توکل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
توکل به معنای تسلیم شدن و واگذاردن امور بندگان به [[خداوند]] است. این صفت حسنه در واقع به معنای تکیه کردن به خدا و اعتماد داشتن و نیز نتایج کار را به او سپردن است.کسی اهل توکل است که برای رسیدن به هدفی مقدس از فکر و قدرت خود استفاده می‌کند و بقیه امور خویش را به خداوند می‌سپرد. بنابراین، انسان متوکل علاوه بر آن که دست خود را نسبت به انجام وظایفش نمی بندد، اما در واقع خود و آن چه انجام می‌دهد را تسلیم امر الهی می‌کند از او می‌خواهد تا برایش وکیلی امین باشد.
توکل به معنای تسلیم شدن و واگذاردن امور بندگان به [[خداوند]] است. این صفت حسنه در واقع به معنای تکیه کردن به خدا و اعتماد داشتن و نیز نتایج کار را به او سپردن است.کسی اهل توکل است که برای رسیدن به هدفی مقدس از فکر و قدرت خود استفاده می‌کند و بقیه امور خویش را به خداوند می‌سپرد. بنابراین، انسان متوکل علاوه بر آن که دست خود را نسبت به انجام وظایفش نمی بندد، اما در واقع خود و آن‌چه انجام می‌دهد را تسلیم امر الهی می‌کند از او می‌خواهد تا برایش وکیلی امین باشد.


==معناشناسی توکل==
==معناشناسی توکل==
توکل کلمه ای عربی است که از واژه "وکل" به معنای سپردن امر خود به غیر گرفته شده است.<ref>فراهیدی خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۵، ص ۴۰۵.</ref اما توکل در لغت و اصطلاح، اظهار عجز، اعتماد به غیر <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۶.</ref> و سپردن (نیابت دادن - نائب قراردادن) امر خویش (خود) به فردی مطمئن به علت کفایت او یا ناتوانی شخص از قیام به امر خود است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۴ - ۷۳۶</ref> <ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۸۲.</ref> پس اگر فردی به خدا اعتماد کند و او را وکیل خود قرار دهد، خداوند برایش کفایت می‌کند ﴿فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ و هر کسی به خدا توکل کند همو وی را کفایت می‌کند» <ref>سوره طلاق، آیه ۳</ref> و اگر به غیر خداوند توکل کند و به دنیا دل ببندد، خداوند او را به غیر خودش واگذار می‌کند.<ref>ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۲۹۸؛</ref> <ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۲۰</ref> <ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۶</ref> <ref>ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۲۲.</ref> <ref>محمدزاده، محسن و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگ‌نامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۲۴.</ref> برخی از بزرگان <ref>ملامهدی نراقی نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸-۲۱۹ و۲۲۶</ref> <ref>علامه طباطبایی طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۷۸.</ref> معتقدند که توکل در فرهنگ دینی به این معنا است که انسان فقط خداوند را فاعل موثر در هستی بداند که بدون او هیچ فعل و انفعالی صورت نمی‌گیرد انجام نمی‌شود. ازاین‌رو انسان می‌بایستی تنها به او اعتماد کند و امور خود را به او واگذارد.
توکل کلمه‌ای عربی است که از واژه "وکل" به معنای سپردن امر خود به غیر گرفته شده است.<ref>فراهیدی خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۵، ص ۴۰۵.<nowiki></ref اما توکل در لغت و اصطلاح، اظهار عجز، اعتماد به غیر <ref></nowiki>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۶.</ref> و سپردن (نیابت دادن - نائب قراردادن) امر خویش (خود) به فردی مطمئن به علت کفایت او یا ناتوانی شخص از قیام به امر خود است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۴ - ۷۳۶</ref> <ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۸۲.</ref> پس اگر فردی به خدا اعتماد کند و او را وکیل خود قرار دهد، خداوند برایش کفایت می‌کند ﴿فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ و هر کسی به خدا توکل کند همو وی را کفایت می‌کند» <ref>سوره طلاق، آیه ۳</ref> و اگر به غیر خداوند توکل کند و به دنیا دل ببندد، خداوند او را به غیر خودش واگذار می‌کند.<ref>ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۲۹۸؛</ref> <ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۲۰</ref> <ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۶</ref> <ref>ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۲۲.</ref> <ref>محمدزاده، محسن و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگ‌نامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۲۴.</ref> برخی از بزرگان <ref>ملامهدی نراقی نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸-۲۱۹ و۲۲۶</ref> <ref>علامه طباطبایی طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۷۸.</ref> معتقدند که توکل در فرهنگ دینی به این معنا است که انسان فقط خداوند را فاعل موثر در هستی بداند که بدون او هیچ فعل و انفعالی صورت نمی‌گیرد انجام نمی‌شود. ازاین‌رو انسان می‌بایستی تنها به او اعتماد کند و امور خود را به او واگذارد.


==جایگاه توکل در قرآن==
==جایگاه توکل در قرآن==
در [[قرآن]] نام توکل و شاخه های مربوط به آن، 70 بار بیان شده است. <ref>ماهروزاده، رابطه توکل و توسل به اسباب، ص۶۴.</ref>
در [[قرآن]] نام توکل و شاخه‌های مربوط به آن، 70 بار بیان شده است. <ref>ماهروزاده، رابطه توکل و توسل به اسباب، ص۶۴.</ref>
قرآن در موارد فراوانی [[ایمان]] و توکل را در کنار هم آورده است. <ref>ر.ک، سوره ملک، آیه۲۹؛ سوره یونس، آیه۸۴؛ سوره مائده، آیه۲۳؛ سوره شوری، آیه۳۶؛ سوره نحل، آیه۹۹؛ سوره انفال، آیه۲.</ref> گویی ملازمه ای بین این دو صفت وجود دارد. تا آن جا که در برخی از موارد، از توکل به عنوان لازمه ایمان نام برده شده است. <ref>  ر.ک، سوره آل عمران، آیه۱۲۲؛</ref><ref>ر.ک، سوره مائده، آیه۲۳</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، سال ۱۴۱۷قمری، ج۱۹، ص۱۸۸.</ref> مثلا در آیه ۲ [[سوره انفال]]، [[مؤمنان]] کسانی هستند که تنها بر پروردگارشان توکل می‌کنند. و در آیات متعدد دیگری نیز تعبیر «و عَلی اللّهِ فَلْیتَوَکَلِ المُؤمنون» (مؤمنان به خدا توکل می‌کنند)، به کار رفته است.<ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیات ۱۲۲،۱۶۰؛ سوره مائده، آیه ۱۱؛ سوره توبه، آیه ۵۱؛ سوره ابراهیم، آیه ۱۱؛ سوره تغابن، آیه۱۳؛ سوره مجادله ،آيه۱۰</ref> مطابق با برخی از آیات قرآن، خداوند کسانی را که اهل توکل اند دوست دارد. <ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیه۱۵۹.</ref> وکسی که بر خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت می‌‌کند. <ref>سوره طلاق، آیه۳.</ref>
قرآن در موارد فراوانی [[ایمان]] و توکل را در کنار هم آورده است. <ref>ر.ک، سوره ملک، آیه۲۹؛ سوره یونس، آیه۸۴؛ سوره مائده، آیه۲۳؛ سوره شوری، آیه۳۶؛ سوره نحل، آیه۹۹؛ سوره انفال، آیه۲.</ref> گویی ملازمه‌ای بین این دو صفت وجود دارد. تا آن جا که در برخی از موارد، از توکل به عنوان لازمه ایمان نام برده شده است. <ref>  ر.ک، سوره آل عمران، آیه۱۲۲؛</ref><ref>ر.ک، سوره مائده، آیه۲۳</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، سال ۱۴۱۷قمری، ج۱۹، ص۱۸۸.</ref> مثلا در آیه ۲ [[سوره انفال]]، [[مؤمنان]] کسانی هستند که تنها بر پروردگارشان توکل می‌کنند. و در آیات متعدد دیگری نیز تعبیر «و عَلی اللّهِ فَلْیتَوَکَلِ المُؤمنون» (مؤمنان به خدا توکل می‌کنند)، به کار رفته است.<ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیات ۱۲۲،۱۶۰؛ سوره مائده، آیه ۱۱؛ سوره توبه، آیه ۵۱؛ سوره ابراهیم، آیه ۱۱؛ سوره تغابن، آیه۱۳؛ سوره مجادله ،آيه۱۰</ref> مطابق با برخی از آیات قرآن، خداوند کسانی را که اهل توکل اند دوست دارد. <ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیه۱۵۹.</ref> وکسی که بر خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت می‌‌کند. <ref>سوره طلاق، آیه۳.</ref>


==جایگاه توکل در روایات==
==جایگاه توکل در روایات==
علاوه بر قرآن، در [[روایات]] نیز توکل امر مهمی بر شمرده شده و به آن سفارش و تاکید شده است.<ref>.کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳-۶۵؛</ref> <ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۳۵، ۱۳۸، ۱۴۳، ۱۴۷، ۱۵۳.</ref> براساس حدیثی از امام علی(ع) توکل همراه با تفویض و نیز رضایت به [[قضای الهی]] و تسلیم در برابر اوامر خداوند از پایه های چهارگانه ایمان معرفی شده است. <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷.</ref> علاوه، از [[امام رضا(ع)]] روایتی نقل شده است که فرمود: توکل بر خدا از اجزای یقین است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref> در حدیث جنود عقل و جهل از امام صادق(ع)، توکل از سپاهیان عقل و ضد حرص معرفی شده است..<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.</ref>
علاوه بر قرآن، در [[روایات]] نیز توکل امر مهمی بر شمرده شده و به آن سفارش و تاکید شده است.<ref>.کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳-۶۵؛</ref> <ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۳۵، ۱۳۸، ۱۴۳، ۱۴۷، ۱۵۳.</ref> براساس حدیثی از امام علی(ع) توکل همراه با تفویض و نیز رضایت به [[قضای الهی]] و تسلیم در برابر اوامر خداوند از پایه‌های چهارگانه ایمان معرفی شده است. <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷.</ref> علاوه، از [[امام رضا(ع)]] روایتی نقل شده است که فرمود: توکل بر خدا از اجزای یقین است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref> در حدیث جنود عقل و جهل از امام صادق(ع)، توکل از سپاهیان عقل و ضد حرص معرفی شده است..<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.</ref>


==توکل از نگاه علمای اخلاق==
==توکل از نگاه علمای اخلاق==
خط ۲۷: خط ۲۷:


===درجه دوم===
===درجه دوم===
در این درجه حال شخص متوکل همچون حال کودکی خردسال است که به غیر از مادر هیچ پناهی رو نمی‌شناسد و فقط به او اعتماد می‌کند.
در این درجه حال شخص متوکل همچون حال کودکی خردسال است که به غیر از مادر هیچ پناهی رو نمی‌شناسد و فقط به او اعتماد می‌کند.  
تفاوت این مرحله از توکل با مرحله اول این است که در اینجا متوکل فقط به کسی که بر او توکل کرده، توجه می‌کند و حتی به خودِ توکل نیز توجه ندارد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳</ref>.این مرحله مخصوص خواص است. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>
تفاوت این مرحله از توکل با مرحله اول این است که در اینجا متوکل فقط به کسی که بر او توکل کرده، توجه می‌کند و حتی به خودِ توکل نیز توجه ندارد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳</ref>.این مرحله مخصوص خواص است. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref>


===درجه سوم ===
===درجه سوم===
در این مرحله شخص متوکل به طوری تسلیم موکل خود می‌شود که گویی یک مرده است و بدنش در اختیار شخص غسال قرار دارد و با اراده غسال به چپ و راست می‌غلطد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> فرق این مرحله با مرحله قبل در این است که در مرحله دوم، شخص متوکل دعا و استغاثه خود را ترک نمی‌کند، ولی در مرحله سوم که مرحله تسلیم محض است، متوکل چون به لطف و عنایت الهی اعتماد دارد از این رو ممکن است که دیگر دعا و استغاثه ای به درگاه الهی نداشته باشد <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله از توکل بالاترین مرحله و درجه آن است که هر کسی نمی‌تواند به این مرحله از توکل دست یابد مگر شخصی چون حضرت ابراهیم و آن هنگامی بود که به سوی آتش پرتاب می‌شد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳و۲۲۴.</ref>
در این مرحله شخص متوکل به طوری تسلیم موکل خود می‌شود که گویی یک مرده است و بدنش در اختیار شخص غسال قرار دارد و با اراده غسال به چپ و راست می‌غلطد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> فرق این مرحله با مرحله قبل در این است که در مرحله دوم، شخص متوکل دعا و استغاثه خود را ترک نمی‌کند، ولی در مرحله سوم که مرحله تسلیم محض است، متوکل چون به لطف و عنایت الهی اعتماد دارد از این رو ممکن است که دیگر دعا و استغاثه‌ای به درگاه الهی نداشته باشد <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله از توکل بالاترین مرحله و درجه آن است که هر کسی نمی‌تواند به این مرحله از توکل دست یابد مگر شخصی چون حضرت ابراهیم و آن هنگامی بود که به سوی آتش پرتاب می‌شد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳و۲۲۴.</ref>
<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۷۳.</ref>   
<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۷۳.</ref>   


==راه دست یابی به توکل==
==راه دست یابی به توکل==
از نگاه برخی از عالمان اخلاق، اصلی ترین راه توکل به خدا توحید‌گرایی و باور مندی شدید انسان ها نسبت به این مسئله است که تنها خداوند است که مصدر همه امور و افعال است و اوست که در کار خود هیچ شریکی را نمی‌پذیرد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع‌السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>همچنین اندیشیدن در امور خلقت و نیز تفکر در آیات مربوط به توکل در قرآن به اضافه مطالعه در زندگی و احوال بزرگانی که با توکل به خداوند به مقاماتی رسیده اند می‌تواند در تقویت توکل انسان به خداوند موثر باشد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>
از نگاه برخی از عالمان اخلاق، اصلی ترین راه توکل به خدا توحید‌گرایی و باور مندی شدید انسان‌ها نسبت به این مسئله است که تنها خداوند است که مصدر همه امور و افعال است و اوست که در کار خود هیچ شریکی را نمی‌پذیرد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع‌السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>همچنین اندیشیدن در امور خلقت و نیز تفکر در آیات مربوط به توکل در قرآن به اضافه مطالعه در زندگی و احوال بزرگانی که با توکل به خداوند به مقاماتی رسیده اند می‌تواند در تقویت توکل انسان به خداوند موثر باشد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>


==نشانه توکل==
==نشانه توکل==
از مهم ترین نشانه های توکل آن است که به دست آوردن اموال و منافع یا از دست دادن آن، هیچ تغییری در حال شما ایجاد نکند. <ref>نراقی ملامهدی، جامع‌السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۲.</ref>
از مهم ترین نشانه‌های توکل آن است که به دست آوردن اموال و منافع یا از دست دادن آن، هیچ تغییری در حال شما ایجاد نکند. <ref>نراقی ملامهدی، جامع‌السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۲.</ref>


==آثار مثبت توکل از منظر قرآن و احادیث==
==آثار مثبت توکل از منظر قرآن و احادیث==
خط ۵۰: خط ۵۰:
[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده: مفاهیم اسلامی]]
[[رده: مفاهیم اسلامی]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش