شبهه سهو النبی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدین' به 'جلال‌الدین')
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
خط ۸: خط ۸:
سید مرتضی در کتاب الصحیح من سیره النبی (ص) سهو و نسیان را از اعمالی می‌دانند که انسان در انجام آن دارای اختیار است و دلایل خود را چنین بیان می کند :
سید مرتضی در کتاب الصحیح من سیره النبی (ص) سهو و نسیان را از اعمالی می‌دانند که انسان در انجام آن دارای اختیار است و دلایل خود را چنین بیان می کند :
۱ – تلاش مضاعف انسان برای ضابط بودن و حافظ بودن و عدم داشتن نسیان سبب می شود که درصد خطای انسان نیز کمتر شود، در واقع اهتمام زیاد سبب نسیان کمتر می شود . پیامبر (ص) به عنوان اشرف مخلوقات و حافظ ترین و ضابط ترین فرد، تنها هدفشان جلب رضایت الهی بوده است و علاوه بر آن تلاشهای ایشان در راه حفظ دین و احکام الهی نیز موجب فیض و لطف الهی می شود . (( والذین جاهدوا فینا لهدینهم سبلنا )) (( ولینصرن الله من ینصره )) (( ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا ))
۱ – تلاش مضاعف انسان برای ضابط بودن و حافظ بودن و عدم داشتن نسیان سبب می شود که درصد خطای انسان نیز کمتر شود، در واقع اهتمام زیاد سبب نسیان کمتر می شود . پیامبر (ص) به عنوان اشرف مخلوقات و حافظ ترین و ضابط ترین فرد، تنها هدفشان جلب رضایت الهی بوده است و علاوه بر آن تلاشهای ایشان در راه حفظ دین و احکام الهی نیز موجب فیض و لطف الهی می شود . (( والذین جاهدوا فینا لهدینهم سبلنا )) (( ولینصرن الله من ینصره )) (( ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا ))
۲ – ذکر مواردی که با اجتناب از آنها می توان از نسیان جلوگیری کرد مانند خوردن پنیر و … و در مقابل ذکر مواردی که سبب تقویت حافظه می شود نشاندهنده این امر است که سهو و نسیان از امور اختیاری است . و انسان می تواند اسباب و وسایلی فراهم آورد که هرگز به دام خطا و نسیان نیفتد . کسی که نسبت به اسباب و علل تحقق کاری اختیار داشته باشد، می توان گفت که بر خود آن کار نیز اختیار دارد، زیرا قدرت بر سبب عین قدرت بر مسبب است .
۲ – ذکر مواردی که با اجتناب از آنها می‌توان از نسیان جلوگیری کرد مانند خوردن پنیر و … و در مقابل ذکر مواردی که سبب تقویت حافظه می شود نشاندهنده این امر است که سهو و نسیان از امور اختیاری است . و انسان می‌تواند اسباب و وسایلی فراهم آورد که هرگز به دام خطا و نسیان نیفتد . کسی که نسبت به اسباب و علل تحقق کاری اختیار داشته باشد، می‌توان گفت که بر خود آن کار نیز اختیار دارد، زیرا قدرت بر سبب عین قدرت بر مسبب است .
۳ – سرزنش نسیان در بسیاری از آیات و هم چنین ذکر موارد عقاب در آخرت به دلیل نسیان • (( و من اظلم ممن ذکر بایات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه )) کهف:۵۷  
۳ – سرزنش نسیان در بسیاری از آیات و هم چنین ذکر موارد عقاب در آخرت به دلیل نسیان • (( و من اظلم ممن ذکر بایات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه )) کهف:۵۷  
(( نسوا الله فنسیهم )) توبه :۶۷  
(( نسوا الله فنسیهم )) توبه :۶۷  
خط ۴۵: خط ۴۵:
عبدالله بن یوسف قال اخبرنا مالک عن یحیی بن سعید عن عبدالرحمان الاعرج عن عبدالله ابن بحینه رضی الله عنه قال ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قام من اثنتین من الظهر لم یجلس بینهما فلما قضی صلاته سجد سجدتین ثم سلم بعد ذلک . ( بخاری، ج۲، ص ۶۵)
عبدالله بن یوسف قال اخبرنا مالک عن یحیی بن سعید عن عبدالرحمان الاعرج عن عبدالله ابن بحینه رضی الله عنه قال ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قام من اثنتین من الظهر لم یجلس بینهما فلما قضی صلاته سجد سجدتین ثم سلم بعد ذلک . ( بخاری، ج۲، ص ۶۵)
حدثنا ابوالربیع الزهرانی حدثنا حماد حدثنا یحیی بن سعید عن عبدالرحمان الاعرج عن عبدالله بن مالک ابن بحینه الازدی ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قام فی الشفع الذی یرید ان یجلس فی صلاته فمضی فی صلاته فلما کان آخر الصلاه سجد قبل ان یسلم ثم سلم . ( مسلم، ج ۲، ص۸۳)
حدثنا ابوالربیع الزهرانی حدثنا حماد حدثنا یحیی بن سعید عن عبدالرحمان الاعرج عن عبدالله بن مالک ابن بحینه الازدی ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قام فی الشفع الذی یرید ان یجلس فی صلاته فمضی فی صلاته فلما کان آخر الصلاه سجد قبل ان یسلم ثم سلم . ( مسلم، ج ۲، ص۸۳)
این دو روایت نیز با وجود سندی یکسان تفاوت مطلق متنی دارند که به هیچ وجه قابل توجیه نیست و می توان گفت روایت اول به نوعی دارای تدلیس است و با استفاده از سند مشابه در روایات به ذکر متنی متفاوت پرداخته است .
این دو روایت نیز با وجود سندی یکسان تفاوت مطلق متنی دارند که به هیچ وجه قابل توجیه نیست و می‌توان گفت روایت اول به نوعی دارای تدلیس است و با استفاده از سند مشابه در روایات به ذکر متنی متفاوت پرداخته است .
حدثنا ابن نمیر حدثنا ابن ادریس عن الحسن بن عبیدالله عن ابراهیم عن علقمه انه صلی بهم خمسا .
حدثنا ابن نمیر حدثنا ابن ادریس عن الحسن بن عبیدالله عن ابراهیم عن علقمه انه صلی بهم خمسا .
حدثنا عثمان بن ابی شیبه و اللفظ له حدثنا جریر عن الحسن بن عبیدالله عن ابراهیم بن سوید قال صلی بنا علقمه الظهر خمسا فلما سلم قال القوم یا ابا شبل قد صلیت خمسا قال کلاما فعلت قالوا بلی قال و کنت فی ناحیه القوم و انا غلام فقلت بلی قد صلیت خمسا قال لی و انت ایضا یا اعور تقول ذاک قال قلت نعم قال فانفتل فسجد سجدتین ثم سلم ثم قال قال عبدالله صلی بنا رسول الله صلی الله علیه و سلم خمسا فلما انفتل توشوش القوم بینهم فقال ما شانکم قالوا یا رسول الله عل زید فی الصلاه قال لا قالوا فانک قد صلیت خمسا فانفتل ثم سجد سجدتین ثم سلم ثم قال انما انا بشر مثلکم انسی کما تنسون . ( مسلم، ج ۲، ص۸۵)
حدثنا عثمان بن ابی شیبه و اللفظ له حدثنا جریر عن الحسن بن عبیدالله عن ابراهیم بن سوید قال صلی بنا علقمه الظهر خمسا فلما سلم قال القوم یا ابا شبل قد صلیت خمسا قال کلاما فعلت قالوا بلی قال و کنت فی ناحیه القوم و انا غلام فقلت بلی قد صلیت خمسا قال لی و انت ایضا یا اعور تقول ذاک قال قلت نعم قال فانفتل فسجد سجدتین ثم سلم ثم قال قال عبدالله صلی بنا رسول الله صلی الله علیه و سلم خمسا فلما انفتل توشوش القوم بینهم فقال ما شانکم قالوا یا رسول الله عل زید فی الصلاه قال لا قالوا فانک قد صلیت خمسا فانفتل ثم سجد سجدتین ثم سلم ثم قال انما انا بشر مثلکم انسی کما تنسون . ( مسلم، ج ۲، ص۸۵)
خط ۵۴: خط ۵۴:
این سه روایت هم با اینکه از طریق ابوسلمه از ابوهریره نقل شده‌اند اما دارای متنی متفاوت اند، ضمن اینکه فردی که متذکر فراموشی حضرت رسول (ص)می‌شوند نیز متفاوت نقل شده‌اند .
این سه روایت هم با اینکه از طریق ابوسلمه از ابوهریره نقل شده‌اند اما دارای متنی متفاوت اند، ضمن اینکه فردی که متذکر فراموشی حضرت رسول (ص)می‌شوند نیز متفاوت نقل شده‌اند .
برخی از متون اهل سنت با توجه به تعدد و پراکندگی روایات پیرامون سهو النبی سه روایت منقول از ابن بحینه و ابن مسعود و ذوالیدین را قابل پذیرش دانسته‌اند، از این روی روایات ذکر شده شامل منقولات این سه تن نیز بود تا ضعف در این روایات به صورت عموم و در روایات این سه نفر به طور اخص اشاره شود .
برخی از متون اهل سنت با توجه به تعدد و پراکندگی روایات پیرامون سهو النبی سه روایت منقول از ابن بحینه و ابن مسعود و ذوالیدین را قابل پذیرش دانسته‌اند، از این روی روایات ذکر شده شامل منقولات این سه تن نیز بود تا ضعف در این روایات به صورت عموم و در روایات این سه نفر به طور اخص اشاره شود .
