ابوالفتیان احمد بدوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:


از هفتصد سال پیش تاکنون در میان [[مسلمانان]] مصر گرامی‌ترینِ اولیا بوده است.
از هفتصد سال پیش تاکنون در میان [[مسلمانان]] مصر گرامی‌ترینِ اولیا بوده است.
مردم اغلب او را فقط «السید» می نامند.
مردم اغلب او را فقط «السید» می‌نامند.


=القاب و جایگاه=
=القاب و جایگاه=


در ترانه ستایش آمیزی که برایش سروده‌اند (چاپ لیتمان) او را به سبب نامش، البدوی، «شیخ العرب» خوانده‌اند.
در ترانه ستایش آمیزی که برایش سروده‌اند (چاپ لیتمان) او را به سبب نامش، البدوی، «شیخ العرب» خوانده‌اند.
نام البدوی را هم از آن جهت بدو داده‌اند که مانند بدویان [[مغرب]] روبنده (=لِثام) می بست.
نام البدوی را هم از آن جهت بدو داده‌اند که مانند بدویان [[مغرب]] روبنده (=لِثام) می‌بست.
او در مقام یک [[صوفی]] قطب خوانده می‌شد.
او در مقام یک [[صوفی]] قطب خوانده می‌شد.


خط ۵۳: خط ۵۳:
=دیدار با اولیا=
=دیدار با اولیا=


بنابر بعضی منابع در ۶۳۳، طی سه مکاشفه پیاپی به [[عراق]] خوانده شد و همراه برادرِ مهترِ خویش، حسن آهنگ آن دیار کرد و با او مزار دوتن از اقطاب بزرگ احمد رفاعی و [[عبدالقادر گیلانی|عبدالقادر گیلانی]] و نیز گروهی دیگر از اولیا را زیارت کرد.
بنابر بعضی منابع در ۶۳۳، طی سه مکاشفه پیاپی به [[عراق]] خوانده شد و همراه برادرِ مهترِ خویش، حسن آهنگ آن دیار کرد و با او مزار دوتن از اقطاب بزرگ احمد رفاعی و [[عبدالقادر گیلانی|عبدالقادر گیلانی]] و نیز گروهی دیگر از اولیا را زیارت کرد.


=داستان عاشقانه=
=داستان عاشقانه=
خط ۶۱: خط ۶۱:


=سفر به طنطا=
=سفر به طنطا=


در ۶۳۴ طی مکاشفه‌ای دیگر اشارت یافت که رهسپار طنطا در مصر شود. برادرش حسن از عراق به مکه بازگشت. در طنطا آخرین و مهمترین دوره زندگی احمد آغاز شد.
در ۶۳۴ طی مکاشفه‌ای دیگر اشارت یافت که رهسپار طنطا در مصر شود. برادرش حسن از عراق به مکه بازگشت. در طنطا آخرین و مهمترین دوره زندگی احمد آغاز شد.
خط ۶۸: خط ۶۷:


شیوه زندگانیش را چنین وصف کرده‌اند: در طنطا به بام خانه‌ای خلوت برشد و همان‌جا بی حرکت ایستاد و در خورشید چندان خیره نگریست تا چشمانش سرخ و چون اخگر سوزان گشت.
شیوه زندگانیش را چنین وصف کرده‌اند: در طنطا به بام خانه‌ای خلوت برشد و همان‌جا بی حرکت ایستاد و در خورشید چندان خیره نگریست تا چشمانش سرخ و چون اخگر سوزان گشت.
گاه مدت‌‌ها لب فرو می‌بست و گاه می‌شد که نعره‌های مداوم برمی کشید، چهل روز تمام نه چیزی می‌خورد و نه چیزی می‌آشامید (چله گرفتن در داستان‌های قدّیسان [[مسیحی]] نیز آمده است.
گاه مدت‌‌ها لب فرو می‌بست و گاه می‌شد که نعره‌های مداوم برمی‌کشید، چهل روز تمام نه چیزی می‌خورد و نه چیزی می‌آشامید (چله گرفتن در داستان‌های قدّیسان [[مسیحی]] نیز آمده است.
ایستادن بر فراز بام یادآورِ شمعون، زاهد ستون نشین است و سطوحیه یا اصحاب سطح (= بام نشینان) که نام پیروان احمد است، یادآورِ «ستون نشینان»، مریدان شمعونِ زاهد، است).
ایستادن بر فراز بام یادآورِ شمعون، زاهد ستون نشین است و سطوحیه یا اصحاب سطح (= بام نشینان) که نام پیروان احمد است، یادآورِ «ستون نشینان»، مریدان شمعونِ زاهد، است).


==شهرت در طنطا==
==شهرت در طنطا==


اولیایی که هنگام ورود احمد به طنطا مورد تکریم مردم بودند<ref>النفحات الاحمدیة، قاهره ۱۳۲۱</ref>با آمدن او بی قدر شدند.
اولیایی که هنگام ورود احمد به طنطا مورد تکریم مردم بودند<ref>النفحات الاحمدیة، قاهره ۱۳۲۱</ref>با آمدن او بی‌قدر شدند.


==تکریم از جانب سلطان==
==تکریم از جانب سلطان==


گویند که سلطان مملوک الظاهر بَیْبَرس (متوفی ۶۷۶)، که هم روزگار او بود او را حرمت کرده و بر پایش بوسه زده است.
گویند که سلطان مملوک الظاهر بَیْبَرس (متوفی ۶۷۶)، که هم روزگار او بود او را حرمت کرده و بر پایش بوسه زده است.


==تعیین جانشین==
==تعیین جانشین==
خط ۱۰۰: خط ۹۹:


=مخالفت علما با زیارت طنطا=
=مخالفت علما با زیارت طنطا=


علمای بزرگ و دیگر مخالفان [[تصوف]] غالباً با تقدیس احمد و زیارت تربت او در طنطا مخالفت کرده‌اند.
علمای بزرگ و دیگر مخالفان [[تصوف]] غالباً با تقدیس احمد و زیارت تربت او در طنطا مخالفت کرده‌اند.
پاره‌ای از این مخالفان از هرگونه صوفیگری بیزار بودند، و گروهی دیگر سیاستمدارانی بودند که با نفوذ [[صوفیان]] بر مردم مخالفت می‌کردند.
پاره‌ای از این مخالفان از هرگونه صوفی‌گری بیزار بودند و گروهی دیگر سیاست‌مدارانی بودند که با نفوذ [[صوفیان]] بر مردم مخالفت می‌کردند.
به قتل یکی از خلیفه‌های بدوی دوبار اشاره شده است<ref>ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۲، ص۶۱</ref><ref>ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۳، ص۷۸</ref>.
به قتل یکی از خلیفه‌های بدوی دوبار اشاره شده است<ref>ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۲، ص۶۱</ref><ref>ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۳، ص۷۸</ref>.
در ۸۵۲ علما و سیاستمدارانِ متدین، سلطان الظاهر جَقْمَق (حک: ۸۴۲ ـ۸۵۷) را برآن داشتند که زیارت طنطا را ممنوع کند، ولی فرمانش در مردم اثر نکرد و ایشان از این سنت قدیم دست نکشیدند.
در ۸۵۲ علما و سیاستمدارانِ متدین، سلطان الظاهر جَقْمَق (حک: ۸۴۲ ـ۸۵۷) را برآن داشتند که زیارت طنطا را ممنوع کند، ولی فرمانش در مردم اثر نکرد و ایشان از این سنت قدیم دست نکشیدند.
سلطان قائتبای (قائت بیگ) (حک: ۸۷۲ ـ۹۰۱) ظاهراً از ستایشگران بدوی بوده است<ref>ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۲، ص۲۱۷</ref><ref>ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۲، ص۳۰۱</ref>.
سلطان قائتبای (قائت بیگ) (حک: ۸۷۲ ـ۹۰۱) ظاهراً از ستایشگران بدوی بوده است<ref>ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۲، ص۲۱۷</ref><ref>ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، ج۲، ص۳۰۱</ref>.
چنین می‌نماید که در عهد [[عثمانی|عثمانیان]] از شکوه ظاهری آیینهای بزرگداشت احمد کاسته شد؛ زیرا که اسباب زحمت فرقه‌های نیرومند ترک بود.
چنین می‌نماید که در عهد [[عثمانی|عثمانیان]] از شکوه ظاهری آیین‌های بزرگداشت احمد کاسته شد؛ زیرا که اسباب زحمت فرقه‌های نیرومند ترک بود.
ولی این وضع سیاسی از تقدیس او در میان مصریان نکاست.
ولی این وضع سیاسی از تقدیس او در میان مصریان نکاست.


=تاسیس فرقه احمدیه=
=تاسیس فرقه احمدیه=


او فرقه درویشان [[احمدیه]] را بنیان نهاد که دوشادوش فرقه‌های [[رفاعیه|رفاعیّه]] و [[قادریه|قادریّه]] و [[برهامیه|بُرهامیّه]] در شمار شایعترین فرقه‌های متداول در مصر است.احمدیه عَلَم و دستارِ سرخ و نیز چندین شاخه از جمله [[بیومیه|بَیّومیه]] و غیره دارد (طریقه).
او فرقه درویشان [[احمدیه]] را بنیان نهاد که دوشادوش فرقه‌های [[رفاعیه|رفاعیّه]] و [[قادریه|قادریّه]] و [[برهامیه|بُرهامیّه]] در شمار شایعترین فرقه‌های متداول در مصر است. احمدیه عَلَم و دستارِ سرخ و نیز چندین شاخه از جمله [[بیومیه|بَیّومیه]] و غیره دارد (طریقه).


=محل زیارت و تعداد زائرین=
=محل زیارت و تعداد زائرین=
خط ۱۴۱: خط ۱۳۹:


=انتساب کرامات=
=انتساب کرامات=


در مصر درباره او افسانه‌های بسیاری وجود دارد: درباره کراماتی که در دوره زندگی داشته، معجزاتی که از مزار وی دیده شده، معجزاتی که پس از بازگشت به عالمِ زندگان بروز داده یا معجزه در حق کسانی که مراسم اعیاد او را بر پا می‌دارند.
در مصر درباره او افسانه‌های بسیاری وجود دارد: درباره کراماتی که در دوره زندگی داشته، معجزاتی که از مزار وی دیده شده، معجزاتی که پس از بازگشت به عالمِ زندگان بروز داده یا معجزه در حق کسانی که مراسم اعیاد او را بر پا می‌دارند.
از قطعه شعری که لیتمان در قاهره یادداشت کرده است به نحوه اعتقاد امروزه مردم به او می‌توان پی برد در این شعر از معجزات باورنکردنی او، سخن گفتنش در روز تولد و نیز پرخوریش، سخن گفته شده است.
از قطعه شعری که لیتمان در قاهره یادداشت کرده است به نحوه اعتقاد امروزه مردم به او می‌توان پی برد در این شعر از معجزات باورنکردنی او، سخن گفتنش در روز تولد و نیز پرخوریش، سخن گفته شده است.


==کرامت‌های مشهور==
==کرامت‌های مشهور==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش