۸۷٬۹۶۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارغ التحصیل' به 'فارغالتحصیل') |
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدین' به 'جلالالدین') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
تشکیلات جدید عملاً تطبیق نگردید و به زودی گرفتار اختلافات داخلی شد. یکی از موارد اختلاف این بود که عده ای با تغییر نام "جوانان مسلمان" به "جمعیت اسلامی" مخالفت کردند. به هر دلیل یا دلایلی که بود اعضای تشکیلات با هم عملاً کار نکردند و عده ای از اعضای شورای اجرائی از جمله نصرتیار دوباره تشکیل جلسه دادند و مهندس حبیب الرحمن را مسؤول جنبش جوانان مسلمان (اخوان المسلمین) تعیین کردند. در حقیقت جنبش اخوان المسلمین (گروه جوانان مسلمان) در همین مرحله دچار تفرقه و انشعاب گردید، اما این جناح بندی پوشیده ماند و فعالیتهای سازمانی عملاً تحت عنوان "جوانان مسلمان" ادامه یافت. به نام گروه یا جناح "جمعیت اسلامی" تا کودتای هفتم اردیبهشت رسماً شب نامه یا نشریه ای منتشر نشد و کار دیگری هم صورت نگرفت. | تشکیلات جدید عملاً تطبیق نگردید و به زودی گرفتار اختلافات داخلی شد. یکی از موارد اختلاف این بود که عده ای با تغییر نام "جوانان مسلمان" به "جمعیت اسلامی" مخالفت کردند. به هر دلیل یا دلایلی که بود اعضای تشکیلات با هم عملاً کار نکردند و عده ای از اعضای شورای اجرائی از جمله نصرتیار دوباره تشکیل جلسه دادند و مهندس حبیب الرحمن را مسؤول جنبش جوانان مسلمان (اخوان المسلمین) تعیین کردند. در حقیقت جنبش اخوان المسلمین (گروه جوانان مسلمان) در همین مرحله دچار تفرقه و انشعاب گردید، اما این جناح بندی پوشیده ماند و فعالیتهای سازمانی عملاً تحت عنوان "جوانان مسلمان" ادامه یافت. به نام گروه یا جناح "جمعیت اسلامی" تا کودتای هفتم اردیبهشت رسماً شب نامه یا نشریه ای منتشر نشد و کار دیگری هم صورت نگرفت. | ||
حبیب الرحمن بعد از چند ماه در سال ۱۳۵۲ به اتهام دست داشتن در کودتا علیه رژیم محمد داود خان دستگیر و تیرباران شد. بعد از حبیب الرحمن مسؤولیت امور نظامی و رهبری جناح او به عهده ی گلبدین حکمتیار گذاشته شد و فعالیتهای جنبش در ارتش و نیروهای مسلح ادامه یافت. این فعالیتها از نظر دولت و کمونیست های وابسته به [[مسکو]] پنهان نماند و همان بود که دستگیری وسیعِ افراد سرشناس و شناخته شده ی اخوان المسلمین آغاز شد. در خرداد ۱۳۵۳، سیصد نفر از رهبران و اعضای جنبش از جمله غلام محمد نیازی، سیاف، غلام ربانی عطیش، عبدالقادر توانا، سید عبدالرحمن، سربلند خان، شمس الحق، عبدالشکور، محمد نسیم، سید عمر، شارقی، سید احمد، محمد امان و میرانگل بازداشت شدند. عده ی زیادی به [[پاکستان]] فرار کردند و سلسله ی این فرارها و دستگیری ها حدود یک سال طول کشید. با هجرت ربانی، حکمتیار، مولوی خالص، محمد امین و قاد، [[احمد شاه مسعود]]، نصرا... منصور، | حبیب الرحمن بعد از چند ماه در سال ۱۳۵۲ به اتهام دست داشتن در کودتا علیه رژیم محمد داود خان دستگیر و تیرباران شد. بعد از حبیب الرحمن مسؤولیت امور نظامی و رهبری جناح او به عهده ی گلبدین حکمتیار گذاشته شد و فعالیتهای جنبش در ارتش و نیروهای مسلح ادامه یافت. این فعالیتها از نظر دولت و کمونیست های وابسته به [[مسکو]] پنهان نماند و همان بود که دستگیری وسیعِ افراد سرشناس و شناخته شده ی اخوان المسلمین آغاز شد. در خرداد ۱۳۵۳، سیصد نفر از رهبران و اعضای جنبش از جمله غلام محمد نیازی، سیاف، غلام ربانی عطیش، عبدالقادر توانا، سید عبدالرحمن، سربلند خان، شمس الحق، عبدالشکور، محمد نسیم، سید عمر، شارقی، سید احمد، محمد امان و میرانگل بازداشت شدند. عده ی زیادی به [[پاکستان]] فرار کردند و سلسله ی این فرارها و دستگیری ها حدود یک سال طول کشید. با هجرت ربانی، حکمتیار، مولوی خالص، محمد امین و قاد، [[احمد شاه مسعود]]، نصرا... منصور، جلالالدین حقانی و عده ی دیگر از اعضای مهم جنبش اسلامی و گروه جوانان مسلمان به پاکستان، نخستین هسته ی مقاومت علیه رژیم محمد داوود با حمایت [[ذوالفقار علی بوتو]] نخستوزیر این کشور در پیشاور به وجود آمد. | ||