با نگاهی گذرا به روایات ذکر شده می توان گفت ذکر احادیث با سند یکسان و متن متفاوت در یک موضوع خاص از نکات قابل توجهی است که در پذیرش این روایات ما را دچار تردید می سازد . علاوه بر این، نکته قابل توجه دیگر پیرامون شخصیت فردی است که می توان به نقش محوری او در این روایات اشاره نمود .
با نگاهی گذرا به روایات ذکر شده می‌توان گفت ذکر احادیث با سند یکسان و متن متفاوت در یک موضوع خاص از نکات قابل توجهی است که در پذیرش این روایات ما را دچار تردید می سازد . علاوه بر این، نکته قابل توجه دیگر پیرامون شخصیت فردی است که می‌توان به نقش محوری او در این روایات اشاره نمود .


=هویت ذوالشمالین و ذوالیدین=
=هویت ذوالشمالین و ذوالیدین=
خط ۶۵: خط ۶۵:
در جواب این توجیه باید گفت که روایات دربرگیرنده سهو پیامبر(ص) در بسیاری از منابع اهل سنت از طریق ذوالشمالین نقل شده است وپذیرش این توجیه موجب نادرست دانستن آن روایتها و عدم پذیرش استناد به آنها می شود .  
در جواب این توجیه باید گفت که روایات دربرگیرنده سهو پیامبر(ص) در بسیاری از منابع اهل سنت از طریق ذوالشمالین نقل شده است وپذیرش این توجیه موجب نادرست دانستن آن روایتها و عدم پذیرش استناد به آنها می شود .  
در ادامه توجیهات اشاره به جواز ائمه بر وقوع این قصه برای هر دوی آنها می نماید و می گوید که روایت ابوهریره از ذوالشمالین دارای ارسال است و روایت از ذوالیدین را ناشی از مشاهده او می داند .
در ادامه توجیهات اشاره به جواز ائمه بر وقوع این قصه برای هر دوی آنها می نماید و می گوید که روایت ابوهریره از ذوالشمالین دارای ارسال است و روایت از ذوالیدین را ناشی از مشاهده او می داند .
در پاسخ این توجیه باید گفت که به چه دلیلی و برای چه مصلحتی می توان تکرار در این قضیه را پذیرفت ؟ علاوه بر اینکه ارسال در روایت سبب ضعف و رد آن روایت می شود . در صورت مشاهده این قضیه توسط ابوهریره اختلافات موجود در نقل او که در منابع مختلف قابل استنادند چگونه توجیه می شود ؟
در پاسخ این توجیه باید گفت که به چه دلیلی و برای چه مصلحتی می‌توان تکرار در این قضیه را پذیرفت ؟ علاوه بر اینکه ارسال در روایت سبب ضعف و رد آن روایت می شود . در صورت مشاهده این قضیه توسط ابوهریره اختلافات موجود در نقل او که در منابع مختلف قابل استنادند چگونه توجیه می شود ؟
در احتمال بعدی که ذکر می کند می گوید شاید ذوالشمالین را ذوالیدین نیز می نامیدند و هم چنین بالعکس ذوالیدین نیز ذوالشمالین نامیده می شد و این امر سبب اشتباه شده است .( ابن حجر، فتح الباری ،ج۳، ص۷۷ و ابن اثیر ،ج ۲ ،ص ۱۴۱)
در احتمال بعدی که ذکر می کند می گوید شاید ذوالشمالین را ذوالیدین نیز می نامیدند و هم چنین بالعکس ذوالیدین نیز ذوالشمالین نامیده می شد و این امر سبب اشتباه شده است .( ابن حجر، فتح الباری ،ج۳، ص۷۷ و ابن اثیر ،ج ۲ ،ص ۱۴۱)
این توجیه نیز از ادعاهایی است که هیچ دلیلی برای آن ذکر نشده است .
این توجیه نیز از ادعاهایی است که هیچ دلیلی برای آن ذکر نشده است .


=بررسی متنی روایات=
=بررسی متنی روایات=
در این قسمت می توان به موارد ذیل که برخاسته از متن روایات می باشد اشاره نمود :
در این قسمت می‌توان به موارد ذیل که برخاسته از متن روایات می باشد اشاره نمود :
تعیین نمازی که در آن سهو رخ داده است :
تعیین نمازی که در آن سهو رخ داده است :
… قال ابوهریره صلی بنا النبی صلی الله علیه و سلم احدی صلاتی العشی قال قال ابوهریره ولکنی نسیت قال فصلی بنا رکعتین ثم سلم . ( نسائی، ج ۳، ص ۲۰ )
… قال ابوهریره صلی بنا النبی صلی الله علیه و سلم احدی صلاتی العشی قال قال ابوهریره ولکنی نسیت قال فصلی بنا رکعتین ثم سلم . ( نسائی، ج ۳، ص ۲۰ )
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش