۸۸٬۱۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'میگفت') |
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیتالله') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|- | |- | ||
|القاب | |القاب | ||
| | |آیتالله • شهیدمظلوم | ||
|- | |- | ||
|تاریخ تولد | |تاریخ تولد | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
</div> | </div> | ||
'''سید محمد حسینی بهشتی''' متولد ۲ آبان ۱۳۰۷ در محله لُنبان [[اصفهان]] — [[شهادت]] ۷ تیر ۱۳۶۰ در [[تهران]]) سیاست مدار و فقیه ایرانی و دومین رئیس دیوان عالی کشور پس از [[انقلاب ایران]] در سال ۱۳۵۷، نخستین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی بود. گاهی از وی به عنوان نظریه پرداز [[ولایت فقیه]] نام برده می شد او از جمله افراد نزدیک به | '''سید محمد حسینی بهشتی''' متولد ۲ آبان ۱۳۰۷ در محله لُنبان [[اصفهان]] — [[شهادت]] ۷ تیر ۱۳۶۰ در [[تهران]]) سیاست مدار و فقیه ایرانی و دومین رئیس دیوان عالی کشور پس از [[انقلاب ایران]] در سال ۱۳۵۷، نخستین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی بود. گاهی از وی به عنوان نظریه پرداز [[ولایت فقیه]] نام برده می شد او از جمله افراد نزدیک به آیتالله روح الله خمینی (ره) و از هواداران تشکیل [[حکومت اسلامی]] در [[ایران]] بوده و نقش بسیار مهمی در استقرار [[جمهوری اسلامی در ایران]] داشته است. | ||
پدرش، سید فضل الله مردی روحانی و از مدرسین [[حوزه علمیه اصفهان]] بود و گاهی برای برپایی [[نماز جماعت]] به روستاهای پیرامون میرفت. محمد بهشتی در هفتم تیر ۱۳۶۰ و در پی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. | پدرش، سید فضل الله مردی روحانی و از مدرسین [[حوزه علمیه اصفهان]] بود و گاهی برای برپایی [[نماز جماعت]] به روستاهای پیرامون میرفت. محمد بهشتی در هفتم تیر ۱۳۶۰ و در پی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
=تبعید به تهران= | =تبعید به تهران= | ||
ما را به تهران [[تبعید]] کردند بدون حقوق و هر چیز. مایک سال و نیم آنجا بودیم تا اینکه از طرف چهار [[مرجع تقلید]] آقا را دعوت کردند برای مرکز اسلامی هامبورگ، آنجا یک مسجدی بود که بنیانگذارش [[ | ما را به تهران [[تبعید]] کردند بدون حقوق و هر چیز. مایک سال و نیم آنجا بودیم تا اینکه از طرف چهار [[مرجع تقلید]] آقا را دعوت کردند برای مرکز اسلامی هامبورگ، آنجا یک مسجدی بود که بنیانگذارش [[آیتالله بروجردی]] بودند و فورا روانه آلمانش کردند بدون اینکه شاه اصلا بگذارد ایشان برود، بدون اینکه ویزایی بگیرد، یا اینکه پاسپورتی بگیرد ایشان را روانه کردند به [[هامبورگ]]، بعد از اینکه ایشان تشریف بردند به هامبورگ تا چهار ماه [[ساواک]] نگذاشت ما برویم بالاخره با چه سختیها و مشکلاتی آقای خوانساری هر طوری بود، ما را روانه کردند. تا ۵ سال ایشان انجمن اسلامی دانشجویان آنجا را به عهده گرفت و مرتب سمینارهایی تشکیل میداد . | ||
=آثار و کتابها= | =آثار و کتابها= |