=انشعاب جنبش و ایجاد احزاب= | =انشعاب جنبش و ایجاد احزاب= | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
گرچه انشعاب غیر رسمی در جنبش اخوان المسلمین در سال ۱۳۵۲ ایجاد شد اما این جنبش تا سال ۱۳۵۴ عملاً تجزیه نگردید. بعد از شکست قیام مسلحانه ای که علیه دولت داوود به سرپرستی گلبدین حکمتیار در سال ۱۳۵۴ صورت گرفت، اختلافات داخلی رهبران جنبش در حدی که یکدیگر را محکوم میکردند تشدید یافت. قرار شد که برای رفع اختلافات بار دیگر ساختار تشکیلاتی مورد توافق همه ی اعضای رهبری به وجود اید تا مسؤول تشکیلات و صلاحیت های افراد مشخص گردد. بنابراین در اولین مرحله، اقدام به نامگذاری جنبش و تهیه ی آرم آن نمودند. | گرچه انشعاب غیر رسمی در جنبش اخوان المسلمین در سال ۱۳۵۲ ایجاد شد اما این جنبش تا سال ۱۳۵۴ عملاً تجزیه نگردید. بعد از شکست قیام مسلحانه ای که علیه دولت داوود به سرپرستی گلبدین حکمتیار در سال ۱۳۵۴ صورت گرفت، اختلافات داخلی رهبران جنبش در حدی که یکدیگر را محکوم میکردند تشدید یافت. قرار شد که برای رفع اختلافات بار دیگر ساختار تشکیلاتی مورد توافق همه ی اعضای رهبری به وجود اید تا مسؤول تشکیلات و صلاحیت های افراد مشخص گردد. بنابراین در اولین مرحله، اقدام به نامگذاری جنبش و تهیه ی آرم آن نمودند. | ||
در جلسه ای که اعضای برجسته ی رهبری از جمله ربانی، حکمتیار، محمد یونس خالص، خالد فاروقی، سرفراز، نصرا... منصور، | در جلسه ای که اعضای برجسته ی رهبری از جمله ربانی، حکمتیار، محمد یونس خالص، خالد فاروقی، سرفراز، نصرا... منصور، جلالالدین حقانی، عنایت ا...، قاری مؤمن، جمیل الرحمن و قاضی محمد امین وقاد شرکت داشتند، پس از بحث و گفتگو توافق به عمل امد که نام رسمی جنبش، "حزب اسلامی افغانستان" باشد. سپس انتخاباتی با شرکت ۱۰۹ نفر از اعضای برجسته ی جنبش برای حل مشکل رهبری و انتخاب دبیر کل که مورد نزاع بود صورت گرفت. در این انتخابات که نُه نفر از جمله ربانی و جمیل الرحمن شرکت نکرده بودند حکمتیار با به دست آوردن ۹۶ درصد آراء دبیرکل حزب اسلامی افغانستان انتخاب شد.ربانی چند ماه بعد به شرط برکناری حکمتیار و انتخاب دبیرکل دیگری حاضر شد با تشکیلات جدید همکاری کند. بالاخره با موافقت حکمتیار و بر اساس پیشنهاد ربانی، قاضی محمد امین وقاد به مقام ریاست حزب اسلامی برگزیده شد. اما بعد از مدت کوتاهی ربانی و محمد امین وقاد با هم اختلاف پیدا کردند و در نتیجه وحدت جنبش اخوان المسلمین تأمین نگردید. | ||
جنبش اخوان المسلمین عملاً به دو جناح ربانی و حکمتیار انشعاب کرد. گروهی از جمله مولوی خالص، قاضی وقاد و مولوی جمیل الرحمن با حکمتیار همکاری نموده و به نام "حزب اسلامی افغانستان" و گروهی به رهبری برهان الدین ربانی به نام "جمعیت اسلامی افغانستان" به مبارزات شان ادامه دادند. اما همان طوری که گفته شد این عناوین تا کودتای کمونیستی سال ۱۳۵۷ رسماً مطرح نگردیده بود و همه به نام اخوانی یاد می شدند<ref>[http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/62/%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86 اخوان المسلمین]</ref>.» | جنبش اخوان المسلمین عملاً به دو جناح ربانی و حکمتیار انشعاب کرد. گروهی از جمله مولوی خالص، قاضی وقاد و مولوی جمیل الرحمن با حکمتیار همکاری نموده و به نام "حزب اسلامی افغانستان" و گروهی به رهبری برهان الدین ربانی به نام "جمعیت اسلامی افغانستان" به مبارزات شان ادامه دادند. اما همان طوری که گفته شد این عناوین تا کودتای کمونیستی سال ۱۳۵۷ رسماً مطرح نگردیده بود و همه به نام اخوانی یاد می شدند<ref>[http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/62/%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86 اخوان المسلمین]</ref>.» |