مذاهب فقهى جهان اسلام در رويارويى با چالش فقر (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:


=چکيده=
=چکيده=
همه مذاهب پنج گانه اسلام در اصل وجوب زکات متفق القول اند. اما دیدگاه هاى آنها درباره اموال و افراد مشمول زکات، مختلف است. این اختلاف اثر مهمى روى افزایش یا کاهش عایدات زکات و در نتیجه زدودن فقر از چهره جامعه اسلامى دارد. از نظر افراد مشمول زکات، در مذهب امامیه کودکان و دیوانگان از زکات واجب در اموالشان معاف اند، اما با مشمول زکات شدن اموال مسلمانان و غیرمسلمانان بالغ عاقل، منبع عظیمى جهت اخذ زکات فراهم مى آید؛ حال آن که در مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقه جدید آنها اموال کافر مشمول زکات نیست.
همه مذاهب پنج گانه اسلام در اصل وجوب زکات متفق القول اند. اما دیدگاه هاى آنها درباره اموال و افراد مشمول زکات، مختلف است. این اختلاف اثر مهمى روى افزایش یا کاهش عایدات زکات و در نتیجه زدودن فقر از چهره جامعه اسلامى دارد. از نظر افراد مشمول زکات، در مذهب امامیه کودکان و دیوانگان از زکات واجب در اموالشان معاف اند، اما با مشمول زکات شدن اموال مسلمانان و غیرمسلمانان بالغ عاقل، منبع عظیمى جهت اخذ زکات فراهم مى آید؛ حال آن که در مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقه جدید آنها اموال کافر مشمول زکات نیست.<br>
از نظر اموال مشمول زکات که 21 مورد ثروت ملى را تشکیل مى دهد، در دیدگاه سنتى مذاهب چهارگانه تنها دوازده ـ چهارده مورد مشمول زکات است و هفت ـ نه مورد از موارد مهم خارج از فرائض مالى اسلامى خواهد بود. ولى در مذهب امامیه همه این 21 مورد مشمول یکى از فرائض اسلامى یعنى خمس یا زکات اند. اگر خمس و مصارف آن را از زکات و مصارف آن جدا در نظر بگیریم که مشهور هم همین است، در فقه امامیه تنها چهار مورد از موارد غیر مهم ثروت اقتصاد معاصر مشمول زکات واجب خواهد شد و از این نظر داراى کمترین عایدات زکوى است.
از نظر اموال مشمول زکات که 21 مورد ثروت ملى را تشکیل مى دهد، در دیدگاه سنتى مذاهب چهارگانه تنها دوازده ـ چهارده مورد مشمول زکات است و هفت ـ نه مورد از موارد مهم خارج از فرائض مالى اسلامى خواهد بود. ولى در مذهب امامیه همه این 21 مورد مشمول یکى از فرائض اسلامى یعنى خمس یا زکات اند. اگر خمس و مصارف آن را از زکات و مصارف آن جدا در نظر بگیریم که مشهور هم همین است، در فقه امامیه تنها چهار مورد از موارد غیر مهم ثروت اقتصاد معاصر مشمول زکات واجب خواهد شد و از این نظر داراى کمترین عایدات زکوى است.<br>
کلید واژه ها: زکات، خمس، مذاهب فقهى اسلام، فقر
کلید واژه ها: زکات، خمس، مذاهب فقهى اسلام، فقر<br>
 
=مقدمه=
=مقدمه=
بهره‌مندى از حداقل امکانات زندگى و زدودن فقر از چهره جامعه، یکى از نیازها و خواست‌هاى مشروع اجتماعى است. اسلام با وضع زکات به عنوان یک واجب مالى به این خواست مشروع پاسخ صریح و قاطع داده است، به طورى که وجوب آن از ضروریات این دین شمرده مى‌شود. مقاله حاضر ابتدا به تبیین اجمالى جایگاه زکات در قرآن و متون حدیثى و فقهى اهل سنّت و امامیه مى‌پردازد، سپس با مطالعه آراى فقهى این مذاهب نشان مى‌دهد، به رغم اجماع همه مذاهب در اصل وجوب زکات، نظراتشان درباره افرادى که اموالشان مشمول زکات مى‌شود و اموالى که زکات به آنها تعلّق مى‌گیرد، متفاوت است. این مقاله در نهایت با نگاه اجمالى به چگونگى اجراى مقررات زکات در کشورهاى اسلامى نشان مى‌دهد سیستم‌هاى مدیریتى و اجرایى در کشورهاى اسلامى در افزایش عواید زکوى و زدودن فقر از چهره جامعه اسلامى موفقیت‌آمیز نبوده و اثر ناچیزى بر رفع فقر داشته است. لازم به یادآورى است که پژوهش حاضر صرفاً ماهیت تحلیلى، مقایسه‌اى و گزارش دارد و درصدد نفى یا اثبات هیچ یک از نظرات و دیدگاه هاى فقهى نیست. در اتّخاذ آراى فقهى مذاهب، اساس و مبنا آراى اجماعى و مشهور آن مذاهب بوده است.
