دیوبندیه حیاتی و مماتی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'می‌گویند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
خط ۲۴: خط ۲۴:
بیشتر علماء و اندیشمندان اسلامی معتقدند مردگان می شنوند و چنین استدلال می‌کنند که در این آیات، سخنی درباره ی نشنیدن مردگان گفته نشده است؛ زیرا اگر مقصود حضرت باری تعالی چنین می بود، به جای این عبارت «ان الاموات لایسمعون» به تحقیق مردگان نمی شنوند، می‌آمد. آنان در پاسخ استدلال منکرین سماع موتی می‌گویند: منظور خداوند متعال از موتی و من فی القبور در آیات « همانا تو نتوانی که مردگان (و مرده دلان کفر) را سخنی بشنوانی . »<ref>نمل /80</ref> و « و اما تو آن کس را که در گورستان (کفر و جهالت و شهوت پرستی) فرو رفته هرگز شنوا نتوانی کرد. »<ref>فاطر / 22</ref>، کفار هستند؛ زیرا در اینجا استعاره به کار رفته است، به گونه‌ای که حضرت باری تعالی کفار را در نپذیرفتن ایمان، با اموات تشبیه کرده است. و وجه تشبیه، عدم اجابت است نه نشنیدن؛ زیرا کفار بودند و می شنیدند اما نمی پذیرفتند. از این رو خداوند متعال راجع به آنها فرموده است: « آنها کر و گنگ و کورند و (از ضلالت خود) بر نمی‌گردند. »<ref>بقره/ 18</ref> کر و گنگ و نابینایند و باز نمی‌گردند». گفتنی است؛ سمع در لغت به معنای بسیار پذیرفتن آدم ها است؛ در جمله «سمع الله لمن حمده» معنای سمع شنیدن نیست؛ بلکه پذیرفتن است، بنابراین معنایش چنین است: خداوند ستایشِ ستایش کننده را می پذیرد. علاوه بر این در جمله‌های «لاَ تُسْمِعُ » و « وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ  »، سمع از باب افعال به کار رفته است و منظور خداوند متعال آن است که مردگان به وسیله ی شما نمی شنوند. اما حضرت باری تعالی توانایی دارد مردگان را بشنواند.
بیشتر علماء و اندیشمندان اسلامی معتقدند مردگان می شنوند و چنین استدلال می‌کنند که در این آیات، سخنی درباره ی نشنیدن مردگان گفته نشده است؛ زیرا اگر مقصود حضرت باری تعالی چنین می بود، به جای این عبارت «ان الاموات لایسمعون» به تحقیق مردگان نمی شنوند، می‌آمد. آنان در پاسخ استدلال منکرین سماع موتی می‌گویند: منظور خداوند متعال از موتی و من فی القبور در آیات « همانا تو نتوانی که مردگان (و مرده دلان کفر) را سخنی بشنوانی . »<ref>نمل /80</ref> و « و اما تو آن کس را که در گورستان (کفر و جهالت و شهوت پرستی) فرو رفته هرگز شنوا نتوانی کرد. »<ref>فاطر / 22</ref>، کفار هستند؛ زیرا در اینجا استعاره به کار رفته است، به گونه‌ای که حضرت باری تعالی کفار را در نپذیرفتن ایمان، با اموات تشبیه کرده است. و وجه تشبیه، عدم اجابت است نه نشنیدن؛ زیرا کفار بودند و می شنیدند اما نمی پذیرفتند. از این رو خداوند متعال راجع به آنها فرموده است: « آنها کر و گنگ و کورند و (از ضلالت خود) بر نمی‌گردند. »<ref>بقره/ 18</ref> کر و گنگ و نابینایند و باز نمی‌گردند». گفتنی است؛ سمع در لغت به معنای بسیار پذیرفتن آدم ها است؛ در جمله «سمع الله لمن حمده» معنای سمع شنیدن نیست؛ بلکه پذیرفتن است، بنابراین معنایش چنین است: خداوند ستایشِ ستایش کننده را می پذیرد. علاوه بر این در جمله‌های «لاَ تُسْمِعُ » و « وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ  »، سمع از باب افعال به کار رفته است و منظور خداوند متعال آن است که مردگان به وسیله ی شما نمی شنوند. اما حضرت باری تعالی توانایی دارد مردگان را بشنواند.


