تقریب (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتاب‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتاب‌ها')
خط ۳: خط ۳:


=معنای لغوی و اصطلاحی تقریب=
=معنای لغوی و اصطلاحی تقریب=
تقریب در لغت از واژه قرب و قرب در کتاب های لغت به معنای ضد بعد است.«و القُرْبُ‏: ضدّ البُعد.»<ref>ر ک، الصحاح، ج 1، ص 199 و کشاف اصطلاحات الفنون، ج 2 ، ص 1313</ref>پس قرب به معنای نزدیکی است و تقریب یعنی نزدیک کردن یا نزدیک گردانیدن. اما تقریب دراصطلاح، دعوتی است اصلاحی برای نزدیک کردن شیعه و سنی با حفظ کیان طرفین بر پایه علم و خرد، نه عواطف و احساسات زود گذر.<ref>ر ک، بی آزار شیرازی عبدالکریم، اسلام آیین همبستگی، ص 25</ref> بنا بر این، تقریب در نگاه کلی به معنی تلاش علمای اسلامی برای نزدیک کردن آراء و عقاید پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر می‌باشد و هدف از آن، شناخت یکدیگر به منظور دست یابی به برادری دینی براساس اصول ومشترکات اسلامی؛ یعنی اعتقاد به وحدانیت خدا، نبوت پیامبر و معاد است. علاوه بر این تقریب می‌تواند از دو منظر عام و خاص مورد توجه قرار گیرد. زیرا تقریب در مفهوم عام حرکتی فعال برای نزدیک کردن ادیان به یکدیگر است و در مفهوم خاص، حرکتی است که علمای مذاهب اسلامی آن را پایه‌گذاری کرده‌اند و هدف از آن، نزدیک کردن شیعیان و اهل سنّت و جماعت به یکدیگر و رفع اختلاف و‌ خنثی کردن دشمنی مسلمانان، به منظور متحد کردن آنان است. بنا بر این، لازم است علمای مذاهب در محیطی دوستانه و صمیمی و به دور از هر گونه تعصب اجتماع کرده با طرح موضوعات مشترک و تقویت آن در مسیر تقریب، گام های جدی و عملی بردارند و علاوه، از طرح مسایل مورد اختلاف پرهیز کنند و سر انجام به وجه الجمع قابل قبول دست یابند.
تقریب در لغت از واژه قرب و قرب در کتاب‌های لغت به معنای ضد بعد است.«و القُرْبُ‏: ضدّ البُعد.»<ref>ر ک، الصحاح، ج 1، ص 199 و کشاف اصطلاحات الفنون، ج 2 ، ص 1313</ref>پس قرب به معنای نزدیکی است و تقریب یعنی نزدیک کردن یا نزدیک گردانیدن. اما تقریب دراصطلاح، دعوتی است اصلاحی برای نزدیک کردن شیعه و سنی با حفظ کیان طرفین بر پایه علم و خرد، نه عواطف و احساسات زود گذر.<ref>ر ک، بی آزار شیرازی عبدالکریم، اسلام آیین همبستگی، ص 25</ref> بنا بر این، تقریب در نگاه کلی به معنی تلاش علمای اسلامی برای نزدیک کردن آراء و عقاید پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر می‌باشد و هدف از آن، شناخت یکدیگر به منظور دست یابی به برادری دینی براساس اصول ومشترکات اسلامی؛ یعنی اعتقاد به وحدانیت خدا، نبوت پیامبر و معاد است. علاوه بر این تقریب می‌تواند از دو منظر عام و خاص مورد توجه قرار گیرد. زیرا تقریب در مفهوم عام حرکتی فعال برای نزدیک کردن ادیان به یکدیگر است و در مفهوم خاص، حرکتی است که علمای مذاهب اسلامی آن را پایه‌گذاری کرده‌اند و هدف از آن، نزدیک کردن شیعیان و اهل سنّت و جماعت به یکدیگر و رفع اختلاف و‌ خنثی کردن دشمنی مسلمانان، به منظور متحد کردن آنان است. بنا بر این، لازم است علمای مذاهب در محیطی دوستانه و صمیمی و به دور از هر گونه تعصب اجتماع کرده با طرح موضوعات مشترک و تقویت آن در مسیر تقریب، گام های جدی و عملی بردارند و علاوه، از طرح مسایل مورد اختلاف پرهیز کنند و سر انجام به وجه الجمع قابل قبول دست یابند.


=مقدمه=
=مقدمه=
در اثر انشعاباتی که بعد از عصر رسالت بین مسلمانان نسبت به مکتب جامع و حیات بخش [[اسلام]] به وقوع پیوست به تدریج مذاهب و فرقی در جهان اسلام شکل گرفت. پیدایش این مذاهب که اغلب بر محور تکثر اجتهادات فقهی صورت گرفت پیامدهای شومی را در جوامع اسلامی در پی داشت که بارزترین آن ها تفرقه، تکفیر و منازعات خانمان سوز بین پیروان مذاهب بود که تاکنون نیز استمرار دارد.
در اثر انشعاباتی که بعد از عصر رسالت بین مسلمانان نسبت به مکتب جامع و حیات بخش [[اسلام]] به وقوع پیوست به تدریج مذاهب و فرقی در جهان اسلام شکل گرفت. پیدایش این مذاهب که اغلب بر محور تکثر اجتهادات فقهی صورت گرفت پیامدهای شومی را در جوامع اسلامی در پی داشت که بارزترین آن ها تفرقه، تکفیر و منازعات خانمان سوز بین پیروان مذاهب بود که تاکنون نیز استمرار دارد.
در این راستا از همان نخست زمزمه های تفرقه و تشتّت بین مسلمانان، رهروان صدیق مکتب اهل بیت علیهم السلام به تبعیت از امامان معصوم خویش گام های بلندی را در تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی برداشته، و آن را محور اصلی مجاهدت خویش در احیای اسلام و هویت بخشیدن به مسلمانان قرار دادند که نمونه عالی آن تدوین کتاب هایی نظیر «الخلاف» و «المبسوط» از شیخ الطائفه و تفسیر مجمع البیان از شیخ طبرسی می‌باشد که مورد توجه دانشمندان برجسته اهل سنت قرار گرفته است. استمرار این حرکت حیات بخش در تقریب مذاهب ضرورتی است که عقل و شرع آن را لازم دانسته و هر نوع اخلال و مخالفت با آن را گناهی بس عظیم می داند.
در این راستا از همان نخست زمزمه های تفرقه و تشتّت بین مسلمانان، رهروان صدیق مکتب اهل بیت علیهم السلام به تبعیت از امامان معصوم خویش گام های بلندی را در تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی برداشته، و آن را محور اصلی مجاهدت خویش در احیای اسلام و هویت بخشیدن به مسلمانان قرار دادند که نمونه عالی آن تدوین کتاب‌هایی نظیر «الخلاف» و «المبسوط» از شیخ الطائفه و تفسیر مجمع البیان از شیخ طبرسی می‌باشد که مورد توجه دانشمندان برجسته اهل سنت قرار گرفته است. استمرار این حرکت حیات بخش در تقریب مذاهب ضرورتی است که عقل و شرع آن را لازم دانسته و هر نوع اخلال و مخالفت با آن را گناهی بس عظیم می داند.


=ضرورت شرعی و عقلی تقریب مذاهب اسلامی=
=ضرورت شرعی و عقلی تقریب مذاهب اسلامی=
خط ۶۶: خط ۶۶:
پیامد سوء این عدم فهم درست پیروان مذاهب اسلامی را نسبت به یکدیگر در بدبینی ها و نسبت های ناروای آنان می‌تواند مشاهده نمود. در این زمینه می‌توان به برخی از اتهامات عده ای از نویسندگان نا آگاه اهل سنت به پیروان مکتب تشیع اشاره نمود:
پیامد سوء این عدم فهم درست پیروان مذاهب اسلامی را نسبت به یکدیگر در بدبینی ها و نسبت های ناروای آنان می‌تواند مشاهده نمود. در این زمینه می‌توان به برخی از اتهامات عده ای از نویسندگان نا آگاه اهل سنت به پیروان مکتب تشیع اشاره نمود:
قرآن شیعه غیر از قرآن مسلمانان است یا شیعه به جای سجده بر خدا بر تربت کربلا سجده می‌کنند یا شیعه معتقد است که جبرئیل مأمور بود که بر علی نازل شود ولی اشتباهاً بر پیامبر نازل شد... یا اینکه شیعیان امامان خویش را تا مرتبه خدایی می پرستند و...
قرآن شیعه غیر از قرآن مسلمانان است یا شیعه به جای سجده بر خدا بر تربت کربلا سجده می‌کنند یا شیعه معتقد است که جبرئیل مأمور بود که بر علی نازل شود ولی اشتباهاً بر پیامبر نازل شد... یا اینکه شیعیان امامان خویش را تا مرتبه خدایی می پرستند و...
در مقابل این اتهامات وارد شده به مکتب تشیع، برخی از شیعیان نیز توهماتی را نسبت به پیروان مذاهب اهل سنت مطرح می‌کنند نظیر آن که اینان ناصبی بوده و دشمن خاندان پیامبرند در حالی که تمامی اهل سنت محبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و اله را امری اساسی و لازم دانسته و تنها عده کمی از آنان با این امر مخالف هستند که اینان نیز مطرود در بین قاطبه اهل سنت می‌باشند. کتاب هایی که عده کثیری از پیروان اهل سنت در عظمت اهل بیت علیهم السلام نوشته اند و همین طور احادیث فراوانی که در این زمینه در منابع متقن اینان بیان شده است گواه صدق این ادعاست.
در مقابل این اتهامات وارد شده به مکتب تشیع، برخی از شیعیان نیز توهماتی را نسبت به پیروان مذاهب اهل سنت مطرح می‌کنند نظیر آن که اینان ناصبی بوده و دشمن خاندان پیامبرند در حالی که تمامی اهل سنت محبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و اله را امری اساسی و لازم دانسته و تنها عده کمی از آنان با این امر مخالف هستند که اینان نیز مطرود در بین قاطبه اهل سنت می‌باشند. کتاب‌هایی که عده کثیری از پیروان اهل سنت در عظمت اهل بیت علیهم السلام نوشته اند و همین طور احادیث فراوانی که در این زمینه در منابع متقن اینان بیان شده است گواه صدق این ادعاست.
بدیهی است رفع این سوء تفاهمات جز از طریق گفتگوهای عقلانی و اجتناب از رفتارهای تعصب آمیز و تحریک کننده ممکن نخواهد بود.
بدیهی است رفع این سوء تفاهمات جز از طریق گفتگوهای عقلانی و اجتناب از رفتارهای تعصب آمیز و تحریک کننده ممکن نخواهد بود.


خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:




بدیهی است این امر زمینه پیدایش تصورات ناصواب را فراهم خواهد نمود. نگاهی کوتاه به کتاب های پیروان این مذاهب نشان می‌دهد که تا چه حد اینان از عقاید یکدیگر بی خبرند به گونه‌ای که در برخی از کنفرانس ها وقتی زمینه ملاقات با یکدیگر بین اینان فراهم می‌گردد با شگفتی از عقاید و سیاست های یکدیگر متوجه می‌گردند که در بسیاری از مسائل همانند یکدیگر می اندیشند و نیز برایشان اثبات می‌گردد که اتهامات گسترده ای که به یکدیگر وارد می‌کردند چه قدر بی اساس بوده است. اتهام کفر و شرک به شیعیان، مترادف دانستن آنان با غلات یا کیسانیه و ناووسیه و فرقه‌های دیگر، که شیعه را به عنوان یک مذهب ضد عقل و احساسات معرفی می‌کند امروزه به شکل های مختلف در رسانه‌های جهانی وهابی تبلیغ می‌گردد در حالی که اگر مکتب تشیع آن گونه که از طریق عالمان و منابع اصلیش معرفی شده است به جهان اسلام ارائه گردد معلوم می‌گردد که تمامی این نسبت های ناروا بی اساس بوده و بین مذهب تشیع و سائر مذاهب اسلامی معتبر در بیش از 90 درصد اشتراک وجود دارد چنانکه اولین مؤسس دارالتقریب در مصر شیخ الأزهر محمود شلتوت در رسمیت داشتن مذهب شیعه اعلام نمود: «مذهب جعفری معروف به شیعه امامیه اثنا عشریه مذهبی است که شرعاً تعبد به آن همچون سایر مذاهب اهل سنت جایز می‌باشد بنابراین شایسته است که مسلمانان این حقیقت را بشناسند و از تعصب ناروا نسبت به مذاهب معین دوری کنند زیرا خداوند و شریعت او منحصر به مذهب معینی نیست بلکه همه امامان مجتهدانی بوده‌اند که اجتهادشان نزد خداوند متعال پذیرته شده و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند می‌توانند از آن ها تقلید کنند و در این باره بین عبادات و معلومات فرقی نیست».
