سالم شیخی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


<noinclude>
<noinclude>
</div>
 
<div class="wikiInfo">[[پرونده:سالم شیخی.jpg|جایگزین=سالم شیخی|بندانگشتی|سالم شیخی]]
<div class="wikiInfo">[[پرونده:سالم شیخی.jpg|جایگزین=سالم شیخی|بندانگشتی|سالم شیخی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
خط ۱۶: خط ۱۶:
|فعالیت‌ها
|فعالیت‌ها
|
|
* همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]،  
*همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]،
* رئیس کمیته موسوم به «کمیته فتوا در [[بریتانیا]]»،  
*رئیس کمیته موسوم به «کمیته فتوا در [[بریتانیا]]»،
* عضو دبیرخانه شورای فتوا و تحقیقات [[اروپا]]...
*عضو دبیرخانه شورای فتوا و تحقیقات [[اروپا]]...
|}
|}
</div>
</div>
'''سالم عبدالسلام عبدالله حسن شیخی''' در شهر [[البیضاء]] به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی، مقدماتی و متوسطه را در آنجا به پایان رساند. به جهت تعلق خاطر به [[صوفیه]] به فراگیری آن مشغول شد. سپس برای تحصیل در دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه گاریونیس به شهر [[بنغازی]] نقل مکان کرد تا اینکه در سال 1365 دستگیر شد و تنها یک ترم از تحصیل و تحصیلاتش باقی مانده بود. او اگرچه فارغ‌التحصیل رشته مهندسی نشده است، اما می گوید که مطالعه او در این علم (به ویژه علم تحقیق در عملیات) بر اندیشه و روش شناسی او تأثیر گذاشته است. او از سال 1986 تا 1988 میلادی دو سال را در زندان ابوسلیم گذراند و به عضویت در [[اخوان‌المسلمین]] در [[لیبی]] متهم شد. در دوران بازداشت به حفظ [[قرآن]] و مطالعه کتب [[اصول فقه]] و زبان عربی پرداخت.<br>
'''سالم عبدالسلام عبدالله حسن شیخی''' در شهر [[البیضاء]] به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی، مقدماتی و متوسطه را در آنجا به پایان رساند. به جهت تعلق خاطر به [[صوفیه]] به فراگیری آن مشغول شد. سپس برای تحصیل در دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه گاریونیس به شهر [[بنغازی]] نقل مکان کرد تا اینکه در سال 1365 دستگیر شد و تنها یک ترم از تحصیل و تحصیلاتش باقی مانده بود. او اگرچه فارغ‌التحصیل رشته مهندسی نشده است، اما می‌گوید که مطالعه او در این علم (به ویژه علم تحقیق در عملیات) بر اندیشه و روش‌شناسی او تأثیر گذاشته است. او از سال 1986 تا 1988 میلادی دو سال را در زندان ابوسلیم گذراند و به عضویت در [[اخوان‌المسلمین]] در [[لیبی]] متهم شد. در دوران بازداشت به حفظ [[قرآن]] و مطالعه کتب [[اصول فقه]] و زبان عربی پرداخت.<br>


= زندگی‌نامه =
=زندگی‌نامه=
'''سالم عبدالسلام عبدالله حسن شیخی''' در شهر [[البیضاء]] به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی، مقدماتی و متوسطه را در آنجا به پایان رساند. ورود به [[قرآن]] در زندان مجاز بود اما مجبور به قاچاق چند کتاب شد. زندانیان این فرصت را داشتند که روزی سه ساعت از اتاق خود بیرون بیایند، اما ایشان گاهی اوقات ترجیح می‌داد برای مطالعه در داخل اتاق بماند. در زندان تفاسیر متعددی از جمله تفسیر ابن‌کثیر و البیضاوی خواند و با استفاده از نظرات العراقی کتابهایی از جمله احیای علوم دینی را تلخیص کرد.<br>
'''سالم عبدالسلام عبدالله حسن شیخی''' در شهر [[البیضاء]] به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی، مقدماتی و متوسطه را در آنجا به پایان رساند. ورود به [[قرآن]] در زندان مجاز بود اما مجبور به قاچاق چند کتاب شد. زندانیان این فرصت را داشتند که روزی سه ساعت از اتاق خود بیرون بیایند، اما ایشان گاهی اوقات ترجیح می‌داد برای مطالعه در داخل اتاق بماند. در زندان تفاسیر متعددی از جمله تفسیر ابن‌کثیر و البیضاوی خواند و با استفاده از نظرات العراقی کتابهایی از جمله احیای علوم دینی را تلخیص کرد.<br>
== تحصیل در عربستان ==
==تحصیل در عربستان==
سپس به [[عربستان]] رفت و از دانشگاه اسلامی مدینه با (مدرک عالی) فارغ‌التحصیل شد. وی در مدت اقامتش در مدینه ازدواج کرد و صاحب چند فرزند شد. پس از مدینه، تحصیل در دانشگاه ام‌القری را آغاز کرد و دروسی از جمله منطق را به پایان رساند، اما به دلیل مسائلی مجبور شد [[عربستان]] را ترک کند و به [[سودان]] برود.
سپس به [[عربستان]] رفت و از دانشگاه اسلامی مدینه با (مدرک عالی) فارغ‌التحصیل شد. وی در مدت اقامتش در مدینه ازدواج کرد و صاحب چند فرزند شد. پس از مدینه، تحصیل در دانشگاه ام‌القری را آغاز کرد و دروسی از جمله منطق را به پایان رساند، اما به دلیل مسائلی مجبور شد [[عربستان]] را ترک کند و به [[سودان]] برود.
== تحصیل در سودان و مراکش ==
==تحصیل در سودان و مراکش==
وی در [[سودان]] دیپلم فقه تطبیقی را از دانشکده شریعت دانشگاه عمران گرفت. پس از سودان به [[مراکش]] رفت و هشت ماه را در آنجا گذراند و از شیوخ وی در [[مراکش]] می توان به محمد الجردی التنجی و محمد الزناتی اشاره کرد. او در اکتبر 2011 میلادی پس از موفقیت انقلاب [[لیبی]] به سودان بازگشت و پایان نامه‌ای را برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد با عنوان جدایی اختلاف بین همسران و اعمال مجالس شرعی در [[بریتانیا]] با موفقیت به پایان رساند.<br>
وی در [[سودان]] دیپلم فقه تطبیقی را از دانشکده شریعت دانشگاه عمران گرفت. پس از سودان به [[مراکش]] رفت و هشت ماه را در آنجا گذراند و از شیوخ وی در [[مراکش]] می‌توان به محمد الجردی التنجی و محمد الزناتی اشاره کرد. او در اکتبر 2011 میلادی پس از موفقیت انقلاب [[لیبی]] به سودان بازگشت و پایان نامه‌ای را برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد با عنوان جدایی اختلاف بین همسران و اعمال مجالس شرعی در [[بریتانیا]] با موفقیت به پایان رساند.<br>


=حضور در بریتانیا=
=حضور در بریتانیا=
در سال 1996 میلادی [[مراکش]] را ترک کرد و به [[بریتانیا]] رفت. و تنها پس از گذشت 15 روز از ورودش، در منچستر شروع به تدریس کرد و در سال 1999 میلادی وارد مسجد دیدزبری شد و شروع به کار تبلیغی نمود. یکی از موضوعاتی که در این دوره مورد توجه وی قرار گرفت، وضعیت قضایای اسلامی در کشورهای اروپایی است و پژوهشی را به پایان رساند که سه سال طول کشید به نام «نظریه قضایی مسلمانان در غرب». پس از مدتی مشغله قضایی، «مرکز سلام برای مطالعات مسلمانان اروپا» را تأسیس کرد و هدف این مرکز تربیت و بازپروری امامان و ارتقای نقش خانواده مسلمان در غرب است.<br>
در سال 1996 میلادی [[مراکش]] را ترک کرد و به [[بریتانیا]] رفت. و تنها پس از گذشت 15 روز از ورودش، در منچستر شروع به تدریس کرد و در سال 1999 میلادی وارد مسجد دیدزبری شد و شروع به کار تبلیغی نمود. یکی از موضوعاتی که در این دوره مورد توجه وی قرار گرفت، وضعیت قضایای اسلامی در کشورهای اروپایی است و پژوهشی را به پایان رساند که سه سال طول کشید به نام «نظریه قضایی مسلمانان در غرب». پس از مدتی مشغله قضایی، «مرکز سلام برای مطالعات مسلمانان اروپا» را تأسیس کرد و هدف این مرکز تربیت و بازپروری امامان و ارتقای نقش خانواده مسلمان در غرب است.<br>


= کانال الحوار =
=کانال الحوار=
ایشان تابعیت [[بریتانیا]] را دارد و هر هفته در کانال الحوار مستقر در [[لندن]] نمایش داده می‌شد.<br>
ایشان تابعیت [[بریتانیا]] را دارد و هر هفته در کانال الحوار مستقر در [[لندن]] نمایش داده می‌شد.<br>


= بازگشت به لیبی =
=بازگشت به لیبی=
او برای اولین بار در سال 2009 میلادی در راستای «تحولات مثبت پرونده حقوق و آزادی‌های بشر در لیبی» و آزادی گروهی از زندانیان سیاسی به [[لیبی]] بازگشت و در آنجا سخنرانی‌ها و درس‌هایی ارائه کرد.<br>
او برای اولین بار در سال 2009 میلادی در راستای «تحولات مثبت پرونده حقوق و آزادی‌های بشر در لیبی» و آزادی گروهی از زندانیان سیاسی به [[لیبی]] بازگشت و در آنجا سخنرانی‌ها و درس‌هایی ارائه کرد.<br>


خط ۴۲: خط ۴۲:
در آغاز انقلاب 17 فوریه لیبی، ایشان در حمایت از خواسته‌های انقلابیون بیرون آمد و در شهر [[منچستر]] در [[بریتانیا]] در مقابل مقر بی بی سی در خیابان آکسفورد تظاهرات کرد. وی با صدور بیانیه‌ای از مقامات خواست تا "به خواسته‌های برادران و پسران خود که برای بیان مسالمت‌آمیز آنها به میدان رفتند، بهتر گوش فرا دهند." وی افزود: مترسک قبیله‌گرایی و جنگ داخلی که توسط قذافی تهدید می‌شود، هیچ پاسخ یا اثری در صحنه نمی‌یابد. وی گفت: «مردم لیبی در معرض یک کارزار نسل‌کشی هستند که در تاریخ بی‌نظیر است، حتی در دوره استعمار. وی افزود: «مردم [[لیبی]] از دولت خود خواستار پیروزی هستند».
در آغاز انقلاب 17 فوریه لیبی، ایشان در حمایت از خواسته‌های انقلابیون بیرون آمد و در شهر [[منچستر]] در [[بریتانیا]] در مقابل مقر بی بی سی در خیابان آکسفورد تظاهرات کرد. وی با صدور بیانیه‌ای از مقامات خواست تا "به خواسته‌های برادران و پسران خود که برای بیان مسالمت‌آمیز آنها به میدان رفتند، بهتر گوش فرا دهند." وی افزود: مترسک قبیله‌گرایی و جنگ داخلی که توسط قذافی تهدید می‌شود، هیچ پاسخ یا اثری در صحنه نمی‌یابد. وی گفت: «مردم لیبی در معرض یک کارزار نسل‌کشی هستند که در تاریخ بی‌نظیر است، حتی در دوره استعمار. وی افزود: «مردم [[لیبی]] از دولت خود خواستار پیروزی هستند».


پس از توسعه اوضاع در [[لیبی]]، ایشان منچستر را ترک کرد و به دوحه [[قطر]] رفت و در شبکه الجزیره ظاهر شد. سپس وارد لیبی شد و به چندین شهر شرقی از جمله [[بنغازی]] (در 22 آوریل 2011 میلادی در آنجا خطبه جمعه ایراد کرد) و به المرج رفت و به انقلابیون پیوست. وی درباره نقش جامعه اسلامی و جامعه [[لیبی]] در خارج از کشور به ویژه منچستر صحبت کرد که قذافی در اولین سخنرانی خود پس از وقوع انقلاب به آن اشاره کرد. او و علی الصلابی در این دوران در رسانه ها به شهرت رسیدند.
پس از توسعه اوضاع در [[لیبی]]، ایشان منچستر را ترک کرد و به دوحه [[قطر]] رفت و در شبکه الجزیره ظاهر شد. سپس وارد لیبی شد و به چندین شهر شرقی از جمله [[بنغازی]] (در 22 آوریل 2011 میلادی در آنجا خطبه جمعه ایراد کرد) و به المرج رفت و به انقلابیون پیوست. وی درباره نقش جامعه اسلامی و جامعه [[لیبی]] در خارج از کشور به ویژه منچستر صحبت کرد که قذافی در اولین سخنرانی خود پس از وقوع انقلاب به آن اشاره کرد. او و علی الصلابی در این دوران در رسانه‌ها به شهرت رسیدند.


ایشان برای مدت کوتاهی به منچستر بازگشت و پس از آن دوباره به [[لیبی]] بازگشت و در 15 ژوئیه 2011 خطبه های [[نماز جمعه]] را در [[بنغازی]] ایراد کرد. وی از سوی شورای ملی انتقالی به عنوان وزیر اوقاف منصوب شد. او با مشارکت الصلابی و مشورت با برخی حقوقدانان، منشور ملی را در دوران پس از قذافی نوشت و در آن چشم انداز خود را برای آینده کشور ترسیم کرد.<br>
ایشان برای مدت کوتاهی به منچستر بازگشت و پس از آن دوباره به [[لیبی]] بازگشت و در 15 ژوئیه 2011 خطبه های [[نماز جمعه]] را در [[بنغازی]] ایراد کرد. وی از سوی شورای ملی انتقالی به عنوان وزیر اوقاف منصوب شد. او با مشارکت الصلابی و مشورت با برخی حقوقدانان، منشور ملی را در دوران پس از قذافی نوشت و در آن چشم انداز خود را برای آینده کشور ترسیم کرد.<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش