جایگاه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی سادات در جوامع اسلامی ومبانی آن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '¬' به '‌'
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
جز (جایگزینی متن - '¬' به '‌')
خط ۱۸: خط ۱۸:
سیره امام صادق (علیه السلام) در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه های تاریخی است که می‌تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها می پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابوحنیفه که از شاگردان امام (علیه السلام) شمرده می‌شود آن حضرت را عالم ترین شخص دانسته و می‌گفت: «واللهِ ما رأیتُ أفقَهَ مِن جعفرِ بنِ محمّدٍ». به خدا قسم من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیدم. <ref>انصاری، 1415 ق، ج1، ص34</ref> حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق (علیه السلام)، گواهی روشنی است بر اینکه تقریب میان مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت (علیهم السلام) داشته، و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی‌خواهد بود.
سیره امام صادق (علیه السلام) در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه های تاریخی است که می‌تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها می پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابوحنیفه که از شاگردان امام (علیه السلام) شمرده می‌شود آن حضرت را عالم ترین شخص دانسته و می‌گفت: «واللهِ ما رأیتُ أفقَهَ مِن جعفرِ بنِ محمّدٍ». به خدا قسم من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیدم. <ref>انصاری، 1415 ق، ج1، ص34</ref> حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق (علیه السلام)، گواهی روشنی است بر اینکه تقریب میان مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت (علیهم السلام) داشته، و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی‌خواهد بود.
امیر المومنین (علیه السلام) این موقعیت بی نظیر خاندان وحی و ذریه طاهرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به عنوان محوری ترین عامل نگه دارنده جامعه مسلمانان در مسیر هدایت می شمارند: «لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِه الأُمَّةِ أَحَدٌ، ولَا یُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْه أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وعِمَادُ الْیَقِینِ، إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغَالِی وبِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی». کسى را با خاندان رسالت نمى‏شود مقایسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پیامبر أساس دین، و ستون‏هاى استوار یقین می‌باشند. شتاب کننده، باید به آنان بازگردد و عقب مانده باید به آنان بپیوندد. <ref>نهج البلاغه: خطبه: 2</ref>.
امیر المومنین (علیه السلام) این موقعیت بی نظیر خاندان وحی و ذریه طاهرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به عنوان محوری ترین عامل نگه دارنده جامعه مسلمانان در مسیر هدایت می شمارند: «لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِه الأُمَّةِ أَحَدٌ، ولَا یُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْه أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وعِمَادُ الْیَقِینِ، إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغَالِی وبِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی». کسى را با خاندان رسالت نمى‏شود مقایسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پیامبر أساس دین، و ستون‏هاى استوار یقین می‌باشند. شتاب کننده، باید به آنان بازگردد و عقب مانده باید به آنان بپیوندد. <ref>نهج البلاغه: خطبه: 2</ref>.
باز در تبیین جایگاه عقلانی و اعتدال مدار خاندان پیامبر، و اینکه اهل بیت (علیهم السلام) معیار شناخت خط افراط و تفریط اند، فرمودند: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا یَلْحَقُ التَّالِی؛ وإِلَیْهَا یَرْجِعُ الْغَالِی». ما تکیه گاه میانه ایم، عقب ماندگان به ما مى¬رسند، و پیش تاختگان به ما باز مى گردند. <ref>نهج البلاغه: حکمت: 109.</ref>  
باز در تبیین جایگاه عقلانی و اعتدال مدار خاندان پیامبر، و اینکه اهل بیت (علیهم السلام) معیار شناخت خط افراط و تفریط اند، فرمودند: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا یَلْحَقُ التَّالِی؛ وإِلَیْهَا یَرْجِعُ الْغَالِی». ما تکیه گاه میانه ایم، عقب ماندگان به ما مى‌رسند، و پیش تاختگان به ما باز مى گردند. <ref>نهج البلاغه: حکمت: 109.</ref>  
=نقش سیادت در روندهای جوامع اسلامی=
=نقش سیادت در روندهای جوامع اسلامی=
خط ۵۹: خط ۵۹:
در جای دیگر خداوند دستور می‌فرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ». بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست می‌دارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد، و خدا آمرزنده و مهربان است. <ref>آل عمران: 31</ref>.
در جای دیگر خداوند دستور می‌فرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ». بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست می‌دارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد، و خدا آمرزنده و مهربان است. <ref>آل عمران: 31</ref>.
در این آیه خداوند به زبان پیامبرش بندگان را دستور داده است که معیار دوستی خداوند اطاعت از پیامبرش می‌باشد؛ و به عبارت دیگر تبعیت از پیامبر مقدمه دوستی خداوند است، ومقدمه واجب وجوب شرعی و عقلی دارد.  
در این آیه خداوند به زبان پیامبرش بندگان را دستور داده است که معیار دوستی خداوند اطاعت از پیامبرش می‌باشد؛ و به عبارت دیگر تبعیت از پیامبر مقدمه دوستی خداوند است، ومقدمه واجب وجوب شرعی و عقلی دارد.  
قاضی عیاض در استفاده وجوب از آیه می گوید: «فَکَفَى بِهَذَا حَضًّا وَتَنْبِیهًا وَدَلَالَةً وَحُجَّةً على إلتزام مَحَبَّتِهِ وَوُجُوبِ فَرْضِهَا، وَعِظَمِ خَطَرِهَا، وَاسْتِحْقَاقِهِ لَهَا (صلَّى الله علیه وسلَّم)، إذ قَرَّعَ اللهُ تَعَالَى مَنْ کَانَ مَالُهُ وَأَهْلُهُ وَوَلَدُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَوْعَدَهُمْ بِقَوْلِهِ تَعَالَى: «فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»، ثُمَّ فَسَّقَهُمْ بِتَمَامِ الْآیَةِ وَأَعْلَمَهُمْ أَنَّهُمْ مِمَّنْ ضَلَّ وَلَمْ یَهْدِهِ اللهُ». همین مقدار در واجب بودن دوستی آن حضرت کافیست که خداوند توبیخ کرده است کسانی را که دارائی¬هایشان را بر دوستی پیامبرشان ترجیح داده‌اند؛ و آنان را فاسق و گمراه برشمرده است. <ref>قاضی عیاض، 1407 هـ، ج2 ص43</ref>.
قاضی عیاض در استفاده وجوب از آیه می گوید: «فَکَفَى بِهَذَا حَضًّا وَتَنْبِیهًا وَدَلَالَةً وَحُجَّةً على إلتزام مَحَبَّتِهِ وَوُجُوبِ فَرْضِهَا، وَعِظَمِ خَطَرِهَا، وَاسْتِحْقَاقِهِ لَهَا (صلَّى الله علیه وسلَّم)، إذ قَرَّعَ اللهُ تَعَالَى مَنْ کَانَ مَالُهُ وَأَهْلُهُ وَوَلَدُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَوْعَدَهُمْ بِقَوْلِهِ تَعَالَى: «فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»، ثُمَّ فَسَّقَهُمْ بِتَمَامِ الْآیَةِ وَأَعْلَمَهُمْ أَنَّهُمْ مِمَّنْ ضَلَّ وَلَمْ یَهْدِهِ اللهُ». همین مقدار در واجب بودن دوستی آن حضرت کافیست که خداوند توبیخ کرده است کسانی را که دارائی‌هایشان را بر دوستی پیامبرشان ترجیح داده‌اند؛ و آنان را فاسق و گمراه برشمرده است. <ref>قاضی عیاض، 1407 هـ، ج2 ص43</ref>.
بیهقی نیز می گوید: «فَأَبَانَ بِهَذَا أَنَّ حُبَّ اللهِ وَحُبَّ رَسُولِهِ، وَالْجِهَادَ فِی سَبِیلِهِ فَرْضٌ، وَأَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ شَیْءٌ سِوَاهُ أَحَبَّ إِلَیْهِمْ مِنْهُ، وَبِمِثْلِ ذَلِکَ جَاءَتِ السُّنَّةُ». با این بیان معلوم کرده که دوستی خدا و رسولش و جهاد در راه او واجبی است که جایگزین برنمی‌دارد، و این معنا مورد تاکید روایات هم می‌باشد. <ref>بیهقی، 1423 هـ ـ 2003 م، ج2، ص5</ref>.
بیهقی نیز می گوید: «فَأَبَانَ بِهَذَا أَنَّ حُبَّ اللهِ وَحُبَّ رَسُولِهِ، وَالْجِهَادَ فِی سَبِیلِهِ فَرْضٌ، وَأَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ شَیْءٌ سِوَاهُ أَحَبَّ إِلَیْهِمْ مِنْهُ، وَبِمِثْلِ ذَلِکَ جَاءَتِ السُّنَّةُ». با این بیان معلوم کرده که دوستی خدا و رسولش و جهاد در راه او واجبی است که جایگزین برنمی‌دارد، و این معنا مورد تاکید روایات هم می‌باشد. <ref>بیهقی، 1423 هـ ـ 2003 م، ج2، ص5</ref>.
سلامی بغدادی در اشاره به این دسته از روایات می گوید: «وَقَدْ ثَبَتَ فِی الصَّحِیحَیْنِ عَنْهُ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) أَنَّهُ قَالَ: «لَا یُؤْمَنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَوَلَدِهِ وَأَهْلِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»؛ فُلَا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتَّى یُقَدِّمَ مَحَبَّةَ الرَّسُولِ عَلَى مَحَبَّةِ جَمِیعِ الْخَلْقِ، وَمَحَبَّةُ الرَّسُولِ تَابِعَةٌ لِمَحَبَّةِ مُرْسِلِهِ. وَالْمَحَبَّةُ الصَّحِیحَةُ تَقْتَضِی الْمُتَابَعَةَ وَالْمُوَافَقَةَ فِی حُبِّ الْمَحْبُوبَاتِ وَبُغْضِ الْمَکْرُوهَات». در صحیح مسلم و بخاری آمده است که پیامبر فرمود: هیچ یک از شما به حقیقت ایمان راه نمی یابد تا اینکه من از فرزند و پدر و مادرش، و از همه مردم نزد او عزیزتر باشم. و این محبت از محبت الهی نشات گرفته است، که به دنبال خود تبعیت در رفتار را هم لازم دارد. <ref>سلامی بغدادی، 1422هـ ـ 2001م، ج2 ص396 و ج3 ص1149</ref>.
سلامی بغدادی در اشاره به این دسته از روایات می گوید: «وَقَدْ ثَبَتَ فِی الصَّحِیحَیْنِ عَنْهُ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) أَنَّهُ قَالَ: «لَا یُؤْمَنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَوَلَدِهِ وَأَهْلِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»؛ فُلَا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتَّى یُقَدِّمَ مَحَبَّةَ الرَّسُولِ عَلَى مَحَبَّةِ جَمِیعِ الْخَلْقِ، وَمَحَبَّةُ الرَّسُولِ تَابِعَةٌ لِمَحَبَّةِ مُرْسِلِهِ. وَالْمَحَبَّةُ الصَّحِیحَةُ تَقْتَضِی الْمُتَابَعَةَ وَالْمُوَافَقَةَ فِی حُبِّ الْمَحْبُوبَاتِ وَبُغْضِ الْمَکْرُوهَات». در صحیح مسلم و بخاری آمده است که پیامبر فرمود: هیچ یک از شما به حقیقت ایمان راه نمی یابد تا اینکه من از فرزند و پدر و مادرش، و از همه مردم نزد او عزیزتر باشم. و این محبت از محبت الهی نشات گرفته است، که به دنبال خود تبعیت در رفتار را هم لازم دارد. <ref>سلامی بغدادی، 1422هـ ـ 2001م، ج2 ص396 و ج3 ص1149</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۶۱

ویرایش