اما درباره نظریه عایشه که به عدم سماع موتی معتقد بود، اندیشه وران و فرهیختگان برآنند که وی نظریه ی پیشین خود را پس گرفته است؛ زیرا از وی حدیثی مبنی بر شنیدن مردگان روایت شده است: «عن عایشه قالت قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): ما من رجل یزور قبر اخیه ویجلس علیه الا استأنس و رد حتی یقوم» عایشه روایت می‌کند که: حضرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: هیچ کس قبر برادرش را زیارت نمی‌کند و نزد او نمی نشیند، مگر این که مرده او را می شناسد و با او انس نمی‌گیرد و جواب سلام او را می‌دهد تا این که او از آنجا برخیزد. در اینجا ذکر سخنرانی مولوی شاه محمد سلیمان پهلوی، خالی از لطف نیست. او در حین سخنرانی درباره سماع موتی، چنین گفت: امواج هوا، صدایی را از طریق پرده صماخ به گوش می رسانند بدین گونه که در قوه سامعه حسی پیدا می شود که آن را سماع می‌گویند. واقعیت آن است؛ این نوع سماع از مردگان منتفی است.   
اما درباره نظریه عایشه که به عدم سماع موتی معتقد بود، اندیشه وران و فرهیختگان برآنند که وی نظریه ی پیشین خود را پس گرفته است؛ زیرا از وی حدیثی مبنی بر شنیدن مردگان روایت شده است: «عن عایشه قالت قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): ما من رجل یزور قبر اخیه ویجلس علیه الا استأنس و رد حتی یقوم» عایشه روایت می‌کند که: حضرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: هیچ کس قبر برادرش را زیارت نمی‌کند و نزد او نمی نشیند، مگر این که مرده او را می شناسد و با او انس نمی‌گیرد و جواب سلام او را می‌دهد تا این که او از آنجا برخیزد. در اینجا ذکر سخنرانی مولوی شاه محمد سلیمان پهلوی، خالی از لطف نیست. او در حین سخنرانی درباره سماع موتی، چنین گفت: امواج هوا، صدایی را از طریق پرده صماخ به گوش می رسانند بدین گونه که در قوه سامعه حسی پیدا می‌شود که آن را سماع می‌گویند. واقعیت آن است؛ این نوع سماع از مردگان منتفی است.   


===دیدگاه برخی از علمای مماتی در مورد سماع موتی===
===دیدگاه برخی از علمای مماتی در مورد سماع موتی===
خط ۹۵: خط ۹۵:


مولوی حسین پور در بیان یکی از تفاوت ها بین وهابیت و احناف می گوید:
مولوی حسین پور در بیان یکی از تفاوت ها بین وهابیت و احناف می گوید:
در امر شفاعت پیغمبر خدا تحدیداتی قائل شدند که به ظاهر منکر شفاعت نیستند، ولی سخن آنها نزدیک به انکار است. یعنی نزدیک است بگویند: شفاعت باعث شرک می شود در صورتی که می‌گویند به این قائل نیستیم، بلکه امید خود را به خاطر دروغ و گناهانی که داریم به پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) کم می دانیم.
در امر شفاعت پیغمبر خدا تحدیداتی قائل شدند که به ظاهر منکر شفاعت نیستند، ولی سخن آنها نزدیک به انکار است. یعنی نزدیک است بگویند: شفاعت باعث شرک می‌شود در صورتی که می‌گویند به این قائل نیستیم، بلکه امید خود را به خاطر دروغ و گناهانی که داریم به پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) کم می دانیم.
   
