۸۷٬۷۸۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گفته اند' به 'گفتهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=مقدمه= | =مقدمه= | ||
نماز، سرآمد عبادت هایى است که بر [[انبیا]] و [[اولیا]] از [[آدم]] [[ابوالبشر]](علیه السلام) تا [[خاتم انبیا]] [[حضرت محمّد]](صلى الله علیه وآله)و عموم بندگان [[خدا]]ى تعالى در هر دوره اى از حیات بشر واجب شده است. اگر چه از چند و چون [[نماز]] [[پیامبران]] و [[امت]] هاى پیشین اطلاعى نداریم، اما بر اساس [[آیات]] [[قرآن]]، [[عبادت]]ى به نام نماز در میان آنان رواج داشته و مردم را به آن سفارش مى | نماز، سرآمد عبادت هایى است که بر [[انبیا]] و [[اولیا]] از [[آدم]] [[ابوالبشر]](علیه السلام) تا [[خاتم انبیا]] [[حضرت محمّد]](صلى الله علیه وآله)و عموم بندگان [[خدا]]ى تعالى در هر دوره اى از حیات بشر واجب شده است. اگر چه از چند و چون [[نماز]] [[پیامبران]] و [[امت]] هاى پیشین اطلاعى نداریم، اما بر اساس [[آیات]] [[قرآن]]، [[عبادت]]ى به نام نماز در میان آنان رواج داشته و مردم را به آن سفارش مى کردهاند.<ref>حضرت ابراهیم در مناجات با خداوند چنین مى گوید: «رب اجعلنى مقیم الصلاة و من ذریّتى» (ابراهیم،40) و خداى متعال خطاب به او مىفرماید: «وطهّر بیتى للطائفین و القائمین و الرکّع السجود» (حج،26) و درباره اسماعیل صادق الوعد مىفرماید: «و کان یأمر أهله بالصلاة و الزکاة» (مریم، 55) و خداوند به موسى فرمود: «أقم الصلاة لذکرى» (طه،14) و فرشتگان او به حضرت زکریا در حال نماز بشارت دادند: «فنادته الملائکة و هو قائم یصلى فى المحراب» (آل عمران،39) و عیسى(علیه السلام)را به نماز و... سفارش فرمود: «و أوصانى بالصلاة و الزکاة ما دمت حیاً» (مریم،31) و قوم شعیب به ایشان گفتند: «أصلاتک تأمرک ان نترک ما یعبد آبائنا أو أن نفعل فى أموالنا ما نشاء» و لقمان خطاب به فرزندش مى گوید: «یا بنىّ أقم الصلاة» (لقمان،17) و کسانى (از امت هاى گذشته) را که نماز را ضایع کردند به شدّت نکوهش مى کند: «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلاة و اتبعوا الشهوات» (مریم،59).</ref> در شریعت اسلامى نیز نماز از وظایف روزمرّه هر مسلمان شمرده شده که اهمیت آن بى نیاز از توضیح است. | ||
اما نمازهاى یومیّه در [[اسلام]] از چه تاریخى و در چه زمانى آغاز شد؟ آیا مى توان تاریخ تشریع نمازهاى واجب را مشخص کرد؟ نخستین نماز واجب کدام نماز بود؟ نمازهایى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در دوران پیش از بعثت یا اوایل دعوت خویش برگزار مى کرد، چگونه بوده است؟ | اما نمازهاى یومیّه در [[اسلام]] از چه تاریخى و در چه زمانى آغاز شد؟ آیا مى توان تاریخ تشریع نمازهاى واجب را مشخص کرد؟ نخستین نماز واجب کدام نماز بود؟ نمازهایى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در دوران پیش از بعثت یا اوایل دعوت خویش برگزار مى کرد، چگونه بوده است؟ | ||
از آن جا که در برخى آیات [[مکىِ]] قرآن نکته هایى در باب تشریع نماز و دیگر مباحث مرتبط با آن مطرح شده و در روایات [[معصومان]] و گزارش هاى تاریخى نیز بدان اشارت رفته است، نگاهى قرآنى ـ تاریخى مى تواند در روشن شدن پاسخ برخى از پرسش ها در این باب سودمند افتد. گرچه این بحث با مباحث کلامى نیز مرتبط است و به همین دلیل برخى از [[متکلمان]] [[مسلمان]] به آن اشارتى | از آن جا که در برخى آیات [[مکىِ]] قرآن نکته هایى در باب تشریع نماز و دیگر مباحث مرتبط با آن مطرح شده و در روایات [[معصومان]] و گزارش هاى تاریخى نیز بدان اشارت رفته است، نگاهى قرآنى ـ تاریخى مى تواند در روشن شدن پاسخ برخى از پرسش ها در این باب سودمند افتد. گرچه این بحث با مباحث کلامى نیز مرتبط است و به همین دلیل برخى از [[متکلمان]] [[مسلمان]] به آن اشارتى کردهاند، ولى پژوهش حاضر نگاهى کلامى به مسئله ندارد و فقط بر محور آیات و روایات و گزارش هاى تاریخى به بررسى موضوع مى پردازد. | ||
=گزارش های مختلف از آغاز نمازهای یومیه= | =گزارش های مختلف از آغاز نمازهای یومیه= | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
3. پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از بعثت یا دست کم در آغاز [[بعثت]]، نمازهایى ([[واجب]] یا [[مستحب]]) مى خواند، اما نمازهاى پنج گانه در سفر معراج بر پیامبر و امت اسلامى واجب شد. | 3. پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از بعثت یا دست کم در آغاز [[بعثت]]، نمازهایى ([[واجب]] یا [[مستحب]]) مى خواند، اما نمازهاى پنج گانه در سفر معراج بر پیامبر و امت اسلامى واجب شد. | ||
دو دیدگاه نخست، در واقع یکى بیش نیست و مبدأ وجوب نماز بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان را پس از واقعه معراج مى داند، جز آن که یکى اولین نماز را نماز در شب معراج مى داند و دیگرى نماز ظهر روز بعد از آن را. ناگفته نماند که روایات مربوط به نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) در شب معراج نیز متفاوت است: یکى، نماز خواندن ایشان را در پیشگاه الهى باز مى گوید، در حالى که روایات دیگر به نمازهاى وى پیش از عروج به پیشگاه الهى، در بیت المقدس و طور سینا و مسجد کوفه و آسمان هاى مختلف و نیز به امامت ایشان بر انبیا و فرشتگان اشاره | دو دیدگاه نخست، در واقع یکى بیش نیست و مبدأ وجوب نماز بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان را پس از واقعه معراج مى داند، جز آن که یکى اولین نماز را نماز در شب معراج مى داند و دیگرى نماز ظهر روز بعد از آن را. ناگفته نماند که روایات مربوط به نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) در شب معراج نیز متفاوت است: یکى، نماز خواندن ایشان را در پیشگاه الهى باز مى گوید، در حالى که روایات دیگر به نمازهاى وى پیش از عروج به پیشگاه الهى، در بیت المقدس و طور سینا و مسجد کوفه و آسمان هاى مختلف و نیز به امامت ایشان بر انبیا و فرشتگان اشاره کردهاند. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
* امام صادق(علیه السلام) در ادامه سخن خود به بیان نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) و محتواى قرائت و کیفیت رکوع ایشان پرداخته و افزودند: | * امام صادق(علیه السلام) در ادامه سخن خود به بیان نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) و محتواى قرائت و کیفیت رکوع ایشان پرداخته و افزودند: | ||
خداوند به پیامبر(صلى الله علیه وآله) وحى کرد که براى خداوندگارت سجده کن. ایشان به سجده افتاد. خداوند وحى کرد که بنشین اى محمد! ایشان نشستند. هنگامى که سر از سجده نخستین برداشت، خداوند بر او تجلى کرد و ایشان از پیش خود به سجده افتاد، نه آن که خداوند ایشان را امر کرده باشد، و این سجده دوم به عنوان فضل الهى و سنت پیامبر جارى (و مقرر) شد.<ref> احمد برقى، المحاسن، ج2، ص323. سند این روایت معتبر است، زیرا در ثقه بودن فضاله سخنى نیست. هم چنین احمد بن محمد بن خالد و پدرش هر دو توثیق شدهاند، اگر چه اعتماد بر روایات مرسله و نقل از افراد ضعیف نیز به آنان نسبت داده شده است. درباره حسین بن ابى العلاء نیز عبارت هایى وجود دارد که آیت اللّه خویى از آن، ثقه بودن او را استفاده | خداوند به پیامبر(صلى الله علیه وآله) وحى کرد که براى خداوندگارت سجده کن. ایشان به سجده افتاد. خداوند وحى کرد که بنشین اى محمد! ایشان نشستند. هنگامى که سر از سجده نخستین برداشت، خداوند بر او تجلى کرد و ایشان از پیش خود به سجده افتاد، نه آن که خداوند ایشان را امر کرده باشد، و این سجده دوم به عنوان فضل الهى و سنت پیامبر جارى (و مقرر) شد.<ref> احمد برقى، المحاسن، ج2، ص323. سند این روایت معتبر است، زیرا در ثقه بودن فضاله سخنى نیست. هم چنین احمد بن محمد بن خالد و پدرش هر دو توثیق شدهاند، اگر چه اعتماد بر روایات مرسله و نقل از افراد ضعیف نیز به آنان نسبت داده شده است. درباره حسین بن ابى العلاء نیز عبارت هایى وجود دارد که آیت اللّه خویى از آن، ثقه بودن او را استفاده کردهاند. براى توضیح بیش تر به ترتیب ر.ک: ابوالقاسم خویى، معجم رجال الحدیث، ج14، ص290; ج3، ص49; ج17، ص72 ـ 73 و ج6، ص198 ـ 200.</ref> | ||
برخى روایات نیز به صراحت نماز به شکل کنونى را به حادثه معراج مرتبط دانسته اند. | برخى روایات نیز به صراحت نماز به شکل کنونى را به حادثه معراج مرتبط دانسته اند. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
* روایاتى که اولین نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) را نماز ظهر معرفى کرده و همان را نماز وسطاى سفارش شده در قرآن مى داند.<ref>«حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى و قوموا للّه قانتین» (بقره، 238).</ref> | * روایاتى که اولین نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) را نماز ظهر معرفى کرده و همان را نماز وسطاى سفارش شده در قرآن مى داند.<ref>«حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى و قوموا للّه قانتین» (بقره، 238).</ref> | ||
* در برخى از این روایات، به جاى نماز ظهر، نماز جمعه (که به جاى نماز ظهر در روز جمعه به جماعت اقامه مى شود) آمده است. این روایات هم پرشمارند و هم در برخى موارد معتبرند.<ref>در این باره ر.ک: کلینى، الکافى، ج 8، ص 339. اگر چه علامه مجلسى سند را (به خاطر سعید بن مسیب) مجهول دانسته است. (مجلسى، مرآة العقول، ج 26، ص 496)، ولى نمى توان آن را بى اعتبار دانست، زیرا برخى رجالیان، مانند مرحوم مامقانى، سعید را توثیق | * در برخى از این روایات، به جاى نماز ظهر، نماز جمعه (که به جاى نماز ظهر در روز جمعه به جماعت اقامه مى شود) آمده است. این روایات هم پرشمارند و هم در برخى موارد معتبرند.<ref>در این باره ر.ک: کلینى، الکافى، ج 8، ص 339. اگر چه علامه مجلسى سند را (به خاطر سعید بن مسیب) مجهول دانسته است. (مجلسى، مرآة العقول، ج 26، ص 496)، ولى نمى توان آن را بى اعتبار دانست، زیرا برخى رجالیان، مانند مرحوم مامقانى، سعید را توثیق کردهاند. مامقانى، تنقیح المقال، ج 1، ص 64). (براى مطالعه بیشتر درباره سعید بن مسیب ر.ک: على اکبربابایى، مکاتب تفسیرى، ص 217 ـ 221. هم چنین براى دیدن روایات دیگر در باب اولین نماز ر.ک: صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 322 و ص 354 ـ 355. علامه مجلسى سند بعضى از این روایات را صحیح دانسته است. ر.ک: مجلسى، بحار الأنوار، ج 80، ص30 و 108 و ج 79، ص 290 ـ 291).</ref> فرزندم! براى نماز ظهر این روز (جمعه) شرافت بزرگى است. این نماز اولین نمازى است که بر آقاى ما رسول خدا(صلى الله علیه وآله) واجب شد و در روایت است که نماز وسطى همین است... .<ref>مجلسى. بحارالانوار. ج 79، ص290.</ref> | ||
* یعقوبى نیز این نکته را که نماز وسطى ظهر است، و نماز ظهر جمعه اولین نماز پیامبر بوده، گزارش کرده است.<ref>یعقوبى، تاریخ یعقوبى، ج2، ص23.</ref> | * یعقوبى نیز این نکته را که نماز وسطى ظهر است، و نماز ظهر جمعه اولین نماز پیامبر بوده، گزارش کرده است.<ref>یعقوبى، تاریخ یعقوبى، ج2، ص23.</ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
* در سوره مزمل نیز آمده است: «یا أیّها المزمل قم اللیل إلّا قلیلاً; اى جامه به خود پیچیده، شب را (به نماز) برخیز مگر اندکى».<ref>سوره مزمل، آیه1و2.</ref> | * در سوره مزمل نیز آمده است: «یا أیّها المزمل قم اللیل إلّا قلیلاً; اى جامه به خود پیچیده، شب را (به نماز) برخیز مگر اندکى».<ref>سوره مزمل، آیه1و2.</ref> | ||
پرسش مهم در باب این آیات، زمان نزول آنها است. در صورتى که آیات یاد شده در ابتداى بعثت نازل شده باشند نشان از وجود نماز در زمانى پیش از آن دارد.<ref>یعنى پیامبر پیش از آن با نماز آشنا بوده و اینک به نماز در شب فرمان یافته است یا مسلمانان با نماز آشنا بودند و اینک براى ترغیب بیشتر به آن، واقعیت هایى از تأثیر ترک نماز در زندگى اخروى مطرح شده است. هم چنین مخاطبان قرآن هنگام نزول آیه دهم علق مى دانستند که مقصود از نماز چیست و نمازگزار پیامبر(صلى الله علیه وآله) است که در برابر کعبه مى ایستد و ابوجهل او را تهدید به مرگ کرده است.</ref> بر این اساس برخى معتقدند که اصل نماز به وحى الهى (غیر قرآنى) بر پیامبر واجب شده بود و ایشان پیشتر نیز نمازگزار بودهاند. ـ و چنان که گذشت ـ روایاتى هم بر این مطلب دلالت دارند. علامه طباطبایى(قدس سره) با استناد به همین نکته معتقدند که چون سوره علق در آغاز بعثت نازل شده و در آن زمان هنوز آیه اى در باب نماز نیامده بود، معلوم مى شود پیش از وحى قرآنى، فرمان به نماز بر ایشان آمده، و مقصود از بنده نمازگزار، پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و بازدارنده از نماز او نیز ابوجهل بوده است.<ref>طباطبایى، المیزان، ج2، ص21 و ج20، ص325.</ref> این نکته در روایات اسباب نزول سوره علق مطرح شده و اکثر قریب به اتفاق مفسران و راویان اسباب نزول، آن را پذیرفته اند.<ref>تنها دیدگاه مخالف در این باب از حسن بصرى است که شأن نزول آیه را درباره بازداشتن امیة بن خلف از نمازگزاردن سلمان فارسى (رض) دانسته است، اما با توجه به قطعى بودن نزول سوره علق در اوائل بعثت پیامبر در مکه، و اسلام آوردن سلمان فارسى (رض) در سال اول هجرى در مدینه، سخن او به کلى ناصواب بوده و کسى از آن دفاع نکرده است. (براى نمونه ر.ک: طبرى، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، ج30، ص 321 ـ 322 و احمد قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج20، ص124). ابوحیان در البحر المحیط از ابن عطیه نقل کرده که هیچ یک از مفسران در این اختلافى ندارند که ابوجهل بازدازنده از نماز، و بنده نمازگزار نیز حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)بوده است (ر.ک: ابوحیان اندلسى، البحر المحیط، ذیل آیه 10 علق). فخر رازى و آلوسى نیز دیدگاه حسن بصرى را که مقصود از ناهى را امیة بن خلف و نمازگزار را سلمان فارسى دانسته نقد | پرسش مهم در باب این آیات، زمان نزول آنها است. در صورتى که آیات یاد شده در ابتداى بعثت نازل شده باشند نشان از وجود نماز در زمانى پیش از آن دارد.<ref>یعنى پیامبر پیش از آن با نماز آشنا بوده و اینک به نماز در شب فرمان یافته است یا مسلمانان با نماز آشنا بودند و اینک براى ترغیب بیشتر به آن، واقعیت هایى از تأثیر ترک نماز در زندگى اخروى مطرح شده است. هم چنین مخاطبان قرآن هنگام نزول آیه دهم علق مى دانستند که مقصود از نماز چیست و نمازگزار پیامبر(صلى الله علیه وآله) است که در برابر کعبه مى ایستد و ابوجهل او را تهدید به مرگ کرده است.</ref> بر این اساس برخى معتقدند که اصل نماز به وحى الهى (غیر قرآنى) بر پیامبر واجب شده بود و ایشان پیشتر نیز نمازگزار بودهاند. ـ و چنان که گذشت ـ روایاتى هم بر این مطلب دلالت دارند. علامه طباطبایى(قدس سره) با استناد به همین نکته معتقدند که چون سوره علق در آغاز بعثت نازل شده و در آن زمان هنوز آیه اى در باب نماز نیامده بود، معلوم مى شود پیش از وحى قرآنى، فرمان به نماز بر ایشان آمده، و مقصود از بنده نمازگزار، پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و بازدارنده از نماز او نیز ابوجهل بوده است.<ref>طباطبایى، المیزان، ج2، ص21 و ج20، ص325.</ref> این نکته در روایات اسباب نزول سوره علق مطرح شده و اکثر قریب به اتفاق مفسران و راویان اسباب نزول، آن را پذیرفته اند.<ref>تنها دیدگاه مخالف در این باب از حسن بصرى است که شأن نزول آیه را درباره بازداشتن امیة بن خلف از نمازگزاردن سلمان فارسى (رض) دانسته است، اما با توجه به قطعى بودن نزول سوره علق در اوائل بعثت پیامبر در مکه، و اسلام آوردن سلمان فارسى (رض) در سال اول هجرى در مدینه، سخن او به کلى ناصواب بوده و کسى از آن دفاع نکرده است. (براى نمونه ر.ک: طبرى، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، ج30، ص 321 ـ 322 و احمد قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج20، ص124). ابوحیان در البحر المحیط از ابن عطیه نقل کرده که هیچ یک از مفسران در این اختلافى ندارند که ابوجهل بازدازنده از نماز، و بنده نمازگزار نیز حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)بوده است (ر.ک: ابوحیان اندلسى، البحر المحیط، ذیل آیه 10 علق). فخر رازى و آلوسى نیز دیدگاه حسن بصرى را که مقصود از ناهى را امیة بن خلف و نمازگزار را سلمان فارسى دانسته نقد کردهاند (براى توضیح بیشتر ر.ک: محمد رازى، التفسیر الکبیر و محمود آلوسى، روح المعانى، ذیل آیه 10 علق).</ref> | ||
'''پیش فرض استدلال به این آیات''' | '''پیش فرض استدلال به این آیات''' | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
===ادله وقوع معراج پس از بعثت=== | ===ادله وقوع معراج پس از بعثت=== | ||
برخى تاریخ پژوهان معاصر، این دیدگاه را بر دیگر اقوال ترجیح داده و مؤیدهایى به شرح زیر براى آن بیان | برخى تاریخ پژوهان معاصر، این دیدگاه را بر دیگر اقوال ترجیح داده و مؤیدهایى به شرح زیر براى آن بیان کردهاند: | ||
1. سوره نجم که حادثه معراج در آن بیان شده، بعد از نزول 22 یا 23 سوره قرآن، فرود آمده و پس از آن نیز 64 سوره در مکه نازل شده است، بنابراین به طور طبیعى در فاصله ثلث اول و دوم سالهاى پس از بعثت (پیش از هجرت) نازل شده است; یعنى در پایان سال سوم یا ابتداى سال چهارم پس از بعثت; | 1. سوره نجم که حادثه معراج در آن بیان شده، بعد از نزول 22 یا 23 سوره قرآن، فرود آمده و پس از آن نیز 64 سوره در مکه نازل شده است، بنابراین به طور طبیعى در فاصله ثلث اول و دوم سالهاى پس از بعثت (پیش از هجرت) نازل شده است; یعنى در پایان سال سوم یا ابتداى سال چهارم پس از بعثت; | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
2. پرسش و پاسخ هاى فرشتگان در شب معراج که در روایت معراج آمده، متناسب با فضاى اوایل بعثت است. بعضى از آنان از جبرئیل مى پرسیدند همراه تو کیست؟ و زمانى که محمد(صلى الله علیه وآله) را معرفى مى کرد، سؤال مى کردند که آیا او مبعوث شده است؟ و پس از پاسخ مثبت جبرئیل مى پرسیدند که آیا عهده دار رسالت شده است؟ این گونه پرسش ها نشان از گذشتِ زمان زیادى از بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در هنگامه معراج ندارد; | 2. پرسش و پاسخ هاى فرشتگان در شب معراج که در روایت معراج آمده، متناسب با فضاى اوایل بعثت است. بعضى از آنان از جبرئیل مى پرسیدند همراه تو کیست؟ و زمانى که محمد(صلى الله علیه وآله) را معرفى مى کرد، سؤال مى کردند که آیا او مبعوث شده است؟ و پس از پاسخ مثبت جبرئیل مى پرسیدند که آیا عهده دار رسالت شده است؟ این گونه پرسش ها نشان از گذشتِ زمان زیادى از بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در هنگامه معراج ندارد; | ||
3. روایاتى که فریقین درباره حضرت زهرا(علیها السلام) از پیامبر نقل | 3. روایاتى که فریقین درباره حضرت زهرا(علیها السلام) از پیامبر نقل کردهاند مبنى بر این که جوهره وجود فاطمه(علیها السلام) از میوه اى بوده که در شب معراج از دست جبرئیل تناول کرده و به صورت نطفه درآمده است.<ref>عبدالرحمان سیوطى، الدرالمنثور، ج 4، ص 153 و على بن ابراهیم قمى، تفسیر قمى، ج 1، ص 22 و 365.</ref> با توجه به این که بر اساس قول مشهور میلاد حضرت زهرا در سال پنجم بعثت بوده، معلوم مى شود که معراج در فاصله نه ماه پیش از میلاد ایشان یا اندکى پیش تر واقع شده است. بدین ترتیب بعد از گذشت سه سال، معراج واقع شده و اندکى پس از آن، یعنى در سال چهارم، حضرت خدیجه به فرزندش فاطمه باردار گردیده و در اواخر سال چهارم و اوایل سال پنجم میلاد زهرا(علیها السلام) واقع شده است.<ref>براى توضیح بیش تر ر.ک: محمد هادى یوسفى غروى، موسوعة التاریخ الاسلامى، ج1، ص533 به بعد و جعفر مرتضى عاملى، الصحیح من سیرة النبى الأعظم، ج3، ص10 به بعد.</ref> | ||
====روایات داله بر تقدم بعثت بر معراج==== | ====روایات داله بر تقدم بعثت بر معراج==== | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
* [[ابن شهرآشوب]] نیز در مناقب در بیان درجات بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) هفتمین آن ها را عبادات مى داند و بر این باور است که در زمانى که ایشان در مکه بودند فقط طهارت و نماز تشریع شد، (در آغاز) نماز بر ایشان واجب بود و بر مسلمانان مستحب. سپس نمازهاى پنج گانه بعد از اسراء واجب شد و این در سال نهم بعثت ایشان بود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص40.</ref> | * [[ابن شهرآشوب]] نیز در مناقب در بیان درجات بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) هفتمین آن ها را عبادات مى داند و بر این باور است که در زمانى که ایشان در مکه بودند فقط طهارت و نماز تشریع شد، (در آغاز) نماز بر ایشان واجب بود و بر مسلمانان مستحب. سپس نمازهاى پنج گانه بعد از اسراء واجب شد و این در سال نهم بعثت ایشان بود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص40.</ref> | ||
چنان که پیشتر اشاره کردیم، در بعضى روایات به نمازهایى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مسیر عروج خود برگزار | چنان که پیشتر اشاره کردیم، در بعضى روایات به نمازهایى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مسیر عروج خود برگزار کردهاند، اشاره شده است. | ||
* على بن ابراهیم قمى از پدرش و او از محمد بن ابى عمیر، و او از هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این باره فرموده اند: ...جبرئیل مرا فرود آورد و گفت: نماز بگزار، نماز گزاردم. سپس گفت: میدانى در کجا نماز خواندى؟ گفتم: نه. گفت: در طیبه (مدینه) نماز گزاردى که محل هجرت تو خواهد بود. سپس سوار شدم و به اندازه اى که خدا خواست گذشتیم جبرئیل گفت: فرود بیا و نماز بگزار. فرود آمدم و نماز گزاردم. جبرئیل گفت: میدانى در کجا نماز خواندى؟ گفتم: نه. گفت: در طور سینا نماز خواندى; جایى که خداوند با موسى سخن گفت. سپس سوار شدم و به مقدارى که خداوند خواست گذشتیم، جبریل گفت: فرود بیا و نماز بگزار. فرود آمدم و نماز خواندم. گفت: میدانى در کجا نماز گزاردى؟ گفتم: نه. گفت: در بیت لحم; ناحیه اى در بیت المقدس، جایى که عیسى(علیه السلام) به دنیا آمد. سپس سوار شدم و گذشتیم تا به بیت المقدس رسیدیم ... وارد مسجد شدم در حالى که جبرئیل همراه و در کنارم بود. در آن جا ابراهیم و موسى و عیسى را در جمع پیامبرانى که خداوند مى خواست، درک کردیم. آنان به سوى من آمدند و نماز برپا شد. شک نداشتم که جبرئیل بر ما امامت خواهد کرد، اما زمانى که صف ها را منظم کردند، جبرئیل بازویم را گرفت و مرا جلو انداخت و من بر آنان امامت کردم و بر این کار فخر نمیکنم!<ref>على بن ابراهیم قمى، تفسیر قمى، ج2، ص4. نیز ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج14، ص208.</ref> | * على بن ابراهیم قمى از پدرش و او از محمد بن ابى عمیر، و او از هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این باره فرموده اند: ...جبرئیل مرا فرود آورد و گفت: نماز بگزار، نماز گزاردم. سپس گفت: میدانى در کجا نماز خواندى؟ گفتم: نه. گفت: در طیبه (مدینه) نماز گزاردى که محل هجرت تو خواهد بود. سپس سوار شدم و به اندازه اى که خدا خواست گذشتیم جبرئیل گفت: فرود بیا و نماز بگزار. فرود آمدم و نماز گزاردم. جبرئیل گفت: میدانى در کجا نماز خواندى؟ گفتم: نه. گفت: در طور سینا نماز خواندى; جایى که خداوند با موسى سخن گفت. سپس سوار شدم و به مقدارى که خداوند خواست گذشتیم، جبریل گفت: فرود بیا و نماز بگزار. فرود آمدم و نماز خواندم. گفت: میدانى در کجا نماز گزاردى؟ گفتم: نه. گفت: در بیت لحم; ناحیه اى در بیت المقدس، جایى که عیسى(علیه السلام) به دنیا آمد. سپس سوار شدم و گذشتیم تا به بیت المقدس رسیدیم ... وارد مسجد شدم در حالى که جبرئیل همراه و در کنارم بود. در آن جا ابراهیم و موسى و عیسى را در جمع پیامبرانى که خداوند مى خواست، درک کردیم. آنان به سوى من آمدند و نماز برپا شد. شک نداشتم که جبرئیل بر ما امامت خواهد کرد، اما زمانى که صف ها را منظم کردند، جبرئیل بازویم را گرفت و مرا جلو انداخت و من بر آنان امامت کردم و بر این کار فخر نمیکنم!<ref>على بن ابراهیم قمى، تفسیر قمى، ج2، ص4. نیز ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج14، ص208.</ref> | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۲: | ||
10. «حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى و قوموا للّه قانتین» (بقره، 238). | 10. «حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى و قوموا للّه قانتین» (بقره، 238). | ||
11. در این باره ر.ک: کلینى، الکافى، ج 8، ص 339. اگر چه علامه مجلسى سند را (به خاطر سعید بن مسیب) مجهول دانسته است. (مجلسى، مرآة العقول، ج 26، ص 496)، ولى نمى توان آن را بى اعتبار دانست، زیرا برخى رجالیان، مانند مرحوم مامقانى، سعید را توثیق | 11. در این باره ر.ک: کلینى، الکافى، ج 8، ص 339. اگر چه علامه مجلسى سند را (به خاطر سعید بن مسیب) مجهول دانسته است. (مجلسى، مرآة العقول، ج 26، ص 496)، ولى نمى توان آن را بى اعتبار دانست، زیرا برخى رجالیان، مانند مرحوم مامقانى، سعید را توثیق کردهاند. مامقانى، تنقیح المقال، ج 1، ص 64). (براى مطالعه بیشتر درباره سعید بن مسیب ر.ک: على اکبربابایى، مکاتب تفسیرى، ص 217 ـ 221. هم چنین براى دیدن روایات دیگر در باب اولین نماز ر.ک: صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 322 و ص 354 ـ 355. علامه مجلسى سند بعضى از این روایات را صحیح دانسته است. ر.ک: مجلسى، بحار الأنوار، ج 80، ص30 و 108 و ج 79، ص 290 ـ 291). | ||
12. مجلسى. بحارالانوار. ج 79، ص290. | 12. مجلسى. بحارالانوار. ج 79، ص290. | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۰: | ||
24. طباطبایى، المیزان، ج2، ص21 و ج20، ص325. | 24. طباطبایى، المیزان، ج2، ص21 و ج20، ص325. | ||
25. تنها دیدگاه مخالف در این باب از حسن بصرى است که شأن نزول آیه را درباره بازداشتن امیة بن خلف از نمازگزاردن سلمان فارسى (رض) دانسته است، اما با توجه به قطعى بودن نزول سوره علق در اوائل بعثت پیامبر در مکه، و اسلام آوردن سلمان فارسى (رض) در سال اول هجرى در مدینه، سخن او به کلى ناصواب بوده و کسى از آن دفاع نکرده است. (براى نمونه ر.ک: طبرى، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، ج30، ص 321 ـ 322 و احمد قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج20، ص124). ابوحیان در البحر المحیط از ابن عطیه نقل کرده که هیچ یک از مفسران در این اختلافى ندارند که ابوجهل بازدازنده از نماز، و بنده نمازگزار نیز حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)بوده است (ر.ک: ابوحیان اندلسى، البحر المحیط، ذیل آیه 10 علق). فخر رازى و آلوسى نیز دیدگاه حسن بصرى را که مقصود از ناهى را امیة بن خلف و نمازگزار را سلمان فارسى دانسته نقد | 25. تنها دیدگاه مخالف در این باب از حسن بصرى است که شأن نزول آیه را درباره بازداشتن امیة بن خلف از نمازگزاردن سلمان فارسى (رض) دانسته است، اما با توجه به قطعى بودن نزول سوره علق در اوائل بعثت پیامبر در مکه، و اسلام آوردن سلمان فارسى (رض) در سال اول هجرى در مدینه، سخن او به کلى ناصواب بوده و کسى از آن دفاع نکرده است. (براى نمونه ر.ک: طبرى، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، ج30، ص 321 ـ 322 و احمد قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج20، ص124). ابوحیان در البحر المحیط از ابن عطیه نقل کرده که هیچ یک از مفسران در این اختلافى ندارند که ابوجهل بازدازنده از نماز، و بنده نمازگزار نیز حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)بوده است (ر.ک: ابوحیان اندلسى، البحر المحیط، ذیل آیه 10 علق). فخر رازى و آلوسى نیز دیدگاه حسن بصرى را که مقصود از ناهى را امیة بن خلف و نمازگزار را سلمان فارسى دانسته نقد کردهاند (براى توضیح بیشتر ر.ک: محمد رازى، التفسیر الکبیر و محمود آلوسى، روح المعانى، ذیل آیه 10 علق). | ||
26. سیوطى، الاتقان، نوع اول. نیز براى آگاهى بیشتر ر.ک: تفاسیر مختلف فریقین، ذیل آیه 10 علق. | 26. سیوطى، الاتقان، نوع اول. نیز براى آگاهى بیشتر ر.ک: تفاسیر مختلف فریقین، ذیل آیه 10 علق. |