بررسی ادله قائلین به عدم امکان تفسیر قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند'
جز (جایگزینی متن - 'نمی دانند' به 'نمی‌دانند')
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند')
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
دیدگاه علامه طباطبائی در زمینه طائفه سوم :  
دیدگاه علامه طباطبائی در زمینه طائفه سوم :  
ایشان در جمع بین دو طائفه از روایات مذکور می فرماید:  
ایشان در جمع بین دو طائفه از روایات مذکور می فرماید:  
روایاتی که مانع ورود  عقل در معارف حوزه قرآن کریم می‌باشند مرادشان بکارگیری روش غیر صحیح در فهم قرآن است نظیر انکه در فهم قرآن به غیر قرآن رجوع کنیم  . در مقابل این طائفه از وایات ، روایاتی قرار دارد که ورود عقل را در حوزه قرآن  نه تنها مجاز دانسته بلکه مخالفت با انرا ناصواب می دانند . مفاد این روایات ان است که عقل می‌تواند به شیوه درست در فهم قرآن فعال باشد بدینگونه که در تفسیر ایات از ایات دیگر بهره گیرد و این همان شیوه ای است که ائمه ع به یارانشان اموزش می‌دادند .  
روایاتی که مانع ورود  عقل در معارف حوزه قرآن کریم می‌باشند مرادشان بکارگیری روش غیر صحیح در فهم قرآن است نظیر انکه در فهم قرآن به غیر قرآن رجوع کنیم  . در مقابل این طائفه از وایات ، روایاتی قرار دارد که ورود عقل را در حوزه قرآن  نه تنها مجاز دانسته بلکه مخالفت با انرا ناصواب می‌دانند . مفاد این روایات ان است که عقل می‌تواند به شیوه درست در فهم قرآن فعال باشد بدینگونه که در تفسیر ایات از ایات دیگر بهره گیرد و این همان شیوه ای است که ائمه ع به یارانشان اموزش می‌دادند .  




ایشان در نفی  ادعای کسانی که حدیث ثقلین را مانع  توانائی عقل درفهم قرآن دانسته و تنها راه درک معارف قرآنی را مراجعه به اهل بیت می دانند می‌نویسد:  بر اساس حدیث ثقلین ، اهل بیت ع راهنما و دلیل در فهم قرآن هستند بدین معنا که انان روش صحیح  استفاده و مراجعه به قرآن را به دیگران تعلیم می دهند نظیر روایاتی که پیامبر ص  و اهل بیت ع مردم را به تدبر در قرآن  دعوت نموده و از انان می‌خواهد  روایات نقل شده از انان را به قرآن عرضه کنند تا صحت و سقم انها روشن گردد.  
ایشان در نفی  ادعای کسانی که حدیث ثقلین را مانع  توانائی عقل درفهم قرآن دانسته و تنها راه درک معارف قرآنی را مراجعه به اهل بیت می‌دانند می‌نویسد:  بر اساس حدیث ثقلین ، اهل بیت ع راهنما و دلیل در فهم قرآن هستند بدین معنا که انان روش صحیح  استفاده و مراجعه به قرآن را به دیگران تعلیم می دهند نظیر روایاتی که پیامبر ص  و اهل بیت ع مردم را به تدبر در قرآن  دعوت نموده و از انان می‌خواهد  روایات نقل شده از انان را به قرآن عرضه کنند تا صحت و سقم انها روشن گردد.  
ایشان در ادامه اظهار می دارند که بسیاری از روایات تفسیریه - وارد شده  از ناحیه ائمه ع-  نیز  بیانگر ان  است که به مخاطبین خویش شیوه صحیح استنباط و برداشت معارف  قرآنی را بیاموزند همانگونه که برخی روایات با صراحت کسانی را که معتقد به عدم  امکان بهره گیری عقل ازقرآن را می‌باشد در زمره  هلاک شوندگان می داند .  
ایشان در ادامه اظهار می دارند که بسیاری از روایات تفسیریه - وارد شده  از ناحیه ائمه ع-  نیز  بیانگر ان  است که به مخاطبین خویش شیوه صحیح استنباط و برداشت معارف  قرآنی را بیاموزند همانگونه که برخی روایات با صراحت کسانی را که معتقد به عدم  امکان بهره گیری عقل ازقرآن را می‌باشد در زمره  هلاک شوندگان می داند .  
بنظرمی رسد بهترین طریق جمع بین روایات مذکور بیان علامه طباطبائی است که ذکر گردید .  
بنظرمی رسد بهترین طریق جمع بین روایات مذکور بیان علامه طباطبائی است که ذکر گردید .  
خط ۳۵۱: خط ۳۵۱:
    
    
نقد شهید مطهری  به مبانی قائلین  به اندیشه نسبیت
نقد شهید مطهری  به مبانی قائلین  به اندیشه نسبیت
شهید مطهری در نقد این نوع تفکر قائل است از انجا که قائلین به نسبیت معتقد به مادی بودن اندیشه بوده و فکر را از اثار ماده می دانند ناچار به پذیرش چنین اندیشه ای شده‌اند:
شهید مطهری در نقد این نوع تفکر قائل است از انجا که قائلین به نسبیت معتقد به مادی بودن اندیشه بوده و فکر را از اثار ماده می‌دانند ناچار به پذیرش چنین اندیشه ای شده‌اند:
اینان مدعی اند که فکر خاصیت مخصوص ماده مغز است و بنا بر این جزئى از طبیعت است تمام اجزاء طبیعت در تحت تاثیر عوامل مختلف دائما تغییر مىکنند و نمىتوانند یک آن ساکن و یکسان و بىحرکت بمانند پس مغز نیز با همه محتویات خود افکار و ادراکات در تغییر است و نمىتواند ساکن و بىحرکت بماند .
اینان مدعی اند که فکر خاصیت مخصوص ماده مغز است و بنا بر این جزئى از طبیعت است تمام اجزاء طبیعت در تحت تاثیر عوامل مختلف دائما تغییر مىکنند و نمىتوانند یک آن ساکن و یکسان و بىحرکت بمانند پس مغز نیز با همه محتویات خود افکار و ادراکات در تغییر است و نمىتواند ساکن و بىحرکت بماند .
طبیعت همواره در تغییرات خود تکامل پیدا مىکند پس مفاهیم ذهنى نیز که در ماده مغز جایگزین هستند در تکامل هستند . در نتیجه امکان معرفت حقیقی نسبت به عالم خارج وجود ندارد .  -
طبیعت همواره در تغییرات خود تکامل پیدا مىکند پس مفاهیم ذهنى نیز که در ماده مغز جایگزین هستند در تکامل هستند . در نتیجه امکان معرفت حقیقی نسبت به عالم خارج وجود ندارد .  -
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش