد است در فهم اصول دین نیز باید به کتاب و سنت رجوع کرد و تنها به دلائل عقلی که در قرآن -یا سنت- ذکر شده است میتوان اعتماد نمود . | ||
از منظر ایشان عقل درفهم دین به تنهائی قابل اعتماد نبوده و لازم است در این توع امور از قرآن و سنت نیز بهره گرفت . | از منظر ایشان عقل درفهم دین به تنهائی قابل اعتماد نبوده و لازم است در این توع امور از قرآن و سنت نیز بهره گرفت . | ||
ایشان در تبیین بیشتر دیدگاه ابن تیمیه مینویسد: عقل بدون نقل قادربه درک حقائق دینی نمیباشد بنابر این عقل حتی در مقدمات استدلالش تابع قرآن بوده و تاویل قرآن نیز فقط بوسیله قرآن انجام | ایشان در تبیین بیشتر دیدگاه ابن تیمیه مینویسد: عقل بدون نقل قادربه درک حقائق دینی نمیباشد بنابر این عقل حتی در مقدمات استدلالش تابع قرآن بوده و تاویل قرآن نیز فقط بوسیله قرآن انجام نمیگیرد.– | ||
ملا امین استرابادی | ملا امین استرابادی | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۶۹: | ||
ایشان بعد از بیان مقدماتی – نسبتا طولانی – چنین نتیجه | ایشان بعد از بیان مقدماتی – نسبتا طولانی – چنین نتیجه نمیگیرد که تنها راه برای اجتناب از خطا در استنباطات دینی تمسک به گفتار اهل بیت ع میباشد چون در تمسک به گفتار انان – بدلیل عصمت شان - قطعا طریق صواب را پیموده و مایه اطمینان خواهد بود در حالی که با تمسک به غیر انان چنین اطمینانی حاصل نمیگردد . | ||
ایشان در ادامه نکاتی را در زمینه دلیل برعصمت ائمه ع و عدم جواز اعتماد به ادله ظنی بیان میکنند . | ایشان در ادامه نکاتی را در زمینه دلیل برعصمت ائمه ع و عدم جواز اعتماد به ادله ظنی بیان میکنند . | ||
خط ۳۶۸: | خط ۳۶۸: | ||
"...آنچه نسبی است علوم و ادراکات اعتباری و عملی است اما علوم وادراکات و اندیشه های نظری که فلسفه و علوم نظری انسان را می سازند، همچون اصول جهان بینی مذهب و اصول اولیه اخلاق اصولی ثابت و مطلق و غیر نسبی میباشند. | "...آنچه نسبی است علوم و ادراکات اعتباری و عملی است اما علوم وادراکات و اندیشه های نظری که فلسفه و علوم نظری انسان را می سازند، همچون اصول جهان بینی مذهب و اصول اولیه اخلاق اصولی ثابت و مطلق و غیر نسبی میباشند. | ||
ایشان در پایان نتیجه | ایشان در پایان نتیجه نمیگیرد: خلاصه مطلب اینکه اولا حقایق چون غیر مادى هستند تغییر نمىکنند و ثانیا اگر هم فرضا تغییر بکنند همه افراد در آن یکسان خواهند بود و نمىتوان آن را بعنوان طرز تفکر و اسلوب منطقى یک دسته مخصوص معرفى کرد . | ||
نتیجه انکه گفتارقائلین به جریان هرمنوتیک درقرآن به نوعی خارج نمودن قرآن از دسترس فهم مردم و زمینه ورود قرائت های مختلف از اسلام خواهد بود . به عبارتی مفهوم پذیرش شیوه هرمنوتیک در قرآن و سنت ، نسبیت در اندیشه های قرآنی و سنت خواهد بوده که بطلانش در گفتاری که از شهید مطهری نقل گردید اثبات شد. | نتیجه انکه گفتارقائلین به جریان هرمنوتیک درقرآن به نوعی خارج نمودن قرآن از دسترس فهم مردم و زمینه ورود قرائت های مختلف از اسلام خواهد بود . به عبارتی مفهوم پذیرش شیوه هرمنوتیک در قرآن و سنت ، نسبیت در اندیشه های قرآنی و سنت خواهد بوده که بطلانش در گفتاری که از شهید مطهری نقل گردید اثبات شد. |