۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مهم ترین' به 'مهمترین') |
جز (جایگزینی متن - 'شبانه روزی' به 'شبانهروزی') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
در حالی که موضع بریتانیا در پشتیبانی از استقلال بحرین با استقبال کشورهای عربی مواجه شده بود، دولت شوروی اعلان حاکمیت ایران بر بحرین را مورد تأیید رسمی قرار داد. در سال ۱۹۶۸ با تصمیم انگلیسیها به خروج نیروهای خود از منطقه شرق سوئز و خلیج فارس بحث بر سر وضعیت بحرین دوباره به اوج رسید. پیشنهاد انگلیسیها تشکیل فدراسیونی از قطر و بحرین و هفت امیرنشینهای حاشیه خلیج فارس بود که با مخالفت ظاهری پهلوی در ایران روبرو شد. در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ شاه ایران که وابستگی کامل به [[انگلیس]] و [[آمریکا]] داشت، در نشستی خبری و نمایشی در دهلی نو موضع معتدلتری اتخاذ کرده و از حق اهالی بومی بحرین برای تعیین سرنوشت خود از طریق یک همهپرسی سخن گفت؛ «...چنانچه مردم بحرین علاقمند به الحاق به کشور من نباشند، ایران ادعای ارضی خود را نسبت به این جزیره پس خواهد گرفت...»، اما شیخ عیسی حاکم بحرین که میدانست مردم بحرین به هیچ عنوان حاضر به جدایی از ایران نیستند، حتی پیشنهاد همه پرسی شاه را نیز رد کرد. | در حالی که موضع بریتانیا در پشتیبانی از استقلال بحرین با استقبال کشورهای عربی مواجه شده بود، دولت شوروی اعلان حاکمیت ایران بر بحرین را مورد تأیید رسمی قرار داد. در سال ۱۹۶۸ با تصمیم انگلیسیها به خروج نیروهای خود از منطقه شرق سوئز و خلیج فارس بحث بر سر وضعیت بحرین دوباره به اوج رسید. پیشنهاد انگلیسیها تشکیل فدراسیونی از قطر و بحرین و هفت امیرنشینهای حاشیه خلیج فارس بود که با مخالفت ظاهری پهلوی در ایران روبرو شد. در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ شاه ایران که وابستگی کامل به [[انگلیس]] و [[آمریکا]] داشت، در نشستی خبری و نمایشی در دهلی نو موضع معتدلتری اتخاذ کرده و از حق اهالی بومی بحرین برای تعیین سرنوشت خود از طریق یک همهپرسی سخن گفت؛ «...چنانچه مردم بحرین علاقمند به الحاق به کشور من نباشند، ایران ادعای ارضی خود را نسبت به این جزیره پس خواهد گرفت...»، اما شیخ عیسی حاکم بحرین که میدانست مردم بحرین به هیچ عنوان حاضر به جدایی از ایران نیستند، حتی پیشنهاد همه پرسی شاه را نیز رد کرد. | ||
پس از چندین ماه تلاش | پس از چندین ماه تلاش شبانهروزی انگلیس ها و مذاکرات محرمانه، ایران در ۹ مارس ۱۹۷۰ (اسفند ۱۳۴۹) با درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای اعمال مساعی جمیله به منظور تشخیص خواست واقعی مردم بحرین پیشقدم شد. ایران پهلوی نیز در اقدامی از پیش تعیین شده اعلام کرده بود نظر نمایندگان سازمان ملل را در صورتی که با تایید شورای امنیت سازمان ملل همراه باشد خواهد پذیرفت. بریتانیا نیز از پیشنهاد استقبال کرده و اوتانت دبیرکل سازمان ملل هیئتی را به ریاست ویتوریا گیچاردی را مأمور انجام این کار کرد. هیئت سازمان ملل بدون درنظر گرفتن خواست عمومی مردم، با دستور انگلیس و امریکا اعلام کرد که تقریبا تمام مردم بحرین خواهان یک حکومت کاملا مستقل هستند و اکثریت بزرگی از آنها آن را یک کشور عربی میدانند. این تصمیم بدون همه پرسی از مردم در شورای امنیت نیز به سادگی تایید شد و بحرین استقلال خود را از ایران، در ۱۴ اوت ۱۹۷۱ اعلام کرد و ایران پهلوی نیز اولین کشوری بود که آن را به سادگی به رسمیت شناخت. | ||
=مهمترین تحولات سیاسی جغرافیایی= | =مهمترین تحولات سیاسی جغرافیایی= | ||
بروز تحولات سیاسی مرسوم به بیداری اسلامی یا بهار عرب درسالهای 2010-2011 درکشورهایی رخداده است که به لحاظ جغرافیایی دریک گستره بهم پیوسته درحوزه تمدنی اسلام و حوزه قومی نژادی عرب قرار دارند و تمام آنها ازتجربه مستعمراتی و حکومتهای غیردموکراتیک برخوردار بودهاند همچنین درهمه آنها به رغم فقدان زیرساخت های لازم درعرصههای گوناگون ارتقای آگاهی و بلوغ سیاسی همراه با بهره گیری ازفناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات نقش مهمی درهمگانی شدن انی خیزش داشته است. کشوربحرین درمنطقه خلیج فارس نیز شاهد این تحولات بودهاست اما تمایز بازر تحولات آن از دیگر تحولات پدیدآمده درکشورهای عربی عبارتست ازنقش و جایگاه مذهب درساخت قدرت سیاسی و پیامدهای حاصل ازآن بحرین یکی ازکشورهایی است که حکومت دردست اقلیت سنی مذهب قرار دارد درحالیکه اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند. به رغم اینکه این کشور دردهه اخیر کوشیده است تا دگرگونیایی درساخت و بافت سیاسی اقتصادی و اجتماعی جامعه پدید آورد اما نتوانسته است موفق به تغییرات بنیادی دراین جامعه شود و از بروز مخالفت و واگرایی اکثریت جمعیت شیعه مذهب خود جلوگیری نماید. <ref>https://civilica.com/doc/196349/</ref> | بروز تحولات سیاسی مرسوم به بیداری اسلامی یا بهار عرب درسالهای 2010-2011 درکشورهایی رخداده است که به لحاظ جغرافیایی دریک گستره بهم پیوسته درحوزه تمدنی اسلام و حوزه قومی نژادی عرب قرار دارند و تمام آنها ازتجربه مستعمراتی و حکومتهای غیردموکراتیک برخوردار بودهاند همچنین درهمه آنها به رغم فقدان زیرساخت های لازم درعرصههای گوناگون ارتقای آگاهی و بلوغ سیاسی همراه با بهره گیری ازفناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات نقش مهمی درهمگانی شدن انی خیزش داشته است. کشوربحرین درمنطقه خلیج فارس نیز شاهد این تحولات بودهاست اما تمایز بازر تحولات آن از دیگر تحولات پدیدآمده درکشورهای عربی عبارتست ازنقش و جایگاه مذهب درساخت قدرت سیاسی و پیامدهای حاصل ازآن بحرین یکی ازکشورهایی است که حکومت دردست اقلیت سنی مذهب قرار دارد درحالیکه اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند. به رغم اینکه این کشور دردهه اخیر کوشیده است تا دگرگونیایی درساخت و بافت سیاسی اقتصادی و اجتماعی جامعه پدید آورد اما نتوانسته است موفق به تغییرات بنیادی دراین جامعه شود و از بروز مخالفت و واگرایی اکثریت جمعیت شیعه مذهب خود جلوگیری نماید. <ref>https://civilica.com/doc/196349/</ref> |