بدیهی است این امر زمینه پیدایش تصورات ناصواب را فراهم خواهد نمود. نگاهی کوتاه به کتاب‌های پیروان این مذاهب نشان می‌دهد که تا چه حد اینان از عقاید یکدیگر بی خبرند به گونه‌ای که در برخی از کنفرانس ها وقتی زمینه ملاقات با یکدیگر بین اینان فراهم می‌گردد با شگفتی از عقاید و سیاست های یکدیگر متوجه می‌گردند که در بسیاری از مسائل همانند یکدیگر می اندیشند و نیز برایشان اثبات می‌گردد که اتهامات گسترده ای که به یکدیگر وارد می‌کردند چه قدر بی اساس بوده است. اتهام کفر و شرک به شیعیان، مترادف دانستن آنان با غلات یا کیسانیه و ناووسیه و فرقه‌های دیگر، که شیعه را به عنوان یک مذهب ضد عقل و احساسات معرفی می‌کند امروزه به شکل های مختلف در رسانه‌های جهانی وهابی تبلیغ می‌گردد در حالی که اگر مکتب تشیع آن گونه که از طریق عالمان و منابع اصلیش معرفی شده است به جهان اسلام ارائه گردد معلوم می‌گردد که تمامی این نسبت های ناروا بی اساس بوده و بین مذهب تشیع و سائر مذاهب اسلامی معتبر در بیش از 90 درصد اشتراک وجود دارد چنانکه اولین مؤسس دارالتقریب در مصر شیخ الأزهر محمود شلتوت در رسمیت داشتن مذهب شیعه اعلام نمود: «مذهب جعفری معروف به شیعه امامیه اثنا عشریه مذهبی است که شرعاً تعبد به آن همچون سایر مذاهب اهل سنت جایز می‌باشد بنابراین شایسته است که مسلمانان این حقیقت را بشناسند و از تعصب ناروا نسبت به مذاهب معین دوری کنند زیرا خداوند و شریعت او منحصر به مذهب معینی نیست بلکه همه امامان مجتهدانی بوده‌اند که اجتهادشان نزد خداوند متعال پذیرته شده و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند می‌توانند از آن ها تقلید کنند و در این باره بین عبادات و معلومات فرقی نیست».
آری جهل و ناآگاهی مسلمانان از یکدیگر که از پیامدهای شوم جدایی مذاهب اسلامی است زمینه کینه و عداوت را بین آنان گسترش خواهد داد چنانکه علی علیه السلام فرمود: «الناس أعداء ما جهلوا...»  <ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 42</ref>.چنانکه در عصر کنونی آثار آن را در جوامع مختلف اسلامی شاهد هستیم در حالی که تقریب مذاهب در صورت عملی شدن قادر است به این جهل و کینه ها پایان داده و آن را به معرفت، الفت و محبت تبدیل کند.
آری جهل و ناآگاهی مسلمانان از یکدیگر که از پیامدهای شوم جدایی مذاهب اسلامی است زمینه کینه و عداوت را بین آنان گسترش خواهد داد چنانکه علی علیه السلام فرمود: «الناس أعداء ما جهلوا...»  <ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 42</ref>.چنانکه در عصر کنونی آثار آن را در جوامع مختلف اسلامی شاهد هستیم در حالی که تقریب مذاهب در صورت عملی شدن قادر است به این جهل و کینه ها پایان داده و آن را به معرفت، الفت و محبت تبدیل کند.


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش