عبد السلام یاسین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


= تحصیلات =
= تحصیلات =
وی در سال 1947 میلادی در [[مراکش]] به تحصیل علوم دینی پرداخت و در سال 1965 میلادی از شیخ عباس [[تصوف]] [[اهل‌سنت]] را به دور از بدعت‌ها آموخت. او بین (1948 - 1963) در آموزش، مدیریت و بازرسی در کازابلانکا کار کرد و به سمت‌های عالی آموزشی و اداری رسید و بین (1965 - 1967) به عنوان مدیر مرکز آموزش بازرسان در رباط منصوب شد. او در سال 1968 از کار تعلیق و در سال 1987 به دلیل پایبندی شدید به اصول، جسارت در حقیقت، صراحت شدید و انتقاد از مراکز فساد در دستگاه های اداری بازنشسته شد. او به هویت عربی خود بسیار افتخار می کرد و می گفت: من خود را عرب می دانم، حتی اگر اصالتاً بربر باشم، به زبان عربی صحبت می کنم. من در دل و جان و زبانم عرب هستم. کسانی که عرب نیستند بیشتر از عرب ها اهمیت و ماهیت زبان عربی و عربیت را احساس می کنند. و اینکه تمام ملت نسبت به اعراب احساس احترامی دارند که از اجداد خود به ارث برده اند. او روشنفکران عرب را سرزنش کرد که با اسلام به گونه‌ای برخورد می‌کنند که گویی اسلام افزوده‌ای فطری بر ناسیونالیسم عربی است. وی گفت: این ناسیونالیسم بدعت است، دولت-ملت بدعت غربی است، این تفکر غالب در غرب است و به ما تحمیل شده است، ما آن را با استعمار به ارث بردیم.
وی در سال 1947 میلادی در [[مراکش]] به تحصیل علوم دینی پرداخت و در سال 1965 میلادی از شیخ عباس [[تصوف]] و [[عرفان]] [[اهل‌سنت]] را به دور از بدعت‌ها آموخت. او بین سال‌های (1948 - 1963 میلادی) مشغول به کار شد و به سمت‌های عالی آموزشی و اداری رسید و بین (1965 - 1967) به عنوان مدیر مرکز آموزش بازرسان در رباط منصوب شد. او در سال 1968 میلادی از کار تعلیق و در سال 1987 به دلیل پایبندی شدید به اصول، جسارت، صراحت شدید و انتقاد از مراکز فساد در دستگاه‌های اداری بازنشسته شد.<br>
= افتخار به عرب بودن =
او به هویت عربی خود بسیار افتخار می‌کرد و می‌گفت: من خود را عرب می دانم، حتی اگر اصالتاً بربری باشم، به زبان عربی صحبت می‌کنم. من در دل و جان و زبان، عرب هستم. کسانی که عرب نیستند بیشتر از عرب‌ها اهمیت و ماهیت زبان عربی و عربیت را احساس می‌کنند. و اینکه تمام ملت نسبت به اعراب احساس احترامی دارند که از اجداد خود به ارث برده اند. او روشنفکران عرب را سرزنش کرد که با اسلام به گونه‌ای برخورد می‌کنند که گویی اسلام افزوده‌ای فطری بر ناسیونالیسم عربی است. وی گفت: این ناسیونالیسم بدعت است، دولت-ملت بدعت غربی است، این تفکر غالب در غرب است و به ما تحمیل شده است، ما آن را با استعمار به ارث بردیم.


= مربی با فضیلت =
= مربی با فضیلت =