۲۱٬۸۸۹
ویرایش
(افزودن تصویر) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
!نام | !نام | ||
| | |زينب جبارة | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
|1956 م / [[ | |1956 م / [[قاهره]] | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
|1443 قمری/ [[ | |1443 قمری/ [[قاهره]] | ||
|- | |- | ||
|دین و مذهب | |دین و مذهب | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
خانم زینب جباره تنها در کلام به کار وکالت اکتفا نکرد، بلکه بر عهده خود نهادی بود که در خدمت دعوت و راه اصلاحی که در پیش گرفته است، تأسیس کند. | خانم زینب جباره تنها در کلام به کار وکالت اکتفا نکرد، بلکه بر عهده خود نهادی بود که در خدمت دعوت و راه اصلاحی که در پیش گرفته است، تأسیس کند. | ||
او در سال 1945 یک مؤسسه مذهبی برای دختران یتیم تأسیس کرد تا نسلی صالح از زنانی تولید کند که حقوق خدا، شوهر و میهن را می دانستند و هدف این مؤسسه این بود که دختران فقیر و یتیم را تحت پوشش خود قرار دهد تا آنها نتوانند. به آسانی طعمه مدارس مبلغین شوید، کاری که هیئت ها و مبلغان انجام می دادند، زیرا این مدارس به فقرا پول و معالجه می دادند تا طعمه ای آسان برای بشارت باشند، و تلاش های زینب جباره | او در سال 1945 یک مؤسسه مذهبی برای دختران یتیم تأسیس کرد تا نسلی صالح از زنانی تولید کند که حقوق خدا، شوهر و میهن را می دانستند و هدف این مؤسسه این بود که دختران فقیر و یتیم را تحت پوشش خود قرار دهد تا آنها نتوانند. به آسانی طعمه مدارس مبلغین شوید، کاری که هیئت ها و مبلغان انجام می دادند، زیرا این مدارس به فقرا پول و معالجه می دادند تا طعمه ای آسان برای بشارت باشند، و تلاش های زینب جباره تأثیر ستودنی داشت، به ویژه که مصادف با آن بود. کاری که [[اخوان المسلمین]] در کشور مصر انجام می داد، افشای فعالیت این مبلغان، مؤسسات و بیمارستان های مبلغین بود و تلاش های خود را در برابر این تهاجم شدید فکری متحد کردند و این مأموریت ها با دست خالی بیرون آمدند. خانم زینب جباره در سال 1945 مؤسسه را افتتاح کرد. ، جایی که با 20 دختر شروع شد. او ساختمان هایی را برای مؤسسه اجاره کرد و ارزش اجاره را از پول خود پرداخت کرد تا اینکه تعداد دختران در آن به بیش از 120 دختر رسید. او نه تنها به آنها آموزش می داد، بلکه از همه آنها مراقبت می کرد. جنبه های خاص پوشاک آنها و رستوران و مسکن و مراقبت های بهداشتی و در برابر این تلاش بزرگ، وزارت معارف چند معلم زن را برای کار در انستیتوت و برخی پزشکان مانند دکتر محمد عبدالحی، بر موسسه نظارت داشت. لازم به ذکر است که ایده مؤسسه به دلیل ترس از شکست مورد استقبال اعضای هیأت مدیره قرار نگرفت، اما عزم سرکار خانم زینب، عزم بالای ایشان و اعتقاد ایشان به این ایده باعث شد در مقابل این مخالفت ها ایستادگی کرده و موفق می شود، زیرا شرط کرده اند که از سرمایه جامعه خرج مؤسسه نکند و او موافقت کرد. | ||
کارگاه بافندگی و گلدوزی: در سال 1946 بر روی تأسیس آن کار کردم تا به دختران کار شایسته ای آموزش دهم که بتوانند در آن زندگی کنند و منبع مالی برای گروه پیدا کنم تا مسیر خود را طی کند. از آنجایی که فقط به دختران یتیم محدود نمی شد، بلکه خانواده های سخاوتمند، و زنان تجمل گرا با زنان بیگانه دست و پنجه نرم می کردند. | |||
کارخانه فرش: همان طور که در سال 1949 برخلاف آشپزخانه ها و حیاط ها ساخته شد، پشت آن همان چیزی را هدف قرار دادم که آن را در پشت کارگاه هدف قرار داد. خیابان در السیداء. انجمن تحت رهبری خانم زینب به کار خود برای رسیدن به اهداف خود و ارائه خدمات به مردم کشورش ادامه داد و در جریان جنگ 1948 فلسطین با کمک های مالی به مجاهدین کمک کرد و همچنین به بسیاری از زنان پناهنده عرب پناه داد. زینب با این تلاش ها واعظی را برای موعظه مسلمانان و زنان مسلمان آماده می کرد. | |||