۸۷٬۷۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==شاخصههای تمدن نوین اسلامی== | ==شاخصههای تمدن نوین اسلامی== | ||
===1. ایمان به خدا و توحید=== | ===1. ایمان به خدا و توحید=== | ||
اما نخستین شاخصه تمدن نوین اسلامی «ایمان به خدا و توحید» است. قرآن | اما نخستین شاخصه تمدن نوین اسلامی «ایمان به خدا و توحید» است. قرآن دراینباره میفرماید: | ||
«شهد الله أنه لا إله إلا هو والملائکة وأولوا العلم قائماً بالقسط لا إله إلا هو العزیز الحکیم» <ref>(آل عمران(3): 18)</ref> | «شهد الله أنه لا إله إلا هو والملائکة وأولوا العلم قائماً بالقسط لا إله إلا هو العزیز الحکیم» <ref>(آل عمران(3): 18)</ref> | ||
مهمترین شعار پیامبران الهی، وحدانیت و توحید بوده است. <ref>(نحل (16): 36)</ref>، و خداوند بیشترین هزینه را برای معرفی خود انجام داده است. | مهمترین شعار پیامبران الهی، وحدانیت و توحید بوده است. <ref>(نحل (16): 36)</ref>، و خداوند بیشترین هزینه را برای معرفی خود انجام داده است. دراینباره آیات پرشماری در قرآن آمده است که ذکر آنها خارج از ظرفیت این مقاله است. اما تحلیل همه آنها این است که باور افراد جامعه در ایمان به خدا، آنان را در یک نقطه گرد هم میآورد و در چنین فرصتی ساختن جامعه متمدن یا تمدنسازی یک جامعه، به سهولت اتفاق خواهد افتاد، زیرا تمام ظرفیتهای ذهنی و مادی افراد جامعه به یک سو سوق داده خواهد شد. | ||
===2. معرفت=== | ===2. معرفت=== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
===6. عقلانیت=== | ===6. عقلانیت=== | ||
ششمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «عقلانیت» است. منظور از عقل، عقلِ سلیمی است که مایه بندگی خدا <ref>(کلینی، 1363ش، ج1ص11)</ref> و بهبود أخلاق جامعه <ref>(همان، ج1ص23)</ref> و راهنمای انسانِ دینی است <ref>(همان، ج1ص25)</ref>، و استکمال آن از وظایف انبیاء دانسته شده است. <ref>(همان، ج1ص13)</ref> منظور از عقلانیت، همان خردورزی و دوام تفکر است که بهترین عبادت معرفی شده است. <ref>(همان، ج2ص55)</ref> | ششمین شاخصه تمدن نوین اسلامی «عقلانیت» است. منظور از عقل، عقلِ سلیمی است که مایه بندگی خدا <ref>(کلینی، 1363ش، ج1ص11)</ref> و بهبود أخلاق جامعه <ref>(همان، ج1ص23)</ref> و راهنمای انسانِ دینی است <ref>(همان، ج1ص25)</ref>، و استکمال آن از وظایف انبیاء دانسته شده است. <ref>(همان، ج1ص13)</ref> منظور از عقلانیت، همان خردورزی و دوام تفکر است که بهترین عبادت معرفی شده است. <ref>(همان، ج2ص55)</ref> | ||
در قرآن کریم آیاتی که به عقلانیت و خردورزی پرداخته و تعابیر زیبایی که | در قرآن کریم آیاتی که به عقلانیت و خردورزی پرداخته و تعابیر زیبایی که دراینباره به کار گرفته مانند تعبیر: «اولوا الألباب»<ref>(رعد(13): 19 ؛ ص(38): 29 ؛ ابراهیم(14): 52 ؛ زمر(39): 9 )</ref> و تعبیر: «اولی النُهی»<ref>(طه(20): 54 و128 )</ref> فراوان است. از نظر قرآن عقل هنگامی ارزش دارد که در سبک زندگی انسان دخیل باشد، وگرنه وجود عقل فی نفسه ارزشی ندارد، و گواه این مطلب آن است که این واژه هیچگاه در قرآن به صورت مصدری به کار نرفته است، بلکه به صورت فعل (تعقلون، یعقلون) یا مشتقات دیگر (یتفکرون، اولوا الألباب و...) به کار رفته است. <ref>(بقره(2): 44 و73 ؛ نحل(16): 12 ؛ روم(30): 21 ؛ یونس(10): 24 ؛ زمر(39): 18 )</ref> | ||
بنابراین اگر ارزش عقل و عقلانیت در به کارگیری آن است، درباره چه چیزهایی باید تعقل کند و آن را به کار گیرد؟ آیات پرشماری از قرآن با اشاره به مصادیق متعدد فکری و تعقلی انسان، به این سؤال پاسخ داده است. قرآن که محور اصلی تحقق تمدن نوین اسلامی است، از انسان میخواهد درباره تدبر در آیات قرآن<ref>(ص(38): 29 ؛ یوسف(12): 2 ؛ أنبیاء(21): 10 ؛ زخرف(43): 3)</ref>، رفتار و أعمال خیرخواهانه<ref>(بقره(2): 44)</ref>، دنیا و آخرت<ref>(أنعام(6): 32 ؛ یوسف(12): 109)</ref>، زنده شدن مردگان<ref>(بقره(2): 73)</ref>، خلقت آسمان و زمین<ref>(آل عمران(3): 191)</ref>، تجدید حیات زمین<ref>(حدید(57): 17)</ref>، اجتناب از بت پرستی<ref>(انبیاء(21): 67)</ref>، خلقت انسان<ref>(غافر(40): 67)</ref>، پیروی از قول أحسن<ref>(زمر(39): 18)</ref>، تشخیص محکمات از متشابهات <ref>(آل عمران(3): 7)</ref>، محبت و مودت<ref>(روم(30): 21)</ref>، و بسیاری از موارد دیگر تعقل و تفکر کند. | بنابراین اگر ارزش عقل و عقلانیت در به کارگیری آن است، درباره چه چیزهایی باید تعقل کند و آن را به کار گیرد؟ آیات پرشماری از قرآن با اشاره به مصادیق متعدد فکری و تعقلی انسان، به این سؤال پاسخ داده است. قرآن که محور اصلی تحقق تمدن نوین اسلامی است، از انسان میخواهد درباره تدبر در آیات قرآن<ref>(ص(38): 29 ؛ یوسف(12): 2 ؛ أنبیاء(21): 10 ؛ زخرف(43): 3)</ref>، رفتار و أعمال خیرخواهانه<ref>(بقره(2): 44)</ref>، دنیا و آخرت<ref>(أنعام(6): 32 ؛ یوسف(12): 109)</ref>، زنده شدن مردگان<ref>(بقره(2): 73)</ref>، خلقت آسمان و زمین<ref>(آل عمران(3): 191)</ref>، تجدید حیات زمین<ref>(حدید(57): 17)</ref>، اجتناب از بت پرستی<ref>(انبیاء(21): 67)</ref>، خلقت انسان<ref>(غافر(40): 67)</ref>، پیروی از قول أحسن<ref>(زمر(39): 18)</ref>، تشخیص محکمات از متشابهات <ref>(آل عمران(3): 7)</ref>، محبت و مودت<ref>(روم(30): 21)</ref>، و بسیاری از موارد دیگر تعقل و تفکر کند. | ||
بدیهی است ظرفیت عظیمی که در آیات فوق پیرامون تعقل و به کارگیری آنها وجود دارد، چنان جامعه را به سوی اصلاح و تمدن پیش میبرد که گویی بهشت در روی زمین برپا شده است. | بدیهی است ظرفیت عظیمی که در آیات فوق پیرامون تعقل و به کارگیری آنها وجود دارد، چنان جامعه را به سوی اصلاح و تمدن پیش میبرد که گویی بهشت در روی زمین برپا شده است. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
«قل یا أهل الکتاب تعالوا إلى کلمة سواء بیننا وبینکم ألا نعبد إلا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتخذ بعضنا بعضا أرباباً من دون الله فإن تولوا فقولوا اشهدوا بأنا مسلمون» <ref>(آل عمران(3): 64)</ref> | «قل یا أهل الکتاب تعالوا إلى کلمة سواء بیننا وبینکم ألا نعبد إلا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتخذ بعضنا بعضا أرباباً من دون الله فإن تولوا فقولوا اشهدوا بأنا مسلمون» <ref>(آل عمران(3): 64)</ref> | ||
====ب. اصل نفی سبیل==== | ====ب. اصل نفی سبیل==== | ||
از نگاه قرآن در روابط خارجی، هر گونه ارتباط که دارای مبانی استکباری و موجب سلطه بر حکومت اسلامیگردد مردود است، زیرا قرآن | از نگاه قرآن در روابط خارجی، هر گونه ارتباط که دارای مبانی استکباری و موجب سلطه بر حکومت اسلامیگردد مردود است، زیرا قرآن دراینباره فرموده است: | ||
«لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً». <ref>(نساء(4): 141)</ref> | «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً». <ref>(نساء(4): 141)</ref> | ||
بر اساس این آیه، روابط خارجی اسلام با غیرمسلمانان میبایست به گونهای تنظیم گردد که زمینه سلطه و برتری کفار بر مسلمانان را فراهم نیاورد. از نگاه قرآن، نه تنها رابطهای که موجب تسلط کفار میگردد ممنوع است، بلکه از دوستی و قرابت با کفار نیز باید پرهیز نمود، زیرا دوستی با کفار موجب سلطه آنان بر مسلمانان میگردد: | بر اساس این آیه، روابط خارجی اسلام با غیرمسلمانان میبایست به گونهای تنظیم گردد که زمینه سلطه و برتری کفار بر مسلمانان را فراهم نیاورد. از نگاه قرآن، نه تنها رابطهای که موجب تسلط کفار میگردد ممنوع است، بلکه از دوستی و قرابت با کفار نیز باید پرهیز نمود، زیرا دوستی با کفار موجب سلطه آنان بر مسلمانان میگردد: |