سید عباس موسوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فعالیت ها' به 'فعالیت‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'روش ها' به 'روش‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'فعالیت ها' به 'فعالیت‌ها')
خط ۵۶: خط ۵۶:
سید عباس پس از نه سال اقامت در نجف، زیر فشارهای سیاسی رژیم بعثی حاکم بر عراق، ناگزیر به لبنان بازگشت و چون رهسپار بعلبک شد، تصمیم گرفت در این شهر مرکزی مدرسه علمیه ای برای فراگیری علوم دینی تأسیس کند تا برای کسانی که امکان رفتن به نجف را ندارند، مکان مناسبی باشد و بتواند تا حدودی اهداف حوزه نجف را تأمین کند.
سید عباس پس از نه سال اقامت در نجف، زیر فشارهای سیاسی رژیم بعثی حاکم بر عراق، ناگزیر به لبنان بازگشت و چون رهسپار بعلبک شد، تصمیم گرفت در این شهر مرکزی مدرسه علمیه ای برای فراگیری علوم دینی تأسیس کند تا برای کسانی که امکان رفتن به نجف را ندارند، مکان مناسبی باشد و بتواند تا حدودی اهداف حوزه نجف را تأمین کند.
بدین منظور، حوزه امام منتظر را در بعلبک بنا نهاد که در منطقه عین بورضای این شهر قرار دارد. این حوزه در 1398 هـ .ق برابر با 1357 شمسی در یک خانه استیجاری فعالیت خود را آغاز کرد و یک سال بعد به ساختمانی در کنار مسجد امام علی(ع) انتقال یافت.
بدین منظور، حوزه امام منتظر را در بعلبک بنا نهاد که در منطقه عین بورضای این شهر قرار دارد. این حوزه در 1398 هـ .ق برابر با 1357 شمسی در یک خانه استیجاری فعالیت خود را آغاز کرد و یک سال بعد به ساختمانی در کنار مسجد امام علی(ع) انتقال یافت.
به دلیل گسترش فعالیت ها و استقبال فراوان از این مکان آموزشی و مذهبی، ضرورت داشت این حوزه به ساختمانی مجهزتر انتقال یابد. ازاین رو، ساختمان مناسبی در زمینی به مساحت 13000 مترمربع و زیربنای 4000 مترمربع احداث و در روز عید غدیر سال 1412 هـ .ق در مراسم باشکوهی و با حضور چندین نفر از شخصیت های علمی و فرهنگی افتتاح شد.
به دلیل گسترش فعالیت‌ها و استقبال فراوان از این مکان آموزشی و مذهبی، ضرورت داشت این حوزه به ساختمانی مجهزتر انتقال یابد. ازاین رو، ساختمان مناسبی در زمینی به مساحت 13000 مترمربع و زیربنای 4000 مترمربع احداث و در روز عید غدیر سال 1412 هـ .ق در مراسم باشکوهی و با حضور چندین نفر از شخصیت های علمی و فرهنگی افتتاح شد.
آن روحانی مجاهد با کمترین امکانات مادی در این راه قدم برداشت. در آغاز، ساختمانی را اجاره کرد که محل نگه داری کودکان بی سرپرست بود. در نخستین قدم طلّابی را که از نجف اشرف تبعید شده بودند، گرد آورد و سپس پذیرای دانشجویان جدید گشت. بعد از آن مکانی را در رأس العین بعلبک اجاره کرد. سپس موفق شد مدرسه یکی از احزاب محلی را که مرحوم شیخ حبیب آل ابراهیم بنا کرده بود، به این امر اختصاص دهد. او توانست با درایت و پایداری، بزرگان بعلبک را در نبرد آزادسازی مدرسه و مسجد مجاورش، حامی خویش کند و در این زمینه پیروز شود. همان مکانی که پس از یورش اشغال گران صهیونیست در تابستان سال 1982م به پایگاه مهمی برای فعالیت های اسلامی حزب الله تبدیل شد و بعد از آن به ساختمان های جدیدی که بدان اشاره کردیم، منتقل گردید.
آن روحانی مجاهد با کمترین امکانات مادی در این راه قدم برداشت. در آغاز، ساختمانی را اجاره کرد که محل نگه داری کودکان بی سرپرست بود. در نخستین قدم طلّابی را که از نجف اشرف تبعید شده بودند، گرد آورد و سپس پذیرای دانشجویان جدید گشت. بعد از آن مکانی را در رأس العین بعلبک اجاره کرد. سپس موفق شد مدرسه یکی از احزاب محلی را که مرحوم شیخ حبیب آل ابراهیم بنا کرده بود، به این امر اختصاص دهد. او توانست با درایت و پایداری، بزرگان بعلبک را در نبرد آزادسازی مدرسه و مسجد مجاورش، حامی خویش کند و در این زمینه پیروز شود. همان مکانی که پس از یورش اشغال گران صهیونیست در تابستان سال 1982م به پایگاه مهمی برای فعالیت‌های اسلامی حزب الله تبدیل شد و بعد از آن به ساختمان های جدیدی که بدان اشاره کردیم، منتقل گردید.
یکی از همکاران سید عباس درباره برپایی این مرکز مهم علمی و فرهنگی می گوید:
یکی از همکاران سید عباس درباره برپایی این مرکز مهم علمی و فرهنگی می گوید:
حرکت و پویایی سید، در بنیان گذاری مدرسه امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف ، آغاز تلاش های او برای یک تحول مهم فرهنگی، اجتماعی و آ موزشی در جنوب لبنان بود. گویی میان او و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف پیوندی ناگسستنی وجود داشت. سید با تمام وجودش برای احیای راه امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف زندگی کرد.
حرکت و پویایی سید، در بنیان گذاری مدرسه امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف ، آغاز تلاش های او برای یک تحول مهم فرهنگی، اجتماعی و آ موزشی در جنوب لبنان بود. گویی میان او و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف پیوندی ناگسستنی وجود داشت. سید با تمام وجودش برای احیای راه امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف زندگی کرد.
خط ۷۲: خط ۷۲:
سید شهید از حوزه امام منتظر عج الله تعالی فرجه الشریف سر برآورد و تلاش مداوم خود را از دره بقاع آغاز کرد. در مدتی کوتاه حرکت تبلیغی گسترده ای را از این پایگاه سامان داد که امواجش تمام روستاها و آبادی های منطقه بعلبک ـ هرمل را دربرگرفت. حتی روستاهایی بسیار دورافتاده در شوره زارهای هرمل و دیگر مناطق در عکّار، در شمال لبنان، که هیچ مبلّغی به آنجاها قدم نگذاشته بود و مردمانش پیش از ورود وی با فردی روحانی روبه رو نشده بودند، مشمول این برنامه فرهنگی ـ ترویجی قرار گرفتند. سید شهید همراه طلابی جوان و پرنشاط در ماه رمضان و محرّم، نخستین کسانی بودند که به این نقاط محروم می‌رفتند.
سید شهید از حوزه امام منتظر عج الله تعالی فرجه الشریف سر برآورد و تلاش مداوم خود را از دره بقاع آغاز کرد. در مدتی کوتاه حرکت تبلیغی گسترده ای را از این پایگاه سامان داد که امواجش تمام روستاها و آبادی های منطقه بعلبک ـ هرمل را دربرگرفت. حتی روستاهایی بسیار دورافتاده در شوره زارهای هرمل و دیگر مناطق در عکّار، در شمال لبنان، که هیچ مبلّغی به آنجاها قدم نگذاشته بود و مردمانش پیش از ورود وی با فردی روحانی روبه رو نشده بودند، مشمول این برنامه فرهنگی ـ ترویجی قرار گرفتند. سید شهید همراه طلابی جوان و پرنشاط در ماه رمضان و محرّم، نخستین کسانی بودند که به این نقاط محروم می‌رفتند.
تعداد زیادی از روحانیان و مجاهدانی که در مناطق مرکزی، جنوبی و غربی لبنان به تبلیغ رفتند، دانش آموخته مدرسه امام منتظر بودند و سید شهید جایگاه مهمی در تربیت و شکوفایی استعدادشان داشت. سید همواره از روستایی به روستایی در حرکت بود. در یک آبادی اقامه جماعت می کرد و در روستای بعدی مناسبتی را گرامی می‌داشت. با مردم صمیمانه دیدار و گفت وگو داشت. به مشکلات، دردها و تقاضاهای آنان به دقت گوش می داد و آنان را برای رهایی از گرفتاری ها و تنگناها راهنمایی می کرد.
تعداد زیادی از روحانیان و مجاهدانی که در مناطق مرکزی، جنوبی و غربی لبنان به تبلیغ رفتند، دانش آموخته مدرسه امام منتظر بودند و سید شهید جایگاه مهمی در تربیت و شکوفایی استعدادشان داشت. سید همواره از روستایی به روستایی در حرکت بود. در یک آبادی اقامه جماعت می کرد و در روستای بعدی مناسبتی را گرامی می‌داشت. با مردم صمیمانه دیدار و گفت وگو داشت. به مشکلات، دردها و تقاضاهای آنان به دقت گوش می داد و آنان را برای رهایی از گرفتاری ها و تنگناها راهنمایی می کرد.
سید عباس موسوی از طریق این پایگاه اعتقادی و فرهنگی، در کنار فعالیت های مردمی، برای تقویت زیربنای فکری و سیاسی نسل جوان، مؤمن و پرتحرک خالصانه گام برمی‌داشت و علاوه بر بعلبک، کلاس های آموزشی تربیتی فراوانی در روستاها و نقاط دوردست برگزار می کرد. تمام وقت و توجه خود را در اختیار جوانان مؤمن قرار داد. با آنها دیدارهای پرفایده داشت و در گردهمایی های آنان با اشتیاقی بالا حضور می یافت. محبتی پدرانه و عطوفتی مشفقانه بر آنها داشت.
سید عباس موسوی از طریق این پایگاه اعتقادی و فرهنگی، در کنار فعالیت‌های مردمی، برای تقویت زیربنای فکری و سیاسی نسل جوان، مؤمن و پرتحرک خالصانه گام برمی‌داشت و علاوه بر بعلبک، کلاس های آموزشی تربیتی فراوانی در روستاها و نقاط دوردست برگزار می کرد. تمام وقت و توجه خود را در اختیار جوانان مؤمن قرار داد. با آنها دیدارهای پرفایده داشت و در گردهمایی های آنان با اشتیاقی بالا حضور می یافت. محبتی پدرانه و عطوفتی مشفقانه بر آنها داشت.
نسل نوخاسته را در فضایی صمیمی، دوستانه و خودمانی از معارف و تعالیم اسلامی بهره مند می کرد و آنان را با سیره، روش و جهت گیری های فرستادگان الهی و ائمه هدی(ع) آشنا می کرد. با جوانان می زیست و این قشر از جامعه را از عمق دل دوست داشت و آنان نیز به وی علاقه داشتند. نهایت توان و همت خود را به کار گرفت تا از آنان انسان هایی مؤمن، با صلابت، شجاع و مقاوم بسازد که هسته اصلی، سازنده و فعال اسلامی را تشکیل دهند.
نسل نوخاسته را در فضایی صمیمی، دوستانه و خودمانی از معارف و تعالیم اسلامی بهره مند می کرد و آنان را با سیره، روش و جهت گیری های فرستادگان الهی و ائمه هدی(ع) آشنا می کرد. با جوانان می زیست و این قشر از جامعه را از عمق دل دوست داشت و آنان نیز به وی علاقه داشتند. نهایت توان و همت خود را به کار گرفت تا از آنان انسان هایی مؤمن، با صلابت، شجاع و مقاوم بسازد که هسته اصلی، سازنده و فعال اسلامی را تشکیل دهند.
بهترین پاداشی که خداوند در ازای این همه زحمت و تحمل مشقت به وی عطا کرد، به بار نشستن شکوهمندانه نهالی بود که در قلب های جوانان مؤمن و مجاهد می کاشت؛ برخی از تربیت یافتگان مکتب او در پی رزمی خالصانه به شهادت رسیدند و برخی دیگر در انتظار شهادت برای حفظ مکتب تشیع و دفع ستم و تجاوز مشغول جهادند.
بهترین پاداشی که خداوند در ازای این همه زحمت و تحمل مشقت به وی عطا کرد، به بار نشستن شکوهمندانه نهالی بود که در قلب های جوانان مؤمن و مجاهد می کاشت؛ برخی از تربیت یافتگان مکتب او در پی رزمی خالصانه به شهادت رسیدند و برخی دیگر در انتظار شهادت برای حفظ مکتب تشیع و دفع ستم و تجاوز مشغول جهادند.
در میان پرورش یافتگان محفل این سید شهید، می توان روحانی فاضل، پزشک، مهندس، استاد دانشگاه و نیروهای مسلح بسیاری را مشاهده کرد. سید عباس در دو مسیر موازی حرکت کرد: خط سازندگی فکری و سیاسی و خط تهذیب، تزکیه درون و خودسازی معنوی و اخلاقی. او با وارستگی و تقوایی که داشت بر شاگردان خود تأثیر شگفتی می نهاد و آثار و انعکاس رفتارهای خویش را در زیرساخت شخصیت ایمانی و جهادی آنان بر جای می گذاشت.
در میان پرورش یافتگان محفل این سید شهید، می توان روحانی فاضل، پزشک، مهندس، استاد دانشگاه و نیروهای مسلح بسیاری را مشاهده کرد. سید عباس در دو مسیر موازی حرکت کرد: خط سازندگی فکری و سیاسی و خط تهذیب، تزکیه درون و خودسازی معنوی و اخلاقی. او با وارستگی و تقوایی که داشت بر شاگردان خود تأثیر شگفتی می نهاد و آثار و انعکاس رفتارهای خویش را در زیرساخت شخصیت ایمانی و جهادی آنان بر جای می گذاشت.
سید شهید همگام با فعالیت های فرهنگی، ارشادی و جهادی، به نگارش و تألیف روی آورد که مهم ترین اثرش علماء ثغور الاسلام فی لبنان نام دارد که در سال 2000 میلادی در انتشارات دارالمرتضی چاپ شده است.
سید شهید همگام با فعالیت‌های فرهنگی، ارشادی و جهادی، به نگارش و تألیف روی آورد که مهم ترین اثرش علماء ثغور الاسلام فی لبنان نام دارد که در سال 2000 میلادی در انتشارات دارالمرتضی چاپ شده است.


==همسری شایسته==
==همسری شایسته==
خط ۸۳: خط ۸۳:
امّ یاسر با قناعت و ساده زیستی خو گرفته بود و به تدریج به جلسه های علمی و فکری شهیده سیده بنت الهدی صدر علاقه‌مند شد و از آنها بهره برد. او کتاب شرایع و عقاید الشیعه را از این بانوی فرزانه و ادیب آموخت و از تحلیل های وی درباره اهل بیت(ع)، و برخی مسائل اجتماعی و سیاسی شیعیان استفاده کرد.
امّ یاسر با قناعت و ساده زیستی خو گرفته بود و به تدریج به جلسه های علمی و فکری شهیده سیده بنت الهدی صدر علاقه‌مند شد و از آنها بهره برد. او کتاب شرایع و عقاید الشیعه را از این بانوی فرزانه و ادیب آموخت و از تحلیل های وی درباره اهل بیت(ع)، و برخی مسائل اجتماعی و سیاسی شیعیان استفاده کرد.
بنت الهدی شرایط زن معاصر را بررسی می کرد و تقلید از اندیشه های غربی و افکار وارداتی بیگانگان را ضایعه ای برای بانوان مسلمان مى‌دانست.2
بنت الهدی شرایط زن معاصر را بررسی می کرد و تقلید از اندیشه های غربی و افکار وارداتی بیگانگان را ضایعه ای برای بانوان مسلمان مى‌دانست.2
هدف واقعی بنت الهدی از فعالیت های تبلیغی و آموزشی در خانه و تأسیس مدارس الزهرا، پرورش بانوان و ایجاد احساس مسئولیت در آنان نسبت به مسائل مسلمانان و نشر حقایق اسلامی بود. تا از این رهگذر، بانوان فرهیخته و مسلمان، نوعی تحول فکری و اثرگذار در جامعه پدید آورند و ضمن تعالیم دینی و علمی از توجه به نیازهای اجتماعی غافل نباشند. بانو امّ یاسر جویبار باطراوتی بود که از این چشمه جاری شد. او وقتی همراه همسرش به لبنان بازگشت، تجربه ها و اندوخته های برگرفته از جلسات و کلاس های پربار نجف را با تدبیر و برنامه ریزی خاصی به کار بست و در شهر بعلبک، حوزه الزهرا را با یاری برخی بانوان مؤمن بنا نهاد تا به زنان آموزش های لازم را بدهد و آنان را برای تربیت نسلی باایمان و شجاع و فعالیت های تبلیغی آماده سازد.
هدف واقعی بنت الهدی از فعالیت‌های تبلیغی و آموزشی در خانه و تأسیس مدارس الزهرا، پرورش بانوان و ایجاد احساس مسئولیت در آنان نسبت به مسائل مسلمانان و نشر حقایق اسلامی بود. تا از این رهگذر، بانوان فرهیخته و مسلمان، نوعی تحول فکری و اثرگذار در جامعه پدید آورند و ضمن تعالیم دینی و علمی از توجه به نیازهای اجتماعی غافل نباشند. بانو امّ یاسر جویبار باطراوتی بود که از این چشمه جاری شد. او وقتی همراه همسرش به لبنان بازگشت، تجربه ها و اندوخته های برگرفته از جلسات و کلاس های پربار نجف را با تدبیر و برنامه ریزی خاصی به کار بست و در شهر بعلبک، حوزه الزهرا را با یاری برخی بانوان مؤمن بنا نهاد تا به زنان آموزش های لازم را بدهد و آنان را برای تربیت نسلی باایمان و شجاع و فعالیت‌های تبلیغی آماده سازد.
امّ یاسر به این تلاش بسنده نکرد و موقعی که سید عباس مسئولیت های گوناگونی داشت، در خط مقدّم مبارزه با اشغالگران قدس قرار گرفت، هسته های مقاومت تشکیل داد، حزب الله لبنان را به وجود آورد، و با این فعالیت ها به یاری همسرش شتافت. تشکیل هیئت زنان در این مجموعه، رسیدگی به خانواده های شهدای حزب الله و تلاش برای تربیت فرزندان شهیدان، برخی از خدمات او در این راستاست. او در این مسیر چندین بار به استقبال خطرها رفت و در حالی که خود زندگی سختی داشت، برای رفاه خانواده های محروم و مجاهدان، پیوسته و خالصانه می کوشید.
امّ یاسر به این تلاش بسنده نکرد و موقعی که سید عباس مسئولیت های گوناگونی داشت، در خط مقدّم مبارزه با اشغالگران قدس قرار گرفت، هسته های مقاومت تشکیل داد، حزب الله لبنان را به وجود آورد، و با این فعالیت‌ها به یاری همسرش شتافت. تشکیل هیئت زنان در این مجموعه، رسیدگی به خانواده های شهدای حزب الله و تلاش برای تربیت فرزندان شهیدان، برخی از خدمات او در این راستاست. او در این مسیر چندین بار به استقبال خطرها رفت و در حالی که خود زندگی سختی داشت، برای رفاه خانواده های محروم و مجاهدان، پیوسته و خالصانه می کوشید.
