بداء: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۷۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''بداء''' به معنای تغيير مقدّرات غير حتمى حاصل از افعال اختيارى انسان ها است. بر اساس وعده‌ الهی برخی از امور نظیر دادن صدقه به فقیر، نیکی به پدر و مادر، دیدار با ارحام و یا ترک این امور می‌تواند انسان را دچار سرنوشت نیک یا بد بکند. 


==معنای لغوی بداء==
واژه «بَداء» اسم مصدر از ماده «بدو» است <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه  بدو.</ref> این واژه در چند معنا به ‌کار رفته است.1. به معنای آشکار شدن از خفا <ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، سال ۱۴۱۲قمری، ص۱۱۳.</ref> 
2.به معنای ظهور چیزی از عدم. <ref>فضلی، خلاصة علم الکلام، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۵.2.</ref>
3. به معنای تغییر در قصد <ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۲.</ref>
و اما بداء در لغت به معنای ظاهر شدن است. <ref>المصباح، ج۱–۲، ص۴۰</ref>


بسم الله الرحمن الرحیم
==معنای اصطلاحی بداء==
 
بداء در اصطلاح به معنای آشکار شدن امری از ناحیه خداوند برخلاف آنچه مورد انتظار بوده‌ است، که در واقع محو اولی و اثبات دومی است و خدا به هر دو حادثه آگاه است. <ref>طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، ج۱۱، ص۳۸۱.</ref> علمای شیعه تأکید نموده‌اند بداء درباره خدا به معنای دگرگون شدن اراده او نیست، بلکه این لفظ همانند غضب و رضا در حق خدا استعمال مجازی دارد. <ref>شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۶۷.</ref>
*****در حال تدوین********
 
مدخل بداء برای ویکی وحدت تاریخ صبح روز دوشنبه 26 اردیبهشت 1401 
 
 
«بداء»، تغيير مقدّرات غير حتمى بر اثر افعال اختيارى است.
 
واژه «بداء» در لغت
«بداء» از ماده «ب ـ د ـ و» و در لغت به معناى ظاهر شدنى آشكار است.
مفردات، ص‌113، به گفته برخى به صحرانشين از آن رو «بادى» گفته مى‌شود كه وى هنگام سكونت در شهر و قريه، در ساختمانها و محيط اجتماع پنهان است؛ ولى هنگامى كه به بيابان مى‌رود در فضايى باز و گسترده كه سايه‌اى در آن نيست آشكار مى‌شود.
مقاييس اللغه، ج‌1، ص‌212،
 
بداء در اصطلاح
«بداء» اگر به رأى و عقيده استناد يابد، در صورتى كه شخص مسبوق به رأيى نباشد به معناى پيدايش رأى، و گرنه به معناى تغيير رأى است.
همان؛ النهايه، ص‌109،
 
 
بداء در اصطلاح به معناى تغيير مقدرات از سوى خداوند بر اساس پاره‌اى حوادث و وقايع و تحت شرايط و عوامل ويژه است.
الميزان، ج‌11، ص‌380‌ـ‌381.
 


==تاریخچه بداء==
==تاریخچه بداء==
مسئله بداء از جمله اعتقاداتی است که ریشه در روایات و  نیز مباحث اعتقادی شیعه دارد.
مسئله بداء از جمله اعتقاداتی است که ریشه در روایات و  نیز مباحث اعتقادی شیعه دارد. برخی از متکلمان همچون فخر رازی و نیز سلیمان بن جریر زیدی معتقدند که بداء از ابتکارات امامیه است.  <ref>فخر رازی، محصل افکار المتقدمین و المتأخرین، سال ۱۴۱۱ق، ص۶۰۲</ref> <ref>فخر رازی، تفسیر الرازی، ج ۱۹، ص۶۶.</ref> ولی شهرستانی ریشه اعتقاد به بداء را به کیسانیه نسبت می‌دهد که در کلمات مختار مورد استفاده قرار گرفته است. <ref>شهرستانی عبد الکریم، ملل و نحل، سال ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۷۱.</ref> با این حال برخی از مفسران معتقدند که بداء ریشه قرآنی دارد آن جا که قرآن در برخی از آیات <ref>سوره بقره، آیه ۱۰۶</ref>تصریح به نسخ می کند و یا در برخی دیگر از لوح و محو اثبات <ref>سوره رعد، آیه۳۹</ref>. آن سخن می گوید و نیز وجود برخی از راوایات که اتفاقا در منابع اهل سنت در بار بداء بیان شده این ادعا را که شیعیان مبتکر بداء بودند را رد می کند.<ref>فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۶۰-۶۳.</ref>
برخی از متکلمان همچون فخر رازی و نیز سلیمان بن جریر زیدی معتقدند که بداء از ابتکارات امامیه است  
شیخ مفید معتقد است که تمام مذاهب اسلامی بداء را قبول دارند و اگر مذاهب اهل سنت و جماعت اختلافی در این باره با امامیه دارند آن اختلاف لفظی است و گرنه هیچ مذهبی نمی تواند بداء را انکار کند و مثلا بگوید که خداوند احکام را تشریع و سپس نسخ می کند و یا اگر کسی را میرانده دوباره زنده می کند و یا به کسی مالی بخشیده از او پس می گیرد بنابراین هیچ مسملمانی منکر چنین چیزی نیست. <ref>شیخ مفید، أوائل المقالات في المذاهب و المختارات‏، ۱۴۱۳ق، ص۸۰.</ref> از دیگر علمای امامیه علامه طباطبایی نیز اختلاف بر سر بداء را لفظی می داند و به همین دلیل در تفسیر خود به طور مستقل به آن نمی پردازد. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref>
 
فخر رازی، محصل افکار المتقدمین و المتأخرین، سال ۱۴۱۱ق، ص۶۰۲؛ فخر رازی، تفسیر الرازی، ج ۱۹، ص۶۶.
ولی شهرستانی ریشه اعتقاد به بداء را به کیسانیه نسبت می‌دهد که در کلمات مختار مورد استفاده قرار گرفته است.
شهرستانی عبد الکریم، ملل و نحل، سال ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۷۱.
 
با این حال برخی از مفسران معتقدند که بداء ریشه قرآنی دارد آن جا که قرآن در برخی از آیات سوره بقره، آیه۱۰۶تصریح به نسخ می کند و یا در برخی دیگر از لوح و محو اثبات سوره رعد، آیه۳۹. آن سخن می گوید و نیز وجود برخی از راوایات که اتفاقا در منابع اهل سنت در بار بداء بیان شده این ادعا را که شیعیان مبتکر بداء بودند را رد می کند. فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۶۰-۶۳.
 
شیخ مفید معتقد است که تمام مذاهب اسلامی بداء را قبول دارند و اگر مذاهب اهل سنت و جماعت اختلافی در این باره با امامیه دارند آن اختلاف لفظی است و گرنه هیچ مذهبی نمی تواند بداء را انکار کند و مثلا بگوید که خداوند احکام را تشریع و سپس نسخ می کند و یا اگر کسی را میرانده دوباره زنده می کند و یا به کسی مالی بخشیده از او پس می گیرد بنابراین هیچ مسملمانی منکر چنین چیزی نیست.
شیخ مفید، أوائل المقالات في المذاهب و المختارات‏، ۱۴۱۳ق، ص۸۰.
از دیگر علمای امامیه علامه طباطبایی نیز اختلاف بر سر بداء را لفظی می داند و به همین دلیل در تفسیر خود به طور مستقل به آن نمی پردازد. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱-۳۸۲.


==بداء در روایات==
==بداء در روایات==
 
در احادیث اعتقاد به مفهوم صحیح بداء، در راستای شناخت حقیقی توحید قرار داده شده است به‌طوری که بدون آن، نمی توان خالق را به طور واقعی شناخت. اکنون به دو روایت اشاره می شود.
در روایات اعتقاد به مفهوم صحیح بداء، در راستای شناخت حقیقی توحید قرار داده شده است به‌طوری که بدون آن، معبود را بطور صحیح نمی‌توان شناخت. به دو روایت اشاره می کنیم:
1. [[امام صادق (ع)]] فرمود: عبادت برتر خداوند (توسط بندگان) با اعتقاد به بداء حاصل می شود. <ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی ،ج۱، ص۱۴۶.</ref>    
 
2.امام صادق (ع) فرمود:
امام صادق (ع) فرمود:
هیچ یک از پیامبران  به نبوت نرسیدند مگر اینکه برای خداوند به پنج خصلت اعتراف کردند که عبارت است از: بداء، مشیت،  سجود،  عبودیت و اطاعت.  <ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی،ج۱، ص۱۴۸.</ref>    
عبادت برتر خداوند (توسط بندگان) با اعتقاد به بداء حاصل می شود. الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۱، ص۱۴۶.     
 
 
امام صادق (ع) فرمود:
 
هیچ یک از انبیاء به نبوت نرسیدند مگر اینکه برای خداوند به پنج خصلت اعتراف کردند که عبارتست از: بداء و مشیت و سجود و عبودیت و اطاعت.  الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۱، ص۱۴۸.     


==بداء در قرآن==
==بداء در قرآن==
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که مفهوم و مصداق این عقیده را بیان می کند که به یک نمونه اشاره می شود:  می فرماید: خداوند هر چه را که خواهد محو می‌کند و هر آنچه را که بخواهد ثابت می‌کند.«یمحوا اللّه ما یشاء ویثبت و عنده أُمُ الکتاب»  <ref>سوره رعد، آیه ۳۹</ref>   
امام صادق (ع) در بیان این آیه می فرماید: آیا غیر از این است که خداوند ثابت را محو می کند و آنچه را که محو است را ثابت می کند.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۶.</ref>   


==حوادث مربوط به بداء==
در این جا به دو نمونه از حوادثی که در تاریخ شیعه به بداء ارتباط داشته است اشاره می‌شود.
نمونه اول مربوط به مرگ بزرگ ترین فرزند امام صادق(ع) <ref>شیخ صدوق، کتاب التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۶.</ref> و نمونه دوم مربوط به مرگ بزرگ ترین فرزند [[امام هادی(ع)]] <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۲۴۰.</ref>
است. که به گمان گروهی از شیعیان، اسماعیل امام بعد از امام ششم، و محمد امام بعد از امام دهم بود؛ اما  آن ها در زمان حیات پدران شان از دنیا رفتند و  با بدائی که حاصل شد، معلوم شد که امام بعدی، فرزندان دیگر آن دو امام بودند. <ref>فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۱۴۰-۱۴۱.
</ref>


در قرآن کریم آیات متعددی بر مفهوم و مصداق این عقیده بیان شده است به عنوان نمونه می فرماید: خداوند هر چه را که خواهد محو می کند و هر آنچه را که بخواهد ثابت می کند.«یمحوا اللّه ما یشاء ویثبت و عنده أُمُ الکتاب»
آثار اعتقادی به بَداء
رعد(سوره ۱۳)،آیه ۳۹   
اعتقاد به بَداء از سوی اهل بیت علهیم السلام از علائم بندگی به حساب آمده است و علاوه اجر فراوانی برایش در نظر گرفته شده است. <ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۹۷.</ref> از امام صادق(ع) نقل شده: «اگر مردم می‌دانستند اعتقاد به بَداء چه پاداشی دارد، هرگز از سخن گفتن درباره آن خسته نمی‌شدند. <ref>شیخ صدوق، التوحید، نشر الاسلامی، ص۳۳۴.</ref>
امام صادق(ع) بداء را از باورهای اصلی پیامبران برشمردند که هر پیامبری باید به آن اقرار کند. <ref>شیخ صدوق، التوحید، نشر الاسلامی، ص۳۳۳.</ref> امام صادق(ع) می فرماید که نباید اعتقاد به بداء را به معنای آشکار شدن چیزی برای خدا دانست چرا که در خداوند نادانی راه ندارد: «از خداوند بداء حاصل نمی‌شود مگر این که از قبل به آن موضوع علم داشته است. <ref>شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی ج 1 ص 198</ref>


امام صادق علیه السلام در بیان این آیه می فرماید: آیا غیر از این است که خداوند ثابت را محو می کند و آنچه را که محو است را ثابت می کند.  
==بداء در منابع اهل سنت==
 
در منابع روایی اهل سنت نیز روایاتی در باب بداء نقل شده است. در صحیح بخاری در باب توسعه رزق بواسطه صله‌ رحم، از ابی هریره نقل شده که گفت شنیدم از [[پیامبر(ص)]] که فرمود: «کسی که توسعه در روزی‌اش و به تاخیر افتادن اجل‌اش او را شاد می‌کند، پس باید صله‌رحم کند..
الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۱، ص۱۴۶.  
<ref>بخاری محمد، صحیح البخاری، سال ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۵.</ref> همچنین، در باب دعا برای کثرت مال و برکت، از امّ سلیم نقل شده که او از پیامبر(ص) درخواست دعا کرده و پیامبر(ص) نیز در پاسخ فرمودند: «خدایا مال و فرزند او را بیفزا و در آنچه به او عطا فرمودی برکت عنایت بفرما <ref>بخاری محمد، صحیح البخاری، سال ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۷۳.</ref> بنابراین،  روایاتی که دلالت بر بداء دارند، در منابع اهل سنت فراوان است و به همین جهت، آنها نیز گریزی از پذیرش بداء ندارند؛ اگرچه با لفظ بداء مخالفت می‌کنند و شیعه را مبتکر این اعتقاد می‌دانند. ف<ref>انی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۹۹-۱۰۱.</ref>
 
 
==حوادث مربوط به بداء==
اکنون به برخی از حوادثی که در تاریخ شیعه با بداء ارتباط داشته است اشاره می شود که به دو نمونه آن اشاره می شود.
نمونه اول مربوط به مرگ بزرگ ترین فرزند امام صادق(ع) بود


صدوق، کتاب التوحید، النشر الاسلامی، ص۳۳۶.
==پانویس==


و نیز فرزند بزرگ تر امام هادی(ع) است.
[[رده: علوم قرآنی]]
مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۲۴۰.
[[رده: اعقتادات شیعه و سنی]]
که به گمان گروهی از شیعیان، اسماعیل امام بعد از امام ششم، و محمد امام بعد از امام دهم بود؛ اما  آن ها در زمان حیات پدران شان از دنیا رفتند و  با بدائی که حاصل شد معلوم شد که امام بعدی، فرزندان دیگر آن دو امام بودند..  فانی اصفهانی، بداء از نظر شیعه، ۱۳۹۴ش، ص۱۴۰-۱۴۱.
[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده: مفاهیم اسلامی]]
confirmed
۵٬۹۲۲

ویرایش