محمد بن عبدالوهاب: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۴۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
==اساتید==
==اساتید==
محمد بن عبدالوهاب به مکه آمد و در کلاس سندی شرکت کرد و به مدینه رفت و از درس شیخ محمد الکردی در مدینه استفاده کرد و از هر دو نفر روایت نقل کرد، اما در واقع شاگرد آنها و شاگرد هیچ کس دیگری نبود و بعد از آن این دو استاد را رد کرد.<ref>https://www.hawzahnews.com/news/391290/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%85-%D9%88-%D8%BA%D9%85-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%B4-%D8%B4%DB%8C%D8%AE</ref>
محمد بن عبدالوهاب به مکه آمد و در کلاس سندی شرکت کرد و به مدینه رفت و از درس شیخ محمد الکردی در مدینه استفاده کرد و از هر دو نفر روایت نقل کرد، اما در واقع شاگرد آنها و شاگرد هیچ کس دیگری نبود و بعد از آن این دو استاد را رد کرد.<ref>https://www.hawzahnews.com/news/391290/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%85-%D9%88-%D8%BA%D9%85-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%B4-%D8%B4%DB%8C%D8%AE</ref>
او بهره کمى از سواد و علوم اسلامى داشت و هیچ گاه در حوزه هاى مهمّ علمى اسلام و نزد بزرگان علماى پیشین درس زیادى نخوانده بود و به همین دلیل اشتباهات قابل ملاحظه اى داشت و متأسّفانه بر اشتباهات خود پافشارى مى کرد.<ref>https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=246878&typeinfo=25&catid=23286</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
خط ۱۵۲: خط ۱۵۳:


5- نفی تقلید یکی از عقاید محمد بن عبدالوهاب است. او مذاهب اربعه را مردود شمرده و تقلید از آنان را جایز نمی داند. محمد ابن عبدالوهاب بر خلاف دیگر مذاهب اهل سنت معتقداست که باب اجتهاد باز است و سخنان فقهای مذاهب اربعه که می‌گویند اجتهاد بعد از چهارمذهب محال است را باطل می‌داند.
5- نفی تقلید یکی از عقاید محمد بن عبدالوهاب است. او مذاهب اربعه را مردود شمرده و تقلید از آنان را جایز نمی داند. محمد ابن عبدالوهاب بر خلاف دیگر مذاهب اهل سنت معتقداست که باب اجتهاد باز است و سخنان فقهای مذاهب اربعه که می‌گویند اجتهاد بعد از چهارمذهب محال است را باطل می‌داند.
=علمای نجد معاصر با محمد بن عبدالوهاب و مخالف با عقاید او=
از مطالبی که از علمای حنبلی معاصر محمد بن­ عبدالوهاب از درون منطقه نجد ذکر شده، این­گونه استفاده می‌شود که از آغاز دعوت محمد بن ­عبدالوهاب به تفکراتش، علمای حنبلی موجود در نجد، تفکرات او را مخالف سیره سلف و مذهب احمد بن­ حنبل یافتند و آن را نوعی انحراف در جامعه اسلامی تلقی کردند و به‌شدت به مقابله با آن برخاستند که مخالفت آنان زمینه‌ساز بیداری بسیار از مسلمانان گردید.
برخی از علمای اهل نجد که معاصر با او بودند و او را از اشتباهاتش نهی می کردند و با دعوت به سلفیت مخالفت و مقابله نمودند عبارتند از:
<ref>https://www.alwahabiyah.com/fa/articleview/1078/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%AC%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%D9%88/</ref>
* عبدالوهاب بن ­سلیمان بن ­علی بن ­محمد بن ­احمد بن­ راشد
نخستين كسى كه به محمد بن­ عبدالوهاب اعتراض كرد و با صراحت و صلابت در برابرش ايستاد و در مقابل او علم مخالفت برافراشت، پدرش عبدالوهاب (م1153ق) بود که از استادان برجسته فرزندش هم به­ شمار می‌رفت.
