confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''تأویل'''، اصطلاحی در [[علوم قرآنی]] و در تعبیر عام اصطلاحی است در مطالعات مربوط به فهم نصوص به معنای نوع خاصی برداشت از متن که به نحوی بر خلاف ظاهر متن باشد. قدما این واژه را با [[تفسیر قرآن]] مترادف و از این روی تمام آیات قرآن را دارای تأویل میدانستند. اما متأخرین آن را به معنای خلاف ظاهر دانسته، آیاتی خاص را دارای تأویل معرفی میکنند. در [[روایات]]، تأویل قرآن به معناى حقایق خارجى و واقعیتهاى عینى که مقاصد واقعى آیات مىباشد، به کار برده شده است. | '''تأویل'''، اصطلاحی در [[علوم قرآنی]] و در تعبیر عام اصطلاحی است در مطالعات مربوط به فهم نصوص به معنای نوع خاصی برداشت از متن که به نحوی بر خلاف ظاهر متن باشد. قدما این واژه را با [[تفسیر قرآن]] مترادف و از این روی تمام آیات قرآن را دارای تأویل میدانستند. اما متأخرین آن را به معنای خلاف ظاهر دانسته، آیاتی خاص را دارای تأویل معرفی میکنند. در [[روایات]]، تأویل قرآن به معناى حقایق خارجى و واقعیتهاى عینى که مقاصد واقعى آیات مىباشد، به کار برده شده است. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۳: | ||
حال از آنجا که قرآن کریم از جهت دلالت بر مقصود، به گونهای است که در موارد بسیاری، مراد جدی و واقعی خداوند، عین مفاد استعمالی آیات کریمۀ قرآن نیست، و جزئیات و تفاصیل آن در آیات دیگر و یا در سخنان [[پیامبر(ص)]] و ائمهی [[معصومین(ع)]] آمده است، به این دلیل، تفسیر قرآن دومرحلهای است؛ یعنی ابتدا باید مفاد استعمالی آیات قرآن - اگر ابهامی دارد مانند نامفهوم بودن مفهوم کلمات، یا نامعلوم بودن هیئت فردی یا ترکیبی کلمات و جملات و نامعلوم بودن شرایط صدور کلام و...- بر مبنای ادبیات عرب، روشن شود و سپس با استفاده از «اصول و قواعد عقلایی محاوره» مراد جدی [[خداوند]] متعال کشف گردد<ref>همان، ص12- 25.</ref>. | حال از آنجا که قرآن کریم از جهت دلالت بر مقصود، به گونهای است که در موارد بسیاری، مراد جدی و واقعی خداوند، عین مفاد استعمالی آیات کریمۀ قرآن نیست، و جزئیات و تفاصیل آن در آیات دیگر و یا در سخنان [[پیامبر(ص)]] و ائمهی [[معصومین(ع)]] آمده است، به این دلیل، تفسیر قرآن دومرحلهای است؛ یعنی ابتدا باید مفاد استعمالی آیات قرآن - اگر ابهامی دارد مانند نامفهوم بودن مفهوم کلمات، یا نامعلوم بودن هیئت فردی یا ترکیبی کلمات و جملات و نامعلوم بودن شرایط صدور کلام و...- بر مبنای ادبیات عرب، روشن شود و سپس با استفاده از «اصول و قواعد عقلایی محاوره» مراد جدی [[خداوند]] متعال کشف گردد<ref>همان، ص12- 25.</ref>. | ||
=تأویل= | |||
تعبیرات در مورد تأویل نیز مختلف است، که در ذیل به یکی از تبیینهای نسبتا جامعی که در این زمینه ارائه شده است، اشاره میکنیم: | |||
«تأویل به معنای ارجاع و برگرداندن، مفهوم جامعی است که مصادیق فراوان دارد. | |||
# گاهی ارجاع در محدودهی ماهیت یا مفهوم ذهنی است که در شناخت ماهوی چیزی اعم از حد و رسم به کار میرود، یا در شناخت مفهومی استعمال میشود، از این رهگذر گاهی تأویل را همتای تفسیر دانسته و این دو را مقارن هم میدانند و گاهی ارجاع در محور مصداق خارجی معنای لفظ است، نه در مدار مفهوم ذهنی که در مرحلهی تطبیق معنا بر مصداق به کار میرود. مثلا تأویل جمله خبری همان تحقق مخبر عنه است، و تأویل جمله انشایی همان امتثال امر یا نهی و مانند آن میباشد. | |||
# | |||
# گاهی ارجاع در محور تحلیل و تعلیل یک جریان خارجی است که راز آن مستور بوده و با ارجاع مزبور، رمز آن مشهود میگردد که در این قسم آنچه از حجاب به در آمد و معلوم شد نه معنای لفظ است و نه مصداق آن، بلکه حکمت و سرّ شیء خارجی است. نظیر آنچه حضرت خضر(ع) برای [[حضرت موسی(ع)]] توضیح داد: «ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرا»<ref> کهف، 82.</ref>. | |||
# | |||
# گاهی ارجاع در قلمرو عینی است، نه ذهنی و نه تحلیل و تعلیل یک شیء خارجی به صورت تعلیم ذهنی و نه در محور تطبیق معنا بر مصداق خاص خود، بلکه از سنخ ارجاع مثل به ممثّل و برگرداندن صورت خیالی و مانند آن به ممثل خارجی است، نظیر آنچه حضرت یوسف(ع) فرمود: «یا أَبَتِ هذا تَأْویلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ»<ref>یوسف، 100.</ref>. | |||
# | |||
# گاهی ارجاع مثل به ممثّل است لیکن نه بعد از تحقق عینی آن، بلکه قبل از تحقق، که از آن به تعبیر رؤیا هم یاد میشود، مانند آنچه بعضی از زندانیان به حضرت یوسف(ع) گفتند: «نَبِّئْنا بِتَأْویلِهِ إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ»<ref> یوسف، 36.</ref>. و آنچه معبران مصر گفتند: «وَ ما نَحْنُ بِتَأْویلِ الْأَحْلامِ بِعالِمینَ»<ref>یوسف، 44.</ref>. | |||
# | |||
# گاهی نیز ممکن است در مورد دیگران استعمال شود. | |||
بنابر این، تأویل معنای جامعی دارد که مصادیق آن گوناگون است و هر اصطلاحی با اصطلاح دیگر اختلاف دارد، لکن در اصل جامع که همان ارجاع و برگرداندن باشد متفقاند و دلیلی بر حصر موارد استعمال آن وجود ندارد»<ref> منبع :کیهان اندیشه 1371 شماره 42</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |