۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
!سید احمد خمینی | !سید احمد خمینی | ||
|- | |- | ||
|نام در زمان | |نام در زمان | ||
|سید احمد مصطفوی | |سید احمد مصطفوی | ||
|- | |- | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
|۲۵ اسفند ۱۳۷۳ | |۲۵ اسفند ۱۳۷۳ | ||
|- | |- | ||
|مدفن | |مدفن | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''سید احمد خمینی''' با نام شناسنامهای سید احمد مصطفوی، دومین پسر [[سید روحالله خمینی]]، بنیانگذار نظام [[جمهوری اسلامی ایران]] بود. احمد خمینی در سالهای پیش و پس از انقلاب در سازماندهی روابط پدرش با مسئولان نقش مهمیداشت. وی در سال | '''سید احمد خمینی''' با نام شناسنامهای سید احمد مصطفوی، دومین پسر [[سید روحالله خمینی]]، بنیانگذار نظام [[جمهوری اسلامی ایران]] بود. احمد خمینی در سالهای پیش و پس از انقلاب در سازماندهی روابط پدرش با مسئولان نقش مهمیداشت. وی در سال ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ در ۴۹ سالگی در شهر تهران فوت کرد. | ||
=ولادت و کودکی= | =ولادت و کودکی= | ||
حاج احمد آقا خمینی در تاریخ 24 اسفند سال 1324 در دامان بانویی متقی (خانم ثقفی) به دنیا آمد. همسر حضرت امام (س) از کودکی احمد آقا چنین یاد | حاج احمد آقا خمینی در تاریخ 24 اسفند سال 1324 در دامان بانویی متقی (خانم ثقفی) به دنیا آمد. همسر حضرت امام (س) از کودکی احمد آقا چنین یاد میکند: «او پسر خیلی آرام و پی حرف برویی بود که گاهی من به دخترها میگفتم: من در عرض ماه به این پسر پنج ـ شش ساله نباید بگویم؛ بکن یا نکن، ولی به شما دخترها که خیلی [[شیطان]] هستید، روزی چند بار باید امر و نهی کنم. احمدجان، آرام و سرگرم کار و بازی خود بود.» | ||
وقتی به سن هفت سالگی رسید برای تحصیل به مدرسه اوحدی سپرده شد. خود چنین | وقتی به سن هفت سالگی رسید برای تحصیل به مدرسه اوحدی سپرده شد. خود چنین میگوید: «اولین روزی که به مدرسه فرستادند فرار کردم! بعد با کتک معلمم ناچار در کلاس حاضر میشدم. تا ششم ابتدایی از خیلی معلمان کتک خوردم.» | ||
امام از همان کودکی دربارۀ تربیت و تحصیل او خیلی دقت میکرد. «متوجه بودند که با چه افرادی آمد و رفت میکنند و دوستانش چه کسانی هستند.» | امام از همان کودکی دربارۀ تربیت و تحصیل او خیلی دقت میکرد. «متوجه بودند که با چه افرادی آمد و رفت میکنند و دوستانش چه کسانی هستند.» | ||
حجت الاسلام [[سیدحسن خمینی]] هم به نقل از پدر (حاج احمد آقا) | حجت الاسلام [[سیدحسن خمینی]] هم به نقل از پدر (حاج احمد آقا) میافزاید: «پدرم میگفت: کوچک بودم آنقدر که توان خواندن نداشتم و امام مرا در کنار خویش مینشاند. خود مشغول خواندن بود و من با کتابهای او بازی میکردم» | ||
حاج احمد آقا دوران دبستان و دبیرستان را در [[قم]] سپری کردند. در خلال تحصیل به ورزش بویژه فوتبال علاقهمند شدند. از دوستان این مقطع وی آقای کاظم رحیمی هستند که خاطرات جالبی از | حاج احمد آقا دوران دبستان و دبیرستان را در [[قم]] سپری کردند. در خلال تحصیل به ورزش بویژه فوتبال علاقهمند شدند. از دوستان این مقطع وی آقای کاظم رحیمی هستند که خاطرات جالبی از تمرینهای ورزشی ایشان دارند. حاج احمد آقا خود چنین میگوید: «در همان حدود یواش یواش مسابقات محلی فوتبال را شروع کردیم. از بس علاقهمند به مسابقه بودیم، شب مسابقه تا صبح در فصل زمستان میآمدیم کنار پنجره و به آسمان خیره میشدیم که ببینیم آیا باران میآید یا نه؟ اگر باران میآمد مثل اینکه کوهی را به سرمان میزدند که فردا نمیتوانیم مسابقه بدهیم. از این محله به آن محله راه میافتادیم برای مسابقه در رشتههای فوتبال، والیبال، دو و میدانی و امثال این ورزش ها. هر وقت میبردیم از میزبان کتک میخوردیم و گاهی چند دقیقه به پایان بازی فرار میکردیم. وقتی دوران ابتدایی یعنی کلاس ششم را تمام کردم و وارد کلاس هفتم شدم؛ عضو تیم فوتبال، بسکتبال و والیبال شدم و از بازیکنان محبوب دبیرستان بودم.» | ||
حاج احمد آقا پس از اخذ دیپلم به [[تهران]] آمد و تیم شاهین از وی برای بازی دعوت کرد. ایشان هم در آن ایام برای خروج از ایران دعوت آن تیم را پذیرفت که خود دراینباره | حاج احمد آقا پس از اخذ دیپلم به [[تهران]] آمد و تیم شاهین از وی برای بازی دعوت کرد. ایشان هم در آن ایام برای خروج از ایران دعوت آن تیم را پذیرفت که خود دراینباره میگوید: «ولی انتخاب نشدم، به حق که انتخاب نشدم، چون سایرین بهتر از من بودند.» | ||
=تحصیلات حوزوی= | =تحصیلات حوزوی= | ||
پس از اخذ دیپلم از دبیرستان حکیم نظامی قم با اشاره و توضیح [[امام خمینی]] تحصیلات حوزوی خود را شروع کردند. حجت الاسلام محتشمی دراینباره | پس از اخذ دیپلم از دبیرستان حکیم نظامی قم با اشاره و توضیح [[امام خمینی]] تحصیلات حوزوی خود را شروع کردند. حجت الاسلام محتشمی دراینباره میگوید: «به هر حال حاج احمد آقا سال 45 که از [[نجف]] به قم برمیگردد به توصیه حضرت امام وارد سلک روحانیت میشود و به اصطلاح درس طلبگی را با جدیت شروع میکند. البته آن مرحلهای که دیگر به صورت رسمی و جدی وارد شد، بعد از پیامی بود که امام از نجف به قم دادند که به احمد خبر بدهید و بگویید: «من نصیحتم به تو این است که طلبه بشوی و درس بخوانی، اگر این کار را کردی، مخارج تو را میپردازم، ولی اگر طلبه نشدی و درس نخواندی، خودت باید بروی و به فکر خودت باشی و من هیچ گونه کمک مادی به تو نخواهم کرد.» البته این در شرایطی بود که حاج احمد آقا دیگر وارد مسلک روحانیت شده و مشغول تحصیل شده بود». | ||
ایشان از همان آغاز تحصیل در حوزه علمیه همانند یک طلبه عادی با سادگی و بی اعتنا به شأن آقازادگی مشغول فراگیری [[علوم اسلامی]] شدند. [[آیتالله طاهری خرم آبادی]] از این دوره چنین گزارش میدهد: «بعد از [[تبعید]] امام به نجف، آقای حاج سید احمد آقا ضمن اینکه درس | ایشان از همان آغاز تحصیل در حوزه علمیه همانند یک طلبه عادی با سادگی و بی اعتنا به شأن آقازادگی مشغول فراگیری [[علوم اسلامی]] شدند. [[آیتالله طاهری خرم آبادی]] از این دوره چنین گزارش میدهد: «بعد از [[تبعید]] امام به نجف، آقای حاج سید احمد آقا ضمن اینکه درس میخواند یعنی واقعاً یک طلبه درس خوان بود و من مکرر میدیدم ایشان مثل یک طلبه عادی در [[مدرسه فیضیه]] نشسته است روی زمین و با همبحثش دارد مباحثه میکند، مثل یک طلبه عادی که این برای ما از یک طرف شگفت انگیز بود و از طرفی چون فرزند امام بود، و مىدانستیم توقع از او هم همین است. اینجوری نبود که ایشان برای خودش عنوان آقازادگی بگیرد و حریم برای خودش قائل بشود و در بحث و مباحثه جدا از دیگران باشد و با دیگران تفاوت داشته باشد.» | ||
وی در ادامه | وی در ادامه میافزاید: «ضمن اینکه ایشان یک طلبه محصل جدی بود و همانند طلبههای جدی دیگر درس میخواند و برای همه دوستان و علاقهمندان به امام آن روز یک نقطه امید بود. همه شاهد بودیم از اینکه فرزند امام با اینکه زیر سایه پدر نیست و دور از پدر است، ولی مشغول به درس و بحث مثل سایر طلبه هاست. در عین حال یک زندگی ساده داشت، در همان زمانها بنده مکرر منزل ایشان میرفتم.» | ||
حاج احمد آقا پس از گذشت چند سال دوره سطوح عالی را پشت سر گذاشت. چنانکه خود تصریح کرده است پس از اولین سفر به نجف دروس حوزوی را به شکل جدی شروع کرد: «سطح را نزد آقایان ابطحی و صادقی، محمد فاضل و آقای سلطانی خواندم». حجت الاسلام محمدعلی رحمانی از دوستان حاج احمد آقا | حاج احمد آقا پس از گذشت چند سال دوره سطوح عالی را پشت سر گذاشت. چنانکه خود تصریح کرده است پس از اولین سفر به نجف دروس حوزوی را به شکل جدی شروع کرد: «سطح را نزد آقایان ابطحی و صادقی، محمد فاضل و آقای سلطانی خواندم». حجت الاسلام محمدعلی رحمانی از دوستان حاج احمد آقا میگوید: «وقتی که فرزند برومند امام در حدود سال 45 وارد [[نجف اشرف]] شدند، لباس شخصی بر تن داشتند. ما در محل بیرونی بیت حضرت امام، ایشان را به عنوان اینکه دومین فرزند امام است [[زیارت]] کردیم، از همان وقت شنیدیم بنا به توصیه حضرت امام، ایشان به ایران برگشتند، ظاهراً مشکلاتی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به وجود آمده بود، حضرت امام فرموده بودند که دوست دارم ایشان ملبس به لباس روحانیت بشوند و بکلی وارد تحصیلات حوزوی بشوند. البته آن زمان ایشان مقدماتی از درسهای حوزوی خوانده بودند و من این را در بیرونی منزل حضرت امام در نجف از مرحوم [[آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی]] شنیدم که فرمودند: احمد ما هم رفت که مشغول تحصیل شود و به کسوت روحانیت ملبس گردد و خیلی هم خوشحال بودند.» | ||
در سفرهایی که ایشان به نجف داشت در محضر درس امام خمینی و برادرش، آیتالله شهید [[حاج آقا مصطفی خمینی]]، حاضر | در سفرهایی که ایشان به نجف داشت در محضر درس امام خمینی و برادرش، آیتالله شهید [[حاج آقا مصطفی خمینی]]، حاضر میشد. از وی نقل شده است که کتاب الکبری فی المنطق را نزد خود حضرت امام خوانده است. پس از چند سال دوره سطوح را پشت سرگذاشت و درس خارج را شروع کرد. در سال 1356 که به نجف عزیمت نمود (آخرین سفر) به همراه تعدادی از طلاب در درس اسفار آیتالله رضوانی حاضر شد. در همین اقامت به اواخر جلدین کفایه رسیده بودند که شهادت برادر آن را ناقص گذاشت. بعد از انقلاب سعی کرد تحصیلات ناتمام خود را به اتمام برساند. [[آیتالله مرتضی پسندیده]] از وی به عنوان فردی که در سیاست وارد و دارای تحصیلات خوب است، یاد میکند. | ||
از هم | از هم بحثهای یادگار امام در دوران تحصیل به آقایان حجت الاسلام سجادی اصفهانی، حجت الاسلام آقای واحدی، شیخ محمدفاضل گلپایگانی، آقای علوی اصفهانی، آقای میربهبهانی، آقای محمد شریعتی، شیخ قربانعلی حبیب الهی و حجت الاسلام سید محمد خاتمی میتوان اشاره کرد. از دیگر همبحثهای مرحوم حاج احمد آقا، فرزند آیتالله سید محمد صادقی لواسانی بود. | ||
حجت الاسلام محتشمی توضیح میدهد: «من سال 47 به ایران آمدم و چند ماهی در قم بودم. آنجا مشاهده کردم که حاج احمد آقا خیلی جدی درس | حجت الاسلام محتشمی توضیح میدهد: «من سال 47 به ایران آمدم و چند ماهی در قم بودم. آنجا مشاهده کردم که حاج احمد آقا خیلی جدی درس میخواند. هم مباحثه ایشان آقای آقامحمدرضا لواسانی بود. فرزند آیتالله لواسانی که نماینده حضرت امام در ایران بودند. یعنی عملاً امام و آیتالله لواسانی دوران طلبگی خود را با هم آغاز کردند. فرزندان این دو بزرگوار نیز پس از گذشت 50 یا 60 سال دوران طلبگی را با هم آغاز کردند.» | ||
=ازدواج و فرزندان= | =ازدواج و فرزندان= | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
سید احمد خمینی در تاریخ 11/7/1348 با دختر [[آیتالله سلطانی طباطبایی]] ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای: [[سید حسن خمینی]]، [[سید یاسر خمینی]] و [[سید علی خمینی]] است که همگی معمّم هستند. | سید احمد خمینی در تاریخ 11/7/1348 با دختر [[آیتالله سلطانی طباطبایی]] ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای: [[سید حسن خمینی]]، [[سید یاسر خمینی]] و [[سید علی خمینی]] است که همگی معمّم هستند. | ||
=در دوران تبعید روحالله خمینی به | =در دوران تبعید روحالله خمینی به عراق= | ||
در پی دستگیری روحالله خمینی در پانزده خرداد 1342 و تبعیدش به [[ترکیه]] احمد در اواخر سال 1344 از راه غیرقانونی و به همراه یکی از دوستانش به نام کاظم، مخفیانه و از طریق [[آبادان]] به شهر نجف در عراق رفت. | در پی دستگیری روحالله خمینی در پانزده خرداد 1342 و تبعیدش به [[ترکیه]] احمد در اواخر سال 1344 از راه غیرقانونی و به همراه یکی از دوستانش به نام کاظم، مخفیانه و از طریق [[آبادان]] به شهر نجف در عراق رفت. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
بعد از مرگ سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر روحالله خمینی در نجف اشرف با بهرهمندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباطها، و مدیریت منزل امام در قم در سالهای دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیامهای پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباطها بود. وی در سالهای اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجستهای داشتند از آن جمله میتوان به [[محمد منتظری]] فرزند [[آیتالله حسینعلی منتظری]] و یا [[شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیتالله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد. | بعد از مرگ سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر روحالله خمینی در نجف اشرف با بهرهمندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباطها، و مدیریت منزل امام در قم در سالهای دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیامهای پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباطها بود. وی در سالهای اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجستهای داشتند از آن جمله میتوان به [[محمد منتظری]] فرزند [[آیتالله حسینعلی منتظری]] و یا [[شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیتالله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد. | ||
=در دوره [[تبعید]] | =در دوره [[تبعید]] روحالله خمینی به پاریس= | ||
در پی تبعید روحالله خمینی از نجف به پاریس، احمد همراه پدرش بود. روحالله خمینی در وصیتنامه خویش تصریح کرده که مشاورِ آن سفر، احمد بوده است. | در پی تبعید روحالله خمینی از نجف به پاریس، احمد همراه پدرش بود. روحالله خمینی در وصیتنامه خویش تصریح کرده که مشاورِ آن سفر، احمد بوده است. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
=منبع= | =منبع= | ||
# [http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C برگرفته از سایت زندگینامه مرحوم سید احمد خمینی] | #[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C برگرفته از سایت زندگینامه مرحوم سید احمد خمینی] | ||
# | # | ||
# [https://asemooni.com/ahmad-khomaini-21140 برگرفته از سایت زندگینامه سید احمد خمینی | آسمونی] | #[https://asemooni.com/ahmad-khomaini-21140 برگرفته از سایت زندگینامه سید احمد خمینی | آسمونی] | ||
# | # | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
<references /> | |||
[[رده: | [[رده: شخصیت ها]] | ||