عبدالوهاب در آن روزگار قاضى شهر عیینه، از توابع نجد، و عالم برجسته آن منطقه بود. ایشان فرزندش محمد را تکفیر کرد و افکار وی را انحراف در دین اسلام می­ دانست، حتي وي را گمراه می‌دانست و مردم را از اطاعت وي منع مي‌كرد. به‌همین علت در زمان حيات او پسرش كارى از پيش نبرد و پس از درگذشت او، به تبليغ افكار انحرافى خود پرداخت. پدر محمد بن­ عبدالوهاب از همان دوران کودکی از آینده پسرش نگران بود؛ چرا که در رفتار و گفتار فرزندش، آثار گمراهی و انحراف را می ­دید.
* شیخ سلیمان بن­ عبدالوهاب تمیمی نجدی
نخستین کسى که در ردّ بر محمد بن ­عبد­الوهاب کتاب نوشت، برادر تنی او شیخ سلیمان بن ­عبد­الوهاب تمیمی نجدی است.
* شیخ عبدالله بن ­احمد بن­ محمد بن­ سحیم
* شیخ عبدالله بن ­عیسى المویس
* عبدالعزیز بن­ عبدالرحمن بن­ رزین بن­ عدوان
* مِربَد بن ­أحمد بن‌عمر الوهیبي التمیمي
* شیخ سلیمان بن­ محمد بن ­أحمد بن ­سحیم
* صالح بن محمد بن‌­عبدالله الصائغ
* سیف بن­ احمد العتیقی
* محمدبن عبدالله بن ­فیروزه
سلیمان بن ­سحیم از طرق مختلف از جمله مناظره با علمای موافق دعوت، ترویج کتاب قبانی بصری در بین اهالی نجد، ارسال نامه به علما و سیاستمداران حرمین شریفین، بصره، احساء و شهرهای نجد برای مقابله با شیخ و یا به منظور آگاه ­سازی آنها به مقابله با او پرداخت.
علت اهمیت نامه سلیمان بن ­سحیم در آشکار سازی گمراهی ­ها و بدعت‌های محمد بن ­عبدالوهاب که در کتاب تاریخ نجد ابن­ غنام نیز آمده است، بدان اشاره می‌کنیم:
سلیمان بن ­سحیم در ابتدای نامه‌اش هدف خود را نصرت دین رسول و مقابله با بدعت­ ها و گمراهی­ های محمد بن عبدالوهاب بیان می‌کند و در ادامه پانزده مورد از آنها را بر می‌شمرد. او در نهایت از علما می ­خواهد که وارد میدان شوند و شک و شبهه را از دل عوام بزدایند. برخی از این موارد پانزده‌گانه عبارت‌اند از:
خراب کردن گنبد و بارگاه اصحاب رسول خدا(ص) در جبیله بدون هیچ دلیل شرعی و فقط به سبب پیروی از هوای نفس؛
سوزاندن کتاب دلائل الخیرات به ­جهت قول مؤلفش که تعبیر سیدنا و مولانا به کار برده (و نشانه توسل است) و سوزاندن کتاب روض الریاحین؛
خراب کردن حجره پیامبر(ص) و کندن ناودان خانه خدا در صورت دسترسی به آنها؛
مسلمان ندانستن کسانی که ششصد سال قبل از او زیسته‌اند؛
تکفیر مخالفان خود و موحد شمردن موافقان خود؛
ادعای اینکه او حقیقت مفهوم لا اله الا الله را بدون درک استاد فهمیده، اما دیگران نفهمیده‌اند؛
تکفیر ابن ­فارض و ابن ­عربی؛
تکفیر سادات و ذریه رسول خدا(ص) به ­دلیل اخذ نذر؛
قائل به بطلان و فساد وقف و تکذیب روایات مروی از رسول خدا(ص) درباره وقف؛
بدعت دانستن درود فرستادن بر پیامبر در روز و شب جمعه؛
رشوه دانستن حق‌الزحمه قضات حتی در صورت قضاوت کردن به حق.




=پانویس=
=پانویس=