   
اما دیوبندی مماتی  در بحث  شفاعت اختلاف نظر دارد. مولوی نعمت الله توحیدی در بیان انکار شفاعت  می گوید: چرا شما عبادت را که حق اختصاصی رب العالمین است، برای غیر خدا و به خاطر جلب شفاعت آنها انجام می دهید؟ در حالی که خداوند متعال در قرآن مجید و احادیث گهربار سرور کائنات (صلی الله علیه و آله وسلم) به جهانیان دستور نداده است که شما انبیاء و اولیاء الله را به عنوان شفیع بخوانید.<ref>توحیدی، تفسیر آیه الکرسی، ص 53</ref>
اما دیوبندی مماتی  در بحث  شفاعت اختلاف نظر دارد. مولوی نعمت الله توحیدی در بیان انکار شفاعت  می گوید: چرا شما عبادت را که حق اختصاصی رب العالمین است، برای غیر خدا و به خاطر جلب شفاعت آنها انجام می دهید؟ در حالی که خداوند متعال در قرآن مجید و احادیث گهربار سرور کائنات (صلی الله علیه و آله وسلم) به جهانیان دستور نداده است که شما انبیاء و اولیاء الله را به عنوان شفیع بخوانید.<ref>توحیدی، تفسیر آیه الکرسی، ص 53</ref>
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
شرط دوم این است که شفاعت فقط به اذن خداوند صورت نمی‌گیرد،
شرط دوم این است که شفاعت فقط به اذن خداوند صورت نمی‌گیرد،


سوم این که شفاعت فقط توسط افرادی انجام می شود که نزد خداوند جایگاه ویژه ای دارند که شامل انبیاء، صدیقین، شهداء و صالحین می‌باشند،  
سوم این که شفاعت فقط توسط افرادی انجام می‌شود که نزد خداوند جایگاه ویژه ای دارند که شامل انبیاء، صدیقین، شهداء و صالحین می‌باشند،  


شرط آخر این است افرادی مورد شفاعت قرار می گیرند که به توحید و سایر اصول دین اعتقاد داشته باشند.
شرط آخر این است افرادی مورد شفاعت قرار می گیرند که به توحید و سایر اصول دین اعتقاد داشته باشند.
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:
مولوی قلندرزهی درباره کسی که نذر برای غیرالله کند او را مشرک می داند و می گوید:
مولوی قلندرزهی درباره کسی که نذر برای غیرالله کند او را مشرک می داند و می گوید:


«نذر و قربانی خالص فقط برای الله جایز است و نذر و قربانی  برای غیرالله، جایز نیست و شرک است. هر کسی که در هر لباسی باشد چه شیعه و چه سنی، نذر برای غیرالله و خون حیوانی را برای غیرالله بریزد مشرک است. کسی که ادعای اسلام می‌کند و غیرالله را در عبادت با الله، برابر می‌کند از راه خارج است و گمراه می شود».  
«نذر و قربانی خالص فقط برای الله جایز است و نذر و قربانی  برای غیرالله، جایز نیست و شرک است. هر کسی که در هر لباسی باشد چه شیعه و چه سنی، نذر برای غیرالله و خون حیوانی را برای غیرالله بریزد مشرک است. کسی که ادعای اسلام می‌کند و غیرالله را در عبادت با الله، برابر می‌کند از راه خارج است و گمراه می‌شود».  
به فرض که نذر حرام باشد این مسأله باعث خروج از دین نمی‌شود متأسفانه این تحمیلی سنگین و ناصواب است.
به فرض که نذر حرام باشد این مسأله باعث خروج از دین نمی‌شود متأسفانه این تحمیلی سنگین و ناصواب است.
نذر در بین مسلمانان ، امری رایج  است علمای حیاتی آن را می پذیرند ولی مماتی آن را برای غیر خدا نفی می‌کند.
نذر در بین مسلمانان ، امری رایج  است علمای حیاتی آن را می پذیرند ولی مماتی آن را برای غیر خدا نفی می‌کند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۵

ویرایش