۲۱٬۸۶۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
تربیت و شکل گیری او امیدهای محمد الاشموی، دختر محمد الاشموی، وزیر آموزش و پرورش در دوره های مختلف است، او مردی است که به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در مصر تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. حکومت ناصر در سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن تا زمانی که پسرش حسن الاشموی خود را تسلیم کرد. او خواهر حسن الاشماوی، یکی از رهبران اخوان و یکی از اعضای اداره ارشاد است که نامش در دوره راهنمای دوم، حسن الهدیبی مطرح شد. شوهر او، مشاور منیر الدلا، یکی از پسران طبقه ثروتمند، به عنوان مشاور شورای دولتی منصوب شد، در اوایل دهه چهل به اخوان المسلمین پیوست و از اواخر سال 1948 میلادی به عضویت اداره ارشاد درآمد. خدا از او گذشت. امل الشماوی در منیه در محیطی مرفه به دنیا آمد، خانه صلاح و تقوا برای همه مردم خیر و نیکی داشت و او را به حفظ کتاب خدا برانگیخت. او تا فارغ التحصیل شدن از دانشکده حقوق، مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد، اما پس از ازدواج با استاد منیر و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن او کرد. | تربیت و شکل گیری او امیدهای محمد الاشموی، دختر محمد الاشموی، وزیر آموزش و پرورش در دوره های مختلف است، او مردی است که به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در مصر تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. حکومت ناصر در سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن تا زمانی که پسرش حسن الاشموی خود را تسلیم کرد. او خواهر حسن الاشماوی، یکی از رهبران اخوان و یکی از اعضای اداره ارشاد است که نامش در دوره راهنمای دوم، حسن الهدیبی مطرح شد. شوهر او، مشاور منیر الدلا، یکی از پسران طبقه ثروتمند، به عنوان مشاور شورای دولتی منصوب شد، در اوایل دهه چهل به اخوان المسلمین پیوست و از اواخر سال 1948 میلادی به عضویت اداره ارشاد درآمد. خدا از او گذشت. امل الشماوی در منیه در محیطی مرفه به دنیا آمد، خانه صلاح و تقوا برای همه مردم خیر و نیکی داشت و او را به حفظ کتاب خدا برانگیخت. او تا فارغ التحصیل شدن از دانشکده حقوق، مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد، اما پس از ازدواج با استاد منیر و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن او کرد. | ||
= در راه دعوت از اخوان = | = در راه دعوت از اخوان = | ||
منیر الدّله از طریق تحصیل در دانشکده حقوق با حسن الشماوی آشنا شد. پس از آن منیرالدّله به شورای دولتی پیوست و حسن الاشموی به عنوان معاون دادستان کل منصوب شد، اما استعفا داد و به شغل وکالت پرداخت و منیرالدّله با دوستی آنها با خانم امل آشنا شد و ازدواج کرد. امام البناء و برای حمل دعوت با او بیعت کردند و امل خانم نیز در راه دعوت بیعت کردند و از زمانی که به جماعت پیوستند خود را وقف دین خدا کردند. جان و مال و تلاش را به او تقدیم کرد و خانه او را برای اعتلای کلام خدا مسخر کرد، پس خانه او به درستی خانه دعوت و خانه اخوان المسلمین بود. ریچارد میچل، مورخ، در کتاب «اخوان المسلمین» می گوید: «با ورود منیرالدّله و امل الاشموی به دعوت اخوان، اشراف در بدنه دعوت نفوذ کرده است». میچل فراموش کرد که اینگونه افراد به امید رضای خدا، نه طمع منفعت و منزلت، گرانبهاترین و گرانبهاترین ها را به خاطر دعوت تقدیم کردند و در دوران انقلاب زندانی و شکنجه شدند، از این رو موقعیتشان از جای ننشست. . | منیر الدّله از طریق تحصیل در دانشکده حقوق با حسن الشماوی آشنا شد. پس از آن منیرالدّله به شورای دولتی پیوست و حسن الاشموی به عنوان معاون دادستان کل منصوب شد، اما استعفا داد و به شغل وکالت پرداخت و منیرالدّله با دوستی آنها با خانم امل آشنا شد و ازدواج کرد. امام البناء و برای حمل دعوت با او بیعت کردند و امل خانم نیز در راه دعوت بیعت کردند و از زمانی که به جماعت پیوستند خود را وقف دین خدا کردند. جان و مال و تلاش را به او تقدیم کرد و خانه او را برای اعتلای کلام خدا مسخر کرد، پس خانه او به درستی خانه دعوت و خانه اخوان المسلمین بود. ریچارد میچل، مورخ، در کتاب «اخوان المسلمین» می گوید: «با ورود منیرالدّله و امل الاشموی به دعوت اخوان، اشراف در بدنه دعوت نفوذ کرده است». میچل فراموش کرد که اینگونه افراد به امید رضای خدا، نه طمع منفعت و منزلت، گرانبهاترین و گرانبهاترین ها را به خاطر دعوت تقدیم کردند و در دوران انقلاب زندانی و شکنجه شدند، از این رو موقعیتشان از جای ننشست.<br> | ||
= فعالیت در بخش خواهران = | |||
امل الشماوی در بخش خواهران فعال بود و تأثیر برجسته ای در آن داشت تا اینکه در سال 1944 میلادی با همکاری آمنه علی، زینب عبدالمجید و فاطمه به عنوان رئیس کمیته اجرایی که نظارت بر این اداره را بر عهده داشت، انتخاب شد. عبدالهادی. | |||
وی همچنین نظر خود را مبنی بر تأسیس مدرسه ای برای ایتام به سرپرستی فاطمه عبدالهادی ارائه کرد. | |||
او توانست مجوز خود را از وزارت آموزش و پرورش به سرپرستی پدرش دریافت کند و همچنین پیشنهاد کار در مدرسه را داد که درآمد حاصل از آن به کودکان یتیم اختصاص یابد. پس از انحلال گروه در 8 دسامبر 1948، امل آل ال. -عشماوی پیشنهاد کرد که مدرسه به خانه اصلاحات اجتماعی وزارت آموزش و پرورش بپیوندد تا دولت آن را تصرف نکند، به خصوص پس از برداشتن بنر از روی آن. | |||
تاریخ به او اشاره می کند که او را عامل قاچاق نجیب گوول دانسته اند که ابراهیم عبدالهادی سعی کرد او را اعدام کند، حسن و خواهرش پس از این خطر. | |||
و هیچ کس نقش او را در قبال زندانیان در سال 1948 فراموش نمی کند. او همچنین فداکاری ها و فداکاری های خود را تنها به این محدود نکرد، بلکه خانه او شاهد جلسات تاریخی بود که در اوایل دهه 1950 برای انتخاب جانشین امام البناء در رهبری گروه برگزار شد. | |||
= منبع = | = منبع = | ||