۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==شرح حال و عقاید== | ==شرح حال و عقاید== | ||
بغدادى مى نویسد که ابوالحسین خیاط، استاد کعبى بود و با بیشتر قدریه در گفتارهای شان شریک بود اما عقیده ای را مطرح کرد که پیش از وی کسى درباره آن چیزی نگفته بود و آن سخن او درباره معدوم است.باید دانست که معتزله | بغدادى مى نویسد که ابوالحسین خیاط، استاد کعبى بود و با بیشتر قدریه در گفتارهای شان شریک بود اما عقیده ای را مطرح کرد که پیش از وی کسى درباره آن چیزی نگفته بود و آن سخن او درباره معدوم است.باید دانست که معتزله دراینباره که معدوم را چه بنامند اختلاف کرده اند. بعضى گفتند که نباید «معدوم» را معلوم مذکور دانست و شیء و ذات و جوهر و عرض بودن آن درست نیست. <ref>محمد جواد مشکور،فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی،چاپ دوم، سال 1372 خورشیدی، ص 190</ref> عبدالقاهر بغدادی درباره عقیده این شخصیت در تعریف جسم که با دیگر معتزلیان متفاوت است مینویسد: «نظر عبدالرحیم خیاط با بقیه معتزله درباره معدوم متفاوت است. وی می پنداشت که جسم در حال معدوم بودن جسم است و بر این امر استدلالاتی بیان کرده بود. به خیاطیه معدومیه هم گفته میشود چرا که در توصیف معدوم و دادن صفت موجود به آن ها افراط میکردند و اکثر اوصافی را که برای موجودات بوده است برای معدوم هم ثابت میکردند.<ref>محمد جواد مشکور،فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی،چاپ دوم، سال 1372 خورشیدی، ص 190</ref> در نتیجه این لقب لایق به حال آنان است.خیاطیه را براى زیاده روى در توصیف معدوم و دادن صفت موجود بدانها «معدومیه» گویند. عبدالرحیم خیاط منکر حجّیت اخبار آحاد بود. وی با انکار خبر واحد می خواست اکثر احکام شریعت را رد کند.<ref>الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص 191 </ref> وى میگفت هر وصفى که در حال حدوث جایز باشد در حال عدم نیز ثابت است.<ref>محمد جواد مشکور،فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی،چاپ دوم، سال 1372 خورشیدی، ص 190</ref>ابوالحسین حجت بودن اخبار آحاد را نیز انکار مى کرد و کعبى در کتابى که در پیرامون حجیت «خبر واحد» نوشته او را کافر شمرده است. ابن المرتضى او را در طبقه هشتم از معتزله آورده و می گوید ابوالحسین استاد ابوالقاسم بلخى عبدالله بن احمد بود و حافظهاى شگرفت داشت و اقوال کلامى اکثر متکلمین را به خاطر سپرده بود. | ||
==ویژگی کتاب الانتصار== | ==ویژگی کتاب الانتصار== |