سیره این بانو به گونه‌ای بود که آشنایان و خویشاوندان، او را زنی اهل ایمان و پارسایی مى‌دانستند و او را همیشه تسلیم اوامر الهی می دیدند. بانویی که برای رفع ناگواری ها و غم های افراد و برآوردن حاجت ها، فداکارانه دوشادوش شوهرش گام های استواری برمی‌داشت. آن دو هیچ گاه به رفاه شخصی فکر نکردند، ولی برای کمک به دیگران و اطعام کودکان خانواده های شهدا و مبارزان همواره مصمم بودند و تحمل این همه مشقت برای کسب رضای حق و استشمام رایحه بهشت بود. تقدیر الهی چنان صورت گرفت که سید عباس و همسرش و نیز کودکش با هم به شهادت برسند و هم نشین عرشیان و قدسیان شوند.
سیره این بانو به گونه‌ای بود که آشنایان و خویشاوندان، او را زنی اهل ایمان و پارسایی مى‌دانستند و او را همیشه تسلیم اوامر الهی می دیدند. بانویی که برای رفع ناگواری ها و غم های افراد و برآوردن حاجت ها، فداکارانه دوشادوش شوهرش گام های استواری برمی‌داشت. آن دو هیچ گاه به رفاه شخصی فکر نکردند، ولی برای کمک به دیگران و اطعام کودکان خانواده های شهدا و مبارزان همواره مصمم بودند و تحمل این همه مشقت برای کسب رضای حق و استشمام رایحه بهشت بود. تقدیر الهی چنان صورت گرفت که سید عباس و همسرش و نیز کودکش با هم به شهادت برسند و هم نشین عرشیان و قدسیان شوند.


خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
هنگام اقامت در نجف نیز سید عباس حلقه وصل آیت‌الله سید محمدباقر صدر و امام موسی صدر بود. هر سال که به لبنان می آمد، ضمن دیدار با خانواده، هم امام صدر را از برنامه‌های شهید سید محمدباقر صدر باخبر می کرد و هم از تلاش های ایشان خبر می گرفت تا به سید محمدباقر صدر انتقال دهد. این ارتباط ها گاهی مخفیانه بود؛ چرا که خبر ستم های بعثی ها و فشار سیاسی آنان به علما و طلاب عراق، نمی‌توانست در حالت عادی گزارش شود و مأموران امنیتی مراقبت های شدیدی به عمل می آوردند که از این برنامه‌ها آگاه شوند.
هنگام اقامت در نجف نیز سید عباس حلقه وصل آیت‌الله سید محمدباقر صدر و امام موسی صدر بود. هر سال که به لبنان می آمد، ضمن دیدار با خانواده، هم امام صدر را از برنامه‌های شهید سید محمدباقر صدر باخبر می کرد و هم از تلاش های ایشان خبر می گرفت تا به سید محمدباقر صدر انتقال دهد. این ارتباط ها گاهی مخفیانه بود؛ چرا که خبر ستم های بعثی ها و فشار سیاسی آنان به علما و طلاب عراق، نمی‌توانست در حالت عادی گزارش شود و مأموران امنیتی مراقبت های شدیدی به عمل می آوردند که از این برنامه‌ها آگاه شوند.
یک بار که مردم شیعه عراق بنا بر آداب و رسوم گذشته در ایام محرّم، با پای پیاده از نجف عازم کربلا بودند، هواپیماها، تانک ها، توپ خانه های ارتش بعث به آنان حمله کرد و افراد زیادی را به شهادت رساند. سید عباس بعد از این حادثه غم انگیز مخفیانه به لبنان آمد تا شهید امام موسی صدر را از شرایط آشفته و خونین عراق با خبر کند. سید عباس گاهی برای یک سفر دو روزه عازم لبنان می شد که برای امام موسی صدر نامه ای بیاورد یا نامه های ایشان را به نجف ببرد. این نوع اقدام ها چنان محرمانه صورت می گرفت که حتی خانواده سید از جزئیات آن با خبر نمی شدند. او حتی چندین بار مخفیانه در نجف به منزل امام خمینی رفت و از امام موسی صدر و شهید محمدباقر صدر به رهبر کبیر انقلاب اسلامی پیام هایی داد.
یک بار که مردم شیعه عراق بنا بر آداب و رسوم گذشته در ایام محرّم، با پای پیاده از نجف عازم کربلا بودند، هواپیماها، تانک ها، توپ خانه های ارتش بعث به آنان حمله کرد و افراد زیادی را به شهادت رساند. سید عباس بعد از این حادثه غم انگیز مخفیانه به لبنان آمد تا شهید امام موسی صدر را از شرایط آشفته و خونین عراق با خبر کند. سید عباس گاهی برای یک سفر دو روزه عازم لبنان می شد که برای امام موسی صدر نامه ای بیاورد یا نامه های ایشان را به نجف ببرد. این نوع اقدام ها چنان محرمانه صورت می گرفت که حتی خانواده سید از جزئیات آن با خبر نمی شدند. او حتی چندین بار مخفیانه در نجف به منزل امام خمینی رفت و از امام موسی صدر و شهید محمدباقر صدر به رهبر کبیر انقلاب اسلامی پیام هایی داد.