بهره‌مندى از حداقل امکانات زندگى و زدودن فقر از چهره جامعه، یکى از نیازها و خواست‌هاى مشروع اجتماعى است. اسلام با وضع زکات به عنوان یک واجب مالى به این خواست مشروع پاسخ صریح و قاطع داده است، به طورى که وجوب آن از ضروریات این دین شمرده مى‌شود. مقاله حاضر ابتدا به تبیین اجمالى جایگاه زکات در قرآن و متون حدیثى و فقهى اهل سنّت و امامیه مى‌پردازد، سپس با مطالعه آراى فقهى این مذاهب نشان مى‌دهد، به رغم اجماع همه مذاهب در اصل وجوب زکات، نظراتشان درباره افرادى که اموالشان مشمول زکات مى‌شود و اموالى که زکات به آنها تعلّق مى‌گیرد، متفاوت است. این مقاله در نهایت با نگاه اجمالى به چگونگى اجراى مقررات زکات در کشورهاى اسلامى نشان مى‌دهد سیستم‌هاى مدیریتى و اجرایى در کشورهاى اسلامى در افزایش عواید زکوى و زدودن فقر از چهره جامعه اسلامى موفقیت‌آمیز نبوده و اثر ناچیزى بر رفع فقر داشته است. لازم به یادآورى است که پژوهش حاضر صرفاً ماهیت تحلیلى، مقایسه‌اى و گزارش دارد و درصدد نفى یا اثبات هیچ یک از نظرات و دیدگاه هاى فقهى نیست. در اتّخاذ آراى فقهى مذاهب، اساس و مبنا آراى اجماعى و مشهور آن مذاهب بوده است.


==1ـ زکات در لغت==
=1ـ زکات در لغت=
معناى زکات در لغت زیادت و رشد یافتن است.<ref>(الشرباصى، احمد، المعجم الاقتصادى، بیروت: دارالجیل، 1401 هـ.ق 1981م).</ref> در مقاییس اللغة آمده است: «زاء و کاف و حرف معتل اصل است و دلالت بر نماء و زیادت مى‌کند.»ابن زکریا، ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، (قم: دفتر تبلیغات اسلامى، 1404 هـ.ق).). شوکانى در نیل الاوطار مى‌گوید: «هنگامى که چیزى رشد کند و زیاد شود، مى‌گوییم «زکا الشىء» و وقتى که شخصى نیکو و لایق مى‌شود، مى‌گوییم «زکى فلان» و به معناى تطهیر هم وارد شده است.»محمدبن على بن محمد الشوکانى، نیل الاوطار؛ شرح منتفى الاخبار (مصر، مصطفى البابى الحلبى، 1347ق)، ج4، کتاب الزکاه، ص 97.) در مفردات راغب مى‌خوانیم: «اصل زکات نمو حاصل از برکت خداوندى است. گفته مى‌شود زکا الزرع یزکوا در هنگامى که زرع رشد نموده، برکت پیدا مى‌کند.»راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن (تهران، مرتضوى، 1373 ق).)
معناى زکات در لغت زیادت و رشد یافتن است.<ref>(الشرباصى،1401 هـ.ق 1981م).</ref> در '''مقاییس اللغة''' آمده است: «زاء و کاف و حرف معتل اصل است و دلالت بر نماء و زیادت مى‌کند.»<ref>(ابن زکریا، 1404 هـ.ق)</ref>. شوکانى در '''نیل الاوطار''' مى‌گوید: «هنگامى که چیزى رشد کند و زیاد شود، مى‌گوییم '''«زکا الشىء»''' و وقتى که شخصى نیکو و لایق مى‌شود، مى‌گوییم '''«زکى فلان»''' و به معناى تطهیر هم وارد شده است.» <ref>(الشوکانى، 1347ق، ج4، کتاب الزکاه، ص 97)</ref> در مفردات راغب مى‌خوانیم: «اصل زکات نمو حاصل از برکت خداوندى است. گفته مى‌شود زکا الزرع یزکوا در هنگامى که زرع رشد نموده، برکت پیدا مى‌کند.» <ref>(راغب اصفهانى، 1373 ق).</ref><br>
در بسیارى از آیاتى که در شأن زکات نازل شده، از آن به «صدقه» تعبیر گردیده است، مثل «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً»توبه / 103.) و «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ...».همان / 60.) مسلمانان عامل زکات را مصدّق مى‌نامیدند، زیرا وى صدقات را جمع‌آورى و توزیع مى‌کرد.فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن (دارالمعرفة) ج 5، ص 64؛ سید محمدحسین الطباطبائى، المیزان فى تفسیر القرآن (قم، مؤسسه اسماعیلیان، بى‌تاج 9، ص 310؛ محمد بن مسعود عیاشى، التفسیر، تحقیق و تصحیح سید هاشم رسولى محلاّتى (تهران، مکتبة علمیه اسلامیه، بى‌تا)، ج 2، ص 90 و شبّر سید عبدالله، تفسیر شبّر (بیروت، دارالبلاغة، 1412 ق)، ص 206.) در لسان العرب آمده است: «به کسى که صدقات را جمع‌آورى کرده، در بین سهم‌بران توزیع مى‌کند، مصدّق مى‌گویند.»ابن منظور، لسان العرب (قاهره، الدار المصریة للتألیف و الترجمة) ج 4، ص 2419.)
در بسیارى از آیاتى که در شأن زکات نازل شده، از آن به «صدقه» تعبیر گردیده است، مثل «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً» <ref>(توبه (9): 103).</ref> و «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ...».<ref>(همان: 60)</ref> مسلمانان عامل زکات را مصدّق مى‌نامیدند، زیرا وى صدقات را جمع‌آورى و توزیع مى‌کرد. <ref>طبرسى،بی‌تا، ج 5، ص 64؛ الطباطبائى، بى‌تا ج 9، ص 310؛ عیاشى،ى‌تا، ج 2، ص 90 و شبّر، 1412 ق، ص 206).</ref> در لسان العرب آمده است: «به کسى که صدقات را جمع‌آورى کرده، در بین سهم‌بران توزیع مى‌کند، مصدّق مى‌گویند.» <ref>(ابن منظور، بی‌تا، 4، ص 2419.)</ref>
2ـ زکات در اصطلاح
=2ـ زکات در اصطلاح=
در مجمع البحرین آمده است: «در اصطلاح شرع زکات صدقه خاصّى است که اساساً به وسیله شرع اندازه‌اش مشخّص شده است. هم در مال وجود دارد و هم در ذّمه، براى این که آن دو را پاک کند. زکات مال پاک کننده مال است و زکات فطره پاک کننده بدن.»فخرالدین الطریحى، مجمع البحرین، (بى‌جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1408 ق / 1367)، ص 283.)
در مجمع البحرین آمده است: «در اصطلاح شرع زکات صدقه خاصّى است که اساساً به وسیله شرع اندازه‌اش مشخّص شده است. هم در مال وجود دارد و هم در ذّمه، براى این که آن دو را پاک کند. زکات مال پاک کننده مال است و زکات فطره پاک کننده بدن.»فخرالدین الطریحى، مجمع البحرین، (بى‌جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1408 ق / 1367)، ص 283.)
محقّق حلّى مى‌گوید: «زکات در لغت یعنى زیادت، نمو و تطهیر و در شرع اسم حقى است که در مال واجب است. در وجوب آن نصاب اعتبار دارد و علت نامیده شدنش به زکات، زیاد شدن ثواب، تطهیر مال از حق مساکین و پاک گشتن پرداخت کننده از گناه به سبب اداى آن است.»محقق حلى، المعتبر فى شرح المختصر (قم، مؤسّسه سید الشهداء)، ج 3، ص 1.) حاج آقا رضا همدانى مى‌نویسد: «زکات در لغت به معناى طهارت و نمو و در عرف اهل شرع اسم حقّى است که در نزد اهل شرع شناخته شده و به نصّ کتاب و سنّت متواتر در نزد آنها ثابت گشته است و مانند نماز و روزه از ضروریاتى است که منکر آن از جماعت مسلمین خارج مى‌شود.»آقا رضا همدانى، مصباح الفقیه، (قم، مکتبة الصدر)، ج3، ص1.) به تعبیرى دیگر: «مقدار مخصوصى است که در صورت احراز شرایط خاص، درخواست خروج آن از مال] مالک[ مى‌شود».حسینعلى منتظرى، کتاب الزکاة، (قم، مرکز نشر دفتر تبلیغات اسلامى، 1404 ق)، ج 1، ص 9.)در معجم‌الاقتصادى الاسلامى چنین آمده است: «زکات حقّى است واجب در مالى خاصّ براى گروهى ویژه در یک وقت مخصوص».احمد الشرباصى، المعجم الاقتصادى الاسلامى، ص 9.)
محقّق حلّى مى‌گوید: «زکات در لغت یعنى زیادت، نمو و تطهیر و در شرع اسم حقى است که در مال واجب است. در وجوب آن نصاب اعتبار دارد و علت نامیده شدنش به زکات، زیاد شدن ثواب، تطهیر مال از حق مساکین و پاک گشتن پرداخت کننده از گناه به سبب اداى آن است.»محقق حلى، المعتبر فى شرح المختصر (قم، مؤسّسه سید الشهداء)، ج 3، ص 1.) حاج آقا رضا همدانى مى‌نویسد: «زکات در لغت به معناى طهارت و نمو و در عرف اهل شرع اسم حقّى است که در نزد اهل شرع شناخته شده و به نصّ کتاب و سنّت متواتر در نزد آنها ثابت گشته است و مانند نماز و روزه از ضروریاتى است که منکر آن از جماعت مسلمین خارج مى‌شود.»آقا رضا همدانى، مصباح الفقیه، (قم، مکتبة الصدر)، ج3، ص1.) به تعبیرى دیگر: «مقدار مخصوصى است که در صورت احراز شرایط خاص، درخواست خروج آن از مال] مالک[ مى‌شود».حسینعلى منتظرى، کتاب الزکاة، (قم، مرکز نشر دفتر تبلیغات اسلامى، 1404 ق)، ج 1، ص 9.)در معجم‌الاقتصادى الاسلامى چنین آمده است: «زکات حقّى است واجب در مالى خاصّ براى گروهى ویژه در یک وقت مخصوص».احمد الشرباصى، المعجم الاقتصادى الاسلامى، ص 9.)
۱٬۷۴۱

ویرایش