۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') |
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونهای') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
سرانجام پیامهای پیوسته پدر، نعمت الله را به سمت صباغیه رهسپار ساخت. پدر و مادر، که برای دیدار فرزند روز شماری میکردند برای آنکه او را در روستا ماندگار سازند مراسم ازدواج بر پا داشتند و پیوند سید نعمت الله با دختر عمویش را جشن گرفتند. | سرانجام پیامهای پیوسته پدر، نعمت الله را به سمت صباغیه رهسپار ساخت. پدر و مادر، که برای دیدار فرزند روز شماری میکردند برای آنکه او را در روستا ماندگار سازند مراسم ازدواج بر پا داشتند و پیوند سید نعمت الله با دختر عمویش را جشن گرفتند. | ||
بیست روز پس از ازدواج در حالی که سید اندیشه شیراز را - دست کم برای مدتی - از خود دور ساخته بود، [[زیارت]] یکی از دانشوران جزایر و گفتار ارزنده وی اشتیاق مدرسه را در دل او بیدار ساخت. به | بیست روز پس از ازدواج در حالی که سید اندیشه شیراز را - دست کم برای مدتی - از خود دور ساخته بود، [[زیارت]] یکی از دانشوران جزایر و گفتار ارزنده وی اشتیاق مدرسه را در دل او بیدار ساخت. به گونهای که در همان محفل تصمیم به ادامه درس گرفت و چون از خانه آن دانشمند بیرون آمد بی آنکه کسی را آگاه سازد رهسپار شیراز شد. <ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 308 - 310</ref> | ||
ولی این بار اقامت در مدرسه منصوریه دیری نپایید. پس از مدتی خبر درگذشت پدر وی را در اندوه فرو برد <ref>نابغه فقه و حدیث، ص 125</ref> و اندکی بعد دست حوادث مدرسه را به آتش کشید. <ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4،ص 145</ref> | ولی این بار اقامت در مدرسه منصوریه دیری نپایید. پس از مدتی خبر درگذشت پدر وی را در اندوه فرو برد <ref>نابغه فقه و حدیث، ص 125</ref> و اندکی بعد دست حوادث مدرسه را به آتش کشید. <ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4،ص 145</ref> |