همین رفتارهای سیاسی سید عباس موجب شد شهید سید محمدباقر صدر از توطئه حزب بعث علیه وی نگران شود. ازاین رو، شخصاً بهای بلیت هواپیما را پرداخت و او را مکلف ساخت همان روز با همان پرواز، عراق را ترک کند و چون شرایط سیاسی این کشور به وی اجازه فعالیت های تبلیغی و اجتماعی نمی داد، هرگز به نجف بازنگشت.
همین رفتارهای سیاسی سید عباس موجب شد شهید سید محمدباقر صدر از توطئه حزب بعث علیه وی نگران شود. ازاین رو، شخصاً بهای بلیت هواپیما را پرداخت و او را مکلف ساخت همان روز با همان پرواز، عراق را ترک کند و چون شرایط سیاسی این کشور به وی اجازه فعالیت‌های تبلیغی و اجتماعی نمی داد، هرگز به نجف بازنگشت.
مدیریت حوزه ای که سید عباس بنیان کرد، با ایشان بود، ولی از حمایت های مالی و فکری سید موسی صدر بهره مند می شد. سید عباس از همان اول همراه شانزده طلبه حوزه، در یکی از دوره های آموزشی حرکت المحرومین که امام موسی صدر آن را تشکیل داده بود، فنون نظامی را فراگرفت. آن دوره در اردوگاه جنتا برگزار شد. سید عباس در دفتر یادداشتی که همراه در آن وقایع روزانه را یادداشت می کرد و تمام آنها موجود است، این مسائل را نوشته است.
مدیریت حوزه ای که سید عباس بنیان کرد، با ایشان بود، ولی از حمایت های مالی و فکری سید موسی صدر بهره مند می شد. سید عباس از همان اول همراه شانزده طلبه حوزه، در یکی از دوره های آموزشی حرکت المحرومین که امام موسی صدر آن را تشکیل داده بود، فنون نظامی را فراگرفت. آن دوره در اردوگاه جنتا برگزار شد. سید عباس در دفتر یادداشتی که همراه در آن وقایع روزانه را یادداشت می کرد و تمام آنها موجود است، این مسائل را نوشته است.
سید عباس نیروهای تحت تربیت و آموزش خود را به نقاط دوردست لبنان می فرستاد تا اندیشه های سیاسی و فرهنگی سید موسی صدر را برای اهالی آن نواحی و جوانان تشریح نمایند. این افراد در مورد خطرات روزافزون صهیونیسم برای جهان اسلام و نقشه های آینده آنان برای تهاجم به لبنان و تجزیه و ایجاد تفرقه در این کشور، هشدارهایی می‌دادند و درباره ضرورت مقابله با این غاصبان و جانیان، رهنمودهای فراوانی می‌کردند. البته شهید موسوی با حرکت المحرومین ارتباط آشکار نداشت و می کوشید کاملاً سرّی مسئولیت هایی را در این تشکل پیگیر باشد. سید عباس، امام صدر را استاد، مرشد، حامی و پدر معنوی خود مى‌دانست و در فعالیت های سیاسی، اجتماعی و مبارزاتی از او الگو می گرفت و بر این باور بود که امام موسی صدر برنامه‌هایی پیش گرفته که صهیونیسم جهانی را دچار هراس کرده است و سبب ربوده شدن آن بزرگوار را همین برنامه‌ها مى‌دانست.
سید عباس نیروهای تحت تربیت و آموزش خود را به نقاط دوردست لبنان می فرستاد تا اندیشه های سیاسی و فرهنگی سید موسی صدر را برای اهالی آن نواحی و جوانان تشریح نمایند. این افراد در مورد خطرات روزافزون صهیونیسم برای جهان اسلام و نقشه های آینده آنان برای تهاجم به لبنان و تجزیه و ایجاد تفرقه در این کشور، هشدارهایی می‌دادند و درباره ضرورت مقابله با این غاصبان و جانیان، رهنمودهای فراوانی می‌کردند. البته شهید موسوی با حرکت المحرومین ارتباط آشکار نداشت و می کوشید کاملاً سرّی مسئولیت هایی را در این تشکل پیگیر باشد. سید عباس، امام صدر را استاد، مرشد، حامی و پدر معنوی خود مى‌دانست و در فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و مبارزاتی از او الگو می گرفت و بر این باور بود که امام موسی صدر برنامه‌هایی پیش گرفته که صهیونیسم جهانی را دچار هراس کرده است و سبب ربوده شدن آن بزرگوار را همین برنامه‌ها مى‌دانست.


==حامی راستین قدس و فلسطین==
==حامی راستین قدس و فلسطین==
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:
اصرار داشت در قلب و کانون واقعیت های تلخ و شیرین و فراز و فرودهای جهان اسلام قرار گیرد و در این راه از تمام امکانات فکری، تبلیغی، قلبی و روحی، تأیید زبانی و مادی و اقدام های عملی در موقعیت های پیشگامی در جهاد، دریغ نمی ورزید. چنان که در پاییز سال 1362 شمسی برای دفاع از جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی رژیم بعثی، در عملیات فجر شرکت جست تا سرانجام به درخواست امام خمینی رحمه الله و بنا بر اتفاق نظر مسئولان امر به لبنان بازگشت؛ چرا که صحنه های نبرد در جنوب این کشور بیش از جبهه عراق به او نیازمند بود.
اصرار داشت در قلب و کانون واقعیت های تلخ و شیرین و فراز و فرودهای جهان اسلام قرار گیرد و در این راه از تمام امکانات فکری، تبلیغی، قلبی و روحی، تأیید زبانی و مادی و اقدام های عملی در موقعیت های پیشگامی در جهاد، دریغ نمی ورزید. چنان که در پاییز سال 1362 شمسی برای دفاع از جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی رژیم بعثی، در عملیات فجر شرکت جست تا سرانجام به درخواست امام خمینی رحمه الله و بنا بر اتفاق نظر مسئولان امر به لبنان بازگشت؛ چرا که صحنه های نبرد در جنوب این کشور بیش از جبهه عراق به او نیازمند بود.
سپس به سرزمین های پاکستان، کشمیر و افغانستان رفت و در کنفرانس های سیاسی، فکری و فرهنگی در تهران، اسلام آباد، دمشق، آلمان و لبنان حاضر شد. در اجتماع ها و گردهم آیی هایی که درباره موضوع فلسطین، جامو و کشمیر یا هم بستگی با مسلمانان انقلابی در الجزایر، مراکش، تونس، مصر و عراق یا دیگران منعقد می شد نیز حضوری مداوم و فعال داشت.
سپس به سرزمین های پاکستان، کشمیر و افغانستان رفت و در کنفرانس های سیاسی، فکری و فرهنگی در تهران، اسلام آباد، دمشق، آلمان و لبنان حاضر شد. در اجتماع ها و گردهم آیی هایی که درباره موضوع فلسطین، جامو و کشمیر یا هم بستگی با مسلمانان انقلابی در الجزایر، مراکش، تونس، مصر و عراق یا دیگران منعقد می شد نیز حضوری مداوم و فعال داشت.
از طریق فعالیت های نظامی، سیاسی و ترویجی، به شبکه ارتباطی مهم و بزرگی پیوست و با برجسته ترین رهبران اسلامی و انقلابی در جهان عرب، دنیای اسلام، افریقا و خاورمیانه و نیز کسانی که به او احترام بسیاری می گذاشتند، ارتباط برقرار کرد. در آوریل 1998م. از علامه شهید سید عارف حسینی، رهبر شیعیان پاکستان، استقبال کرد و او را در بازدیدی که از برخی روستاهای درگیر جنگ در بقاع غربی و جبل عامل و بسیاری از محورهای مقابله با دشمن صهیونیستی به عمل می آورد، همراهی کرد.
از طریق فعالیت‌های نظامی، سیاسی و ترویجی، به شبکه ارتباطی مهم و بزرگی پیوست و با برجسته ترین رهبران اسلامی و انقلابی در جهان عرب، دنیای اسلام، افریقا و خاورمیانه و نیز کسانی که به او احترام بسیاری می گذاشتند، ارتباط برقرار کرد. در آوریل 1998م. از علامه شهید سید عارف حسینی، رهبر شیعیان پاکستان، استقبال کرد و او را در بازدیدی که از برخی روستاهای درگیر جنگ در بقاع غربی و جبل عامل و بسیاری از محورهای مقابله با دشمن صهیونیستی به عمل می آورد، همراهی کرد.
تنها یک هفته پیش از شهادتش، در مرکز حزب الله، یکی از سرشناس ترین علمای افریقا را به حضور پذیرفت و بین این دو نفر مذاکرات مفصل و جامعی در مورد تنگناهای مسلمانان قاره افریقا رد و بدل شد و سید شهید وی را به برانگیختن عوامل پنهان و نیروهای خفته در امت و شکوفا ساختن توانایی های آنان در راه درمان دردها و اصلاح امور فراخواند و شیخ افریقا را با این گفته وداع گفت که راه اسلام با سختی و مشقت همراه شده و نباید توقع داشت که انسان در مسیر فارغ البال زندگی کند.
تنها یک هفته پیش از شهادتش، در مرکز حزب الله، یکی از سرشناس ترین علمای افریقا را به حضور پذیرفت و بین این دو نفر مذاکرات مفصل و جامعی در مورد تنگناهای مسلمانان قاره افریقا رد و بدل شد و سید شهید وی را به برانگیختن عوامل پنهان و نیروهای خفته در امت و شکوفا ساختن توانایی های آنان در راه درمان دردها و اصلاح امور فراخواند و شیخ افریقا را با این گفته وداع گفت که راه اسلام با سختی و مشقت همراه شده و نباید توقع داشت که انسان در مسیر فارغ البال زندگی کند.


خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:
به خاطر تو ای خداوند بزرگ جان هایمان را ارزانی خواهیم کرد، فرزندانمان و همه چیزمان را تقدیم می کنیم. دنیا را با تمام آراستگی ها و زیور و آ ذین هایش رها می نماییم، باشد که این روندِ حرکت، پیوسته برقرار و مستدام گردد.
به خاطر تو ای خداوند بزرگ جان هایمان را ارزانی خواهیم کرد، فرزندانمان و همه چیزمان را تقدیم می کنیم. دنیا را با تمام آراستگی ها و زیور و آ ذین هایش رها می نماییم، باشد که این روندِ حرکت، پیوسته برقرار و مستدام گردد.
سید شهید از همان دوران کودکی شجاعت ویژه ای از خود نشان می داد که در کمتر کسی به سن و سال وی یافت می شد. از روزگار نوجوانی با آراستگی به فضایلی چون دلیری و شهامت و استواری در راه حق، از دیگران متمایز می شد.
سید شهید از همان دوران کودکی شجاعت ویژه ای از خود نشان می داد که در کمتر کسی به سن و سال وی یافت می شد. از روزگار نوجوانی با آراستگی به فضایلی چون دلیری و شهامت و استواری در راه حق، از دیگران متمایز می شد.
نمونه ای از پایداری سید را می توان در آزادسازی مسجد و مدرسه ای در بعلبک از دست یکی از احزاب ملی دید. او برای تربیت شاگردانی شایسته و دلاور، ساختمان دارالایتام، محلی در منطقه رأس العین بعلبک را اجاره کرد، ولی بر اثر فشارهای مادی، سید خود را در برابر تصمیم گیری های دشوار در تنگنا یافت که ساده ترین آنها آزادسازی مدرسه ای است که مرحوم شیخ حبیب آل ابراهیم ساخته و زیر سیطره یکی از حزب های محله ای قرار گرفته بود. ایشان توانست با درایت و پایداری در موضع گیری هایش، پس از آنکه بزرگان این شهر را به حمایت خویش درآورد، مسجد و مدرسه را در اختیار گرفت و به تکمیل آنها پرداخت. همان جایی که پس از یورش صهیونیست ها در سال 1361ش به تکیه گاه مهمی برای فعالیت های حزب الله تبدیل شد.
نمونه ای از پایداری سید را می توان در آزادسازی مسجد و مدرسه ای در بعلبک از دست یکی از احزاب ملی دید. او برای تربیت شاگردانی شایسته و دلاور، ساختمان دارالایتام، محلی در منطقه رأس العین بعلبک را اجاره کرد، ولی بر اثر فشارهای مادی، سید خود را در برابر تصمیم گیری های دشوار در تنگنا یافت که ساده ترین آنها آزادسازی مدرسه ای است که مرحوم شیخ حبیب آل ابراهیم ساخته و زیر سیطره یکی از حزب های محله ای قرار گرفته بود. ایشان توانست با درایت و پایداری در موضع گیری هایش، پس از آنکه بزرگان این شهر را به حمایت خویش درآورد، مسجد و مدرسه را در اختیار گرفت و به تکمیل آنها پرداخت. همان جایی که پس از یورش صهیونیست ها در سال 1361ش به تکیه گاه مهمی برای فعالیت‌های حزب الله تبدیل شد.
سید در مسیر مبارزه و ایثار، سمبل حرکتی آرامش ناپذیر و اراده ای نستوه بود و هرگز خستگی را نمی‎شناخت و طعم استراحت را کمتر می چشید.
سید در مسیر مبارزه و ایثار، سمبل حرکتی آرامش ناپذیر و اراده ای نستوه بود و هرگز خستگی را نمی‎شناخت و طعم استراحت را کمتر می چشید.
در آن هنگام که همه خود را شکست خورده می پنداشتند و صداها خاموش و فضای نومیدانه ای بر ذهن ها چیره شده بود، فریاد سید به همراه برخی یاران فداکارش در آسمان لبنان طنین افکند و بارقه های امید را بر دل ها دمید. کوشید هاله وحشت و هراس را که مردم دچارش بودند، از بین ببرد و به مردم اعتماد به نفس بدهد.
در آن هنگام که همه خود را شکست خورده می پنداشتند و صداها خاموش و فضای نومیدانه ای بر ذهن ها چیره شده بود، فریاد سید به همراه برخی یاران فداکارش در آسمان لبنان طنین افکند و بارقه های امید را بر دل ها دمید. کوشید هاله وحشت و هراس را که مردم دچارش بودند، از بین ببرد و به مردم اعتماد به نفس بدهد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش